جمهوری خواهی به معنی دمکراسی طلبی است؛ نه مخالفت چشم بسته با رضا پهلوی! / چرا از پهلوی طرفداری کرده ام؟/پاسخی به انگ زنندگان

دیروز در نوشته ای به این موضوع پرداخته بودم که انگ چسباندن و ایراد اتهام های بی پایه، تا چه حد غیر اخلاقی است. نوشته بودم که:

رفتار اشخاصی که به دلیل داشتن عقیده متفاوت به دیگران انگ می چسبانند، از جنس رفتار مراجع تقلید و فتواهای قتل آنان است...! / در پی اتهام های احقمانه می نویسم!

در ادامه نوشته فوق، به این موضوع می پردازم که چرا از دو اقدام اخیر رضا پهلوی، حمایت کرده ام.  خوانندگان این وبلاگ می توانند در این لینک ها ببیند که من بیش از همه از  رضا پهلوی  انتقاد کرده ام:

/----------/آقای رضا پهلوی،تا زمانی که نقض حقوق بشر در زمان پدرتان را محکوم نکرده اید، لطفا ادعای حقوق بشر برای ایران را نداشته باشید.

/-----/آقای رضا پهلوی، باور بفرمایید کسی که عاشق ایران باشد، در این حال پریشان مردم، به عنوان پادشاهی نمی اندیشد...!

/--------/ آقای رضا پهلوی ، رقم شصت یا ششصد میلیون دلار ثروت پدرت، اهمیتی ندارد ، مهم منش دیکتاتوری او بود که به رژیم اسلامی منتهی شد

/-----/ در آستانه تولد مصدق بزرگ، آیا پهلوی ها به ایران خدمت کردند ؟

/-----/ آقای رضا پهلوی ، رقم شصت یا ششصد میلیون دلار ثروت پدرت، اهمیتی ندارد ، مهم منش دیکتاتوری او بود که به رژیم اسلامی منتهی شد 

/-----/ آقای رضا پهلوی، فقط برای اعدام انسان های بیگناه توسط ج.ا. باید بیانیه داد؟آیا کشته شدن دکتر فاطمی را نیز محکوم می کنید ؟ رطب خورده منع رطب کی کند ؟!

 اما اکنون از دو اقدام اخیر رضا پهلوی طرفداری می کنم:

-         یک): شکایت علیه خامنه ای.

-         دو:)تلاش برای ایجاد یک شورای ملی.

چرا از تلاش رضا پهلوی برای تشکیل پرونده و شکایت از خامنه ای، طرفداری می کنم؟


درباره شکایت از خامنه ای، معتقدم این اقدام،  بسیار شایسته و لایق تحسین است، چه آنکه:

-          اولین اقدام اینچنینی در طی این سی سال جنایات رژیم است.

-         رضا پهلوی موفق شده فعالین حقوق بشر را از گروه های مختلف سیاسی گرد هم بیاورد.

-         مردم داخل ایران با دیدن این اقدام حس می کنند بالاخره کسی هم در خارج از ایران، یک کار واقعی انجام می دهد! و این اقدام، فضای پژمرده سیاسی ایران را اندکی رونق خواهد داد.

-         از همه مهمتر، خامنه ای و دیگر سردمداران رژیم خواهند دانست که این جنایات، چندان هم بی پاسخ نخواهد ماند و بالاخره یک دادگاهی هم وجود دارد و این از شدت جنایات آنها خواهد کاست و حکم بازدارندگی دارد. 

به حرمت حقوق انسانی هموطنان داخل کشور ، بایسته و شایسته است که از اینچنین اقداماتی قدردانی کنیم، چه آنکه قدردانی از این اقدامات، باعث تشویق دیگران به فعالیت های اینچنینی خواهد شد.

چرا از تلاش رضا پهلوی به منظور ایجاد یک تشکل از بین اپوزسیون طرفداری می کنم؟


درباره فعالیت های رضا پهلوی برای تشکیل یک شورا متشکل از گروه های سیاسی، مایلم نکات ذیل را مورد تاکید قرار دهم:

-         یکی از مهمترین خواسته های من از رضا پهلوی، تایید نقض حقوق بشر در زمان پدرش  بوده است. کنون شاهد آن هستیم که رضا پهلوی نقض حقوق بشر در زمان پدر خود را تایید کرده است. (منبع) این اقدام، اعتباری دو چندان برای شخص به همراه می آورد، چون باید پا بر روی احساساست خود بگذارد و زبان به انتقاد از پدر خود بگشاید. براستی، چرا ما نباید از چنین اقدامی حمایت کنیم؟! 

-         من جزو کسانی بوده ام که از رضا پهلوی می خواستم ادعای پادشاهی خود را کنار بگذارد،(منبع) چرا که تصور می کردم اگر رضا پهلوی چنین کاری کند، بسیاری از گروه های سیاسی به او می پیوندند و یک اپوزسیون قوی برای مبارزه با رژیم تشکیل می شود، اما اکنون می بینیم چنین تشکلی در شرف شکل گیری است، معلوم است که از این شورا حمایت می کنم، چه با قلم خود و چه با خون خود. 

-         از طرفی، بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر، مردم یک جامعه حق دارند درباره نوع حکومت خود، تصمیم بگیرند (البته مادامی که آن حکومت بر اساس دمکراسی باشد) و نمی توان منکر شد که مردم ایران حق دارند در یک انتخابات آزاد، خود نوع حکومت  را تعیین کنند (چه جمهوری و یا پادشاهی پارلمانی). 

-         همانطوری که یک گروهی از سلطنت طلبان، تنها اسم طرفداری از رضا پهلوی را یدک می کشند و با رفتار دیکتاتورمابانه، تنها باعث بدنامی برای رضا پهلوی و طرفداران  رضا پهلوی هستند، گروهی از جمهوری خواهان نیز رفتار مشابه پیشه کرده اند!  و آنها می گویند ما باید نوع حکومت را تعیین کنیم(مردم شعور ندارند!) و مردم حق ندارند که نوع حکومت را انتخاب کنند.  اگر کسی نیز چون من، علی رغم اعتقاد به جمهوری، حق مردم را برای انتخاب نوع حکومت به رسمیت بشناسد، مورد حمله شخصی قرار می گیرد! 

من به عنوان یک  جمهوری خواه،  اخیرا از دو حرکت رضا پهلوی طرفداری کرده ام، یکی شکایت از خامنه ای و دیگر تلاش برای تشکیل یک اتحاد از اپوزسیون. نکته مهم این است که اصولا در این اپوزسیون، تنها به دمکراسی و رفرداندم تایید شده و اصولا صحبتی از جمهوری یا پادشاهی نیست! حال رفتار برخی در مخالفت با رضا پهلوی و تلاش برای جلوگیری از این اتحاد بین اپوزسیون، کمی شگفت  انگیز است!


عجیبتر از همه این است که برخی برای تخریب و بی ارزش کردن اقدام رضا پهلوی برای شکایت از خامنه ای، خود به هر روش غیر اخلاقی متوسل می شوند (مثلا اینجا) و حال اگر من از این اقدام شایسته، حمایت کنم، مرا متهم می کنند و انگ می چسبانند(اینجا)! 


از نظر من جمهوری خواهی و دمکراسی خواهی، بر اساس مخالفت با رضا پهلوی بنا نشده است! معتقدم هر کسی که اقدام مثبتی انجام داد، باید از او حمایت کرد. وقتی رضا پهلوی هم اشتباهات پدرش را قبول می کند، هم تمامی تلاش خود را برای رسیدن به دمکراسی به کار گرفته است، حمایت نکردن و تخریب هدفمند او، خیانت به کشور ایران است. 


ختم کلام اینکه، آسودگی و امنیت، با ارزش ترین داشته هر انسانی است. اگر قرار می بود من قلمم را بفروشم و مزدوری کنم، از همان ابتدا اصلا شروع به نوشتن علیه اسلام و رژیم نمی کردم که قرار باشد کوله باری از ترس (مثلا فتوای قتل) را بر دوش بکشم!  انگ مزدوری به من نمی چسبد، همانطوری که از تهدید نمی ترسم و علیه اسلام و رژیم مطلب می نویسم، همانطور نیز از انگ افراد بی انصاف نخواهم ترسید و تا زمانی که رضا پهلوی برای دمکراسی در ایران تلاش می کند، من نیز از او حمایت می کنم. 


و نوشته های دیگر دیروز من:
/--------------/مسلمان عزیز، چشم بگشا، خودت ببین بسنج که  اسلام یک منجلاب متعفن است...!

/-------/رفتار اشخاصی که به دلیل داشتن عقیده متفاوت به دیگران انگ می چسبانند، از جنس رفتار مراجع تقلید و فتواهای قتل آنان است...! / در پی اتهام های احقمانه می نویسم!


/-------//اگر که ماهاتما گاندی از مجاهدین خلق کوچکترین انتقادی کند، مجاهدین خلق به او هم انگ مزدوری خواهند چسباند...!

/--------------/ آیا مراجع تقلید، آنقدر شعور ندارند که بفهمند این استفتاها، سر کاری است و من آنها را اسکل می کنم؟!

/-------------/ شگفتا، آیا به رسمیت شناختن حق مردم برای انتخاب نوع حکومت، تقلب و سلطنت طلبی است؟!

/-------------/ابراهیم نبوی قبول کرد که به من (گمنامیان)، تهمت دروغ زده و در روزآنلاین جوابیه مرا منتشر کرد.

 /--------------/حضور امام خمینی در مسند رهبری، مانند حضور یک گاو نر وحشی در مغازه کریستال فروشی بود...!  

تا کی باید در آرزوی یک انتخابات آزاد برای این کشور مصیبت زده باشیم؟