وای بر مردمی که کشورشان در حال غارت است، خامنه ای به کمک ملعبه جدیدی به نام حسن روحانی، مردم و کشور را به گروگان گرفته، و مشغول غارت کشور در همه ابعاد ممکنه است، اما مردم آن کشور، دعوایشان بر سر مسایل تاریخی است.
سوال من اینجاست، اگر امروز مصدق زنده بود، و ما از حضور امثال مصدق و بختیار بهره مند بودیم، واکنش آنها چه می بود؟!
آیا آنها بر مسایلی چون اتحاد بین طرفداران باورهای مختلف تکیه می کردند، و برای مبارزه با این رژیم دیکتاتور و رسیدن به دمکراسی در ایران تلاش می کردند، یا انرژی خود را صرف دعوای نعمتی_حیدری می کردند؟!
گویا برخی از هموطنان عزیز فراموش کرده اند که اتفاقات شصت سال پیش، بخشی از تاریخ ما است، باید به آن مسایل با دقت و به صورت علمی پرداخته شده و مورد موشکافی قرار گیرد، اما مساله سیاسی روز کشور ما محسوب نمی شود!!
در سالگرد بیست و هشتم مرداد، مایلم چند نکته ای که به ذهنم می رسد را بنویسم و معتقدم برای اندیشه کردن به مسایل آن روزگار، باید به این نکات نیز توجه کرد:
یک/ مهمترین مساله ای که مردم ایران را نسبت به این وقایع حساس کرده است، دخالت خارجی ها در مسایل داخلی کشور است. این یک واقعیت است که بی بی سی (رسانه دولتی بریتانیا) و همینطور دولت آمریکا، در وقایع آن روزگار نقش مهمی بازی کردند، و در سیاست داخلی کشور ما دخالت کردند.
حال از هموطنان عزیز می خواهم به یاد بیاورند که اکنون کشور ما تبدیل به مستعمره چین و روسیه شده است!
دو/ شاه فرد دمکراتیکی نبود، این یک واقعیت غیر قابل انکار است. تبدیل کشور به یک مملکت تک حزبی و تاسیس حزب رستاخیر، خود دلیلی بر این ادعا است. اما معتقدم که روند دمکراسی در هر کشوری، قائم به فرد نیست، یعنی شاه به تنهایی نمی توانست روند دمکراسی را مختل کند.
این یک واقعیت است که عموم مردم ما چندان به دمکراسی آشنا نبودند، وگرنه از آن دفاع می کردند.
سه/ خرس کمونیسم در زمان شاه، بیخ گوش ایران قرار داشت و این هم عاملی است که باید در محاسبات گنجانده شود. شاید اگر ترس شاه از رخنه کمونیسم در ایران وجود نمی داشت، رفتار او در بسیاری از موارد عوض می شد.
چهار/ اگر به قانون اساسی آن روزگار مراجعه کنیم، آیا شاه حق برکناری مصدق را داشته است؟ مساله تنها حمایت اکثریت مردم از مصدق است. اگر اکثریت مردم حامی مصدق بوده اند، اخلاقا شاه باید به رای اکثریت گردن می نهاد و حکومت را به مصدق واگذار می کرد. اما سوال اینجاست، این اکثریت جامعه، چرا به مدد مصدق نیامدند؟! چرا حاضر نشدند برای بقای دولت مصدق هزینه کنند؟ دلیل ساده است، دمکراسی در ایران ریشه لازمه را نداشته است.
پنج/باید شرایط اجتماعی آن روزگار ایران را نیز در نظر داشت، نه مردم ما مردم فرانسه بودند و نه زیرساخت های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایران آن روزگار شباهتی به فرانسه داشت است!!
شش/ نکته مهم تر از آن، بت نساختن از مصدق است، مصدق فرد تحصیل کرده ای بود و در ایران دوستی او هیج شکی وجود ندارد، اما اینکه تصور کنیم او معصوم است و هیچ اشتباهی نکرده، ما را از قضاوت عادلانه دور می کند.
این واقعیت درباره شاه نیز صدق می کند، و برخی از هموطنان باید به خاطر داشته باشند که او نیز اشتباهات بسیاری داشته است.
اصولا هیچ انسانی سیاه یا سفید نیست، و باید قبول کرد که هر کسی می تواند اشتباهات و خدماتی را داشته باشد، نمی توان با حب و بغض کار علمی کرد و به بررسی و موشکافی مسایل تاریخی پرداخت.
مصاحبه نویسنده این وبلاگ با شبکه کانال یک با خانم سوزی یاشار در تلویزیون کانال یک درباره جدایی دین از حكومت همراه با تضمین آزادی همه ادیان و باورها
/--------/آقای روحانی، این جماعت ملا است که سی و چهار سال است اردوکشی کرده اند، کشور و ملتی را نیز گروگان گرفته اند، و روی چنگیز را سفید کرده اند!
/---------/هموطن عزیزی که به روحانی رای دادی، پورمحمدی به اعتبار رای تو پست وزارت را گرفته است، آیا مسئولیت بخشی از جنایات او را می پذیری؟!
/----------/چوبه دار، ننگ هر جامعه متمدنی است! / شهروندانی که اعتراض نمی کنند نیز در مسئولیت این فاجعه شریک هستند...!
/---------/عباس یزدان پناه یزدی، «جعبه سیاه» جنایات و دزدی های رژیم!/ جنایات امثال عباس یزدان پناه اگر بیشتر از طائب نباشد، کمتر نیست!
/----------/شادی ما سرنگونی قوم مغول است! تغییر احمدی نژاد و روحانی، مانند جانشینی اوگتای خان به جای چنگیز است!
/--------/آقای دکتر(!) روحانی، طرح های غیر انسانی چون نابودی اسراییل،تنها یادآور اعمال هیتلر، نسل کشی وجنایات علیه بشریت است!
/--------/آقای بی بی سی، چرا باید رژیم را برانداخت؟!/ مقایسه چماق بدستان و سرکوبگران رژیم با اصلاح طلبان مستقر در خارج!
/--------/طنز / تفاوت ها و شباهت های دکتر حسن روحانی (رییس جمهور منتخب) و دکتر عوضعلی کردان (وزیر کشور سابق) را شرح دهید! (دو نمره)
/----------/ایرانم، کجاست زرین جرسی تا به خروش آید و مردمان خفته ات را بیدار کند؟!
/---------/حکم اعدام، عمدی ترین نوع قتل و آدم کشی است/حکم اعدام، قباحت آدم کشی را می شکند وآنرا عادی جلوه می دهد!
۲ کلمه حرف حساب!
پاسخحذفاکثرشان یا اصلاح طلب هستند یا توده ای و هیچ ربطی به مصدق و مشروطه خواهی ندارند، طنز تلخ تاریخ اینجاست که خمینی، امام اصلاح طلبها مصدق را کافر میخواند و توده ایها مصدق را عامل امپریالیزم، امروز همانها مدّعی مصدق شده اند و از اعتبار مصدق مشروطه خواه برای انقلاب اسلامی و حسن روحانی و رفسنجانی و پور محمّدی خرج میکنند.
پاسخحذفکاش فقط از اعتبار مصدق برای رفسنجانی و شرکا خرج میکردند. دارند از اعتبار مصدق برای وحشیهای اخوان المسلمین خرج میکنند. اینجا را بخوانید:
پاسخحذفhttp://www.rahesabz.net/story/74420
آقای گمنامیان
پاسخحذفاز اینکه دیگر در سایه نیستید نگران هستیم
صدای شما اصلا شباهتی به کارکتر شما ندارد ، ولی شنیدن صدای شما قهرمان وبلاگ نویسی و روشنگری خیلی جالب بود
اصلا باور کردنی نیست که شما ظاهر شدید!
فرامرز
پاسخحذفآقای یاشار پارسا سلام. مگر در کودتای آمریکا علیه دکتر مصدق شک دارید. چرا مردم نباید نظرات اقتصادی / اجتماعی خود را آزادانه بیان کنند. شفاف سازی به این مفهوم است که هر کس صادقانه و بدون لاپوشانی بیان کند که به چه دلیل در مبارزه با رژیم دیکتاتوری تلاش میکند. برداشت او از واژه هایی ماننددیکتاتوری دمکراسی آزادی عدالت اجتماعی وو و چیست.
بگذارید تاانسانها برداشتهای خود را از وقایع تاریخی بیان کنند تا بتوان تشخیص داد چند مرده حلاجند.تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنر و سفسته و مغلته اش و احتمالا غرض و مرضش و یا دانایی و نادانی اش نهفته باشد.
به قول دایی جان ناپلیون این انگلیسیها را دست کم نگیرید.هم آمدن وهم رفتن شاه شاید زیر خودشون بود. آخه مگه ما بودیم که ابزارهای استخراج نفتو ساختیم و از چار هزار متری زیر زمین کشیدیمش بیرون!!!!!