tag:blogger.com,1999:blog-7097990161058296640.post2257810954153937072..comments2024-01-11T11:07:41.114+01:00Comments on گمنامیان: این چند نکته را که کنار هم بچینیم، می بینیم که بازی دیگری از نوع دوم خرداد، در راه است! البته با کارگردانی مجدد رفسنجانی!گمنامیانhttp://www.blogger.com/profile/01065498173156727539noreply@blogger.comBlogger3125tag:blogger.com,1999:blog-7097990161058296640.post-55116775094457820282012-12-19T20:08:21.349+01:002012-12-19T20:08:21.349+01:00درود بر شما گمنامیان عزیز، من پیشنهاد میکنم شما و...درود بر شما گمنامیان عزیز، من پیشنهاد میکنم شما و چند نفر دیگر از وبلاگ نویسان و نویسندگان مستقل یک بیانیه برای حمایت از روزنامه نگاران و وبلاگنویسان که این روزها زیر حملات شدید اصلاح طلبان و باند خط امام و هاشمی قرار دارند منتشر کنید. مطمئنا هدف اینها برای آماده کردن شرایط انتخابات فقط خودنویس نیست و یکی یکی سراغ تمام نویسنده هایی که وابستگی به هاشمی و اصلاح طلبان ندارند و ممکن است انتقادی در طول انتخابات بکنند میروند. باید از همین الان آماده بود در مقابل کسانی که ۲ تا کاریکاتور نیکآهنگ را تحمل نکردند و منتظر انتقام بودند محکم ایستاد. به خصوص نوچههای مهدی هاشمی که پول مردم بدبخت ایران را خرج مفت خوری خارج کشور میکنند و از یک محکوم به شکنجه و اخاذی آزادیخواه میسازند.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7097990161058296640.post-20971491804536046352012-12-19T18:55:01.057+01:002012-12-19T18:55:01.057+01:00کیر عفیر تو کس خواهر تو با کیرآهنگکیر عفیر تو کس خواهر تو با کیرآهنگAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7097990161058296640.post-44497884737715284302012-12-17T16:20:03.196+01:002012-12-17T16:20:03.196+01:00امام نقی در آستانه مرگ بود، به زحمت خود را به بالا...امام نقی در آستانه مرگ بود، به زحمت خود را به بالای منبر رسانید و با چشمانی اشک آلود، فرمودند: «ای صحابه،اگر به کسى ستم روا داشته ام حقش را بگيرد. چون قصاص در اين دنيا نزد من بهتر از کيفر آن دنياست».<br />به ناگاه یکی از کنیزان امام نقی، از پایین منبر، شروع به سخن گفتن کرد که: «یا نقی، من زنی از دیار پارس بودم، شما به کشورم حمله کردید، فرزندانم را به بردگی بردید و شوهر و پسر بزرگم را کشتید! خودم هم کنیز شما شده ام، من به گردن شما حق دارم» که به ناگاه، چون دچار بغض شده بود، چادر از سر او افتاد...!<br />.<br />.<br />ابولاشی روایت می کند امام نقی از آن زن بسیار عصبانی شد، چرا تمامی مردان نامحرم، موی او را دیده بودند. لذا امام ابتدا در همان مسجد کتک مفصلی به او زد، بعد برای اینکه آن ننگ از دامنش پاک شود، همان جا آن کنیز را به یکی دیگر از اعراب فروخت و در ازا آن، یک شتر ماده گرفت...! <br />سیره النقی، نوشته ابن قنبل، فصل عدالت اسلامی، بخش وقاحت اسلامی!گمنامیانhttps://www.blogger.com/profile/01065498173156727539noreply@blogger.com