دوشنبه، مرداد ۲۸، ۱۳۹۲

اگر مصدق زنده می بود، چه می گفت؟/وای بر مردمی که چنگیزیان مشغول چپاول کشورشان هستند، اما دعوای آنها بر سر کودتای ۲۸ مرداد است!

واکنش ها در فضای مجازی به سالگرد واقعه بیست و هشتم مرداد شصت سال پیش، مرا عجیب به فکر فرو برد!  صد البته که اگر مردمی تاریخ خود را نشناسد، در آینده نیز نمی تواند تصمیم درست بگیرد، اما شناختن تاریخ و بررسی صحیح وقایع گذشته، به معنای این نیست که آن رخدادها را چماق کنیم و بر سر یکدیگر بکوبیم. 

وای بر مردمی که کشورشان در حال غارت است، خامنه ای به کمک ملعبه جدیدی به نام حسن روحانی، مردم و کشور را به گروگان گرفته، و مشغول غارت کشور در همه ابعاد ممکنه است، اما مردم آن کشور، دعوایشان بر سر مسایل تاریخی است. 

سوال من اینجاست، اگر امروز مصدق زنده بود، و ما از حضور امثال مصدق و بختیار بهره مند بودیم، واکنش آنها چه می بود؟! 

آیا آنها بر مسایلی چون اتحاد بین طرفداران باورهای مختلف تکیه می کردند، و برای مبارزه با این رژیم دیکتاتور و رسیدن به دمکراسی در ایران تلاش می کردند، یا انرژی خود را صرف دعوای نعمتی_حیدری می کردند؟! 

گویا برخی از هموطنان عزیز فراموش کرده اند که اتفاقات شصت سال پیش، بخشی از تاریخ ما است، باید به آن مسایل با دقت و به صورت علمی پرداخته شده و مورد موشکافی قرار گیرد، اما مساله سیاسی روز کشور ما محسوب نمی شود!!

در سالگرد بیست و هشتم مرداد، مایلم چند نکته ای که به ذهنم می رسد را بنویسم و معتقدم برای اندیشه کردن به مسایل آن روزگار، باید به این نکات نیز توجه کرد: 

یک/ مهمترین مساله ای که مردم ایران را نسبت به این وقایع حساس کرده است، دخالت خارجی ها در مسایل داخلی کشور است. این یک واقعیت است که بی بی سی (رسانه دولتی بریتانیا) و همینطور دولت آمریکا، در وقایع آن روزگار نقش مهمی بازی کردند، و در سیاست داخلی کشور ما دخالت کردند. 

حال از هموطنان عزیز می خواهم به یاد بیاورند که اکنون کشور ما تبدیل به مستعمره چین و روسیه شده است! 

دو/ شاه فرد دمکراتیکی نبود، این یک واقعیت غیر قابل انکار است. تبدیل کشور به یک مملکت تک حزبی و تاسیس حزب رستاخیر، خود دلیلی بر این ادعا است.  اما معتقدم که روند دمکراسی در هر کشوری، قائم به فرد نیست، یعنی شاه به تنهایی نمی توانست روند دمکراسی را مختل کند. 
این یک واقعیت است که عموم  مردم ما چندان به دمکراسی آشنا نبودند، وگرنه از آن دفاع می کردند. 

سه/ خرس کمونیسم در زمان شاه، بیخ گوش ایران قرار داشت و این هم عاملی است که باید در محاسبات گنجانده شود. شاید اگر ترس شاه از رخنه کمونیسم در ایران وجود نمی داشت، رفتار او در بسیاری از موارد عوض می شد.

چهار/ اگر به قانون اساسی آن روزگار مراجعه کنیم، آیا شاه حق برکناری مصدق را داشته است؟ مساله تنها حمایت اکثریت مردم از مصدق است. اگر اکثریت مردم حامی مصدق بوده اند، اخلاقا شاه باید به رای اکثریت گردن می نهاد و حکومت را به مصدق واگذار می کرد. اما سوال اینجاست، این اکثریت جامعه، چرا به مدد مصدق نیامدند؟! چرا حاضر نشدند برای بقای دولت مصدق هزینه کنند؟ دلیل ساده است، دمکراسی در ایران ریشه لازمه را نداشته است.

پنج/باید شرایط اجتماعی آن روزگار ایران را نیز در نظر داشت، نه مردم ما مردم فرانسه بودند و نه زیرساخت های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایران آن روزگار شباهتی به فرانسه داشت است!! 

شش/  نکته مهم تر از آن، بت نساختن از مصدق است، مصدق فرد تحصیل کرده ای بود و در ایران دوستی او هیج شکی وجود ندارد، اما اینکه تصور کنیم او معصوم است و هیچ اشتباهی نکرده، ما را از قضاوت عادلانه دور می کند. 
این واقعیت درباره شاه نیز صدق می کند، و برخی از هموطنان باید به خاطر داشته باشند که او نیز اشتباهات بسیاری داشته است. 

اصولا هیچ انسانی سیاه یا سفید نیست، و باید قبول کرد که هر کسی می تواند اشتباهات و خدماتی را داشته باشد، نمی توان با حب و بغض کار علمی کرد و به بررسی و موشکافی مسایل تاریخی پرداخت. 

مصاحبه نویسنده این وبلاگ با شبکه کانال یک با خانم سوزی یاشار در تلویزیون کانال یک  درباره جدایی دین از حكومت همراه با تضمین آزادی همه ادیان و باورها

/--------/آقای روحانی، این جماعت ملا است که سی و چهار سال است اردوکشی کرده اند، کشور و ملتی را نیز گروگان گرفته اند، و روی چنگیز را سفید کرده اند! 

/---------/هموطن عزیزی که به روحانی رای دادی، پورمحمدی به اعتبار رای تو پست وزارت را گرفته است، آیا مسئولیت بخشی از جنایات او را می پذیری؟! 

/----------/چوبه دار، ننگ هر جامعه متمدنی است! / شهروندانی که اعتراض نمی کنند نیز در مسئولیت این فاجعه شریک هستند...!

/---------/عباس یزدان پناه یزدی، «جعبه سیاه» جنایات و دزدی های رژیم!/ جنایات امثال عباس یزدان پناه اگر بیشتر از طائب نباشد، کمتر نیست! 

/----------/شادی ما سرنگونی قوم مغول است! تغییر احمدی نژاد و روحانی، مانند جانشینی اوگتای خان به جای چنگیز است!

/--------/آقای دکتر(!) روحانی، طرح های غیر انسانی چون نابودی اسراییل،تنها یادآور اعمال هیتلر، نسل کشی وجنایات علیه بشریت است!


۵ نظر:

  1. اکثرشان یا اصلاح طلب هستند یا توده ای‌‌ و هیچ ربطی‌ به مصدق و مشروطه خواهی‌ ندارند، طنز تلخ تاریخ اینجاست که خمینی، امام اصلاح طلب‌ها مصدق را کافر می‌‌خواند و توده ای‌‌‌ها مصدق را عامل امپریالیزم، امروز همان‌ها مدّعی مصدق شده اند و از اعتبار مصدق مشروطه خواه برای انقلاب اسلامی و حسن روحانی و رفسنجانی و پور محمّدی خرج میکنند.

    پاسخحذف
  2. کاش فقط از اعتبار مصدق برای رفسنجانی و شرکا خرج می‌‌کردند. دارند از اعتبار مصدق برای وحشیهای اخوان المسلمین خرج میکنند. اینجا را بخوانید:

    http://www.rahesabz.net/story/74420

    پاسخحذف
  3. آقای گمنامیان

    از اینکه دیگر در سایه نیستید نگران هستیم

    صدای شما اصلا شباهتی به کارکتر شما ندارد ، ولی شنیدن صدای شما قهرمان وبلاگ نویسی و روشنگری خیلی جالب بود

    اصلا باور کردنی نیست که شما ظاهر شدید!

    پاسخحذف
  4. فرامرز
    آقای یاشار پارسا سلام. مگر در کودتای آمریکا علیه دکتر مصدق شک دارید. چرا مردم نباید نظرات اقتصادی / اجتماعی خود را آزادانه بیان کنند. شفاف سازی به این مفهوم است که هر کس صادقانه و بدون لاپوشانی بیان کند که به چه دلیل در مبارزه با رژیم دیکتاتوری تلاش میکند. برداشت او از واژه هایی ماننددیکتاتوری دمکراسی آزادی عدالت اجتماعی وو و چیست.
    بگذارید تاانسانها برداشتهای خود را از وقایع تاریخی بیان کنند تا بتوان تشخیص داد چند مرده حلاجند.تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنر و سفسته و مغلته اش و احتمالا غرض و مرضش و یا دانایی و نادانی اش نهفته باشد.
    به قول دایی جان ناپلیون این انگلیسیها را دست کم نگیرید.هم آمدن وهم رفتن شاه شاید زیر خودشون بود. آخه مگه ما بودیم که ابزارهای استخراج نفتو ساختیم و از چار هزار متری زیر زمین کشیدیمش بیرون!!!!!

    پاسخحذف

نکاتی که هنگام استفاده از بخش کامنتها بهتر است به آن دقت فرمایید:
**١_ بنا به اعتقاد راسخ و بی چون و چرای من به آزادی بیان ، کامنت های شما مستقیما منتشر می شود. ** ٢_لطفا هنگام گذاشتن کامنت، یک اسم برای خودتان در نظر بگیرید تا دیگران و نویسنده وبلاگ راحتر بتوانند به شما پاسخ دهند. ** ٣_تمام کامنت ها را بدقت می خوانم و تنها در جایی که واقعا لازم باشد ، در بحث ها دخالت می کنم، چون من تریبون خودم را داشته ام و حرفم را زده ام ، باید اجازه دهم بقیه حرفشان را بزنند. ** ٤_تنها کامنت های ترولرها و کامنت هایی که شامل لینک های غیر معتبر ، مانند سایت های آلوده به بد افزار هستند،برای امنیت خواننده های وبلاگ ، حذف می شوند. ** ٥_در سمت چپ جعبه ای که در آن نظر خود را می نویسید، شما عبارت (اشتراک ایمیل) را می بینید، درصورتی که ایمیل خود را در آنجا وارد کنید، کامنت های جدید را با ایمیل، دریافت خواهید نمود. ** ٦_شما حتی در فحش دادن به نویسنده وبلاگ هم آزاد هستید! حتی به بهانه توهین به خودم نیز کامنتی را حذف نمی کنم، من جانم را می دهم که تو حرفت را بزنی، اما خواهش میکنم به جای فحش دادن، به موضوع نوشته بپردازید.