یکشنبه، اردیبهشت ۱۵، ۱۳۹۲

اول مرغ بود یا تخم مرغ؟! چرا رای رضا پهلوی و یا دیگر نامزدها کم بوده است!؟


یکی از وبلاگ نویسان عزیز، در مطلبی انتقادی، نوشته بود که:

«"اول رای های رضا پهلوی را به هزار برسانید، بعد حرف دعوت از موسوی و کروبی و خاتمی بزنید/ خنده دار است، شورایی که نفر اول ان 610 رای دارد، عضوی دیگر ان خائنی است به نام عباس فخر آور، میگویند "حتی" موسوی و کروبی و خاتمی نیز میتوانند در ان عضو شود اگر ..."............»

چند نکته خیلی ساده وجود دارد:

این شورا، هدفش برگزاری انتخابات آزاد در ایران است. لطفا در جریان باشید که برای رای دادن، باید مدارک شناسایی، چون پاسپورت و ...، به کمسیون ناظرین فرستاده می شده است،  و از طرفی، حتما در جریان هستید که اگر کسی در انتخابات اینچنینی شرکت کند، از طرف دولت ایران، تحت تعقیب قرار می گیرد. مشخص است که رژیم کنونی، با سانسور گسترده، اجازه آگاهی یافتن مردم را نمی دهد، و از طرفی، فضای رعب و وحشت ایجاد کرده است تا کسی به فعالیت های اینچنینی، چون تشکیل شورای ملی و تلاش برای برگزاری انتخابات آزاد در ایران، دست نزد.

علت اینکه تعداد رای دهندگان کم بوده و مثلا میلیونی نبوده است: همین دلیل ساده است که رژیم ایران، اجازه مشارکت سیاسی به مردم ایران نمی دهد، چه آنکه اگر چنین اجازه ای می داد، اصولا دیگر نیازی به برگزاری چنین انتخاباتی نبود!!

از طرفی به دلیل سانسور گسترده، اجازه ارتباط سالم و مستقیم با مردم نیز نمی دهد، و از طرفی، ارتش سایبری و مزدواران رژیم نیز، بشدت به این شورا حمله کرده اند...! 

داستان قدیمی اول مرغ بوده یا تخم مرغ، اینجا تکرار می شود...!

اگر امکان انتخابات آزاد وجود می داشت، دیگر چه نیازی به شورای ملی می بود!؟ 

به یاد داشته باشید که قرار نیست این شورا، بر مردم ایران حکومت کند، مگر نامزد شورای ملی، قرار است رهبر بشود که شما به تعداد رای کم او استناد می کنید؟! 

اصولا این شورا، مشروعیت خود را از هدف خودش و روش دمکراتیک خودش می گیرد. وقتی درب شورا بر روی همه باز است، مشکل کم بودن تعداد رای دهندگان، از شورای ملی نیست، از رژیمی است که با وحشیانه ترین روش، جلوی مشارکت سیاسی مردم را می گیرد. تصور می کنید اگر رژیم ایران، با شرکت کنندگان کاری نداشت، تعداد رای دهندگان، چند هزار برابر نمی شد؟!

پی نوشت:

جالب اینجاست که بسیاری از افراد بی انصاف، به اتهام زنی روی می آوردند و  انتخابات برگزار شده را غیر سالم و همراه با تقلب خوانده اند! باید به این دوستان گفت، اگر انتخابات با تقلب می بود، خوب رای شرکت کنندگان را هم صد برابر می کردند...!! شما اول تکلیف خودتان را مشخص کنید که چه اتهامی می خواهید بزنید، چون اینجوری اتهامات شما، در تناقض با یکدیگر قرار می گیرد...!!

چند نوشته اخیر این وبلاگ: 



















۳۲ نظر:

  1. مطلب ۱۰ روز پیش من:
    مطرح کردن «ترس از برخورد امنیتی رژیم» به منظور توجیه عدم مشارکت ایرانیان در این تشکیلات و انتخابات مربوطه، ممکن است در مورد ایرانیان داخل کشور قابل درک باشد اما مطمئنا چنین چیزی درباره ایرانیان مقیم خارج از کشور بلاموضوع است زیرا با وجود دهها هزار پناهنده سیاسی در خارج از کشور و صدها هزار ایرانی شهروند کشورهای خارجی که سالهاست به ایران سفر نمیکنند، عدم مشارکت اکثریت مطلق ایرانیان در این انتخابات، تنها به مفهوم عدم مقبولیت این شورا در نزد مردم و به رسمیت نشناختن این تشکیلات و اعضای آن میباشد.

    نفر اول این انتخابات یعنی رضا پهلوی با آن همه ادعا و کبکبه و دبدبه و با وجود برخورداری از حمایت رسانه‌ای گسترده شبکه‌های تلویزیونی سلطنت طلب، تنها توانسته است ۶۱۰ رای بیاورد! این یعنی اینکه رضا پهلوی از هیچ گونه پایگاه مردمی حتی در میان هزاران سلطنت طلب مقیم لس آنجلس و وابستگان به رژیم سابق هم برخوردار نیست. قطعا اگر هر سیاستمدار دیگری با چنین حمایت مردمی ضعیفی روبرو شده بود، از فرط خجالت و سرخوردگی به گوشه‌ای خزیده و سیاست را برای همیشه رها کرده بود. کدخدای یک دهکده هم بیشتر از ۶۰۰ رای می‌آورد، آن وقت حضرات نام تشکیلات خود را «ملی» نهاده‌اند!!
    http://wp.me/s1zCAc-payam

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. گرامی،

      وقتی ارتش سایبری، در فضای مجازی جو را متشنج می کند و اعتماد عمومی را سلب می کند، وقتی رسانه های فارسی، این اخبار را سانسور می کنند، چه می توان گفت؟

      سوال ساده ای می پرسم،
      این انتخابات، سه مولفه ساده داشته:
      یک- هر کسی می توانسته رای بدهد
      دو- هر کیس می توانسته نامزد شود
      سه- انتخابات نیز زیر نظر گروهی حقوق دان بین المللی و قسم خورده و بی طرف، اجرا شده است.

      حال ممکن است بفرمایید، چرا برخی مشارکت نکرده اند؟!

      برخی از واقعیت ها در جامعه ما به چشم می خورد، ایرانیان از مشارکت سیاسی با یکدیگر وحشت دارند، ارتش سایبری رژیم فضا را به شدت متشنج کرده است، جامعه ما فعالیت سیاسی سازمان یافته معنا ندارد و ...

      به هر روی؛ علی رغم این نکات منفی، مشارکت و انتخابات آزاد همین اعضا نیز جای شادمانی است و خود سنگ بنای اولین تشکل دمکراتیک است.

      اولین قدم به دلیل مشکلات شاید کوچک باشد، اما قدم های بعدی بزرگ است.

      این شورا، مانند سوراخ در سد است. به شدت رشد می کند و بزرگ می شود، چرا که اصل زیر بنا، انتخابات آزاد، حقوق بشر و دمکراسی است.

      حذف
    2. جواب: به همان دلیلی که دهها گروه سیاسی و شخصیت حقیقی دیگر که ابتدا منشور شورا را امضا کرده بودند رفته رفته از این شورا جدا شدند، به دلیل اینکه به تدریج پرده ها افتاد و روند غیر دموکراتیک شورا و اهداف خاص آن مشخص شد، به دلیل اینکه امثال فخرآور در این شورا هستند، به نظر من صحبتهای ۲ ماه پیش آقای نوری علاء درباره این شورا در مصاحبه با فرامرز فروزنده کاملا گویاست:
      http://www.youtube.com/watch?v=uQ5JUlXvg7Q

      حذف
    3. خیر آلفرد جان،
      مشکل اینجاست که افرادی، دانسته یا ندانسته، با چسباندن انگ و اتهام زدن، سعی در تخریب این شورا داشته اند.

      شما را شخصا می شناسم و معتقدم مخالفت ها و حملات شما، به قصد ضرر زدن به یک روند دمکراتیک نیست. اما رفتار خود شما در باره این شورا، نمونه خوبی است...!!

      مثلا، شما الان می گویید ده ها گروه سیاسی!!
      گرامی،
      قریب چهل سازمان سیاسی در این طرح (از ابتدا) مشارکت داشته اند، که تنها چهار گروه سیاسی از آن جدا شده اند(تا جایی که حافظه من یاری می کند!).

      می شود لطف کنید و اسم ده ها (!!!) گروه سیاسی را به من نیز بدهید؟!

      این دیگر بزرگنمایی نیست، این پخش اخبار نادرست و غلط است.

      درباره روند دمکراتیک، ّاید بگویم که یک گروه حقوق دان مستقل فرانسوی، بر این انتخابات نظارت کرده است. لابد می خواهید بگویید این وکلای فرانسوی نیز، دروغ می گویند؟!؟!

      این حملات چشم بسته و کور، که هیچ کدام مستند نیست و بی پایه و اساس است، تنها علت این بوده که مشارکت مردم، در حد مورد انتظار نبوده است.

      علت این است که افرادی چون شما، که رسانه را در اختیار دارید، نادانسته مطالبی را بازنشر می دهید که قبلا توسط ارتش سایبری و نیروهای آن ساخته و پرداخته شده بود...!!

      مثلا خود شما، نوشته بودید که:
      دراز شدن دست گدایی «شورای رضا پهلوی» در حالی که هنوز هیچ جلسه ی علنی تشکیل نشده است…!

      http://balatarin.com/permlink/2013/1/27/3249261
      ===============================
      و من به شما پاسخ دادم که:
      لفرد گرامی، از دیدن این نوشته شما، متعجب شدم! خوب عزیز من، برای برگزاری یک اجلاس درست و حسابی، باید یک پولی باشد یا نه؟! وقتی قرار است حداقل چند صد نفر مختلف از جاهای مختلف دنیا بیایند، کی پول سالن و نهار و شام و کوفت و زهر مار و بلیط را می خواهد بدهد؟! بهتر است این شورا از خود مردم کمک بگیرد، یا اینکه برود از مانند فلان گروه سیاسی، از قطر و اسراییل کمک مالی بگیرد؟! در باره جدا شدن چند گروه سیاسی، فقط دو گروه از قریب چهل گروه موجود جدا شده است (شش -هفت تا جدا شده بودند، اما همچنان به اسم حامی باقی مانده اند، تنها دو گروه سیاسی از این همه، حمایت خود را پس گرفته اند) آیا این منصفانه است که شما چنین بنویسید؟! شما را به عنوان فرد منصفی می شناسم، انصاف را زیر پا نگذارید، زحمت شبانه روزی دیگران را که تلاش می کنند بلکه قدمی برای آزادی کشور برداشته شود، لگد مال نکنید. از شما بدور است. منصفانه بود که شما صفحه فراخوان ملی را می خواندی، می دیدی کسی مثل نادر درمانی (که صاحب اعتبار است ) و هزنیه گزافی را برای تلوزیون اندیشه هزینه کرده است، معتمد این حساب شده، یک شرکت صد ساله کانادایی هم حسابدار حساب شده است. به یاد داشته باش که آقای درمانی ، سرمایه دار با شرف و خوش نامی است که سرمایه گذاری زیادی روی تلوزیون اندیشه کرده است. نکند آقای درمانی هم دست گدایی دراز کرده است؟! ممکن است به این سوال من خیلی ساده جواب بدهی، که چه کسی باید پول سالن اجلاس و هزینه های جانبی را رقم کلانی است، بدهد ؟! آلفرد جان، گدایی معنای مشخص خود را دارد، شما وقتی گدایی می کنی که پولی برای خودت بگیری ! باور کن گرفتن پول برای تشکیل یک شورای که تنها هدفش فراهم کردن زمینه انتخابات آزاد در ایران است، گدایی نیست! خوب است که در غرب زندگی می کنی، هر تشکل سیاسی که نگاه کنی، بودجه اش را از مردم و دونیشن می گیرد، این کجایش ایراد دارد؟! باز تکرار می کنم، لگدمال کردن زحمات کسانی که صادقانه، شبانه روز برای برگزاری یک انتخابات آزاد در ایران تلاش می کنند، از شما بعید است، فراموش نکن که اسم وبلاگت، فریدوم-سیکر است، با مهر بسیار، دوست تو
      ===============================
      =============================
      و البته شما پاسخ مرا در وبلاگ خود، درج نکردید!

      چنین حملاتی و چنین عملکرد غیر منصفانه ای ، باعث می شود مشارکت مردم در یک روند دمکراتیک کاهش یابد.

      اما به عنوان یکی از حامیان شورای ملی عرض می کنم:
      این شورا به نتیحه می رسد، چون روند دمکراتیکی را آغاز کرده، و هیچ هدفی جز برگزاری انتخابات آزاد و دمکراسی در ایران ندارد.

      سپاس از کامنت شما.

      حذف
    4. این شورا ملی نیست، شما حق ندارید از این صفت پرمعنا برای این تشکیلات سلطنت طلبانه استفاده کنید. ۳ دهه قبل از شما مجاهدین خلق چنین کاری کرد، تاوانش را هم دادند. من نوعی تا زمانی که این شورا از واژه "ملی" سوء استفاده میکند با آن مخالفت خواهم کرد. شورایی که حداکثر متشکل از چند گروه برشکسته سلطنت طلب است حق ندارد از صفت ملی سوء استفاده کند.

      درباره دموکراتیک نبودن روند تشکیل مجمع عمومی این شورا دکتر نوری علاء در همان مصاحبه با تلویزیون اندیشه کامل صحبت کرده، من اضافه بر آن چیزی ندارم که بگویم.

      درباره عدم چاپ کامنت شما دلیل را اینجا نوشته ام. دلیل این بوده که شما نزدیک به ۲۰ کامنت را در جاهای مختلف کپی پیست کرده بودی، من اگر میخواستم این همه کامنت را اکسپت کنم باید همه کامنت های خودم در جواب جنابعالی را هم مجددا کپی پیست میکردم که به دلیل محدودیت وقت و مشغله مقدور نیست لذا از انتشار کامنت شما در وبلاگ خودداری گردید، اگرچه شما کامنت های خود را در فیسبوک، فرفر، بالاترین و جاهای دیگه کپی پیست کرده بودید ...
      http://friendfeed.com/alfredt/e8f1f0cc
      در هر حال شما بهتر است برای چاپ کامنتهای من در اینجا، منت بر سر من نگذارید اگر دوست ندارید و یا فشار زیادی از شنیدن نظر مخالف متحمل میشود، میتوانید آنها را چاپ نکنید، هیچ اشکالی ندارد. شما از یک طرف میگویی فخرآور مامور رژیم است، از آن طرف میگویی فخرآور برای آزادی در شورا عضو شده است!! بهتر است اول تکلیف خود را با خود روشن کنید تا بلکه دیگران هم متعاقد شدند!!
      عزت زیاد!
      آلفرد

      حذف
    5. ______________________این نیاز به هوش زیاد ندارد...!!______________
      آلفرد جان،

      شما گویا متوجه اختلاف بین شورای ملی ایران و شورای مجاهدین نیستی.

      در شورای ملی ایران، هر کسی می توانسته رای بدهد، هر کسی هم می توانسته کاندید شود...!!

      آیا در شورای مجاهدین، چنین اتفاقی ممکن بوده است!؟!؟!؟!


      گفتم که، رفتار غیر منصفانه و حملات افرادی مانند شما، ضرری به این روند دمکراتیک و آینده ایران بوده است.

      من سه جا کامنت گذاشته بودم، شما هستی که رفتی چند جا در فیسبوک و... کامنت گذاشتی گرامی...!!!
      باز هم اغراق عجیب و غریب کردی، ممکن است بفرمایی 20 جا کجا بوده است؟! غیر از فیسبوک و فرندفید، من کجا کامنت گذاشته بودم!؟ (البته در وبلاگت هم کامنت گذاشته بودم که یا حذفش کردی و یا منتشر نشد!!!))

      حذف
    6. در مورد فخر آور نیز، در اینجا پاسخ شما را داده ام:
      http://gomnamian.blogspot.com/2013/03/blog-post_30.html

      مشکل شما این است که می گویید چرا شورای ملی، شورای نگهابان نگذاشته که نامزدها را حذف کند...!!
      گرامی،
      حذف افراد، شیوه غیر دمکراتیکی است...

      حذف
    7. من جواب اون مطلب را قبلا به شکل کامنت همان جا نوشته بودم، من هر کاری کردم نتوانستم بفهمم که چگونه امکان دارد که کسی هم مامور وزارت اطلاعات باشد و هم در شورای ملی به دنبال آزادی و دموکراسی باشد!! شما یا باید علنا اعلام کنی که هرآنچه تا حالا درباره فخرآور نوشته بوده ای دروغ و کذب و افترا بوده است و یا اینکه توضیح بدهی چگونه میشود کسی که "متجاوز جنسی، جاعل و مامور وزارت اطلاعات" است، به دنبال "آزادی و دموکراسی و حقوق بشر" در این شورا باشد؟! ببین عزیز من این دو تا همزمان با هم جور در نمی اید!

      حالا به هر حال در این زمینه اختلاف نظر داریم دیگر، اشکال ندارد، من دوست ندارم دوستی ما به خاطر این موضوع به هم بخورد، ارادتمند ....
      آلفرد

      حذف
    8. الفرد جان،

      جواب مفصلی به شما در آنجا داده شده است، چرا چندبار یک مطلب در اینجا تکرار باید بشود؟!

      __________________________
      آلفرد جان،

      مساله دقیقا همین جا است،

      این نظر شخصی من است که مثلا آقای ایکس، مامور وزارت اطلاعات است.

      اگر من تیغ به دست بگیرم و هر کسی که نظر شخصی من، آنها را تایید نمی کند، حذف کنم و بگویم با آنها سر یک میز نمی نشینم، آن وقت روند دیکتاتوری پیشه کرده ام و اولین سنگ بنای خودکامگی را گذارده ام.
      آنوقت دیگر کسی برای اتحاد نمی ماند...!! لابد خیلی ها هم از من خوششان نمی آید...! این دیدگاه شما، همان دیدگاهی است که باعث شده این رژیم، سی سال بر سر قدرت بماند...!!

      -------------
      مساله اینجاست، تا زمانی که اشخاص، حاضر هستند منشور شورای ملی را امضا کنند (یعنی بگویند به هدف انتخابات آزاد در ایران و حقوق بشر پایبند هستند)، من هیچ مشکلی ندارم که با آنها بر سر یک میز بنشینم.

      باید یاد بگیریم که من و یا تو، مرکز عالم نیستیم، من و تو مشخص نمی کنیم کی مزدور رژیم است و چه کسی نیست! ما باید یاد بگیریم که در طی یک انتخابات آزاد، خود مردم هستند که باید تعیین کنند چه کسی مزدور است، تا زمانی که مردم پای صندوق رای قضاوت کنند، من و تو باید با هم متحد شویم.

      من می توانم در وبلاگم، هر چه می خواهم به مثلا فخرآور بزنم، اما وقتی پای حضور در شورای ملی می رسد، من حق ندارم حقوق انسانی او را لگدمال کنم و بدون حکم دادگاه، بگویم که او حق ندارد در این شورا باشد!! کدام دادگاه، چنین حکمی داده که من چنین حرفی بزنم؟!

      ماده یازده اعلامیه می گوید:
      ماده ی ۱۱

      ۱. هر شخصی متهم به جرمی کیفری، سزاوار و محق است تا زمان احراز و اثبات جرم در برابر قانون، در محکمه ای علنی که تمامی حقوق وی در دفاع از خویشتن تضمین شده باشد، بیگناه تلقی شود.

      و ماده بیست و دوم نیز می گوید:
      ماده ی ۲۲

      هر کسی به عنوان عضوی از جامعه حق دارد از امنیت اجتماعی برخوردار بوده و از راه کوشش در سطح ملی و همیاری بین المللی با سازماندهی منابع هر مملکت، حقوق سلب ناپذیر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش را برای حفظ حیثیت و رشد آزادانه ی شخصیت خویش، به دست آورد.

      حذف
    9. ادامه...........

      گرامی،
      ادعای نپخته ای مطرح می کنی! ببینم، آیا آنگ سان سوچی، یک فعال حقوق بشر هست یا نه!؟ یا نلسون ماندلا فعال حقوق بشر هست یا نه؟! چطور همزمان هم فعال حقوق انسانی هستند و هم فعال سیاسی...!؟

      خیر گرامی، اصولا بهترین روش برای اعتلای حقوق بشر در یک جامعه، فعالیت سیاسی است، چون وقتی تو قدرت را درست داشته باشی، بهتر از هر زمان دیگری می توانی به اعتلای حقوق بشر کمک کنی...!

      کجای دنیا فعالیت حقوق بشر را از فعالیت سیاسی جدا می کنند؟!

      تناقضی در حرف من نیست، من همچنان با فخرآور مشکل دارم و روش و عملکرد او را نمی پسندم، اما تا زمانی که او منشور شورای ملی را می پذیرد، وظیفه من است که او را به عنوان یک شهروند ایرانی، به رسمیت بشناسم....!

      کدام دادگاه مستقل، او را محکوم کرده؟! تا زمانی که دادگاهی او را محکوم نکرده، من حق ندارم که بر اساس نظر شخصی خودم، حقوق انسانی او را زیر پا بگذارم.

      من حق دارم در وبلاگ خودم، علیه او مطلب بنویسم، روش و منش او را نقد کنم، اما نمی توانم بگویم با او متحد نمی شوم، چون عدم اتحاد من نوعی با فخرآور نوعی، باعث بقای رژیم می شود و بقای رژیم، به معنای نابودی زندگی میلیونها ایرانی و نقض گسترده و سازمان یافته حقوق بشر است.


      ضمنا، همانطوری که در بالا گفتم، بسیاری از فعالین حقوق بشر و یا روزنامه نگاران مستقل، در زمان بحران ها، به عنوان یک فعال سیاسی وارد عمل می شوند...!

      تاریخ پر است از چنین اشخاصی...!!

      در مورد خانم شیرین عبادی، علی رغم احترامی که برایش قائلم، اما ایشان اشتباه می کند. ایشان یک پتانسیل دارد، و می تواند آنرا خرج مردم ایران کند.

      یک سوال خیلی ساده دارم،

      آیا قبول داری، اگر همه مردم ایران و بزرگانی چون شیرین عبادی، به یاری این شورای ملی بیاییند، این رژیم بدون خونریزی، سرنگون می شود و اگر چنین شورای ملی تشکیل شود، و به نتیجه برسد، در ایران دمکراسی حاکم می شود؟!
      کدام فعالیت حقوق بشری، چنین نتیجه هنگفت و عظیمی می تواند در پی داشته باشد؟!

      ========================
      خیر گرامی،

      سوراخ دعا گم کرده ای! فعالیت روزنامه نگاری وی یا فعالیت حقوق بشری، به معنای گوشه ای نشستن و بیانیه صادر کردن نیست...!

      خودت بهتر از بقیه می دانی که در همان گوشه ای نشستن و مطلب نوشتن، هیچ کسی به اندازه من زحمت نکشیده! من به موقعش در کوی دانشگاه فریاد مرگ بر خامنه ای زده ام، به موقعش مطلب نوشته ام و بی پروا انتقاد می کنم، اما زمانی که پای یک شورای ملی به میان می آید، با تمام کسانی که آن منشور را امضا می کنند، دستشان را می فشارم، بلکه این بارقه امید، به واقعیت بپیوندد.


      حالا وقت کار جدی تر است، باید به موقع آستین بالا زد، مگر می توان گوشه ای نشست و تنها به نوشتن یک مقاله بسنده کرد؟! در حالی که هشتصد هزار کودک ایرانی، زیر خط فقر هستند...!؟


      اگر خود خامنه ای نیز، این منشور را امضا کند و خواستار برگزاری انتخابات آزاد در ایران شود، من دستش را می فشارم، بلکه از این وضع فجیع بیرون بیاییم...!

      فراموش کرده ای در چه منجلابی فرو رفته ایم...؟!

      حذف
    10. ضمنا،
      آلفرد جان،

      اختلاف نظر من و تو، اختلاف نظر دو دوست است.

      همانطوری که در بالا نوشتم، در وطن دوستی و آزادی خواهی تو شکی ندارم

      مهر بسیار.

      حذف
  2. وقتی درب شورا بر روی همه باز است، مشکل کم بودن تعداد رای دهندگان، از شورای ملی نیست،+++++++++++++++++++++++++++++++++++

    پاسخحذف
  3. به نظر من نیاز زیادی به توجیه کم رای بودن در این شورا نیست.. نفس تشکیل این شورا و یا هر شورای اپوزیسیون مبراک است ، خواه ده هزار نفر باشد یا یک ملیون نفر. برای این شورای ملی هم به هر طریقی راه پیشرفت است و می شود کاستی های آن را محو کرد بجای اینکه بر آن کاستی ها سرپوش بگذاریم!

    پاسخحذف
  4. به به جناب آلفرد حالتون چطوره؟
    میشه لطف کنید از وضع هوا در چند هفته آینده برای ما فقیر بیچاره ها تحلیلی ارائه کنید تا شاید ما هم مثل شما به نون و نوایی برسیم!
    یه مدت که باد از این جهت میومد :
    (ﻫﺮﺍﺱ ﺍﺻﻼﺡ ﻃﻠﺒﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺍﻗﺒﺎﻝ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺑﻪ ﺭﺿﺎ ﭘﻬﻠﻮﯼ)
    1freedomseeker.wordpress.com/2012/03/29/jaras-reza-pahlavi-z/
    ولی جدیدا مثل اینکه جهتش عوض شده :
    (ﻧﻔﺮ ﺍﻭﻝ ﺗﻨﻬﺎ ۶۱۰ ﺭﺍﯼ ﺁﻭﺭﺩ! ﭘﯿﺎﻡ ﺭﺳﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ)
    1freedomseeker.wordpress.com/2013/04/25/payam/
    تو هم مثل کاربر zedd هواشناس خوبی هستی ولی کاش یه جو شرف هم داشتین

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. گرامی،

      یک- هر کسی حق دارد نظرش را عوض کند، چسباندن انگ نون و نوایی رسیدن، زشت و زننده است.


      دو- ایشان می تواند از شخصی در مورد خاص حمایت کند و در مورد دیگری نه!

      سه- تا جایی که می دانم و از نوشتار او متوجه شده ام، آلفرد از زمانی که نشریه فوکوس، مصاحبه ای را با رضا پهلوی منتشر کرد، به مخالف شورای ملی تبدیل شد.
      و تصور می کند این شورا، برای برگرادان دیکتاتوری به ایران شکل گرفته است.

      و البته با اینکه رضا پهلوی گفته آن مصاحبه دروغ است، اما آلفرد نظرش عوض نشده.

      حذف
  5. شعر بلندی از اباذر غفاری شاعر جوان نسل سوخته هست که با تحقیقات دقیق در روزنامه های سالهای گذشته سروده شده . اباذر بر خلاف تصور شما بی تربیت نیست ولی معتقد هست این ٥٧ های بیسواد و ملایان همراهشان ( البته ٥٧ ایی که هنوز به این بساط معتقد هست ) جز این زبان نمیفهمند قسمتی کوتاهی از این شعر که حدود ٥٠ صفحه هست در اینجا میاید
    اراذل و اوباش ما هستیم که در ٥٧ انقلاب کردیم
    به عکس خمینی جاکش و قاتل در ماه اقتدا کردیم
    بعد از نوشیدن یک بطر میکده قزوین در کافه ماتاووس
    سوی مسجدی رفتیم و به دشمنان شاه دعا کردیم
    هم از توبره میخوردیم دو لپی هم از آخور خارجی
    از فرط پر خوری جفتک انداختیم و عبا عبا کردیم
    طلب آخوند کس کش و قاتل و مفتخور نمودیم
    رهبر این جاکشان را از طویله صدام به ماه کردیم
    اول رجائی کس خل و بعد بنی صدر مشنگ را
    بجای شاه و هویدا تحصیلکرده به حکومت انتخاب کردیم
    خامنهه ای مشنگ و رفسنجانی دزد و خاتمی حقه باز را
    یکی یکی وارد گود کردیم و خوشنود صفا کردیم
    این آخری یعنی محمود کس خل دیوانه بی کله را
    بر صدر دزدان نشاندیم و لطیفه گفتیم و صفا کردیم
    خلخالی مادر جنده ٤ کلاس سواد را به به گفتیم
    هویدای تحصیلکرده را نوکر غرب و امریکا کردیم
    ما که هیچ ان حزب طراز نوین طبقه کارگر
    پشت آخوند بیسواد فریاد میزد و ما هم هوار کردیم
    ان مجاهد کس خل شهر ندیده و عاشق قدرت
    از آخوند مکلا دفاع میکرد ما هم هوار کردیم
    روشنفکر پای منقل نشین کتاب دزدکی ترجمه کن
    آرش کمانگیر مان شد و برایش کف زدن ها کردیم
    آیا انقلاب تخمی ما اراذل و اوباش را دزدیدند ؟
    خود ما جاکشان ٥٧ بودیم که خمینی را خدا کردیم .

    پاسخحذف
  6. گمنامیان عزیز همیشه از مطالب شما استفاده میکنیم ولی واقعا این تحلیل و تفسیر شما رو خوندم شوکه شدم . از شما بعید بود چنین تفسیر ساده ای را بخواهید به قصد ماست مالی کردن شورا به خوردکسانی که بیش از سال هاست نامتان را میشناسند تحویل دهید .
    افرادی که برای ثبت نام در آکادمی گوگوش در صف بودند به نظرم بیشتر از آرای رضا پهلوی بود
    شما که طرفدار ازادی هستید چرا از کسی که بارها و بارها دروغگویی هایش چه در مورد دادگاه لاهه . چه در باره دوران مشروطیت شنیده اید و یا اقرارش به تماس های CIA با او را خوانده اید بعید بود
    >
    محمد

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. محمد گرامی،

      سپاس از کامنت شما،

      فرمایشی می کنید! مگر نه اینکه کلی آدم از ایران، در آکادمی گوگوش شرکت کردند!؟ آیا رژیم مزاحمتی برای آنها ایجاد کرد؟! خیر!


      اما مشارکت در شورای ملی، مجازات سنگین، چون اعدام را همراه دارد.

      مقایسه این دو، خیلی خیلی بی انصافی است...!

      حذف
  7. نام عباس فخرآور به تنهایی برای نشان دادن عدم صلاحیت این تشکیلات کافیست.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. گرامی،
      چه کار باید می کردند؟!
      باید شورای نگهبان تشکیل می دادند و صلاحیت او را رد می کردند!؟!؟!؟

      حذف
  8. جناب گمنامیان اولا هر کس در این عرصه وارد شد بیجا میکنه دم به دقیقه جهت عوض کنه در مورد آلفرد کار یک بار دو بار نیست.
    دوما میدونم دردت از کجاست و گرنه از آلفرد دفاع نمیکردی جنابعالی ترسیدی یکی بره مدارک هواشناسی تو رو هم رو کنه!
    آخه تو هم هواشناس خوبی هستی!
    ولی در نهایت سگت شرف داره به آلفرد چون با پیدا کردن مسیر درست دیگه منحرف نشدی و برخلاف او آزادی بیان رو رعایت میکنی.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. این را بخوانید:
      درست لحظه ای استبداد متولد می شود که سعی در ترور شخصیت یک نفر دیگر می کنید، تنها به دلیل اینکه نظرش با شما متفاوت است..!
      http://gomnamian.blogspot.co.uk/2012/10/blog-post_6797.html

      حذف
  9. مخالفین شورای ملی‌:
    ۱-مزد بگیران و جیره خوران رژیم آخوندی از جمله اصلاح طلبان که بند نافشان به گونه‌ای به آخوند‌ها وصل است
    ۲-باقی‌ مانده کمونیست‌ها و دسته‌های چپ گرا که از سقوط کمونیسم روسی و اروپایی و همچنین از دگردیسی کمونیسم چینی‌ درس نگرفتند و هنوز در مبارزه طبقاتی هستند. در نتیجه جز خودشان کسی‌ را قبول ندارند.
    ۳-مصدقی‌ها که بر سر دو راهی‌ مانده‌اند. از یک طرف در گردنه ۲۸ مرداد گیر کرده‌اند و نمی‌‌توانند از آن دل‌ بکنند، و از طرف دیگر در مقابل یک آلترناتیو دمکراتیک هم بی‌ دفاع شده اند. در نتیجه چاره خود را فقط در مخالفت می‌بینند.
    ۴-"باری به هر جهت ها" گروهی که برای این که بگویند ما هم هستیم به دون آن که خود راه حلی برای نجات ایران داشته باشند جز سنگ اندازی و نق زدن کار دیگری از دستشان بر نمی‌آید

    پاسخحذف
  10. عبدالواحد مستعد امجد دوشوکیدوشنبه, اردیبهشت ۱۶, ۱۳۹۲ ۶:۲۳:۰۰ بعدازظهر

    مشتی خارج نشین کاسه لیش رضا در به در شورایی من دراوردیش جمع شدن گمان میکنند که خیلی کار کردن!
    هرگز نمیتوانند چیزی در قد و اندازه حتی شورای سوریه! درست کنند! تا تمبان رضا قلمبه رو نگه دارند تا نیافته! و همان اندک آبروی که از برای پادشاه نشدنش دارد را بریزد بر زمین! نزد مردم نه بادمجان دور قابچین های کوی پهلوی!البته اگر حزب اللهی و بسیجی رخنه نکرده باشند و کک و ساس تو تمبان حضرت والا نینداخته باشند!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. امیر قطر، برای تشکیل شورای سوریه، بیش از یکصد میلیون دلار خرج کرد، تمامی کشورهای خارجی نیز حمایت کرده اند، آن شورا مستقل نیست. فقط برای مبارزه با اثر ایران در سوریه ساخته شده است.

      اما شورای ملی، شورای مستقلی است که قریب چهل گروه سیاسی در آن مشارکت کرده اند، ده ها هزار نفر نیز در آن عضو شده اند و امضایش کرده اند.

      با فحاشی و انگ چسباندن، به جایی نمی رسید.

      حذف
    2. عبدالواحد مستعد امجد دوشوکیدوشنبه, اردیبهشت ۱۶, ۱۳۹۲ ۷:۴۰:۰۰ بعدازظهر

      عبدالواحد مستعد امجد دوشوکی

      فحاشی! کدوم فحاشی؟! کدوم انگ! همش حقیقت محض بود و خلاص
      این رضا پهلوی گمان میکنه هنوز میتونه پادشاه بشه و دوباره دور و برگردونه به پیش از سال 57! ولی مردم آزاده ایران مشتی محکم بر دهان یاوه گویان خواهد زد این و اونش فرقی نمیکنه چه شاه باشه چه شیخ! این جوجه مال این حرفا نیست خایشو نداره چهره سیاسی خوبی که نداره خایهشو چطور ترمیم کنه و رای گیری به گفته خودش آزادنه راه بیاندازه واسه مردم از کدوم راه؟! این جبار روزگار بود از خداش بود که پادشاه میشد دمار از مردم و همه درمیاورد پیر و جوان، خایمالی آمریکا و اسرائیل و اروپا کردن شده کارش مث باباش که هر دم مثل فتعلی شاه دست به دادمان فرنگ بود یا ناصردین شاه دوره گرد تخم نداشته!
      تو هم خودتو درگیر این شورای کذایی نکن این و با اون شورایش که جای بت پرستان پهلویچی هست که دم به دم پابوسی و کاس لیسی و... لیسیشیو میکنن هیچ کاری نمیتونن بکنن مگر قصد حمله داشته باشه آمریکا و اسرائیل که با همکاری مجاهدین خلق بتونن خوش خدمتیی اربابان امپریالیت و مستکبر را بکنند و مردم رو دوباره به ابرقو جبر و ستمشاهی پیشین برگردونن
      وسلام نامه تمام

      حذف
  11. رضا پهلوی پیش از صد بار گفته که هدف از شورای ملی‌ برگزاری انتخابات آزاد است. پیش از صد بار گفته است که نوع رژیم آینده را مردم ایران انتخاب خواهند کرد. این موضوع در منشور شورای ملی‌ هم آماده است. دیگر چه کار باید کرد تا شما دست از نق زدن بردارید؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود.
      آقا یا خانم، نیاز نیست دروری بگوید یک بله یک بار آشکار و روشن در پیام ویدئویی که همه جا پخش شود و همچنین در نامه ای نوشته شود و امضا شود اینگونه بگوید که؛ رضا پهلوی و محمد رضا پهلوی هر دو خودکامه و خودخواه بودند و رضا اگر قلدر بود محمد رضا خودکامه ترسو که پناهش دامان آمریکا و اروپا بود غلط های گسترده ای کردند که شورش 1357 پایانش بود با آن همه در گیریها که چند دهه ادامه داشت و باید بگوید که هر دو غلط کردن که پادشاهیی را مهستانی/مجلس/پارلمانی و آزاد به رای مردم نکرند و راه محمد علی شاهی را در پیش گرفتند و در این را آزادیخواهنی چون محمد مصدق و حسین فاطمی و دیگران را بجای نشان سربلندی و افتخار نابود و به کشتن و زندان فرستادند و هرگز نپذیرفتن مانند محمد علیشاه و روحالله خمینی و علی خامنه ای و.... که آزادی و رای گیری و رسانه ی آزاد و فرهنگ گفتگو بهتر از کلاکت و چماق است و باید رضا پهلوی پسر محمد رضا پهلوی همه ی اینها را به زبان بیاورد و بگوید که این جور کارها ناپسند و نادرست هست گروه یاحزب رستاخیز نادرست بوده و هست
      باید بگوید و باور داشته باشد به اینها که گفتم باید پرهیز کند از این لغزشها و اشتباهها باید هم از گرفتاریها و تنگناهای و خودکامگی های زمان پدرش و پدربزرگش و... بگوید و هم از این دوره جمهوری اسلامی و به کلی رد بکند هرگونه خودکامگی و پلشتی را تا بشود باور کرد که او مردمسالار و آزادیخواه و نیکو هست نه اینکه تنها بد جمهوری اسلامی را بگوید از دوره پهلوی تنها گل و بلبلش را این نمیشود ازادیخواهی راستین این میشود دروغگویی و پلشت منشی و آبزیکا بودن برای سر مردم را به شیوه ی روح الله خمینی شیره مالوندن و گول زدن این جور نمیشه چرا که باورها بایستی روشن و آشکار باشد و هویدا و همه سخنان بایستی سند شده و طبقه بندی شده باشه تا بشود گواهی گرفت که چی گفته شده و چی گفته نشده تا جلوی فریب خوردگی همگانی گرفته بشود.

      حذف
  12. گام اول رو برداشتن و به زودی رشد خواهند کرد
    و نیازمند حمایت همه ایران دوستان و آزادی خواهان دارند

    به امید ایران اباد و ازاد و دموکرات

    پاسخحذف
  13. قابل توجه مخالفان خانواده پهلوی،

    اگر حرفی‌ برای گفتن دارید در شورای ملی‌ مطرح کنید. یکی‌ از هدف‌های شورای ملی‌ ایجاد تریبیونی برای خود شما است. اگر می‌خواهید از شاه شدن رضا پهلوی جلوگیری کنید به شورای ملی‌ بپیوندید. بیرون گود نشستن و ایراد گرفتن و ندادن راه حل راه نجات ایران نیست.

    پاسخحذف
  14. داداش جان یه نکته و دلیل دیگه برای پایین و شاید ناچیز بودن تعداد آراء خوب بر می گرده به من، تو، او، ما، شما و ایشانِ نوعی که خایه شرکت کردن با هویت واقعی خودمون رو نداشته و نداریم و نشستیم فقط به جون هرکس و ناکس نق و غرولند می زنیم!! مرد حسابی (خطابم با شما وبلاگ نویس نیست) خوب تو و هزاران و میلیونها مثل من و تو باید شرکت کنیم که نکردیم! حالا به هر دلیلی که هست ایرادی نداره خوب اجبار نیست و دست کم آزادی در این مورد برقراره!! ولی دیگه انصاف داشته باشیم و ایرادی که "تف سر بالا" هست و به خودمون بر میگرده که نباید بگیریم. آقا جان بد میگم؟

    پاسخحذف

نکاتی که هنگام استفاده از بخش کامنتها بهتر است به آن دقت فرمایید:
**١_ بنا به اعتقاد راسخ و بی چون و چرای من به آزادی بیان ، کامنت های شما مستقیما منتشر می شود. ** ٢_لطفا هنگام گذاشتن کامنت، یک اسم برای خودتان در نظر بگیرید تا دیگران و نویسنده وبلاگ راحتر بتوانند به شما پاسخ دهند. ** ٣_تمام کامنت ها را بدقت می خوانم و تنها در جایی که واقعا لازم باشد ، در بحث ها دخالت می کنم، چون من تریبون خودم را داشته ام و حرفم را زده ام ، باید اجازه دهم بقیه حرفشان را بزنند. ** ٤_تنها کامنت های ترولرها و کامنت هایی که شامل لینک های غیر معتبر ، مانند سایت های آلوده به بد افزار هستند،برای امنیت خواننده های وبلاگ ، حذف می شوند. ** ٥_در سمت چپ جعبه ای که در آن نظر خود را می نویسید، شما عبارت (اشتراک ایمیل) را می بینید، درصورتی که ایمیل خود را در آنجا وارد کنید، کامنت های جدید را با ایمیل، دریافت خواهید نمود. ** ٦_شما حتی در فحش دادن به نویسنده وبلاگ هم آزاد هستید! حتی به بهانه توهین به خودم نیز کامنتی را حذف نمی کنم، من جانم را می دهم که تو حرفت را بزنی، اما خواهش میکنم به جای فحش دادن، به موضوع نوشته بپردازید.