دوشنبه، دی ۱۲، ۱۳۹۰

هموطن،به خون ندا بی حرمتی نکن! اگر صدام ایران را اشغال کرده بود، آیا حاضر می شدی در انتخابات فاسد او شرکت کنی و به او مشروعیت ببخشی؟

بیانیه وبلاگ نویسان در انتهای این نوشته:


نامزدی و رای دادن در انتخابات، خیانت و بی حرمتی به خون ندا است...! توهین به شعور خود و هموطنان است...!

چشمان ندا را به یاد داری؟ ضجه مادر ندا بر سر خاک دخترش را چه؟ به یاد داری مادر سهراب چگونه یک شبه پیر شد وقتی که جنازه جگرگوشه اش را دید؟زندانیان کهریزک را به یاد داری ؟ همان زندانیانی که مورد تجاوز قرار گرفتند؟

هموطنم، اینها تنها نمونه های کوچکی از جنایات رژیم است؛ چشمان ندا، تنها سمبلی است از کشتار و جنایات رژیم!

آنها تنها خواستار این شده بودند که تکلیف رای های آنها مشخص شود.

چند نکته در این میان وجود دارد:

-         این حکومت جنایتکار، مشروعیتش را از این انتخابات فرمایشی و احمقانه می گیرد، شرکت در این انتخابات، مشروعیت بخشیدن به این رژیم جنایتکار است.
آیا این بی حرمتی به خون ندا و سهراب و دیگر شهدا راه آزادی نیسـت؟

-         وقتی رژیمی خونخوار، چنین بی پروا معترضین به انتخابات را می کشد و شکنجه می کند و در زندانهایش به آنها تجاوز می کند، آیا صلاحیت برگزاری انتخابات را دارد؟

-         اگر در انتخابات باز شرکت کردیم و باز تقلب کردند، باز باید به خیابان بیاییم و کشته بدهیم؟!

-         شرکت در چنین انتخابات فرمایشی، معتبر کردن انتخابات قبلی رژیم است، یعنی اینکه خون ندا و سهراب، بی جهت به زمین ریخته شده است...!

-         شرکت در این انتخابات فرمایشی، تنها توهین به شعور خودمان و هموطنانمان است! رژیم اسلامی، چند تن از نمایندگان خود را دستچین می کند، اجازه نمی دهد آزادی خواهان کاندیدا شوند (رد صلاحیتشان می کند) و بعد به مردم می گوید حالا از بین این افراد، نماینده خود را انتخاب کنید!!

حرف ما این است که این جنایکتارانی که شما به عنوان کاندیدا معرفی کرده اید، جزوی از رژیم شما هستند و نماینده ما نیستند.

-         شرکت در انتخاباتی که آزادی خواهان رد صلاحیت می شوند ولی جنایتکاران و دزدان وابسته به رژیم تایید صلاحیت می شوند، مشروعیت بخشی به جنایتکاران به عنوان نماینده مردم ایران است، این خیانت به تک تک فرزندان آینده ایران و خیانت به کشور ایران است.

در خاتمه فقط یک نکته کوچک را یادآور می شوم:

تصور کنید صدام حسین در جنگ پیروز شده بود و ایران را اشغال کرده بود، بعد برای اینکه در جامعه جهانی برای خود مشروعیت بخرد، مدعی می شد که مردم ایران خودشان خواستار این شده اند که صدام بر آنها حکومت کند! سپس برای خیمه شب بازی خود، یک انتخابات نمایشی نیز علم می کرد، آیا شرکت تو هموطن گرامی در آن انتخابات، خیانت به کشور و مردم ایران محسوب نمی شد؟!

براستی آیا تصور می کنید الان شرایط متفاوتی است؟! ایا خامنه ای کمتر از صدام جنایت کرده است؟!

هموطن،
برای صدام و خامنه ای و بشار اسد، مشروعیت نخر و در انتخابات شرکت نکن!



آدرس وبلاگ آکریم، که در آن لیست تمامی وبلاگ نویسانی که این نوشته را باز انتشار داده اند، موجود است

دیو اقتدارگرایی و مطلق طلبی حکومت ایران، که پیش از این و بی آنکه اعتقادی به جمهور مردم داشته باشد، در لباس جمهوریت رخ نهان کرده بود، در انتخابات ۸۸ و حوادث پس از آن چهره عیان نمود و هر چه دیوان همه دارند را یک جا به نمایش درآورد. تقلب٬ خیانت٬ قتل٬ جنایت و تجاوز را ضمیمه کودتای نظامی سرداران فربه از ثروت های نفتی نمود تا حجت را بر همگان تمام نماید که این دیوِ زنجیرپاره کرده‌ی استبداد دینی به قفس برنمی‌گردد. پیداست که پس از انتخابات ۸۸ در این شهر پرآشوب٬ سمفونیِ اصلاح آواز بی محل تاریخ ‌گذشته‌ای بود که هم خنده‌ی مردمان تلخ کام ایران را برمی انگیخت و هم قهقهه‌ی تمسخرآمیز اصحاب استبداد را. هم از این رو بود که مردم و همراهان بزرگ سبزشان دست از اصلاحاتی که صرفا در حضور انتخاباتی خلاصه میشد کشیدند و به جای آن، مسیر ایستادگی و مقاومت در برابر استبداد را برگزیدند.

اینک اما در سردترین فصل حیات سیاسی معاصر ایران، دوباره سیرک انتخاباتی جدیدی به راه افتاده است. حکومت که مشروعیت خود را از دست رفته می‌بیند به دنبال آن است که به این فضای بسته‌ی خفقان‌آور٬ به خیال خام خویش٬ گرمایی ببخشد تا برای اجرای نمایشنامه مضحک انتخابات، باز تعدادی تماشاچی و بازیگر فراهم نماید. اما کیست که نداند حکومت ایران، انتخابات را نه برای اعمال اراده مردم بلکه برای بزک کردن چهره واقعی استبدادی‌اش به نمایش می گذارد، و کیست که نداند دستاورد این سیرک انتخاباتی قرار است صندوق های از پیش پر شده ای باشند که آمارهای پیشاپیش تعیین شده‌ و دروغین ۶۳ درصدی و  یا شاید هم 
 98.2 درصدی را به نمایش نهند؛ و محصول این صندوق ها قرار است نمایندگان گلچین شده ای باشند که به فرمان بیتِ استبداد، قیام و قعود کنند و بر فسادهای سیاسی و اقتصادی فراگیر چشم بپوشند. پر واضح است که قرار نیست با این انتخابات اتفاق خاصی بیفتد جز اینکه چند روزی دستگاههای تبلیغاتی حکوت با توسل به آمارهایی دروغ مدعی حضور "حماسی" مردم شوند تا سرمه بر چشمان فساد ساختاری حکومت بکشند بلکه کمی از آب رفته را به جوی خشک مشروعیت نظام برگردانند. روشن است که در این شرایط جریان‌های اصیل سیاسی هرگز حاضر نمی شوند که بازیگر این نمایش مضحک انتخاباتی شوند و آبروی خود را هزینه گرم کردن تنور سرد این انتخابات نمایند.
انتخابات ۸۸ و حوادث پس از آن حجت را بر همه فعالین و گروههای سیاسی تمام نمود و نشان داد که ظرفیت اصلاح انتخاباتی نظام کاملا به اتمام رسیده و دیگر ذیل نام اصلاحات نمی توان به عرصه انتخابات بازگشت و از مردم مطالبه‌ی همراهی نمود. مردمی که به دعوت اصلاح طلبان وارد عرصه انتخابات شدند، هزینه سنگینی برای رای‌شان پرداخت نمودند. نمی توان بر آن همه کشته دادن‌ها و زندان رفتن‌ها چشم پوشید و دوباره دست در دست کسانی گذاشت که خون فرزندان این سرزمین را ریختند و در مدت دو سالی که گذشت، هیچ اقدامی برای جبران ظلم و ستمی که بر مردم روا داشتند،نکردند٬ همانگونه که در قبال جنایت‌های پیشین خویش نکردند.
ازسوی دیگر، با وجود محدودیت‌هایی همچون نظارت استصوابی، یک‌دستی و هم‌دستی مجریان و ناظران انتخاباتی، فضای بسته‌ی سیاسی کشور و عدم امکان فعالیت احزاب و روزنامه ها، امروزبرگزاری و تحقق انتخاباتی آزاد و سالم و عاری از تقلب به هیچ عنوان ممکن نیست و بر فرض محال در صورت تحقق، با وجود انسداد سیاسی حاکم در ساختار سیاسی کشور، فربه شدن نهادهای انتصابی،و در مقابل، نحیف شدن نهادهای انتخابی نظام و قدرت گرفتن بی رویه‌ی نهادهای نظامی و شکل گرفتن محفل های متعدد امنیتی و اقتصادی، عملا هیچ کاری از منتخبین مردم برنمی آید همانگونه که از دولت های هفتم و هشتم و مجلس ششم در شرایطی به مراتب بهتر برنیامد.  پیداست که مسئولیت شرایط پیش آمده و پیامدهای مربوطه صرفا بر عهده حاکمیتی است که همواره در پی مهندسی انتخابات بوده و نه نیروهای دمکراسی خواهی که مطالبه اصلی شان مراجعه واقعی به صندوق های رای است اما امروز ناگزیر از تحریم انتخابات نمایشی حکومت شده اند.
لذا همانگونه که میر حسین موسوی درآخرین پیام و در آخرین فرصت از درون زندان محصورش نوشت امیدی به انتخابات و شرکت در آن نیست. و نیز، همانطور که در پیام اخیر مهدی کروبی و همچنین بیانیه ۳۹ زندانی سیاسی  نیز منعکس شده است، انتخابات فرمایشی مجلس از هم اکنون محکوم به شکست است و آخرین تیر بر پیکرجمهوری اسلامی خواهد بود و از این پس، با تابوت جنازه‌ای مواجه خواهیم بود که بر دستان اقتدارگرایان  سنگینی می کند و روز به روز بر تعفن و فسادش افزودهخواهد شد. در این شرایط، گروههای سیاسی یا کاندیداهای منفردی که به هر نحوی با مشارکت در انتخابات  زیر این تابوت را بگیرند چیزی جز بی آبرویی برای خود به ارمغان نخواهند آورد. اما نگرانی آن جاست که این افراد بخواهند از سرمایه و اعتبار جنبش سبز، برای رسیدن به مقاصد انتخاباتی خویش هزینه نمایند. ما شدیدا نسبت به این موضوع هشدار داده و از مجموعه های فعال در قالب جنبش آزادی خواهی مردم ایران می خواهیم که با مرزبندی صریح و بیان مواضعی آشکار، مانع از به حراج گذاشته شدن سرمایه های والای این جنبش شوند.
همچنین معتقدیم که تنها عدم شرکت در انتخابات کفایت نکرده و می بایست تحریم فعالانه آن به صورت جدی و توسط نیروهای فعال در جنبش سبز دنبال شود به نحوی که عمل تحریم از سطح بیانیه ها فراتر رفته و منجر به نمود عینی در سطح جامعه شود. بدیهی است که موثرترین استراتژی پیش روی نیروهای دموکراسی طلب، مشروعیت زدایی از نمایش انتخاباتی حاکمیتی است که تن به انتخاب و رای مردم نمی دهد. مشروعیت زدایی از حاکمیت و نمایش های انتخاباتی اش نیز، بدون توسل به ابزارهای مقاومت مدنی شدنی نیست. مهمترین عامل در انتخاب روش مناسب برای مقاومت مدنی در مقابل سناریوی انتخابات، به صحنه آوردن شهروندانی است که تن به نمایش انتخاباتی حاکمیت نداده اند. گروه های فعال جنبش سبز می‌توانند با همفکری اعضای فعال، سعی در یافتن کنش هایی کم هزینه برای عینیت دادن به تجمعات مخالفان چنین انتصابات فرمایشی­ای داشته باشند. بروز بیرونی و عینیت دادن به چنین اعتراضاتی، الزاما منوط به راهپیمایی خیابانی نیست و می توان ایده های کاراتری همچون تجمع مخالفان در مکان هایی ویژه (مانند اماکن زیارتی و تفریحی) و یا راه های ابتکاری دیگری یافت تا مانع از آن شد که جمعیت وسیع تحریم کنندگان انتصابات حکومتی در آمارهای ساختگی حکومت گم شوند. دست یابی به کاراترین ایده‌ها، منوط به ایجاد فضایی است که در آن نیروهای فعال جنبش از موضع انفعالی تنها عدم شرکت در انتخابات فاصله بگیرند و به جای آن تحریم فعالانه‌ی انتخابات نمایشی و فرمایشی را در پیش گرفته و از فرصتی که احتمالا با گشایش نسبی فضای سیاسی جامعه در ایام منتهی به انتخابات بوجود می آید برای بروز کنش‌هایی عملی و موثر بهره‌ی کافی و هوشمندانه ببرند.

۴ نظر:

  1. گمنامیان عزیز

    باید با همیاری مردم آزاده ایران و تمامی گروه های مخالف حکومت خودکامه، جنبش "تحریم فعال انتخابات" را به اجرا گذاشت. محدود ماندن به "قهر" ملوسانه و منفعلانه چند چهره اصلاح طلب نتیجه چندانی در پی نخواهد داشت.

    "تحریم فعال انتخابات" به معنای مجموعه اقدامات عملی برای به حداکثر کردن رساندن تاثیر فشار تحریم انتخابات نمایشی است.

    "تحریم فعال انتخابات" شامل برنامه های "اطلاع رسانی"، "توجیه"، "یادآوری"، "جهت دهی"، "متحدسازی"، "گسترده سازی" و"نوآوری" خواهد بود.
    اقدامات اجرایی شامل و نه محدود به موارد زیر خواهد بود:
    - اتحاد هرچند موقت گروه های مبارز در برار دشمن مشترک
    - یادآوری اعمال حکومت در سی وسه سال گذشته
    - یادآوری کشتار وسرکوب بعد از انتخابات، در دو سال گذشته
    -یادآوری قربانیان جانباخته، مجروح، زندانی، تبعیدی، محروم شده و آواره
    -یادآوری قانون نظارت استصوابی، خنثی و وابسته بودن و مصوبات ضد مردمی و ضد ایرانی مجلس
    - شعار نویسی روی دیوارها
    -اسکناس نویسی
    - پخش اعلامیه
    - برگزاری گردهمایی بزرگ وقدرت نمایی آرام وبدون شعار مردمی در پیاده رو خیابان های پرتردد در آخرین زمان ممکن ( ساعت پنج بعدازظهر چهارشنبه، دهم دیماه)
    - برگزاری گردهمایی بزرگ ایرانیان خارج از کشور در درمقابل دفاتر نمایندگی سازمان ملل و...در روز انتخابات نمایشی ( جمعه، دوازدهم دیماه)
    -اعتصاب عمومی در سیستم حمل و نقل، تعطیلی مغازه ها و خانه نشینی مردم ایران در روز انتخابات نمایشی

    رهبران احزاب، سازمان ها و گروه ها، پیشوایان ادیان و مذاهب، راهبران قومیت های ایرانی، گروه های وابسته به جنبش سبز، گروه های اپوزیسیون، صاحبان تریبون، مدیران مسؤول رسانه ها، رادیو و تلویزیون های آزاد، روزنامه ها و وبگاه های خبری، وبلاگ نویسان، افراد نامدار (آقای رضا پهلوی و...)، یادگاران عاشقان جانباخته ایران ( اعدامیان، شهدای جنگ، قربانیان ترور، جانباختگان انتخابات سال هشتاد وهشت و..)، خانواده های مبارزین دربند، دانشجویان وجوانان آگاه در تهران وشهرستان ها، معتمدان محلی در شهرشتان ها و روستاها، روحانیون و طلاب غیروابسته به حکومت و نظامیان آزاده وظیفه مهم روشنگری و دعوت مردم به جنبش همگانی ""تحریم فعاظ انتخابات" را به عهده دارند.

    سپیده دمان آزادی ایران نزدیک است.

    لطفا به آگاهی همگان برسانید.

    پاسخحذف
  2. با پوزش، اسفندماه درست است.

    پاسخحذف
  3. با پوزش، اسفندماه درست است.

    پاسخحذف
  4. راهکار ها برای جنبش سبز در انتخابات
    سلام
    شرکت نکردن در انتخابات و بودن در خانه یک ایده برای شهرهای بزرگ شاید
    قابل اجرا باشد
    ولی راه هایی برای جنبش سبز در مدت فرصت انتخاباتی که از هفته دیگر شروع
    میشود را از دست ندهیم. چه در تهران و چه در شهرستان ها و روستا ها امکان
    پیش برد طرح ها وجود دارد.اصلیترین زمان برای جنبش سبز فرصت تبلیغات
    انتخاباتی است،
    که هر حوزه انتخاباتی برای خودش میتواند تعریفی از انتخابات ریاست جمهوری
    در همان حوزه باشد.

    *. در هر روستا یا منطقه مشکل ها و دعواهای بین تیم رهبری و احمدی نژاد
    میتواند به عنوان اصلی ترین موضوع مطرح شود.
    *. سوال هایی که میتواند در جلسات سوال و پاسخ کاندیداها مطرح شود
    میتواند چالشی برای هر دوطرف باشد.
    *.و سؤال هایی که چالش بر انگیز هستند را میتوان به مشورت گذاشت ولی سوال
    هایی که به ذهن من میرسد را مینویسم.
    ۱. آیا اگر رهبر از شما بخواهد که سیستم انتخاباتی ریاست جمهوری را تبدیل
    به پارلمانی بکنید ، و دیگر انتخاب ریاست جمهوری نداشته باشیم، شما قبول
    میکنید؟

    ۲. چگونه از شمارش آراء در حوزه انتخاباتی مطمئن خواهید بود؟ اگر مشکلی
    پیش بیاید ، چه خواهید کرد؟ به کجا شکایات میکنید؟ نماینده ها با طرف
    مقابل که فقط نه، با وزارت کشور و استانداری ها چگونه برخورد میکنند؟ ما
    که طرفدار (فرض) شما هستیم، چگونه اعتراض کنیم؟ کجا جمع بشویم؟
    ۳. بودجه را از کجا قرار است بگیرید؟ برای این پل ( نمونه ) آقای
    احمدینژاد بودجه گذشته اند، ولی شما چه خواهید کرد؟ بودجه آن را از کجا
    خواهید گرفت؟
    ۴. از حقوق خود خمس خواهید داد؟ به کدام مرجع؟ چرا او را انتخاب کردید؟
    ۵. در منطقه ما فعلا مرکز مهم نظامی یا اقتصادی است، چگونه ما را در صورت
    حمله به آن حمایت خواهید کرد؟
    ۶. مشکل شما با طرف ( ها ) دیگر دقیقا در چیست؟

    ۷.مشکل زبان در منطقه ما را چگونه حال خواهید کرد؟ شما که اکنون به زبان
    لری، ترکی، کردی و غیر صحبت میکنید، چگونه میخواهید که ما صحبت نکنیم؟ (
    چون خود به خوبی میدانید که حتما این جلسات به زبان و گویش محلی انجام
    میشود )
    ۸.اختلاس بزرگ هم جزو سؤال ها باشد، که شما چه چیز را دلیل این اختلاس میدانید؟
    ۹.شما ایمیل دارید؟ یاهو یا جی میل ؟ facebook چطور؟ اگر بخواهیم با شما
    در تماس باشیم از طریق اینترنت میتوانیم؟ در مورد اینترانت ملی، و
    اینترنت چه فکر میکنید؟
    فقط فراموش نکنیم که مانند تهران و شهرای بزرگ، روستاها و شهرهای کوچک
    نیز، مسلم افرادی خواهند بود که در جلسات آماده سوال کردن باشند.
    امیدوارم قابل استفاده باشد

    پاسخحذف

نکاتی که هنگام استفاده از بخش کامنتها بهتر است به آن دقت فرمایید:
**١_ بنا به اعتقاد راسخ و بی چون و چرای من به آزادی بیان ، کامنت های شما مستقیما منتشر می شود. ** ٢_لطفا هنگام گذاشتن کامنت، یک اسم برای خودتان در نظر بگیرید تا دیگران و نویسنده وبلاگ راحتر بتوانند به شما پاسخ دهند. ** ٣_تمام کامنت ها را بدقت می خوانم و تنها در جایی که واقعا لازم باشد ، در بحث ها دخالت می کنم، چون من تریبون خودم را داشته ام و حرفم را زده ام ، باید اجازه دهم بقیه حرفشان را بزنند. ** ٤_تنها کامنت های ترولرها و کامنت هایی که شامل لینک های غیر معتبر ، مانند سایت های آلوده به بد افزار هستند،برای امنیت خواننده های وبلاگ ، حذف می شوند. ** ٥_در سمت چپ جعبه ای که در آن نظر خود را می نویسید، شما عبارت (اشتراک ایمیل) را می بینید، درصورتی که ایمیل خود را در آنجا وارد کنید، کامنت های جدید را با ایمیل، دریافت خواهید نمود. ** ٦_شما حتی در فحش دادن به نویسنده وبلاگ هم آزاد هستید! حتی به بهانه توهین به خودم نیز کامنتی را حذف نمی کنم، من جانم را می دهم که تو حرفت را بزنی، اما خواهش میکنم به جای فحش دادن، به موضوع نوشته بپردازید.