آمار نشان می دهد که در این چند
ساله که دولت اسلام گرای ترکیه بر سر کار آمده است، تعداد مساجد در این کشور افزاش
یافته است.
67000 مدرسه در ترکیه است، اما
تعداد مساجد بیش از هشتاد و پنج هزار تا است...! این زنگ خطری است برای کسانی که
اسلام را به خوبی می شناسند.
در این چند ساله که بر اثر فشار
مردم مومن ترکیه، دولت اسلامی بر سر کار آمده است، ما شاهد گسترش مساجد در ترکیه
هستیم.
روندی خطرناک را پیش روی مردم
ترکیه می تواند دید:
-
مردم مسلمان ترکیه، دولت اسلام
گرایی (صد البته میانه رو) را بر سر کار
می آورند.
-
دولت اسلام گرا، تعداد مساجد را
افزایش می دهد.
-
از دل مساجد، افراد بنیادگرای
زیادی متولد می شوند
-
این افراد بنیادگرا، جذب دولت می
شوند و اندک اندک، دولت میانه رو اسلامی، تبدیل به دولتی بنیادگرا می شود.
-
شاید بفرمایید که ارتش ترکیه این
اجازه را نمی دهد، اما فراموش نکنید، اگر ارتش مداخله کند و اجازه ندهد این افراد
جذب سمت های بالای دولت شوند، این گروه های اسلامی، تبدیل به آتش زیر خاکستر می
شوند و بعد از مدتی، شاهد انقلاب اسلامی خواهیم بود...!
فراموش نفرمایید، در جایی که دولت
های اسلام گرا (مانند اردوغان) قدرت را به دست می گیرند، در نسل های بعدی، این همیشه
اسلام گرایان تندرو هستند چون سرطان، اندک اندک رشد می کنند و قدرت می گیرند..! به
دیگر عبارت، روند انتقال قدرت، همیشه به
نفع تندرو ها و به سمت آنها در حال حرکت است.
شاید مهمترین اشتباه شاه، این بود
که برای مقابله با خطر کمونیسم، اجازه داد تعداد مساجد افزایش یابد، و از دل این
مساجد، که چون شبکه مافیایی و عنکبوتی عمل می کند، خمینی و رژیم ولایت فقیه متولد
شد.
به نظر می رسد که این روند بسیار
خطرناک، اکنون در ترکیه آغاز شده است...!
هر چند ارتش ترکیه، خود را پاسدار
نظام سکولار می داند و در صورت لزوم مداخله می کند، اما واقعیت این است که مداخله
ارتش در سیاست به منظور حفظ سکولاریسم، در حقیقت آسیب رساندن به دمکراسی در آن
کشور است. نمی توان برای رسیدن به سکولاریسم، دمکراسی را قربانی کرد، مفاهیمی چون
سکولاریسم و دمکراسی و حقوق بشر، مفاهیمی با یک ریشه مشترک هستند.
واقعیت این است سکولاریسم نیز چون
دمکراسی، دادنی نیست، بلکه گرفتنی است. یعنی برای استقرار یک نظام سکولار، خود
مردم ابتدا باید آنرا بخواهند. نمی توان به زور سرنیزه، سکولاریسم را در کشوری
مستقر کرد.
بدون شک داشتن محلی برای عبادت، بخشی از آزادی اندیشه در اعلامیه جهانی حقوق بشر است، نمی توان مردم را از داشتن مسجد منع کرد. وجود مسجد نیز در جوامع مسلمان، به سقوط دمکراسی می انجامد. روش مبارزه، سر نیزه نظامیان نیست، بلکه آگاه سازی مردم است.
ختم کلام اینکه: برای استقرار دمکراسی در یک کشور، باید سکولاریسم را در آن کشور نهادینه کرد. برای نهادینه کردن سکولاریسم نیز، باید روشنفکران جامعه، تکانی به خود بدهند و شجاعانه در باره اسلام روشنگری کنند.
سلام گمنامیان عزیز
پاسخحذفباید بگم که اسلام به شدت در حال گسترش و ریشه افکنی در دل جامعه است گسترش اسلام و ساخت مساجد در یک کشور اروپایی به معنای این است که اسلام به قلب اروپا نفوذ کرده و این زنگ خطری است برای حکام اروپایی تا متوجه خطر اسلام بشوند و با رژیم هایی امثال عربستان سعودی و رژیم اسلامی حاکم بر ایران باج ندهند
گمنامیان جان
پاسخحذفمسجدها فاحشه خانه های فکری آدم ها هستند آنجا مغزها به باد فنا میرود و از محتوا خالی میشود ولی انباشته میشود از مخدرات فکری بهشت و جهنم. یک مسلمان حاضر است همه را در راه عقیده اش سر ببرد. انسانیت و کمک به همنوع در اسلام و مخصوصا در تشیع محلی از اعراب ندارد. نمونه اش در ایران فراوان است. خمینی و خامنه ای یک جامعه بی هویت خالی از معنویت ساختند. حتی اگر این دو نفر هم نبودند عاقبت کار به همینجا میکشید. اسلام یک روش فکری آلوده است و مضر به حال بشریت. کشورهای اسلامی تا زمانی که از اسلام دست نکشند روی سعادت را نخواهند دید. آدم هایی که میخواهند حتما اعتقاد د به خدا داشته باشند میتوانند دین شان را به مسیحیت یا ادیان دیگر غیر از اسلام تغییر دهند.
مشکل اصلی اینجاست که پایه دموکراسی بر آزادی بین است که که به طور ناخوداگاه باعث رشد بنیادگراهای مذهبی میشود، به عبارتی رابطه دمکراسی با بنیادگرایی مذهبی مثل رابطه کرم (انگل) با محیط غنی از مواد غذایی و خوش آب و هوا است. در حالیکه دموکراسی به خاطر ماهیت خود به رشد این افکار میدان میدهد، اگر چنانچه این کرمها قدرت گیرند، محیط را نابود کرده و دموکراسی را کن فیکون میکنند. بد هم به دلیل نامساعد بودن محیط زندگی به محیطهای مناسب جدید مهاجرت مینمایند. نمونه بارزش مهاجرت اسلام گراها از کشورهایی چون پاکستان، آفریقا و خاور میانه به اروپا و آمریکا ست. در حالیکه اصرار به انجام فرایض ضدّ دمکراتیک و بعضا وحشیانه خود مثل ختنه دختران دارند، به اصرار میخواهند که از امکانات جوامعی که پیشرفت خود را مدیون دموکراسی و رهایی از تعصب دینی هستند، استفاده کرده و آنها را هم به گند بکشند.
پاسخحذفچند روز قبل بحثی داشتم به یکی از دانشجویان ایرانی ساکن در یکی از دانشگاههای آمریکا که سعی میکرد از اسلامیستهای ایرانی ساکن در دانشگاههای آمریکا که بعضا با عیال محجّبه خود رحل اقامت دائم در بلاد کفر افکنده اند، دفاع کند. اوو میگفت، اینها خود را باعث نابودی ایران ندانسته، بلکه قربانی رژیم میدانند. بحث من این بود که قربانی، یا غیر قربانی، تفکری که تحمل عقاید متفاوت را ناداشته و هنوز ندارد و با پاکسازی ایران از نیروهای کارا و توانمند، مملکت را به گند کشانده، از لحاظ اخلاقی حق مهاجرت به بلد کفر را ندارد و این هیپکراسی است. باید در همان سرزمین خود که به زور اسلام را به شمشیر امام راحل در آن پیاده کرده بماند و آن مدینه فاضله خود را حتّی به قیمت زندان رفتن و شکنجه شدن بسازد، نه اینکه در آمریکا به خرج دمکراسی و آزادی عقیده، استاد دانشگاه شود و دعای کمیل برگزار کند. به هر حل دموکراسی، دمکراسی است، ولی این حق ایرانیهای رانده از وطن است که هیپکراتهی مسلمان دو آتشه را که مثل کرم به جاهای خوش آب و هوای دمکرات مهاجرت کرده و تبلیغ مدینه فضله اسلامی مینمایند، را از خود برانند.
من با این نوشته ها مخالف هستم.سنت لائیک در ترکیه عمیق تر از این حرفهاست.مذهبی های ترکیه آنچه که شما در ایران می بینید فرق می کنند (منظور اکثریت مذهبی هاست نه افراطی ها که اقلیت اندکی هستند).
پاسخحذفبه عنوان مثال اگر توجه کرده باشید در جریان مساله موسوم به توهین به پیامبر اسلام، در اغلب کشورهای اسلامی حتی در کشورهای اروپایی تظاهرات گاها خشونت آمیز برای محکومیت این فیلم درگرفت اما ترکیه از معدود کشورهای اسلامی بود که چنین تظاهراتی در آن به وقع نپیوست و یا اگر هم تظاهراتی بوده باشد انچنان جدی نبوده است که در رسانه ها بازتاب داشته باشد.
به عنوان یک ترک که اخبار ترکیه را هم از نزدیک تعقیب می کنم تحلیل شما را تنها برپایه یک سری داده های خام و با یک عینک ایرانی که از مسایل ترکیه آگاهی ندارد می بینم.ارتش ترکیه در سالهای اخیر دیگر آن ارتشی نیست که با ادعای دفاع از دموکراسی کودتا کند!!! (کودتا و دفاع از ارزشهای دموکراتیک کجا دیده اید در کنار هم باشند؟) هم اکنون دهها ژنرال ارتش در زندانها با اتهام کودتا هستند که اگرچه اتهامات بسیاری از آنان به نظر من چندان معتبر نیست اما به هرحال نشانگر این است که دیگر، ارتش به بهانه دمکراسی و دفاع از اصول سیستم لائیک نمی تواند کودتا بکند.ارتش یک تعریف مشخص در نظامهای دموکراتیک دارد و آنهم دفاع از مرزهای کشور و در زمانهای حاد مثل مصیبت عمومی در کشور کمک به مردم مصیبت زده.کودتا و فشار از طرف چکمه پوشان در هیچ جای دنیا ضامن دموکراسی و سیستم لائیک نبوده است که در ترکیه هم بتواند باشد.اتاتورک بزرگ هم چنین قصدی نداشته است و تاکید وی همواره بر این موضوع بوده است که "حاکمیت، بدون قید و شرط ازآن ملت است".من وضعیت روشنفکران سرخورده ایرانی را درک می کنم که بخواهند چنین تحلیهای نادقیقی (و صرفا با مقایسه با وحشیت های رزیم جمهوری اسلامی ایران ) ارائه بدهند اما واقعیت این است که نه وضعیت زمان شاه دیکتاتور با وضعیت آنزمان ترکیه سازگار بود و نه وضعیت جمهوری اسلامی ایران با وضعیت کنونی ترکیه که دولت به تعبیری اسلامگرا سرکار هست.حتی در نگاه به تاریخ عثمانی هم تلورانسی را می بینیم که حتی در قرن بیست و یکم در اسلامگراهای ایرانی نمی توان مشاهد کرد. (شاید به خاطر وضعیت جغرافیایی و خشک و کویری ایران باشد که چنین تحفه هایی نصیب این سرزمین شده است).تصور کنید که چندصدسال کشورهای مجارستان و بلغارستان و یوگسلاوی سابق و از همه مهمتر یونان تحت سلطه عثمانی ها بود و آنها نه زبان آنها را تغییر دادند و نه دینشان را و حتی آن را مقایسه کنید با سیاستهای فرانسوی ها و انگلیسی ها که هرجا رفتند، هم دینشان را تغییر دادند و هم زبانشان را!
یاکاموز
یاکاموز ای ترک خر که اینجا اظهار فضله کرده ای حواست رو جمع کن خارکسه تجزیه طلب اینجا بالاترین نیست اینجا زر اضافه بزنی خارمادرت رو به هم پیوند میزنم.
پاسخحذفکیر شمقدر تو اسم و رسمت غائط عفیر تو روح زنده و مردت
آخه زن جنده تو رو چه به این حرفا برو خواهرات رو جمع کن که دبی رو به گوه کشیدند
با خواست خدا کیر عفیر تو کون حضرت فاطمه زهرا(ع)
پاسخحذفمن برای کارشناسی ارشد به ترکیه رفته ام و از نزدیک با شرایط این کشور آشنا هستم
پاسخحذفنکته ای که ترکیه داره اینه که جریان دانشگاهی شدیدا مخالف این سیاست هاست و به عنوان کسی که مسائل این کشور رو از نزدیک سال ها دنبال کرده ام می گویم که ترکیه خطر اسلام گرایی ندارد
بر عکس چیزی که ما میبینیم یک جو انقلابی علیه اسلام گراها در دانشگاه ها وجود داره
اما نکته ی اصلی اینه که ترکیه علاوه بر اسلام مشکل قومیتی شدیدی داره
یک جریان اقلیتی به شدت نژاد پرست ترک وجود داره که به نظر بنده از اسلام گرایی خطرناک تر هست در این کشور
متاسفانه سالانه هزاران کُرد و ترک در این کشور به دست هم کشته می شوند و یک نوع جنگ داخلی دراین کشور وجود داره که البته به خاطر روابط خوبی که ترکیه با غرب داره معمولا سرپوش گذاشته میشه روی این اتفاقات و رسانه ای نمیشوند
تیم آقای اردوغان تلاش های زیادی کرده و با دادن امتیازهای گوناگون به جامعه ی کُرد تلاش بر یکپارچگی این کشور داره اما آمار سالیانه نشان دهنده ی افزایش درگیری ها به خصوص در شهرهای شرقی این کشوره
به نظر من کشور ترکیه بیشتر سر مسائل نژادی و قومیتی مشکل خواهد داشت تا اسلامی هر کشوری رو باید نسبت به مسائل و شرایط خاص خودش تحلیل کرد جناب گمنامیان عزیز