شنبه، شهریور ۰۹، ۱۳۹۲

برای اولین بار افشای تصویر اینباکس ایمیل های دکتر (!) حسن روحانی، رییس جمهور نیمه محترم...!

تصویر اینباکس ایمیل های رییس جمهور محترم!  
(برای بهتر دیدن، روی تصویر کلیک کنید) 


نوشته های پیشین: 


یکشنبه، شهریور ۰۳، ۱۳۹۲

گفتگو با دکتر رویا عراقی و یاشار پارسا در تلویزیون اندیشه، موضوع: جدایی دین از حكومت

گفتگو با دکتر رویا عراقی و یاشار پارسا-(نویسنده این وبلاگ)-23 آگوست ۲۰۱۳، تلویزیون اندیشه، 
______________-
موضوع: جدایی دین از حكومت همراه با تضمین آزادی همه ادیان و باورها، اصل ششم منشور شورای ملی ایران



دوشنبه، مرداد ۲۸، ۱۳۹۲

اگر مصدق زنده می بود، چه می گفت؟/وای بر مردمی که چنگیزیان مشغول چپاول کشورشان هستند، اما دعوای آنها بر سر کودتای ۲۸ مرداد است!

واکنش ها در فضای مجازی به سالگرد واقعه بیست و هشتم مرداد شصت سال پیش، مرا عجیب به فکر فرو برد!  صد البته که اگر مردمی تاریخ خود را نشناسد، در آینده نیز نمی تواند تصمیم درست بگیرد، اما شناختن تاریخ و بررسی صحیح وقایع گذشته، به معنای این نیست که آن رخدادها را چماق کنیم و بر سر یکدیگر بکوبیم. 

وای بر مردمی که کشورشان در حال غارت است، خامنه ای به کمک ملعبه جدیدی به نام حسن روحانی، مردم و کشور را به گروگان گرفته، و مشغول غارت کشور در همه ابعاد ممکنه است، اما مردم آن کشور، دعوایشان بر سر مسایل تاریخی است. 

سوال من اینجاست، اگر امروز مصدق زنده بود، و ما از حضور امثال مصدق و بختیار بهره مند بودیم، واکنش آنها چه می بود؟! 

آیا آنها بر مسایلی چون اتحاد بین طرفداران باورهای مختلف تکیه می کردند، و برای مبارزه با این رژیم دیکتاتور و رسیدن به دمکراسی در ایران تلاش می کردند، یا انرژی خود را صرف دعوای نعمتی_حیدری می کردند؟! 

گویا برخی از هموطنان عزیز فراموش کرده اند که اتفاقات شصت سال پیش، بخشی از تاریخ ما است، باید به آن مسایل با دقت و به صورت علمی پرداخته شده و مورد موشکافی قرار گیرد، اما مساله سیاسی روز کشور ما محسوب نمی شود!!

در سالگرد بیست و هشتم مرداد، مایلم چند نکته ای که به ذهنم می رسد را بنویسم و معتقدم برای اندیشه کردن به مسایل آن روزگار، باید به این نکات نیز توجه کرد: 

یک/ مهمترین مساله ای که مردم ایران را نسبت به این وقایع حساس کرده است، دخالت خارجی ها در مسایل داخلی کشور است. این یک واقعیت است که بی بی سی (رسانه دولتی بریتانیا) و همینطور دولت آمریکا، در وقایع آن روزگار نقش مهمی بازی کردند، و در سیاست داخلی کشور ما دخالت کردند. 

حال از هموطنان عزیز می خواهم به یاد بیاورند که اکنون کشور ما تبدیل به مستعمره چین و روسیه شده است! 

دو/ شاه فرد دمکراتیکی نبود، این یک واقعیت غیر قابل انکار است. تبدیل کشور به یک مملکت تک حزبی و تاسیس حزب رستاخیر، خود دلیلی بر این ادعا است.  اما معتقدم که روند دمکراسی در هر کشوری، قائم به فرد نیست، یعنی شاه به تنهایی نمی توانست روند دمکراسی را مختل کند. 
این یک واقعیت است که عموم  مردم ما چندان به دمکراسی آشنا نبودند، وگرنه از آن دفاع می کردند. 

سه/ خرس کمونیسم در زمان شاه، بیخ گوش ایران قرار داشت و این هم عاملی است که باید در محاسبات گنجانده شود. شاید اگر ترس شاه از رخنه کمونیسم در ایران وجود نمی داشت، رفتار او در بسیاری از موارد عوض می شد.

چهار/ اگر به قانون اساسی آن روزگار مراجعه کنیم، آیا شاه حق برکناری مصدق را داشته است؟ مساله تنها حمایت اکثریت مردم از مصدق است. اگر اکثریت مردم حامی مصدق بوده اند، اخلاقا شاه باید به رای اکثریت گردن می نهاد و حکومت را به مصدق واگذار می کرد. اما سوال اینجاست، این اکثریت جامعه، چرا به مدد مصدق نیامدند؟! چرا حاضر نشدند برای بقای دولت مصدق هزینه کنند؟ دلیل ساده است، دمکراسی در ایران ریشه لازمه را نداشته است.

پنج/باید شرایط اجتماعی آن روزگار ایران را نیز در نظر داشت، نه مردم ما مردم فرانسه بودند و نه زیرساخت های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایران آن روزگار شباهتی به فرانسه داشت است!! 

شش/  نکته مهم تر از آن، بت نساختن از مصدق است، مصدق فرد تحصیل کرده ای بود و در ایران دوستی او هیج شکی وجود ندارد، اما اینکه تصور کنیم او معصوم است و هیچ اشتباهی نکرده، ما را از قضاوت عادلانه دور می کند. 
این واقعیت درباره شاه نیز صدق می کند، و برخی از هموطنان باید به خاطر داشته باشند که او نیز اشتباهات بسیاری داشته است. 

اصولا هیچ انسانی سیاه یا سفید نیست، و باید قبول کرد که هر کسی می تواند اشتباهات و خدماتی را داشته باشد، نمی توان با حب و بغض کار علمی کرد و به بررسی و موشکافی مسایل تاریخی پرداخت. 

مصاحبه نویسنده این وبلاگ با شبکه کانال یک با خانم سوزی یاشار در تلویزیون کانال یک  درباره جدایی دین از حكومت همراه با تضمین آزادی همه ادیان و باورها

/--------/آقای روحانی، این جماعت ملا است که سی و چهار سال است اردوکشی کرده اند، کشور و ملتی را نیز گروگان گرفته اند، و روی چنگیز را سفید کرده اند! 

/---------/هموطن عزیزی که به روحانی رای دادی، پورمحمدی به اعتبار رای تو پست وزارت را گرفته است، آیا مسئولیت بخشی از جنایات او را می پذیری؟! 

/----------/چوبه دار، ننگ هر جامعه متمدنی است! / شهروندانی که اعتراض نمی کنند نیز در مسئولیت این فاجعه شریک هستند...!

/---------/عباس یزدان پناه یزدی، «جعبه سیاه» جنایات و دزدی های رژیم!/ جنایات امثال عباس یزدان پناه اگر بیشتر از طائب نباشد، کمتر نیست! 

/----------/شادی ما سرنگونی قوم مغول است! تغییر احمدی نژاد و روحانی، مانند جانشینی اوگتای خان به جای چنگیز است!

/--------/آقای دکتر(!) روحانی، طرح های غیر انسانی چون نابودی اسراییل،تنها یادآور اعمال هیتلر، نسل کشی وجنایات علیه بشریت است!


یکشنبه، مرداد ۲۷، ۱۳۹۲

آقای روحانی، این جماعت ملا است که سی و چهار سال است اردوکشی کرده اند، کشور و ملتی را نیز گروگان گرفته اند، و روی چنگیز را سفید کرده اند!

آقای حسن روحانی، رییس جمهور منتحب خامنه ای، در سخنانی، تظاهرات آزادی خواهان ایرانی را اردوکشی خیابانی خوانده است. 

البته بار لغوی اصطلاح اردوکشی، به معنای لشکر کشی و اعمال خلاف قانون است، و در حقیقت، او با این سخنان خود، تظاهرات کنندگان را افرادی یاغی و سرکش خوانده است. 

گویا چون این جماعت ملا عمامه بر سر می گذارند، گزینه شرم و حیا در آنها غیر فعال می شود! به یاد بیاوریم که در تظاهرات یاد شده، طبق آمار خود رژیم، سه و نیم میلیون نفر فقط در تهران شرکت کردند. 

سه و نیم میلیون نفر از مردم تهران، علی رغم خطر کشتن و شکنجه شدن، به خیابان آمدند تا به تقلب خامنه ای و احمدی نژاد اعتراض کنند، و علی رغم اینکه حق تجمع مسالمت آمیز، بخش جدانشدنی از حقوق بشر است، اما رژیم، به خشن ترین وجه ممکن، مردم آزادی خواه و صلح جو را سرکوب کرد. 

به یاد بیاوریم که جوانان ایران، هدف تیر مستقیم قرار گرفتند، به یاد بیاوریم که با چوب و چاقو، جنایتکاران بسیجی به مردم حمله کردند، و با وانت، مردم زخمی را زیر گرفتند. 

باید به یاد روحانی و دیگر جنایتکاران رژیم آورده شود که این رژیم است که با استفاده از چماقداران بسیجی، اردوکشی می کند و به هر جنایتی دست می زند. 

باید به یاد حسن روحانی آورده شود که این ملایان هستند که سی و چهار سال است به کشور ایران اردو کشی کرده اند، ملت و کشوری را به گروگان گرفته اند و روی چنگیز را سفید کرده اند...! 

به یاد بیاوریم، همین حسن روحانی، بعد از سرکوب دانشجویان آزادی خواه در کوی دانشگاه، در میان بسیجیان ظاهر شد و مردم آزادی خواه ایران را به کشتن تهدید کرد.

براستی، چقدر باید شخصی بی شرم باشد که از بسیجی ها برای سرکوب مردم آزادی خواه استفاده کند، بعد از لغت اردوکشی استفاده نماید؟! 
مصاحبه نویسنده این وبلاگ با شبکه کانال یک با خانم سوزی یاشار در تلویزیون کانال یک  درباره جدایی دین از حكومت همراه با تضمین آزادی همه ادیان و باورها / گفتگو با یاشار پارسا- وبلاگ نویس-۱۵ آگوست ۲۰۱۳، ساعت ۱۲ شب به وقت ایران در تلویزیون کانال یک

/--------/هموطن عزیزی که به روحانی رای دادی، پورمحمدی به اعتبار رای تو پست وزارت را گرفته است، آیا مسئولیت بخشی از جنایات او را می پذیری؟! 

/----------/چوبه دار، ننگ هر جامعه متمدنی است! / شهروندانی که اعتراض نمی کنند نیز در مسئولیت این فاجعه شریک هستند...!

/---------/عباس یزدان پناه یزدی، «جعبه سیاه» جنایات و دزدی های رژیم!/ جنایات امثال عباس یزدان پناه اگر بیشتر از طائب نباشد، کمتر نیست! 

/----------/شادی ما سرنگونی قوم مغول است! تغییر احمدی نژاد و روحانی، مانند جانشینی اوگتای خان به جای چنگیز است!

/--------/آقای دکتر(!) روحانی، طرح های غیر انسانی چون نابودی اسراییل،تنها یادآور اعمال هیتلر، نسل کشی وجنایات علیه بشریت است!


جمعه، مرداد ۲۵، ۱۳۹۲

هموطن عزیزی که به روحانی رای دادی، پورمحمدی به اعتبار رای تو پست وزارت را گرفته است، آیا مسئولیت بخشی از جنایات او را می پذیری؟!

هیچ روش ملایم و مودبانه ای برای گفتن این واقعیت وجود ندارد، هم وطنی که به دکتر(!) حسن روحانی رای دادی، آیا می دانی که به استناد رای تو، روحانی خود را رییس جمهور دانست و بعد به استناد رای تو، مصطفی پورمحمدی را به سمت وزارت منصوب کرده است؟! 

آیا می دانی که مصطفی پور محمدی، جزو هییت سه نفر قتل عام سال 67 بوده، قتل عامی که در آن بیش از پنج هزار انسان بی دفاع و زندانی، در حالی که دوره محکومیت خود را پشت سر گذاشته بودند، به شیوه هیتلر، قتل عام شدند؟! 

آیا می دانی پور محمدی، همان کسی بوده که از زندانیان می پرسیده آیا نماز می خوانید یا نه ؟ پاسخ نه به کشته شدن زندانی می انجامیده؟ آیا می دانی پورمحمدی همان کسی بوده که در قتل های زنجیره ای و کشتن روشنفکران و آزادی خواهان ایرانی نقش بازی کرده است؟! آیا می دانی پورمحمدی به جنایت علیه بشریت متهم است؟! حال لختی اندیشه کن، و به من پاسخ بده، رای تو در پشت سر او چه می کند؟! 

چگونه شب را به صبح می رسانی، در حالی که رای تو به این رژیم جنایتکار مشروعیت داده، و فردی چون پورمحمدی از رای تو اعتبار می گیرد؟! 

اگر هر کدام دیگر از این نامزدهای جنایکتار رییس جمهور شده بودند، حداقل رای تو در پشت سر آنها نبود، حداقل مشروعیت رژیم از مشارکت تو در انتخابات فرامایشی آن بدست نمی آمد. 

اینگونه نیست که تنها یک برگ رای به داخل صندوق بیاندازید و بگویید مسئول نیستم! خیر به این راحتی نیست، وقتی رای می دهید، در حقیقت، به یک نفر یک وکالت می دهید و تا حدی مسئول اعمال او هستید...! 

هموطنی که فردای انتخاب روحانی، در خیابان ها به رقص و شادی می پرداختی، بر سر گور چه کسی می رقصیدی؟! برسر گور هم میهنان کشته شده ات در چهار سال پیش؟! بر سر گور سهراب و ندا؟! بر سر گور قربانیان قتل های زنجیره ای؟! یا بر سر گور پنج هزار زندانی بی دفاعی که در سال 67 توسط همین پور محمدی کشته شدند؟! 

هیچ قطره ی آبی، به این فکر نمی کند که او نیز مسئول رخ دادن سیل است...!!

/--------/چوبه دار، ننگ هر جامعه متمدنی است! / شهروندانی که اعتراض نمی کنند نیز در مسئولیت این فاجعه شریک هستند...!

/---------/عباس یزدان پناه یزدی، «جعبه سیاه» جنایات و دزدی های رژیم!/ جنایات امثال عباس یزدان پناه اگر بیشتر از طائب نباشد، کمتر نیست! 

/----------/شادی ما سرنگونی قوم مغول است! تغییر احمدی نژاد و روحانی، مانند جانشینی اوگتای خان به جای چنگیز است!

/--------/آقای دکتر(!) روحانی، طرح های غیر انسانی چون نابودی اسراییل،تنها یادآور اعمال هیتلر، نسل کشی وجنایات علیه بشریت است!


چهارشنبه، مرداد ۲۳، ۱۳۹۲

چوبه دار، ننگ هر جامعه متمدنی است! / شهروندانی که اعتراض نمی کنند نیز در مسئولیت این فاجعه شریک هستند...!

حکم اعدام، و کشتن یک انسان، بی حرمت کردن زندگی و حق حیات است، بی حرمت کردن حق زندگی تمامی انسان ها است. 

در جامعه ای که حکم اعدام و کشتن یک انسان اجرا می شود، انسانیت بی حرمت شده است! وجود قانونی که اجازه می دهد حق حیات یک انسان را از او بگیرند و او را قانونا بکشند، بی احترامی به تک تک انسان ها است. 

چوبه دار، ننگی بر پیشانی  هر جامعه متمدنی است. جامعه ای که اجازه می دهد یک انسان، جلوی چشم همه و با قصد قبلی، از طناب دار آویزان شود، ننگی بر تارک خود دارد. 

سکوت شهروندان در مقابل اعدام و کشته شدن یک انسان، غیر قابل قبول است، از این سکوت، به معنای عدم مخالفت یاد می شود و مسئولیت کشته شدن آن انسان، با تمامی کسانی است که اعتراض نمی کنند. 

وای به زمانی که هزاران نفر برای تماشا بیایند، وای به زمانی که از اعدام به عنوان یک واقعه تفریحی یاد شود، و چهار صبح کودک خود را نیز برای تماشا بیاورند. 

هیچ تعارفی وجود ندارد، باید به یکدیگر یادآور شویم که تنها رژیم مسئول کشته شدن آن انسان محکوم به اعدام نیست، بلکه ما نیز مسئولیم. هر کسی که این فاجعه وحشتناک را می بیند، و لب به اعتراض نمی گشاید، در کشته شدن این انسان مسئول و مقصر است. 

پی نوشت: 
آمار اعدامی های سال گذشته در ایران را دیدم، وحشت سر تا پای وجودم را گرفت، براستی، چه بر سر این کشور ما آمده است؟! 


/--------/هموطن عزیزی که به روحانی رای دادی، پورمحمدی به اعتبار رای تو پست وزارت را گرفته است، آیا مسئولیت بخشی از جنایات او را می پذیری؟!

/------ /عباس یزدان پناه یزدی، «جعبه سیاه» جنایات و دزدی های رژیم!/ جنایات امثال عباس یزدان پناه اگر بیشتر از طائب نباشد، کمتر نیست! 

/----------/شادی ما سرنگونی قوم مغول است! تغییر احمدی نژاد و روحانی، مانند جانشینی اوگتای خان به جای چنگیز است!

/--------/آقای دکتر(!) روحانی، طرح های غیر انسانی چون نابودی اسراییل،تنها یادآور اعمال هیتلر، نسل کشی وجنایات علیه بشریت است!


سه‌شنبه، مرداد ۲۲، ۱۳۹۲

شاهکار هادی خرسندی/ هموطن علاف روحانی مشو/----/ زينب اين تعزيه خوانی مشو

هموطن علاف روحانی مشو
زينب اين تعزيه خوانی مشو

از پس آن ياوه گوی بددهن
محو استاد سخنرانی مشو

با مواعيدش خودارضايی مکن
همچنين در خواب، شيطانی مشو

در عروسی و عزای اين رژيم
مثل مرغ و جوجه قربانی مشو

خر همان خر، رهبری بر آن سوار
خوشدل از تعويض پالانی مشو

بگذر از سبز و بنفش و سرخ و زرد
در حصار رنگ، زندانی مشو

خانه ات روشن ز دزد با چراغ
بيخودی شاد از چراغانی مشو

تا کليد خانه دست سارق است
در شکايت از نگهبانی مشو

گول بی.بی.سی و وی.او.ای مخور
خام حرف مفت و مجانی مشو

توی رودرواسی امت نمان
وامدار جهل و نادانی مشو

راه خود را زود پيدا ميکنی
منکر ادراک ايرانی مشو

از کنار گود لنگش کن مگو
هادی خرسندی ثانی مشو!

/--------/آقای اوباما، لطفا تحریم ها را بردارید تا شکنجه گر عزیزم بتواند وسایل شکنجه مدرنی را خریداری کند...! 

/------/عباس یزدان پناه یزدی، «جعبه سیاه» جنایات و دزدی های رژیم!/ جنایات امثال عباس یزدان پناه اگر بیشتر از طائب نباشد، کمتر نیست! 

/----------/شادی ما سرنگونی قوم مغول است! تغییر احمدی نژاد و روحانی، مانند جانشینی اوگتای خان به جای چنگیز است!

/--------/آقای دکتر(!) روحانی، طرح های غیر انسانی چون نابودی اسراییل،تنها یادآور اعمال هیتلر، نسل کشی وجنایات علیه بشریت است!

شنبه، مرداد ۱۹، ۱۳۹۲

آقای اوباما، لطفا تحریم ها را بردارید تا شکنجه گر عزیزم بتواند وسایل شکنجه مدرنی را خریداری کند...!

آقای اوباما، لطفا تحریم ها را برداشته و وسایل شکنجه مدرنی را به شکنجه گر عزیزم بفروشید...! نامه چند تن از زندانیان سیاسی به اوباما و درخواست آنها برای برداشتن تحریم ها، مضحک  و مسخره است! 

به یاد داشته باشیم که تنها در زندان ماندن و یا آزار دیدن، دلیلی بر درست بودن حرف اشخاص نمی شود.! که اگر چنین بود، حرف مجاهدین خلق درست ترین حرف دنیا می بود!! چون بیش از همه زندانی داشته اند و بیش از همه زجر کشیده اند!! 

مگر صرف در زندان بودن، حرف کسی را درست و صحیح خواهد نمود!؟ اصولا کسی که در زندان است، به اطلاعات روز چندان دسترسی ندارد تا بتواند با بررسی اخبار، بهترین تصمیم را بگیرد. 

هر چند این تحریم ها، زندگی عادی مردم را به شدت زیر فشار قرار داده، و انتقادات جدی، چون هوشندانه نبودن آن وارد است، اما فراموش نکنیم، اگر این تحریم ها نبود، تا کنون خامنه ای موفق شده بود برنامه اتمی خود را به سرانجام برساند و اکنون رژیم اسلامی اتمی در ایران وجود می داشت! 

به یاد داشته باشیم، رژیمی که بدون قدرت اتمی با مردم خود چنین می کند و با ماشین از روی آنها رد می شود، در صورتی که بمب اتمی داشته باشد، چه جنایاتی خواهد کرد!؟!! 

این زندانیان سیاسی، که عموما افراد نزدیک به اصلاح طلبان هستند، تنها در صدد هستند که کار روحانی راحتتر شود، و اصولا منافع طولانی مدت مردم ایران را فراموش کرده اند! چه آنکه اگر این تحریم ها نبود، این رژیم جنایتکار برنامه اتمی خود را با شدت بیشتری ادامه می داد و خطر حمله نظامی اسراییل و آمریکا وجود می داشت و ایران، با خطر تجزیه روبرو می شد. 

باید به این اصلاح طلبان زندانی، دوران خاتمی را  یادآوری کرد، در حالی که خامنه ای قدرت بسیار کمتری داشت، در حالی که خاتمی رای و پشتیبانی خیلی بیشتری از روحانی داشت، علی رغم علاقه و تلاش آمریکا برای رابطه با ایران، هیچ اتفاقی نیافتد و هیچ بهبودی در وضع جامعه صورت نگرفت.

لذا مماشات و همکاری اوباما با روحانی نیز، نمی تواند هیچ فایده ای داشته باشد...! 

توصیه مضحکی چون برداشتن تحریم ها به اوباما، به منزله قدرت بخشیدن به این رژیم جنایتکار است، مانند این است که یک زندانی به اوباما نامه بنویسد، و بگوید لطفا وسایل شکنجه مدرنی را در اختیار شکنجه گر من بگذارید...!!

/--------/عباس یزدان پناه یزدی، «جعبه سیاه» جنایات و دزدی های رژیم!/ جنایات امثال عباس یزدان پناه اگر بیشتر از طائب نباشد، کمتر نیست! 

/----------/شادی ما سرنگونی قوم مغول است! تغییر احمدی نژاد و روحانی، مانند جانشینی اوگتای خان به جای چنگیز است!

/--------/آقای دکتر(!) روحانی، طرح های غیر انسانی چون نابودی اسراییل،تنها یادآور اعمال هیتلر، نسل کشی وجنایات علیه بشریت است!

پنجشنبه، مرداد ۱۷، ۱۳۹۲

عباس یزدان پناه یزدی، «جعبه سیاه» جنایات و دزدی های رژیم!/ جنایات امثال عباس یزدان پناه اگر بیشتر از طائب نباشد، کمتر نیست!

پیش درآمد: خبر کشته شدن عباس یزدان پناه یزدی در بی بی سی:

از مرگ هیچ انسانی خوشحال نمی شوم، حتی اگر خامنه ای باشد، و قتل یک انسان، نقض آشکار حقوق بشر محسوب می شود، ولی غیر از اینکه عباس یزدان پناه کشته شده است، تاسف من به این دلیل چند برابر است که او اطلاعات ناب و دست اولی از فساد سران رژیم داشته است و با مرگ او، بسیاری از این اسرار، با او دفن می شود!

نخستین بار، نام عباس یزدان پناه یزدی، در ماجرای استات اویل، نظر همه را به خود جلب کرد. در گزارش رسمی این شرکت عظیم بین المللی آمده بود که عباس یزدان پناه، از نزدیکان هاشمی رفسنجانی است و بیش از پانزده میلیون دلار به عنوان رشوه دریافت کرده است.

شرکت توتال، به دلیل رابطه غیر قانونی با رژیم ایران، به پرداخت چهارصد میلیون دلار جریمه به دولت آمریکا محکوم شد، و در طی آن پرونده، مشخص شد که عباس یزدان پناه یزدی، به عنوان دوست و شریک مهدی هاشمی، پانزده میلیون دلار رشوه دریافت کرده است(منبع). 

این ماجرا، نوک کوه یخی بود که بیرون قرار داشت، چرا که عباس یزدان پناه یزدی، یک دزد بود که غیر از ماجرای استات اویل، در دزدی های دیگری نیز حضور داشت، از ماجرای کرسنت گرفته تا ده ها پروژه نفتی دیگر اسم او به گوش می رسد. 

او دوست دوران کودکی مهدی هاشمی بوده، و در دزدی های بسیاری از سران رژیم، نقش مهمی بازی کرده است. 

امثال یزدان پناه، جنایتکاران کثیفی هستند که جرم آنها، از ده نمکی و الله کرم، کمتر نیست. 

یادمان باشد که امثال هاشمی رفسنجانی و خامنه ای، برای باقی ماندن در قدرت، حاضر به هر گونه جنایتی هستند ، چون با ماندن در قدرت، می توانند به غارت ایران و دزدی بپردازند.  از طرف دیگر، یادمان باشد، بدون امثال عباس یزدان پناه یزدی، خامنه ای و دیگر سران رژیم، امکان این را ندارند که تحت عنوان پروژه های دولتی، به غارت ایران بپردازند. 

جنایت امثال عباس یزدان پناه یزدی، اگر بیشتر از الله کرم و ده نمکی نباشد، کمتر از آنها نیز نیست...! 

حال نکته اینجاست، غیر از خاندان هاشمی، بسیاری از اصلاح طلبان رژیم و همینطور اعضای حزب کارگزاران نیز با عباس یزدان پناه، روابط نامشروع و کثیف مالی داشته اند.

با توجه به اینکه اخباری مبنی بر روابط کثیف بین عباس یزدان پناه یزدی و حسن روحانی (رییس جمهور جدید) به گوش می رسد، می توان نتیجه گرفت که تیم هاشمی و یا طرفداران روحانی، برای از بین بردن رد کثافت کاری های مالی خود، او را سر به نیست کرده اند. 
تصویر عباس یزدان پناه یزدی


/--------/شادی ما سرنگونی قوم مغول است! تغییر احمدی نژاد و روحانی، مانند جانشینی اوگتای خان به جای چنگیز است!

/--------/آقای دکتر(!) روحانی، طرح های غیر انسانی چون نابودی اسراییل،تنها یادآور اعمال هیتلر، نسل کشی وجنایات علیه بشریت است!