در وصف حزب جمهوری خواه آمریکا، همین بس که گاو چران ابلهی، چون جورج بوش را هشت سال ریاست جمهور آمریکا کردند و حاصل هشت سال ریاست جمهوری بوش، نابوی اقتصاد آمریکا و اروپا بود.
مثال ساده ای از حماقت و بلاهت آمریکایی!
تحت مدیریت ابلهی به نام جورج بوش، آمریکا به افغانستان حمله کرد، هزینه این حمله تا کنون بیش از هزار میلیارد دلار، برآورد شده است (منبع: رویترز )، و هدف این حمله، نابود کردن طالبان عنوان شده است، هدفی که تا کنون میسر نشده و به نظر نمی رسد اصلا عملی باشد. اکنون این نوشته چند سال پیش مرا ببینید، در آن به مساله ترویج فرهنگ ترور و خشونت، در پاکستان و افغانستان پرداخته ام. بدون هیچ شکی، راه حل نابودی تروریست های طالبان، بمب و موشک نیست، تنها روش حل مشکل، آموزش مردم بی سواد است.
باید از گاوچران های آمریکا پرسید، تا کنون چه مقدار هزینه ساخت مدرسه در افغانستان و پاکستان کرده اید؟! کافی بود یک هزارم این هزینه گزاف جنگ (که به نابوی اقتصاد آمریکا انجامید) را صرف ساخت مدرسه در افغانستان می کردید، مشکل طالبان حل می شد!
حال به مساله امیر عباس فخرآور می پردازم:
بنا به گزارش ها، کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا از حزب جمهوری خواه، امیرعباس فخرآور را به سمت مشاوره برای امور ایران، برگزیده بود، اما بعدا آنرا حذف کرده بودند.
هر چند که گویا حزب جمهوری خواه، با توجه به واکنش منفی ایرانیان، اسم فخر آور را حذف کرده است، اما همین انتصاب اولیه که نشان دهنده رابطه این حزب با فخرآور است، لکه ننگی بر پیشانی این حزب به جای می گذارد!
چه می توان گفت وقتی این کاندیدا، می خواهد مشاوره اش درباره ایران را از کسی بگیرد که مشکوک ترین پرونده ممکن را دارد؟!
خروج او از ایران، ابهام فراوان دارد، رابطه و عملکردش جای سوال بسیار است. هیچ گروه سیاسی ایرانی و هیچ فعال دانشجویی و حقوق بشری نمی یابید که سر سوزنی به امیرعباس فخرآور، اعتماد داشته باشد.
شاید یکی از پر افتخارترین وکلا ایرانی، دکتر ناصر زرافشان باشد، انسان بزرگی که به دلیل قبول پرونده قتل های زنجیره ای به زندان افتاد، و شاید یکی از پر افتخار ترین وکلا تاریخ معاصر ایران باشد.
دکتر زرافشان که مدتی با فخرآور همبند بوده است، به صراحت می گوید فخر آور، ابتدا به دلیل تجاوز و تعرض به یک خانم در رضاییه، به زندان می افتد و بعد به شکل عجیبی، به بند زندانیان سیاسی منتقل می شود و از آنجا، حیات سیاسی فخرآور آغاز می گردد، دکتر زرافشان می گوید:
" ... برای همه زندانیان این پرسش مطرح بود که اگر اتهام عباس فخرآور سیاسی بود ، پس چرا در ماه اول به بند خلاف کاران منتقل شده است ؟ هرچقدر سعی کردیم از خود عباس فخرآور در بیابیم که موضوع پرونده اش چیست زیر بار نمی رفت و حرف قابل قبولی نداشت . از طریق دوستان قضایی در بیرون از زندان تحقیق کردیم دیدم ایشان پرونده منافی عفت دارد . او در رضائیه به یک دختری ... ، بله ...، اساس پرونده اش این بود . دلیل انتقال او هم به بند امنیتی ارتباطات او با رئیس حفاظت زندان بود . همین وضعیت که زندانیان را نسبت به او حساس می کرد ... "
وزارت اطلاعات ایران که در پی کنترل فعالیت سیاسی مخالفینش است، همیشه سیاست تقلبی سازی را پی می گیرد. اپوزسیون تقلبی، تلوزیون تقلبی و یا فعال دانشجویی تقلبی!
فخرآور بعد از زندانی شدن، مهره مناسبی شناخته می شود تا با پر و بال دادن به او، در خارج از کشور، او را فعال سیاسی جا بزنند.
و اینچنین است که با حمایت رژیم، علی رغمی که فخرآور همه جا می گوید "حکم تیر برایش داشته اند"، بدون اینکه خون از دماغش بیاید، از فرودگاه رسمی کشور خارج می شود و به آمریکا می رود!
قبلا نیز نوشته بودم:
/-----------/آقای فخرآور، ما نامه حزب ٧٠ساله دمکرات کردستان را می پذیریم،نه انگلی که سعی دارد از اعتبار احمد باطبی، خودش را مطرح کند!
/----------/عوضعلی کردان عجب شباهتی دارد به عباس فخرآور...!
قبلا نیز نوشته بودم:
/-----------/آقای فخرآور، ما نامه حزب ٧٠ساله دمکرات کردستان را می پذیریم،نه انگلی که سعی دارد از اعتبار احمد باطبی، خودش را مطرح کند!
/----------/عوضعلی کردان عجب شباهتی دارد به عباس فخرآور...!
------------------------------نوشته های دیگر چند روز پیش این وبلاگ:
/-------/شاه یا خمینی؟ مسئول بود یا نبود دمکراسی در یک کشور تنها یک نفر نیست، کل جامعه در قبال وضع کشور مسئول هستند!/ویروس اسلام را فراموش نکنیم!
/----------/تصویر هر دو سایت!/ آقای جرس، لااقل کپی پیست می کنی، اخلاق داشته باش، منبع را بنویس، قباحت دارد!
/------------/برای برداشته شدن نقاب از چهره پلید روشنفکران دینی، از آنها درباره حقوق همجنسگرایان بپرسید تا شباهت آنها را به خمینی دریابید..!