یکشنبه، تیر ۳۰، ۱۳۹۲

آقای بی بی سی، چرا باید رژیم را برانداخت؟!/ مقایسه چماق بدستان و سرکوبگران رژیم با اصلاح طلبان مستقر در خارج!

نقدی بر نوشته سایت بی بی سی / در حقیقت، نویسنده تلاش کرده که جنبش های آزادی خواهی دنیا را جنبش های اصلاحات لقب دهد، بعد بگوید جنایتکارانی چون خاتمی و روحانی اصلاح طلب هستند، پس باید برای رسیدن به آزادی و دمکراسی، چون اتفاقاتی که در لهستان و آفریقای جنوبی رخ داده، ما نیز باید خاتمی و روحانی سواری بدهیم..!! 
در سایت بی بی سی فارسی، مقاله ای با این عنوان منتشر گردیده است: «چرا جمهوری اسلامی را نباید برانداخت!»

نویسنده مقاله، شخصی به نام محسن جلالی است که در آمریکا زندگی می کند.

خواندن این مقاله، آدمی را به فکر وامی دارد، چگونه است که این افراد، در فضای دمکراتیک غربی زندگی می کنند، اما تمامی تلاش خود را برای حفظ این رژیم دیکتاتوری، به کار می گیرند...! 

در این مقاله، زمین به آسمان دوخته شده و نویسنده تمامی تلاش خود را به کار بسته تا سرنگونی این رژیم را چیز خطرناکی نشان دهد. 

نکات ذیل قابل توجه است: 
نویسنده نوشته است: 
"جنبش های برانداز تقریبا همیشه با شکست همراه بوده اند"
در پاسخ به ایشان باید گفت که بسیاری از جنبش های برانداز، موفق بوده اند، نمونه های متعددی در تاریخ معاصر وجود دارد: پنجم اکتبر 2000، سرنگونی دیکتاتور صربستان، انقلاب گل رز در گرچستان  یا انقلاب نارنجی در اکراین، یا ز انقلاب گرچستان گرفته تا اکراین، یا انقلاب گل لاله در قرقیزستان. 


ایشان نوشته اند:"و اصلاح گری در صورت های گوناگون آن قرین توفیق بوده، و یا دست کم شکستش فاجعه ای به همراه نیاورده است."
باید به ایشان یادآور شد که اصلاح گری الزاما موفق نبوده و در برخی از موارد فاجعه داشته است. به عنوان مثال، در ایران معاصر، جنبش اصلاحات هیچ موفقیتی نداشته است. یا در کشورهای یاد شده، اصلاحات، هیچ موفقیتی نداشت که منجر به انقلاب شد! 

از آن گذشته، همین جنبش اصلاحات در ایران، فاجعه به همراه آورده است، به عنوان مثال، از زمان روی کار آمدن خاتمی، این جنبش اصلاحات بود که باعث شد این رژیم به مدت شانزده سال بر سر کار بماند! چه فاجعه ای از این بدتر؟! 

یا اینکه بیست و پنجم خردادماه چهار سال پیش، سه و نیم میلیون ایرانی در خیابان بودند، اما همین اصلاح طلبان بودند که به مردم ایران خیانت کردند و نیروی مردم را به بیراهه بردند...! در نتیجه، حکومت چهار سال گذشته احمدی نژآد و غارت ایران را مدیون این اصلاح طلبان هستیم...!! چه فاجعه ای از این بدتر؟!

ایشان سپس تلاش کرده اند تمامی انقلاب ها را اتفاقاتی کور نشان دهند، اتفاقاتی که مردم هدف خود را نمی دانند!! در صورتی که این سخن، کاملا غلط و اشتباه است! در انقلاب های ذکر شده، مردم به خوبی می دانستند که هدف آنها چیست و چه مقصودی را دنبال می کنند.

صد البته انقلاب کوری چون انقلاب سال 57 داشته ایم، انقلابی که به گفته رییس جمهور وقت فرانسه، خودکشی دسته جمعی مردم ایران بوده است!! 

اینکه مردم ایران، سالها پیش اشتباهی کردند و انقلاب کوری را دنبال کردند، به این معنا نیست که باید به درازای تاریخ، به جماعت ملا و آخوند، سواری بدهند...! خیر، اگر مردم  ایران در یک انقلاب کور، حکومت را چشم بسته به خمینی واگذار کردند، می توانند در یک انقلاب آگاهانه و از روی دانایی، دمکراسی را در ایران مستقر سازند و با بر پا کردن صندوق های رای، آینده ای نوین برای خود رقم بزنند. 

باید به ایشان یادآور شد که مقایسه های جنبش های مدنی لهستنا (جنیش همبستی لهستان) یا نمونه های دیگر با اصلاح طلبان ایران، کاملا مقایسه غلطی است. اصلاح طلبان این رژیم، به صورت مشخص و واضح در پی دمکراسی نیستند، لذا مقایسه این دو از بیخ و بن غلط است. 

به یاد داشته باشید که در ماه جون 2009، اصلاح طلبان بیشترین قدرت را داشتند و سه و نیم میلیون ایرانی در خیابان بودند، اما آنها در پی سرنگون کردن خامنه ای و یا آوردن دمکراسی در ایران نبودند. 

در جمع بندی، باید گفت که زمانی می توان شخصی را اصلاح طلب نامید که در پی دمکراسی باشد، یعنی اولین قدم بهبودی اوضاع، استقرار دمکراسی در جامعه است. براستی، کدام یک از این اصلاح طلبان رژیم، به چیزی به نام دمکراسی اعتقاد دارند؟! 

به عنوان مثال، در  ویدیو زیر، خاتمی به صراحت می گوید که با دمکراسی مخالف است...! 

در حقیقت، نویسنده تلاش کرده که جنبش های آزادی خواهی دنیا را جنبش های اصلاحات لقب دهد، بعد بگوید جنایتکارانی چون خاتمی و روحانی اصلاح طلب هستند، پس باید برای رسیدن به آزادی و دمکراسی، چون اتفاقاتی که در لهستان و آفریقای جنوبی رخ داده، ما نیز باید خاتمی و روحانی سواری بدهیم..!! 

در خاتمه مایلم اصلاح طلبان رژیم را با چماق بدستان خامنه ای مقایسه کنم.

 در تصویر زیر، شخصی به نام میرکاظمی را می بینید، او یکی از کسانی است که با اسلحه به کشتن مردم آزادی خواه و معترض در خیابان می پرداخت؛ و در عکس بعد می بینید که او به عنوان مدیر یک کارخانه عظیم، به همراه وزیر صنایع رژیم است. در یک جمع بندی ساده، می توان گفت این جنایتکار، مردم را می کشد، در عوض کارخانه ای را صاحب شده است.

حال، لطفا برای من توضیح دهید، آیا اصلاح طلبانی که مایل هستند جلوی سرنگونی رژیم را با لابی و مقالات اینچنینی بگیرند، چقدر با این اشخاص متفاوت است؟! 





قبلا نیز نوشته بودم:
/--------/سیاست اصلاح طلبان، بر کند کردن تیغ مبارزه با رژیم خامنه ای است، به این امید که خامنه ای تکه استخوانی جلوی آنها بیاندازد...!

نوشته های دیگر  امروز این وبلاگ: 

۱۶ نظر:

  1. https://www.balatarin.com/permlink/2013/7/21/3360932

    پاسخحذف
  2. من با نام مستعار حق در سامانه حزب مشروطه ایران(لیبرال دمکرات)نظراتم را می گذارم با اینکه جمهوریخواهم ولی پی از آن ایران خواهم. اینرا خیلیها بخصوص جمهوریخواهان قلابی نمی فهمند. بهر حال از این نوشتارتان حداکثر استفاده را بردم و با خوانندگان سامانه مذکور در میان گذاشتم. بسیار نکات در خوری را در این نوشتار تذکر داده اید که امیدوارم در همه جا منتشر شود و نه فقط در بالاترین و اینجا. با سپاس، حق

    پاسخحذف
  3. اگر مردم ایران در یک انقلاب کور، حکومت را چشم بسته به خمینی واگذار کردند، می توانند در یک انقلاب آگاهانه و از روی دانایی، دمکراسی را در ایران مستقر سازند.
    آیا واقعا فکر میکنید مردم ایران به این آگاهی خواهند رسید یا حتی فراتر از آن آیا فکر میکنید این ظرفیت در مردم ایران وجود دارد که حتی به رسیدن به این آگاهی و دانایی کمی نزدیک شوند. مثل اینکه در کوچه و بازار این مردمی که راجب شان صحبت میکنید ندیده اید. قصذ توهین ندارم ولی چیزی که در حجره ما موجود است فعلا همین است و بس.

    پاسخحذف
  4. بابا این رو بفهمید که ستونی که بی بی سی این مقاله رو چاپ کرده یعنی "ناظران چه می گویند" جایی هست که اسمش به اندازه کافی گویا هست. توی اون ستون هر ناظری میتونه نظرش رو بگه و مثل اکثریت سایت ها و وبلاگ های ایرانی ( چه موافق و چه مخالف رژیم) نیست که صدای مخالف رو پخش نکنه. به جای لجن پراکنی و اختراع عناوینی مثل آیت اله بی بی سی شما هم یک مطلب بنویسید و در همان ستون چاپ کنید.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کجای کاری رفیق! مگه هر چی هر کی عشقش کشید میتونه در اون ستون یا هر ستون دیگه ای چاپ شه یا باید بشه؟؟؟ اگه بی بی سی راست میگه چرا هرگز چنین ستونی را توی خود انگلیس نمیزاره تا مردم خودش هر چرندی خواستن بنویسن؟؟ مرگ واسه همسایه خوبه فقط؟؟؟ بی بی سی مثه صدای امریکا و همه وطنفروشای ایرانی دو چیز را هدف قرار دادن چون اینجوری منافعشون در ایران تامین میشه. یکی اینه که تجزیه طلبان و حامیانشون را بیرن که هی بگن ایران چندتا ملت و ملیت داره. یکی هم اینه که چون اینجوریه هر کدوم از این ملتها حق تعیین سرنوشت خودشونو جدا از دیگر ملتها دارن. منافع خارجیا که با بوق کرنا هاشون مثه بی بی سی فقط با یا موندن همین رژیم کوفت و زهرماری تامین میشه یا اگه این نشد با تیکه پاره کردن ایران و ده تا کشور از شکمش درآوردن. انگلیس ماهره توی اینکار. ببینین با هند چیکار کرد؟ از دلش پاکستان و بنگلادش را درآورد وضعیت این دو تا را با خود هند بسنجین و ببینین کدومش بهتره. تازه مگه ایران امپراطریه که هزارتا ملت و ملیت داشته باشه؟؟؟ اما همین بهانه است برای تیکه پاره کردنش. اول این دروغا رو جا میندازن و بعد میگن آخ جون حالا میشه واسه هر کدوم از این ملتها یک مرز گذاشت و اینجوری ایران را ایرانستان کرد و تیکه پاره. این رژیمو باید برانداخت چون دیدیم خاتمی اصلاحاتچی چه جوری اصلاحات کرد. اینا اصلاحات نمیخوان که. فقط مردمو سر کار گذاشتن با این مزخرفات اصلاح طلبی شون. بی بی سی است که با تفرقه انداختن بین ایرانیها داره لجن پراکنی میکنه و هر لجنی عمدا چاپ میکنه و اسمش را هم گذاشته دمکراسی و حقوق بشر. برو خودتی بی بی سی. این چرندیات و این دمکراسی و حقوق بشرت را بخورد مردم خودت بده اگه راست میگی. میخواد مردم ایران را بجون هم بندازه تا سر قومیت و این مزخرفات خون همدیگر رو بریزن بجای اینکه روی اصول منشور جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد با هم اتحاد کنن و به تفاهم برسن.

      حذف
    2. ممنون از پاسختون. حرف من هم دقیقا این بود که اکثر ما ایرانی ها نمیتونیم حرف مخالف رو قبول کنیم و این باید برای ما نهادینه بشه. به عنوان یک لر با تمام علاقه ای که به باقی ماندن ایران در مرزهای کنونی دارم ولی در صورتی که خود مردم نخوان این حق رو برای خودم قایل نیستم که نطرم رو بهشون تحمیل کنم. مثالی که زدید هم جالب بود. به نظر من هیج فایده ای نداره که پاکستان و هند که مردمش اختلافات اجتماعی عمیقی با هم دارند توی یک کشور باشند. جداییشون حداقل به نفع هند تمام شده که تا حد زیادی از تروریست ها در امان مونده. در ضمن در داخل خود هند هم سیستم فدرال هست و از لحاظ دمکراسی بسیار از ایران و پاکستان جلوتر هستند. این که در ستون نظرات بی بی سی مطلبی چاپ میشه نشون میده که اون تفکر (دفاع از جمهوری اسلامی ، تجزیه طلبی، سلطنت طلبی، فدرالیسم و ...) وجود داره و ما باید یاد بگیریم که به حرف مخالف گوش بدیم نه این که سرکوبش کنیم. در مورد این که خود بی بی سی تو سایت انگلیسیش کار مشابهی رو انجام میده یا نه اطلاع ندارم ولی میدونم که بسیاری از سایت ها جه در انگلیس و چه در بقیه نقاط آزاد جهان همچین امکانی رو به کاربران میدن. موفق باشید

      حذف
    3. لرستانی و کردستانی و آذری و کرمانی و اصفهانی و تهرانی و هر چی میخوای باش؛ بمن چه! لازم نیست نژاد و تیره و ثروت و فقر و خوشگلی و زشتی ات را برخ من بکشی و خیال کنی که اینا امتیازن یا حرفت را منطقی تر جلوه میدن. فقط ایرانی باشی برام کافیه. یا ایرانی هستی یا انیرانی. یا مثل اینهمه ایرانی وطنپرست متعهد به تمامیت ارضی ایران هستی یا هر کسی که تمامیت ارضی ایران را هدف قرار بده دشمنی یا نیستی و با دشمنی. خیال می کنی دمکراتی چون میگی تمامیت ارضی ایران قابل حراجه هر کلمن توپیه که از راه میرسه؟ کسیکه تمامیت ارضی ایران را بهر دلیلی هدف قرار بده اعلام جنگ با ایران کرده. هر متولد ایرانی که تمامیت ارضی ایران را بسادگی جنابعالی هدف قرار بده هم خودش را متعهد به ایران نمیدونه و اتوماتیک هیچ فرقی با وطنفروشای آیت الله بی بی سی نداره. کسیکه خودش را ایرانی بحساب نمیاره یعنی تمامیت ارضی ایران را زیر سئوال بکشه دیگه ایرانی نیست و اتوماتیک حق تعیین سرنوشت ایران را در هیچ جای ایران نداره. جای جای ایران سرای منست و مهم نیست که در کجای ایران متولد شده باشم. ایران ملک مشاع همه ایرانیان متعهد به ایران و وطنپرست است که به شعر فردوسی "چو ایران نباشد تن من مباد" و "جانم فدای ایران" متعهد هستند. یا جنابعالی دمکراسی سرت نمیشه که قاطیش کردی با تکه پاره کردن ایران یا خودتو به کوچه علی چپ میزنی. در هر دو صورت برو پی کارت. خدا روزیت را جای دیگه حواله کنه. جاوید باد کشور ایران و ملت بزرگ ایران. لعنت بر دشمنانش باد بخصوص انیرانی ها

      حذف
    4. فرق "مخالف" و "دشمن" و درک اهمیت تفاوت بین ایندو و نحوه برخورد با آنها

      فرق "مخالف" و "دشمن" را باید فهمید و بمردم نشان داد. کسانیکه تجزیه ایران را بهر دلیلی و تحت هر لوایی از فدرالیسم قومی شان گرفته تا به رای گذاشتن تجزیه ایران در هر استان مرزی ما، "مخالف" در صف اپوزیسیون محسوب نمی شوند بلکه دشمن ایران و ملت ایران محسوب می شوند. هیچ ایرانی ای حاضر نمی شود که تمامیت ارضی کشورش و هموطنانش را در جایجای ایران به رای بگذارد و آنرا تجزیه کند و اسمش را هم بگذارد دمکراسی و حقوق بشر و امروزه بودن. کسانیکه این تعهد به تمامیت ارضی ایران و یگانگی ملی ایرانیان از هر قوم وتباری را نشانه رفته اند حق تعیین سرنوشت برای ایران و ملت یگانه ایران را ندارند و اگر حتی شسته رفته و قشنگ هم بخواهند بنام دمکراسی و حقوق بشر و هر بهانه ای دو اصل "ایران یک کشورست و یک کشور با تمامیت ارضی فعلیش باید باقی بماند، و ایران دارای تنها یک ملت و ملیت ایرانی است، "مخالف" نیست بلکه "دشمن" است از جنس صدام حسین و آیت الله بی بی سی که نحوه برخورد با آنها را خودشان تعیین می کنند. جواب صدام با توپ و تفنگ بود و جواب آیت الله بی بی سی هم به روش خودش در دنیای مجازی و رسانه ها و مطبوعات بوسیله میهن پرستان ایرانی است. کسانیکه تمامیت ارضی ایران را و یک کشور و یک ملت و ملیت بودن ایرانیان را زیر سئوال می برند، "مخالف" محسوب نمی شوند بلکه "دشمن" محسوب می شوند. مگر انگلیس و امریکا و روسیه و و و اجازه می دهند کسی چشم طمع به تمامیت ارضی شان داشته باشد، "مخالف" قلمداد نمی شوند بلکه "دشمن" قلمداد می شوند و حسابی قلع و قمع می شوند. در مورد شنیدن و تحمل "صدای مخالف" همین بس که باید مخالف از چارچوب تعهد و سوگند به حفظ تمامیت ارضی ایران و تجزیه ناپذیری ایران؛ و سوگند و تعهد به یگانگی ملی ایرانیان و تجزیه ناپذیری آن تجاوز نکند. مخالف و شنیدن صدایش فقط در همین چارچوب که چارچوب همه کشورهای پیشرفته جهان است باشد. در این چارچوب می توان خواستار دمکراسی مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر تک تک احاد ملت ایران در جایجای ایران شد تا ملت ایران هم همانند ملتهای انگلیس و آلمان به امنیت و آزادی و رفاه برسند.

      نام مستعار من "حق" است. نظر بالا را در سایت/سامانه حزب مشروطه ایران(لیبرال دمکرات)هم قرار خواهم داد.

      نیایش داریوش بزرگ: پروردگارا، ایران را از دروغ و دشمن و خشکسالی در امان بدار
      امروز ایران دچار هر سه اینها شده است. مبارزان وطنپرست ایران وظائف سنگینی بر دوش دارند. امیدوارم سرسختانه در برابر هر سه این مسائل بزرگ سخت بایستند.

      پاینده ایران یکپارچه و ملت یگانه ایران

      حذف
  5. کامنتر:
    نویسنده عزیز، من تا حدود زیادی با مطالب نوشته شده در "چرا جمهوری اسلامی را نباید برانداخت؟" موافقم و تا همین حد هم با نوشته شما مخالف.
    کشورهایی که نام بردید یا کشورهای کوچک و کم جمعیتی هستند که دارای تکثر اقوام و دیدگاه های مختلف نیستند و یا اگر بزرگ هستندمثل یوگسلاوی انقلاب باعث از همپاشیدگی و تجزیه آنها شده است. به نظر من سرنوشت انقلاب در ایران امروز با اینهمه اختلاف سلایق و قومیت های مختلف چیزی بسیار به سرنوشت یوگسلاوی نزدیک خواهد بود.
    از طرفی به نظر من اشتباه بنیادی شما در اینجاست که فکر میکنید جامعه به اصلاحطلبان به عنوان "هدف" نگاه میکند، در حالی جامعه به اصلاحطلبان به عنوان "راه" نگاه میکند. راهی که از طریق آن میتوان به دموکراسی رسید.
    اصلاح طلبی یک قدم از دیکتاتوری تمام عیار امروز جلوتر است،اصلاح طلبی راه گذار از این دیکتاتوری است، ولی جامعه پس از گذار از این دیکتاتوری در اصلاحطلبی توقف نخواهد کرد! و از آن هم گذار خواهد نمود و قدم به قدم به دموکراسی نزدیک خواهد شد، در یک مدت زمان نسبتا طولانی(نه یک 8 سال و دو 8 سال!). من عقیده دارم جامعه ایرانی امروز به آن حد از بلوغ که بتواند یک دموکراسی کامل را در خود ایجاد و از آن محافظت نماید دست نیافته است ولی به جد درحال تلاش برای رسیدن به این بلوغ است و این زمان نسبتا طولانی همان فرصتی است که جامعه برای بالغ شدن به آن نیاز دارد.
    راه رسیدن به دموکراسی در ایران متکثر امروز راه یک شبه نیست بلکه راه صبر و تلاش پرهیز از نا امیدی است.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. در کامنت شما دو مغلطه وجود دارد. یکی‌ این که اصلاح طلب‌ها را راهی‌ به سوی دمکراسی‌ می‌دانید اما مشخص نمی‌کنید وقتی‌ خاتمی به صراحت می‌گوید ما دمکراسی‌ به سبک غربی! (گوئی دمکراسی‌ شرق و غرب دارد) و اصلاح طلب‌ها به قانون اساسی‌ ضّد آزادی جمهوری اسلامی و ولایت فقیه باور دارند چگونه میتوانند راهی‌ به سوی دمکراسی‌ باشند؟ حرف شما مثل این است که کسی‌ از تهران از جاده چالوس برای رسیدن به بندر عباس استفاده کند. بی‌ خود نیست که یک دور باطل را تکرار می‌کنید. مغلطه دوم این است که میگوئید ایرانیان ظرفیت دمکراسی‌ ندارند و باید فرهنگ دمکراسی اول ایجاد شود، اما مشخص نمی‌کنید چرا بین این همه کشور جهان، فقط ایران و چند کشور به اندازهٔ انگشتان دست مردمش ظرفیت دمکراسی‌ را ندارند. چه چیزی مردم هند و بسیاری کشورهای حتا جهان سوم دارند که مردم ایران ندارند ؟ حتا اگر فرض شما را واقعیت بدانیم چه چیزی باعث شده فرهنگ دمکراسی‌ به ودجود نیاد؟ اگر دلیلش این حکومت است که هر سال وجود این حکومت کار را بدتر می‌کند. برای دوستانی که بیشتر میخواهند با مغلطه "فرهنگ دمکراسی" اصلاح طلبان آشنا شوند توصیه می‌کنم این مقاله را بخوانند:
      https://khodnevis.org/article/51808#.Ue1hLY21GjE

      حذف
  6. به عمر و دلیل و نحوه تشکیل یوگسلاوی سابق توجه کنید و آنرا با ایران هزاران ساله مقایسه کنید تا فکر نکنید که ایران هم مثل یوگسلاوی سابق باید تکه پاره شود تا مثلا مسئله حل بشه یا راه حل اینه. یوگسلاوی 100 سالش هم نبود. ایران و چین و مصر و هند و ژاپن کهنترین کشور ملتهای جهان هستند و آنهایی که می خواهند جا بندازند که ایران مثل یوگسلاوی سابقه و سرنوشتش مثه یوگسلاوی میشه یا باید بشه هنوز از فضا و جو آیت الله بی بی سی و سیاستهای وزارت خارجه متبوعش در نیومده. اگه در انگلیس میخوان درباره اسکاتلند تصمیم بگیرن که ایندو از هم جدا بشن یا با هم بمونن باید اینو فهمید که این اتحاد 300 ساله با توافق دو طرف انجام شده بود. ایران از اتحاد تکه تکه های ملل مختلف تشکیل نشده با توافق یا مذاکره و یا جنگ بلکه از چند هزار سال پیش یک تیکه بوده. خاک بر سر اون وطنفروشها و خائنین توده ای و طوله هاشون که 70 سال پیش به دستور استالین ایران را متشکل از ملتهای متعدد اعلام کرد. بعد از اینهمه سال هنوز اینهمه ایرانی بیسواد یا مغرض داریم یا هر دو داریم که همون چرندیات استالین را امروز نشخوار میکنن. آخه آدم چقدر باید ابله باشه یا مغرض و وطنفروش که نگاهش به خارجی استعمارگر باشه که براش معین کنن که کشورش چند ملت داره یا سرنوشتش چطور باید طبق اون چرندیات باید تیکه پاره بشه. مشکل ایران وجود آدمهایی است که هنوز نه منافع ملی ایران سرشون میشه و نه منافع ملی کشورهای اجنبی در ایران. اگه سرشون میشه میفهمیدن که خارجی از ایران قوی با اینهمه پتانسیلش میترسه و واسه همین میخواد ایران تکه پاره و بنابراین ضعیف بشه و همیشه تکه های جدا شده با هم در جنگ و مشکلات مرزی. منافع ملی در وهله اول یعنی تمامیت ارضی ایران و ایران یک کشوره با تنها فقط یک ملت. بعدش دمکراسی مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر. کشورهای غربی و یا حتی پوتین در روسیه را ببینین و یاد بگیرین که چطور از تمامیت ارضی شان اصلا کوتاه نمیان. قانون اساسی فرانسه در رابطه با تمامیت ارضیش را بخونین. لشکرکشی انگلیس به جزیره فولکلند را بخونین. جنگهای داخلی امریکا را بخونین. عجب که همین مثلا ایرانیانی که حاضر نیستن کسی بیاد یه وجب از خونه شخصی شون را کسی تجزیه کنه و صاحبش بشه چه راحت با ادا اطوارهای دمکراسی و حقوق بشر و منطق کج و معوجشون کک شون هم نمی گزه بگن ایران هم مثه یوگسلاوی سرنوشتش تجزیه است مثه یوگسلاوی یا اشکالی نداره که سرنوشت یوگسلاوی را پیدا کنه. یه جو فهم از منافع ملی کشورها بخصوص منافع ملی ایران که ندارن هیچ بلکه عشق بوطن هم سرشون نمیشه. ادای روشنفکری و با سوادی هم در میارن. عجب جونوهای مسخره ای توی ایرونیا پیدا میشه ها! پس باید وقتی صدام هم به ایران حمله کرد باید می کشیدیم کنار و میزاشتیم خوزستان را قورت بده! حتما باید مجاهدین خلق را هم روی سرمون بزاریم که رفتن با صدام علیه ایران زد و بند کردن! توده ایها و پیشه وری هم اصلا خائن نبودن که خواستن اذربایجان را از ایران جدا کنن!

    پاسخحذف
  7. رژیم در ایران دیکتاتوری نیست که با اصلاحات درست بشه بلکه یک رژیم توتالیتر یعنی تمامیت خواه است که به مراتب از دیکتاتوری بدترست. در میان رژیمهای توتالیتر کمونیستی مثل شوروی سابق و فاشیستی مثل آلمان نازی هیتلر، رژیم توتالیتر فاشیست مذهبی که در ایران حاکم است به مراتب بدترست چون برخلاف آندو حتی به خورد و خوراک و طرز پوشاک مردم هم کار دارد و حتی تا رختخواب مردم هم می رود. آنانیکه جا انداخته اند که با اصلاحات و اصلاح طلبی می شود رزیم توتالیتر فاشیست مذهبی در ایران را رام کرد و روزی با اصلاح طلبی می توان به دمکراسی و حقوق بشر در ایران رسید یا هیچی از تاریخ و تفاوت بین رژیمها اطلاعی ندارند یا متوهمند و یا واقعا مغرض. توتالیتریسم فاشیستی هیتلر را با جنگ از بین بردند و جایش را یک نظام لیبرال دمکرات در آلمان گرفت. توتالیتریسم شوروی بدون جنگ و تنها با دادن کمی شفافیت و آزادی از هم فرو پاشید. در کشورهای کمونیستی مثل لهستان با انقلاب مخملین نظام کمونیستی را برداشتند و جایش یک نظام لیبرال دمکراتیک گذاشتند. اصلاحات ماهیت یک رژیم را عوض نمی کند. در انگلیس اصلاحات از قرن 19 شروع شد ولی ماهیت لیبرال نظام را عوض نکرد ولی الان کجاست آن فاشیسم هیتلر در آلمان یا آن کمونیسم شوروی؟؟؟ دیکتاتوریها و لیبرال دمکراسی های غربی قابل اصلاح هستند ولی رژیمهای توتالیتر قابل اصلاح نیستند چون چیزی از آنها باقی نمی ماند. دیکتاتوری نظامی شیلی و کره جنوبی به لیبرال دمکراسی تبدیل شد ولی دیکتاتوری نیم بند پهلوی را بجای اصلاح برانداختند و جایش یک رزیم توتالیتر گذاشتند. تا این مطالب پیش پا افتاده را ایرانیان یاد نگیرند گرفتار همین اصلاحاتچیها و حامیان خارجیشان باقی خواهد ماند. این رزیم اصلاح بشو نیست که نیست. باید با انقلاب مخملین آنرا از بین برد و بجایش یک نظام لیبرال دمکراتیک جایش گذاشت. خواستن توانستن است. اگر بخواهیم می توانیم. پاینده ایران و ملت ایران. جانم فدای ایران

    پاسخحذف
  8. يكى نيست به اين آقاى جلالى بگه كه اگه رژيم ايران اينقدر خوبه كه سزاوار بر اندازى نيست، پس چرا به ايران تشريف فرما نميشوند

    پاسخحذف
  9. لعنت به بی‌بی‌سی حرام زاده تریبون اسهال طلبان خط امامی ,خطاب به کسانی‌ که میگن *اگر* خاتمی و موسوی انسانهای بدی هستند...!!!
    aگر سنتون کمه یا دوران طلای رو به یاد نمیارین که هیچ ولی‌ اگر فکر می‌کنید می‌تونید با تحریف واقعیت و دروغ‌ یه مشت حیوان آدم کش و مریض رو رنگ کنید و بجای آزادی خواه و وطن دوست جا بزنید باید بگم به جز قبرستانها و خاورانها به جز خانواده‌های داغ در دنشجوان به جز... که همگی‌ این جنایت‌ها مثل لکه گٔه چسبیده به پیشونی و سر و صورت رهبر و عمام و نخود وزیر و رئیس جمهورش هنوز خیلی‌‌ها هستند که در اون دوران زندگی‌ کردند و صابون طلای خط امامی‌های تروریست به تنشون خرده پس لدفن این بساط کسبیتون رو جمع کنید برید انگلیس اینجا کسی‌ خریدارش نیست..

    دوران طلای = دورانی که علاوه بر خانمها آقایون هم اجازه انتخاب نوع پوشش و نداشتند و انواع و اقسام گشت‌های خیابانی از کمیته و بقیه الله و جندالله بگیر تا گشت مبارزه با فحشا و اماکن و بسیج و غیره تو خیابون جلوی جوانها حتا مردم عادی و خانواده‌ها رو میگرفتن و هر کدومشون هم یه جور با مردم و جوانها برخورد میکردند یعنی‌ به جز رنگ کردن دست و پا و پاره کردن لباس و تی‌شرت و ماشین کردن موهای دختر و پسرها و بازداشت!مدل ارشاد کردنشون با هم فرق داشت مثلا کمیته با باتوم جوانها رو به جرم گوش دادن به موسیقی یا پوشیدن لباس آستین کوتاه یا تی‌شرت تنبیه میکرد بسیج با زنجیر آهنی و ساچمه ای‌ جندالله با تیپا و لگد بقیه الله با قنداق اسلحه و شلنگ پلاستیکی در حال طلا کاری بودند!
    البته از حق هم نباید گذشت که بعد از خشونت و تنبیه بدنی همیشه هم کار به بازداشتگاه و زندان نمیکشید و بعضی‌ مواقع رحمت اسلامی هم شامل حال متهم و مجرمی که پوشش غیر قانونی داشت یا موسیقی حرم گوش میکرد میشد!اون هم اینکه اول جیب طرف و خالی‌ میکردند بعد پیراهن یا شلوار یا کفش طرف رو که رنگ و طرح غربی داشت رو از تنت در میا‌وردن و به قول معروف طرف و لخت میکردند و می‌بردند بیرون شهر یه جای دور از محل زندگی‌ و خونش بدون شلوار یا پیراهن یا کفش پیادش میکردند و بعد از کمی‌ نوازش و تنبیه دوباره ولش میکردند تو بیابون! حالا اینکه طرف چه بلای دیگه ای‌ به سرش میاد و چجوری خودش و میرسونه خونه معلوم نبود!این تازه نوع برخورد برادران اسهال طلب و خط امامی با جوانها و مردم عادی و معمولی‌ کوچه و بازار بود وای به حال کسی‌ که سیاسی بود و به دست این حیوانات اسیر میشد!خیلی‌ خوش شانس بود ۱قبر نصیبش میشد در غیر این صورت معلوم نبود کجا زنده زنده چالش میکردند این بی‌ پدر و مادرها!!
    مگر مردم ایران مازوخیسم یا مریض هستند که همین ۱ذره آزادی رو که با هزینه زیاد و کلی‌ بدبختی و مصیبت به دست آوردن رو فدای دلً یه همچنین آدمهای مریضی بکنن؟؟!!مگر خر کلشون و کنده که به خاطر ۱شیخ هوس باز دزد و یه حیوون مریضی که حتی اجازه پوشیدن لباس آستین کوتاه رو به کسی‌ نمیداد جونشون رو به خطر بندازند؟؟!!به جز توله‌های خودشون و شرکای اقتصادی و تجاری این حرام زادگان و یه عده محدود حزب‌اللهی خر متعصب مذهبی‌ و بسیجی‌ کاسه لیس کسی‌ از این حیوانات حمایت نمی‌کنه مگر اینکه از امین آباد فرار کرده باشه.

    پاسخحذف

نکاتی که هنگام استفاده از بخش کامنتها بهتر است به آن دقت فرمایید:
**١_ بنا به اعتقاد راسخ و بی چون و چرای من به آزادی بیان ، کامنت های شما مستقیما منتشر می شود. ** ٢_لطفا هنگام گذاشتن کامنت، یک اسم برای خودتان در نظر بگیرید تا دیگران و نویسنده وبلاگ راحتر بتوانند به شما پاسخ دهند. ** ٣_تمام کامنت ها را بدقت می خوانم و تنها در جایی که واقعا لازم باشد ، در بحث ها دخالت می کنم، چون من تریبون خودم را داشته ام و حرفم را زده ام ، باید اجازه دهم بقیه حرفشان را بزنند. ** ٤_تنها کامنت های ترولرها و کامنت هایی که شامل لینک های غیر معتبر ، مانند سایت های آلوده به بد افزار هستند،برای امنیت خواننده های وبلاگ ، حذف می شوند. ** ٥_در سمت چپ جعبه ای که در آن نظر خود را می نویسید، شما عبارت (اشتراک ایمیل) را می بینید، درصورتی که ایمیل خود را در آنجا وارد کنید، کامنت های جدید را با ایمیل، دریافت خواهید نمود. ** ٦_شما حتی در فحش دادن به نویسنده وبلاگ هم آزاد هستید! حتی به بهانه توهین به خودم نیز کامنتی را حذف نمی کنم، من جانم را می دهم که تو حرفت را بزنی، اما خواهش میکنم به جای فحش دادن، به موضوع نوشته بپردازید.