چیز عجیبی نیست که رژیم اسلامی،
سی و سه سال است که دوام آورده است! کافیست نگاهی به رفتارهای عجیب اپوزسیون
بیاندازیم، خواهیم دید که اصولا مخالفین رژیم، هیچگاه با رژیم
مبارزه نکرده اند، بلکه تمام مدت، مشغول جر دادن یقه یگدیگر بوده اند!
البته منظور
من از اپوزسیون، کسانی است که به اصول ساده و مشخصی چون آزادی بیان و دمکراسی یا
اعلامیه جهانی حقوق بشر، اعتقاد دارند. طبیعی است که در این چارچوب، کسانی مانند
مجاهدین خلق یا گروه تروریستی عبدالمالک ریگی و یا اصلاح طلبان حکومتی جایی ندارند.
نگاهی به
برخورد های زننده اپوزسیون با یگدیگر بیاندازیم، خواهیم دید که همه آنها مدعی
هستند به اصول یاد شده، اعتقاد دارند، حال سوال اینجاست، چرا همه اینها، نود و نه
درصد انرژی خود را صرف جر دادن یقه اشخاص دیگری می کنند که عقیده مشابه خود آنها
دارند؟!
یک مثال ساده
می زنم:
پس از یکسال
گفتگو و تلاش تنی چند از کنشگران و گروه های سیاسی - مدنی علیرغم اختلاف و تفاوت
اندیشه، در چارچوب فراخوان ملی از همه شهروندان ایرانی خواسته اند که حول یکسری از
باورهای مشترک «به یگدیگر» بپیوندند تا برای برون رفت از بحران کنونی که کشورمان
با آن روبروست، بدیلی دمکراتیک و تکثرگرا به نام «شورای ملی ایران» را تشکیل دهند.
هدف اصلی از تشکیل شورای ملی ایران، گذار دمکراتیک از نظام فقاهتی جمهوری اسلامی
به منظور برقراری حاکمیت ملت ایران از طریق برگزاری انتخابات آزاد، سالم و عادلانه
در ایران است.
حال برخی از
افراد، که مدعی مبارزه و مخالفت با رژیم هستند، و ضمنا، به اصولی چون دمکراسی و
حقوق بشر نیز معتقدند، سعی می کنند به هر ترتیبی شده، این فراخوان و شورای ملی را
تخریب کنند! مثلا می بینیم که گروهی دیگر از فعالان آزادی خواه ایرانی که آنها نیز
تحت نام جبهه ملی فعالیت دارند، بیانیه می دهند و می گویند کسی از جبهه ملی، این
فراخوان را امضا نکرده است! +
موضوع زمانی
بامزه می شود که می بینیم اصولا سران جبهه ملی در ایران، به صراحت می گویند در
خارج از کشور سخنگو ندارند و گروه های مختلف، هر کدام به صورت مستقل فعالیت می
کنند!
در بیانیه ۲۸ شهریویر ماه ۱۳۷۸ - هیات
رهبری جبهه ملی ایران (استاد ادیب برومند - دکتر علی اردلان - مهندس نظام الدین
موحد)، به صراحت گفته شده است:
"جبهه ملی ایران خود در خارج از کشور هیچ
تشکیلاتی ندارد، ولی هواداران جبهه در کشورهای مختلف به تشکیل سازمانهایی به نام
جبهه ملی دست زدهاند که چون ما در تهران هیچ گونه وسیلهای برای شناسایی و کنترل
سازمانی آنان نداریم، نمیتوانیم رابطه تشکیلاتی با آنها برقرار کنیم. در هر حال،
ما از همه سازمانهایی که در خارج از کشور به نام جبهه ملی ایران فعالیت میکنند
انتظار داریم که منشور جبهه ملی ایران را سرلوحه اقدامات خود قرار دهند و مواضع و
سیاستگذاریهای خود را در راستای مواضع و سیاستگذاریهای جبهه ملی ایران در تهران
انجام دهند." (منبع)
یا در دی ماه
سال 89، جبهه ملی می گوید که هیچ نماینده ای در خارج از کشور ندارد! (منیع)
حال سوال
اینجاست، این گروهی که خودش را نماینده کل جبهه ملی می داند و از طرف کل جبهه ملی
بیانیه می دهد، از کجا مشروعیت خودش را آورده؟! جبهه ملی که در بیانیه رسمی خود
گفته در خارج از کشور، اصولا هیج تشکیلاتی ندارد و همه گروه ها مستقیم و جدا فعالیت می کنند. این گروه با چه پروتکلی خودش را
نماینده کل جبهه ملی می داند؟! چه کسی در داخل ایران گفته اینها نماینده جبهه ملی
هستند که اینها از طرف جبهه ملی بیانیه صادر می کنند؟!
یعنی مانند این است که آقای الف بیاید و از طرف
آقای ب، در حالی که نمایندگی ندارد، اظهار نظر کند!
مانند این است
که مثلا گروه بلوچ فلان بیاید، درباره گروه کرد فلان، اظهار نظر کند! خوب بله، هر
دو ایرانی هستند، اما هر کدام نماینده خودشان را دارند، خودشان هم بلدند اظهار نظر
کنند!!
اصولا چنین اعمالی برای تخریب یک شورای ملی (قبل از شکل گیری
آن)، رفتاری زشت و زننده است! کجای کار این منشور ایراد دارد، که این آقایان برای
ضربه زدن به آن، چنین اخلاقیات را لگد مال می کنند و شان خود را زیر سوال می برند؟!
مثال فوق،
نمونه کوچکی از رفتار اپوزسیون ایرانی است، دوستان آزادی خواهی که خارج از ایران
هستند، گویا شرایط وخیم و اسف بار داخل کشور را فراموش کرده اند و به دلیل
اختلافات سیاسی، اینچنین به تخریب دیگران اقدام می کنند!
رژیم ایران
دیگر نیازی به تلاش برای تخریب فراخوان ملی
برای تشکیل شورای ملی ایران ندارد، گروهی
از هموطنان ما، کار رژیم را راحت می کنند...!
سوال اینجاست، آقایانی که چنین بیانیه ای صادر کرده اید،
آیا بهتر نیست لحظه ای به فکر کودکان کار داخل کشور باشید؟! آیا بهتر نیست به جای
تخریب زحمات دیگران، خود در این شورا حضور یابید و اجازه ندهید این شورا از مسیر
دمکراتیک، خارج شود و تلاش کنید که به اهداف منشور خود دست یابد؟!
دیدن
اتفاقات فوق، زمانی آزار دهنده است که در وطن دوستی و آزادی طلبی چنین
دوستانی، هیچ شکی نیست!
دستانی که
باید همدیگر را با محبت بفشارند، افسوس که مشتی شده اند و بر پیکر دیگر آزادی
خواهان فرود می آیند...!
به نظر من که از این فسیلها نباید توقعی داشت، اتفاقا نبود این آدمهای ایدئولوژی زده که نمیفهمند اول باید صندوق آزادی باشد تا بعد تبلیغ ایدئولوژیشان را بکنند و از مردم رای بگیرند کمک کند نسل جدید به دور از بغض و کینههای این پیرمردها راه خود را برود و وارد دعوای اینها نشود. به هر حال اینها نشان دادند ضریب هوشی پایینی هم دارند و یک آخوند که یک جمله فارسی درست و حسابی نمیتوانست بگوید به اعتراف خودشان گولشان زده پس کمک فکری هم نمیتوانند باشند به همین دلیل همین جوانانی که جمع شده اند مثل شما و صاحب سایت فضول محله و بقیه دوستان فعال مطمئنا راهتان موفق خواهد بود و نزدیکترین گروه به افکار جوانان داخل ایران (که در تاریخ منجمد نیستند) هستید. پیروز باشید.
پاسخحذفهمه شون هم همچین فسیل نیستند متاسفانه، این دعوای حیدری نعمتی از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و پایانی هم نمیخواهد داشته باشد گویا!
حذفاین وسط تـنها چیزی که برای این عـده اهمیت نـدارد سرنوشت کشور و مردم بی پـناهـش هست و بس.. شرم آوره
یک ناشناس دیگر :)