پنجشنبه، مهر ۲۰، ۱۳۹۱

امپراطور آشوکا، جنایتکاری تمام عیار که به یکی از نیکوکارترین انسان های تاریخ تبدیل شد!/آیا کشتن زنان و کودکان، پیروزی است؟!

هموطنان عزیز ما، همیشه به کورش افتخار می کنند، و صد البته که رفتار انسان دوستانه کورش، شایسته احترام نیز هست. اما واقعیت این است که افرادی چون کوروش، در تاریخ بشر، کم نیستند!

آشوکا که در 2300 سال پیش می زیسته، امپراطور بزرگ هند بود، امپراطوری که بر کل شبه قاره هند به مدت و سی و سه سال، فرمانروایی می کرده است.  امپراطوری او از غرب به  کوه های هندوکش افغانستان  و از شرق به بنگلادش می رسیده است. در تاریخ هندوستان، او را «امپراطور امپراطوران» می دانند..!
 مناطق تحت اداره امپراطوری آشوکا
داستان جنایات او بسیار است، گفته می شود او پانصد زن در کاخ خود داشته است، و چون یکی از زنها به او بی احترامی کرده بود، دستور داده بود هر پانصد نفر را بکشند! یا جایی را به منظور شکنجه، به نام جهنم درست کرده بوده است...!

او پادشاهی بود که با دیدن خونریزی فراوان، در لحظه ای دچار تغییر شد!

در یکی از جنگ ها که به جنگ کالینگا معروف است، او به کشور دیگری حمله کرده بود، در اثر این حمله، دویست و پنجاه هزار انسان کشته شدند و او که شاهد این خونریزی بود، به لحظه ای دچار تحول شد، به تفکر بوداییسم علاقه مند شد و به یکی از صلح طلب ترین انسان های دنیا تبدیل شد، او تمامی زندگی خود را صرف گسترش افکاری چون «عدم خشونت»، «انسان دوستی»، «عشق»، «حقیقت» و «رواداری» و «گیاه خواری» پرداخت!

بعد از پیروزی در جنگ، او به بازدید مناطق مختلف شهر پرداخت، در آن جنگ بیش از دویست و پنجاه هزار انسان کشته شده بودند و جنازه های بسیار، بر روی زمین بود. او با دیدن جنازه ها و خانه های تخریب شده، سخت منقلب شد، بسیار گریست و آن سخنان معروف خود را به زبان راند، سخنانی که تاریخ ساز شد: 
"این چه کاری بود که من کردم؟ اگر این پیروزی است، شکست چیست؟ این پیروزی است یا شکست است؟ این عدالت است بی داد؟ آیا  کشتن کودکان و زنان، پیروزی است؟..." 
اینگونه بود که او با آغوش باز و به اختیار، تفکرات بودایسم را پذیرفت و آنرا دین رسمی کشور اعلام کرد. در دو هزار و سیصد سال قبل، درست در زمانی که در اورپا و پرشیا، ما شاهد اوج خشونت و خونریزی نوع بشر بودیم، این مرد بزرگ سیاست «عدم خشونت» را سیاست رسمی اعلام می کند، حتی کشتن بدون دلیل حیوانات یا آزار آنها را نیز ممنوع اعلام می کند!

همه انسان ها را بنا به قانون شاهی، محافظت شده از آزار و کشتار اعلام کرد، بیمارستان های متعدد ساختند، درختان بسیار برای مصرف عمومی کاشته شدند. بنا به دستور او، شکار را تنها برای مصرف غذا مجاز اعلام کرد، اما همزمان نیز به اشاعه تفکر گیاه خواری می پرداخت! برای اولین بار در طول تاریخ، بیمارستان حیوانات به وجود آمد.
یکی از معابد عظیم ساخته شده در آن دوران

حتی زندانیان نیز بنا به دستور او، شامل رفتار انسانی می شدند، اجازه مرخصی رفتن می یافتند. در دوران این مردم بزرگ، همه انسان هایی که در کشور زندگی می کردند، فارغ از نژاد و رنگ و دین، به صورت برابر، از حقوق انسانی مشخصی برخوردار می شدند.

شاید اوج شخصیت والایی این مرد بزرگ، در این جمله مشخص شود:

"همه انسان ها فرزندان من هستند، من مانند پدر برای آنها هستم، همانطوری که هر پدری، بهترینها و شادکامی را برای کودکانش طلب می کند، من نیز خواستار شادکامی برای تمامی مردم هستم..."
شاید در طول تاریخ بشریت، هیچ کسی را نتوان یافت که به اندازه او، به گسترش تفکراتی چون عدم خشونت بیابید. 
تصور می کنم، دیدن این ویدیو، خالی از لطف نباشد، در این ویدیو، عالیجناب کارماپا ، نفر دوم بوداییان دنیا، در کنفرانس تد (TED) از تکنولوژِی و فن آوری عاطفه می گویند، بر این ویدیوف زیرنویس فارسی گذاشته بودم.

یک ویدیو کوتاه در اینباره: 

کارماپا کیست ؟

کارماپا به معنای کسی است که فعالیت های بودا را بر دوش می گیرد. در مرام بوداییان تبت، بودا به صورت متناوب در بدن های دیگر تولد مجدد می یابد(تناسخ) و به آموزش پیروانش ادامه می دهد.در سال 1985 نوزادی در شرق تبت به دنیا آمد.کارماپای هفدهم، احتمالا روزی جانشین دالایی لاما به عنوان سمبل و الگوی بوداییان خواهد شد.

نماینده کارماپا اخیرا در نیویورک در یک اجلاس با شرکت بیست هزار نفر سخنرانی کرده است.در حقیقت عالیجناب کارماپا ، نفر دوم و جانشین دالایی لاما محسوب می شوند.عالیجناب کارماپا که در کنفرانس اخیر تد، در هند شرکت کرده اند، در آنجا به سخنرانی پرداخته اند.

همانطور که می دانیم طالبان تندیس های بودا را که هزاران سال قدمت و چند ده متر ارتفاع داشت، با گلوله آرپی جی ، نابود کردند. (توضیحات بیشتر اینجا)این مجسمه ها برای بوداییان بسیار مقدس بود، اما ببیند که چگونه این مرد فرهیخته، با این مساله انسانی برخورد می کند. این رفتار را با رفتار مسلمانان مقایسه کنید که مبادا یک خشت کعبه آسیب ببیند !! تفاوت یک منش انسانی و یک منش خشن و وحشی را اینجا به وضوح می بینیم.

او می گوید:
"ما اگر دقت کنیم، می بینم که در هر دمی که فرومی دهیم و نفس می کشیم، نشانه هایی از شادمانی و خوشبختی وجود دارد."


نوشته دیگر امروز من: 

/----------/چرا سگ خامنه ای، صد شرف دارد به نام هاشمی رفسنجانی؟!/ یادمان نرفته، فائزه پول می داد تا انصار حزب الله، او را کتک بزنند!

/-----------------/این هم چند نوشته دیگر من در این چند روزه: 

1-      /----------/مناظره کوروش راد با گمنامیان درباره «شورای ملی ایرانیان» (قسمت سوم)

-/آقای بنی صدر،نفرت ما از کیهان شریعتمداری،به دلیل شکستن حرمت آزادی بیان است، همین کاری که شما در مورد کیهان انجام می دهید!/

/-----------/بررسی رابطه ایران و آمریکا/ آیا واقعا رژیم اسلامی در آستانه سرنگونی است؟ وظیفه ایرانیان در این میان چیست؟


//چسباندن انگ دیندار بودن به یک کودک، خیانت پدر و مادر به آن کودک است، مانند کور کردن چشم او و شکستن حقوق انسانی اوست/دو ویدیو با زیرنویس








۲ نظر:

  1. یک خشت از کعبه!!!
    تمام تلاش حاکمان ایران برای احداث سد سیوند این بود که پاسارگاد در خطر نابودی بیفته
    در عوض چند صد تُن طلا و نقره از اموال مردم رو صرف درست کردن ضریح برای امام حسین میکنند

    پاسخحذف
  2. کوروش دیگه کی باشه؛
    من هیچکی برام مقدس نیست؛

    پاسخحذف

نکاتی که هنگام استفاده از بخش کامنتها بهتر است به آن دقت فرمایید:
**١_ بنا به اعتقاد راسخ و بی چون و چرای من به آزادی بیان ، کامنت های شما مستقیما منتشر می شود. ** ٢_لطفا هنگام گذاشتن کامنت، یک اسم برای خودتان در نظر بگیرید تا دیگران و نویسنده وبلاگ راحتر بتوانند به شما پاسخ دهند. ** ٣_تمام کامنت ها را بدقت می خوانم و تنها در جایی که واقعا لازم باشد ، در بحث ها دخالت می کنم، چون من تریبون خودم را داشته ام و حرفم را زده ام ، باید اجازه دهم بقیه حرفشان را بزنند. ** ٤_تنها کامنت های ترولرها و کامنت هایی که شامل لینک های غیر معتبر ، مانند سایت های آلوده به بد افزار هستند،برای امنیت خواننده های وبلاگ ، حذف می شوند. ** ٥_در سمت چپ جعبه ای که در آن نظر خود را می نویسید، شما عبارت (اشتراک ایمیل) را می بینید، درصورتی که ایمیل خود را در آنجا وارد کنید، کامنت های جدید را با ایمیل، دریافت خواهید نمود. ** ٦_شما حتی در فحش دادن به نویسنده وبلاگ هم آزاد هستید! حتی به بهانه توهین به خودم نیز کامنتی را حذف نمی کنم، من جانم را می دهم که تو حرفت را بزنی، اما خواهش میکنم به جای فحش دادن، به موضوع نوشته بپردازید.