دوشنبه، آذر ۲۷، ۱۳۹۱

این چند نکته را که کنار هم بچینیم، می بینیم که بازی دیگری از نوع دوم خرداد، در راه است! البته با کارگردانی مجدد رفسنجانی!


چرا به جای ترور شخصیت نیک آهنگ، ملت لحظه ای به این نکته نمی اندیشند که هاشمی رفسنجانی، پدر خوانده اصلاح طلبان است؟! 

حتما در جریان انتشار مکالمات مهدی هاشمی با نیک آهنگ کوثر هستید، خلاصه ماجرا را می توانید در انتهای این نوشته، ملاحظه بفرمایید. در این جنجال، که توپخانه اصلاح طلبان، تلاش می کند که نیک آهنگ را ترور شخصیت کند و به هر روشی متوسل می شود، توجه به نکات ذیل، ضروری است:

-          خاندان هاشمی، غیر از نقش غیر قابل انکاری که در پیروزی انقلاب و ادامه عمر رژیم داشته، غیر از آنکه بیش از همه در غارت اموال ایرانیان سهیم بوده است، در دو اتفاق مهم دو دهه اخیر نیز، کارگردان اصلی بازی بوده است.
-          یادمان نرود، این رفسنجانی بود که خاتمی را رییس جمهور کرد! اصلاح طلبانی چون خاتمی، در زیر عبای رفسنجانی پنهان شدند و با وجود اینکه پتاسنیل عظیمی در جامعه وجود داشت تا کشور را به سمت آزادی برده شود، آن پتاسنیل عظیم را نابود کردند. به عنوان مثال، یاد آور می شوم که بعد از کوی دانشگاه، این خامنه ای بود که در تلوزیون از ترس گریه می کرد!
-          با توجه به مکاله لو رفته، این رفسنجانی بوده که اصلاح طلبان و میر حسین موسوی را در سال 2009،  به صحنه آورده است و همه چیز، درباره جنگ قدرت بین رفسنجانی و خامنه ای بوده است. باز برای بار دوم، فرصت آزادی کشور مصیبت زده را از مردم ایران دریغ کرده است.
-          براستی، آیا تصور می کنید کسی مانند هاشمی، که مسولیت ادامه جنگ با او بوده (او کسی بوده که کمسیون معاملات اسلحه به جیبش می رفته)، غم مردم ایران را دارد؟! آیا او حاضر است قدمی برای آزادی کشور بردارد؟!
-          این رفسنجانی بوده که دو بار، مردم ایران را بر سر انگشت بازی داده و از آنها به عنوان یک بازیگر، در دعوای خود با خامنه ای، استفاده کرده است!
-          خامنه ای به شدت با بحران مشروعیت رژیم روبرو است، از طرفی به دلیل تحریم ها، اقتصاد در حال نابودی است و رژیم او به شدت در معرض فروپاشی است.
در جمع بندی، تنها می توان گفت که بازگشت مهدی هاشمی به ایران، تنها به منظور این بوده که او بازی دوباره ای را به مانند دوم خرداد علم کند، یک نفر از اصلاح طلبان مورد اعتماد، بر سر کار بیاید، با غرب توافقی برای تعلیق برنامه اتمی و رفع تحریم ها داشته باشند و رژیم را دوباره پا بر جا و مستحکم کنند.

وای به حال مردمی که هاشمی رفسنجانی، با چنین پیشنیه کثیفی، تبدیل به مظهر فعال سیاسی برای آنها شود...!

چند نوشته قبلی نگارنده درباره خاندان هاشمی:






-------------------خلاصه ماجرای افشای مکالمه بین نیک آهنگ و مهدی هاشمی: 

1.      نیک آهنگ زمانی در ایران، برای یکی از شرکت های نفتی کار می کرده که مدیر آن، مهدی هاشمی بوده است. (یعنی کارمند بوده است)
2.      طبیعی است که نیک آهنگ، اقای مهدی هاشمی را می شناخته است. نیک اهنگ به عنوان یک خبرنگار، بعد از اینکه مهدی هاشمی به خارج از کشور آمد، با او در تماس بوده و با او مصاحبه می کرده است.
3.      بنا به گفته نیک آهنگ (در مصاحبه با احمد باطبی)، بارها مهدی هاشمی به نیک اهنگ و خود نویس، اخبار غلط می داده است و بعد که دروغ بودن اخبار تکذیب می شده، مهدی هاشمی مسولیت آنرا نمی پذیرفته است. لذا نیک آهنگ تصمیم می گیرد صحبت های خودش را با مهدی هاشمی، ضبط کند. (منبع)
4.      ضبط صحبت ها، کاملا قانونی است، یعنی طبق قانون آمریکا و یا انگلیس، هر کدام از طرفین مجاز هستند که صحبت های تلفنی خود را ضبط کنند. (منبع)
5.      شخصی به نام دکتر هوشنگ بوذری در کانادا، از مهدی هاشمی، به دلیل شکنجه، اخاذی و آدم ربایی شکایت می کند، علی رغم اینکه بارها دادگاه کانادا، برای مهدی هاشمی اخطاریه می فرستد، مهدی هاشمی در دادگاه حاضر نمی شود. مهدی هاشمی می دانسته حضور در دادگاه، برای او بسیار خطرناک است، و باعث می شود گند بسیاری از کثافت کاری های دیگر خاندان هاشمی نیز بالا بیاید. (منبع)
6.      نیک اهنگ با مهدی هاشمی درباره آقای بوذری و پرونده او صحبت می کند. مهدی هاشمی به نیک آهنگ می گوید که:«بوذری را می شناسد، دروغ می گوید، و تایید می کند که در جریان پرونده دادگاه نیز هستد.» و حتی مهدی هاشمی به نیک آهنگ قول می دهد صدها صفحه مدرکی که علیه دکتر بوذری دارد را به خودنویس تحویل دهد.(منبع و اینجا)
7.      چون بارها برای مهدی هاشمی اخطاریه صادر شده بود و در دادگاه حاضر نشده بود، دادگاه کانادا، بنا به اسناد موجود، مهدی هاشمی را به پرداخت سیزده میلیون دلار خسارت به دلیل شکنجه محکوم می کند. (منبع)
8.      بعد از اینکه مهدی هاشمی در دادگاه محکوم می شود، او بازی کثیف دیگری را شروع می کند، او ابتدا ادعا می کند که اصلا در جریان این پرونده و روند دادگاه نبوده است! آنهم در حالی که در تمامی روزنامه ها درباره آن نوشته شده بوده است و ده ها احضاریه برای او فرستاده شده است! مهدی هاشمی گروهی وکیل استخدام می کند و  وکلا، تقاضای دادگاه مجدد می کنند. 
9.      دادگاه باید تصمیم می گرفته که آیا مهدی هاشمی، اصولا در جریان تشکیل دادگاه قبلی بوده است یا نه؟! چرا که اگر در جریان تشکیل آن دادگاه نبوده، باید دادگاه دیگری با حضور او تشکیل شود، اما اگر در جریان بوده ولی حاضر نشده، دیگر نیازی به دادگاه مجدد نیست.
10.  دادگاه نیک آهنگ را به عنوان مطلع احضار می کند و از او می پرسد:«آیا مهدی هاشمی درباره این دادگاه، چیزی گفته بوده است؟ آیا در جریان تشکیل این دادگه بوده است؟» نیک آهنگ بنا به مصاحبه (شماره  شش همین نوشته) به دادگاه می گوید: «با آقای مهدی هاشمی مصاحبه داشته و مهدی هاشمی در جریان این دادگاه بوده است»
11.  وکلا مهدی هاشمی به دادگاه می گویند اصلا آقای مهدی هاشمی، شخصی را به نام نیک آهنگ نمی شناخته! و نیک آهنگ دروغ می گوید. بعد از به دادگاه می خواهند که به نیک آهنگ دستور دهد همه مکالمات و یا مکاتباتی که بین نیک آهنگ و مهدی هاشمی بوده را به دادگاه بدهد. به این روند، اصطلاحا "سوپینا" می گویند. یعنی وکیل یک طرف، به طرف ثالث می گوید هر مدرکی داری، باید ارایه کنی تا عدالت برقرار شود.  سر پیچی از سوپینا و حکم دادگاه، زندان دارد.
12.  نیک آهنگ به وکیل مهدی هاشمی و دوستان مهدی هاشمی پیغام می دهد که مدارک بسیاری دارد و این به ضرر مهدی هاشمی است. به نفع مهدی هاشمی نیست که چنین مدارکی را بخواهد، اما وکلای مهدی هاشمی به دریافت این مدارک، اصرار می ورزند. (منبع)
13.  نیک آهنگ تمامی مدارک موجود را به دادگاه می دهد، این مذاکرات تلفنی و صحبت ها، به این دلیل برای دادگاه با ارزش بوده که نشان می داده مهدی هاشمی در دادگاه و در حالی که سوگند خورده، دروغ می گفته است! او با نیک آهنگ در ارتباط بوده و او را کامل می شناخته است!
14.  بر طبق مصاحبه آقای دکتر بوذری با احمد باطبی، وکلا مهدی هاشمی به وکلا آقای دکتر بوذری گفته اند که این مدارک را برای ترجمه، به ایران فرستاده اند! یعنی مثلا دفتر خانه فلان در تهران، این مدارک را داشته و ممکن است وزارت اطلاعات به آن دست یافته باشد.
15.  مدتی بعد این مدارک، توسط فردی ناشناس، منتشر می گردد.
16.  اگر نیک آهنگ قرار بود خودش آنرا منتشر کند،لااقل آن بخشی که خطاب به مهدی هاشمی می گوید «صحبت ها خصوصی است» را حذف می کرد که کسی نتواند به او انتقاد کند که چرا صحبت خصوصی را منتشر کرده ای!
17.  اگر خود نیک آهنگ می خواست آنرا منتشر کند، در حالی که دو سال است که نیک آهنگ، این مکالمه را در اختیار دارد، چرا قبلا آنرا منتشر نکرده است!؟
18.  بعید است دکتر بوذری چنین مکالمه ای را منتشر کرده باشد. چون مدارکی که دادگاه به طرفین می دهد، طبق قانون باید محرمانه بماند. چنین خطایی از طرف دکتر بوذری، می تواند بسیار به ضرر او در دادگاه تمام شود و دادگاه برده را ببازد!
وقتی که او دادگاه را برده است و مهدی هاشمی به پرداخت ده ها میلیون دلار خسارت محکوم شده، چرا باید او چنین کند؟!

۳ نظر:

  1. امام نقی در آستانه مرگ بود، به زحمت خود را به بالای منبر رسانید و با چشمانی اشک آلود، فرمودند: «ای صحابه،اگر به کسى ستم روا داشته ام حقش را بگيرد. چون قصاص در اين دنيا نزد من بهتر از کيفر آن دنياست».
    به ناگاه یکی از کنیزان امام نقی، از پایین منبر، شروع به سخن گفتن کرد که: «یا نقی، من زنی از دیار پارس بودم، شما به کشورم حمله کردید، فرزندانم را به بردگی بردید و شوهر و پسر بزرگم را کشتید! خودم هم کنیز شما شده ام، من به گردن شما حق دارم» که به ناگاه، چون دچار بغض شده بود، چادر از سر او افتاد...!
    .
    .
    ابولاشی روایت می کند امام نقی از آن زن بسیار عصبانی شد، چرا تمامی مردان نامحرم، موی او را دیده بودند. لذا امام ابتدا در همان مسجد کتک مفصلی به او زد، بعد برای اینکه آن ننگ از دامنش پاک شود، همان جا آن کنیز را به یکی دیگر از اعراب فروخت و در ازا آن، یک شتر ماده گرفت...!
    سیره النقی، نوشته ابن قنبل، فصل عدالت اسلامی، بخش وقاحت اسلامی!

    پاسخحذف
  2. کیر عفیر تو کس خواهر تو با کیرآهنگ

    پاسخحذف
  3. درود بر شما گمنامیان عزیز، من پیشنهاد می‌کنم شما و چند نفر دیگر از وبلاگ نویسان و نویسندگان مستقل یک بیانیه برای حمایت از روزنامه نگاران و وبلاگ‌نویسان که این روزها زیر حملات شدید اصلاح طلبان و باند خط امام و هاشمی قرار دارند منتشر کنید. مطمئنا هدف اینها برای آماده کردن شرایط انتخابات فقط خودنویس نیست و یکی‌ یکی‌ سراغ تمام نویسنده هایی که وابستگی به هاشمی‌ و اصلاح طلبان ندارند و ممکن است انتقادی در طول انتخابات بکنند میروند. باید از همین الان آماده بود در مقابل کسانی‌ که ۲ تا کاریکاتور نیک‌آهنگ را تحمل نکردند و منتظر انتقام بودند محکم ایستاد. به خصوص نوچه‌های مهدی هاشمی‌ که پول مردم بدبخت ایران را خرج مفت خوری خارج کشور میکنند و از یک محکوم به شکنجه و اخاذی آزادیخواه میسازند.

    پاسخحذف

نکاتی که هنگام استفاده از بخش کامنتها بهتر است به آن دقت فرمایید:
**١_ بنا به اعتقاد راسخ و بی چون و چرای من به آزادی بیان ، کامنت های شما مستقیما منتشر می شود. ** ٢_لطفا هنگام گذاشتن کامنت، یک اسم برای خودتان در نظر بگیرید تا دیگران و نویسنده وبلاگ راحتر بتوانند به شما پاسخ دهند. ** ٣_تمام کامنت ها را بدقت می خوانم و تنها در جایی که واقعا لازم باشد ، در بحث ها دخالت می کنم، چون من تریبون خودم را داشته ام و حرفم را زده ام ، باید اجازه دهم بقیه حرفشان را بزنند. ** ٤_تنها کامنت های ترولرها و کامنت هایی که شامل لینک های غیر معتبر ، مانند سایت های آلوده به بد افزار هستند،برای امنیت خواننده های وبلاگ ، حذف می شوند. ** ٥_در سمت چپ جعبه ای که در آن نظر خود را می نویسید، شما عبارت (اشتراک ایمیل) را می بینید، درصورتی که ایمیل خود را در آنجا وارد کنید، کامنت های جدید را با ایمیل، دریافت خواهید نمود. ** ٦_شما حتی در فحش دادن به نویسنده وبلاگ هم آزاد هستید! حتی به بهانه توهین به خودم نیز کامنتی را حذف نمی کنم، من جانم را می دهم که تو حرفت را بزنی، اما خواهش میکنم به جای فحش دادن، به موضوع نوشته بپردازید.