این ویدیو را در صفحه فیسبوکم به اشتراک گذارده بودم (درباره حمله اسراییل به حماس و گزارش سازمان ملل در اینباره)، که یکی از دوستان عزیزم، به من خرده
گرفت ونوشته بود:
آقای پارسا یعنی شما معتقدید در پاسخ به سپرهای انسانی و موشک پرانی های تروریست ها از نوار غزه به اسرائیل، باید برای آنها نقل و نبات شلیک می شد؟ دقیقا در آن مدت، و قبل از آن، هفته ها حماس و جهاد اسلامی با پنهان شدن پشت سپر انسانی در بیمارستانها و مدارس و امکان عمومی، از آن نقاط به اسرائیل راکت شلیک می کردند و اسرائیل نیز طبق محاسبه آتش، همان نقاط را آتش برگردان می کرد و البته به مناطق مسکونی می خورد و البته که تلفات انسانی و کشته شدن انسانها و کودکان بد و مضموم است؛ اما عامل جنایت حماس هست و جاد اسلامی و حامیان آنها که دنیا را فریب دادند. اکنون شما دقیقا گزارش مبهم و خط دار سازمان ملل که اسرائیل را جنایتکار جنگی خوانده به اشتراک گذاشتید تا چه چیز را تحلیل کنید
در پاسخ به آن
دوست عزیز، باید بگویم:
یک- من از
جهاد اسلامی و حماس هیچ توقعی ندارم، چه آنکه نیش عقرب نه از ره کین است! اما از
کشوری که دارای نظام سکولار و دمکراتیک است، توقع دارم مسوولانه رفتار کند.
دو- کیست که
نداند حماس از بیمارستان و مسجد و مدرسه، به عنوان پایگاه پرتاب بمب استفاده می
کند؟ کیست نداند آنها کودکان را سپر انسانی می کنند؟! اما آیا بربریت حماس، توجیه
گر این می شود که ارتش اسراییل، هنگام استفاده از سلاح جنگی، تمامی تلاش خود را
برای جلوگیری از آسیب به کودکان به کار نبندد؟!
سه- بین پسر
عموهای اسراییلی و عرب، زخمی به قدمت تاریخ وجود دارد. حال شرایط بدتر شده، و ما
شاهد شکل گیری یک چرخه معیوب هستیم، و اگر این رفتار تصحیح نشود، و اگر اسراییل نیز در استفاده از قدرت، یاده
روی کند، آنگاه می توان گفت که در اثر این چرخه معیوب، هر گاه یکی قدرت گرفته، پدر
طرف مقابل را در آورده است! پس کی باید این «چرخه معیوب» متوقف شود؟!
چهار-رفتار
جنایت آمیز حماس، توجیه گر اعمال ارتش اسراییل نیست! اصولا قیاس رفتار حماس و
اسراییل، قیاس مع الفارق است، ما یک طرف یک گروه تروریستی داریم، طرف دیگر یک دولت
مشروع است.
پنج- نگرانی
من یک بعد دیگر هم دارد، وقتی یک زخم کهنه در این رابطه است، و وقتی در خاورمیانه
قحطی رسانه های آزاد است، وقتی که شستشوی مغزی کودکان در کشورهای اسلامی، امری
طبیعی است، آنگاه نهایت حماقت ارتش اسراییل است اگر با رفتار اینچنینی خود، بهانه
به دست تندروها بدهد. در حقیقت، کشته شدن یک کودک توسط ارتش اسراییل، تامین سوخت
برای آتش تنفری است که تندروهای اسلامی در صدد شعله ور ساختن آن هستند.
شش- هیچ شکی
نیست که آتش این جنگ و تنفر، از سوی رژیم جمهوری اسلامی بر افروخته می شود، هیچ
شکی نیست که باید با این رژیم مبارزه کرد، ولی در وقایع تاسف آور رخ داده، تنها
رژیم جمهوری اسلامی و حماس مقصر نیست.
هفت- بله،
مقصر اصلی در کشته شدن کودکان، حماس است که از آنها به عنوان سپر انسانی بهره می
جوید، ولی این نافی مسوولیت ارتش اسراییل نیست، ارتش اسراییل مسوولانه عمل نکرده
است، و بدتر از آن، سیستم پیشرفته قضایی اسراییل، از یافتن عوامل این سهل انگاری
ناتوان بوده است.
هشت- بماند که
از نظر من، دولت اسراییل تلاش لازم را برای دستیابی به صلح به خرج نداده است،
بماند که بهترین راه مبارزه با حماس، آموزش افزایش رفاه اقتصادی است، چرا کشور
ثروتمند اسراییل، از این مهم غفلت کرده است!؟