چهارشنبه، خرداد ۱۱، ۱۳۹۰

کشتن دختری سوگوار با دسته گلی به دست در مراسم عزای پدرش، به مانند درآوردن چشم بیست هزار کرمانی توسط آغا محمد خان قاجار است./ از جنس رفتار قذافی و صدام است.

خامنه ای مرزهای وقاحت را یکی یکی پشت سر می گذارد، بی شرمی دیگری نمانده که مرتکب نشود، همیشه در فرهنگ ایرانی ، زنان احترام خاص خود را داشته اند، کتک زدن زنان در خیابان کاری زشت شمرده شده است، حتی بی شخصیت ترین لات ها هم حاضر نمی شده اند در جلوی جمع یک زن را کتک بزنند، چون نشان از ضعف شمرده می شده است.

اما خامنه ای برای خودش به اندازه یک لات خیابان نیز ارزش قایل نیست، جنایتکاران خامنه ای ،  زنی عزادار را ، در حالی که دسته گلی به دست دارد ، در حالی که اشک بر چشمانش است و جلوی جنازه پدرش راه می رود، با ضربه مشت و لگد می کشند.

این رفتار، از جنس رفتار قذافی و صدام حسین است، البته فکر نمی کنم حتی صدام حسین نیز اینقدر بی شرمی کرده باشد. گویا خامنه ای قصد دارد توجه مردم دنیا را از جنایات قذافی منحرف کند و به دنیا بگوید من جنایتکار اعظم هستم!

در تاریخ ایران، جنایتکاران بسیار بوده اند، اما برخی از جنایات، برای همیشه در ذهن مردم باقی مانده است ، مثلا کور کردن بیش از بیست هزار نفر از مردم کرمان توسط آغا محمد خان قاجار.

باید به خامنه ای گفت، کشتن دخترکی گل به دست و عزادار، در جلوی تابوت پدرش ، به مانند کور کردن بیست هزار نفر از مردم کرمان، همیشه در ذهن مردم ایران باقی خواهد ماند و ننگ ابدی را برای لباس آخوندی به همراه خواهد داشت.  


فکر نمی کنم اگر آغا محمد خان قاجار هم زنده می بود، دختر یکی از مخالفینش را در مراسم عزای او می کشت!


البته یادمان باشد که مزدوران خامنه ای ، شیرین کاری خود را با دزدیدن جنازه و دفن اجباری آن  کامل کرده اند !

لینک این مطلب در بالاترین-------آزادگی--------فرندفید

۳ نظر:

  1. خدا پدر و مادر شاه و ساواک رو بیامرزه. حتی یک مورد هم در زمان شاه نشنیده و نخواندیم که حکومت شاه و ساواک و غیره به خانواده زندانیان ، حتی اعدامی ها تعدی و تعرض کنند. کسانی رو هم زندان می بردند که واقعا برای حکومت خطرناک تشخیص می دادند و یا دست به اسلحه می بردند. یک مورد هم نشنیده و نخوندیم که شبانه به خونه های مردم بریزن و مردم رو از روی تخت خواب و از پیش زنش بردارن و ببرن! ولی اکنون هیچ نیازی به دلیل نداره که مردم رو - دختر و پسر ، پیر و جوان رو دستگیر کرده، کتک و باتوم و شلاق می زنن ، در زندان ها شکنجه و تجاوز می کنن، می کشن، اعدام می کنن و حتی اجازه خاکسپاری و مراسم عزاداری هم نم. ی دن. از همه چیز و همه کس می ترسن. تف بر این حکومتی که از هر حرکت مردمی می ترسه. از جنازه می ترسه، از عکس مرده می ترسه. دختر عزادار رو کتک می زنن و می کشن وووو... خدایا ! تو کجا هستی ؟ ما این پایین هستیم، همین جا ، ولی تو چی؟ آیا واقعا هستی؟ اگه هستی ، چرا هیچ نشانی از تو نیست؟ به نام تو این همه جنایت می کنن! می گه جانشین تو در روی زمینه ! می گه نایت امام زمانه ! تف بر ....

    پاسخحذف
  2. اين مطلب را فردي به نام سیامک نوشته بود ولي بسيار جالب بود بخوانيد:
    این مردم ابتدایی و عموما بی سواد نپال از ما خیل ایرانیان فرهیخته و دانشگاه دیده بسی جلوتر بودند!آنها دقیقا می دانستند که چکار دارند می کنند! گویا قرار بوده هیئت حاکمه قدرت را پس از دو سال تحویل دهد ولی اینکار را نکرده و الان هشت سال است که بر مسند مانده است. مردم نپال هر هفته یکی دو روز را در اعتصاب و تظاهرات بسر می برد. یکی دو روز قبل از روز اعتصاب , توسط احزاب و گروه های مخالف توسط اعلامیه و یا حتی بصورت شفاهی تاریخ اعتصاب و یا بقول خودشان “استرایک” به مردم کوچه بازار اعلام می شود.در روز اعتصاب هیچ تاکسی و وسیله نقلیهای حتی موتور سیکلت حق تردد در خیابان های اصلی و فرعی شهر را ندارد و الا با بازخواست گروه های مردم که در سر چهار راه ها و معابر جمع شده اند مواجه می شود. تمام مغازه ها بسته می شوند و آنهایی که مشکل مادی دارند به احترام اعتصاب, کرکره مغازه خود را تا نیمه پایین می کشند. کارمندان دولت همه بر سر کار های خود می روند ولی بخش خصوصی فعالانه از فعالیت خود داری می کند. یک روز موتور سیکلتی را کرایه کردم تا با آن به گشت در کوههای اطراف بروم. اولا که صاحب موتور سیکلت از کرایه موتور به من امتناع کرد ولی عاقبت چون توریست بودم با عنوان این که مسئولیت آن بر عهده خود توست آن را به من کرایه داد. نیروی ضد شورش جابجای شهر پخارا حضور داشت ولی هر جا که پلیس بود مردم نبودند و هرجا مردم بودند پلیس نبود! ولی در عوض همه جا پر از اعتصاب بود! باری در مسیر کوتاهی که از خیابان های شهر می گذشتم در سه نقطه توسط جوانان و مردم خشمگین متوقف شدم ولی آنها بعد از اینکه من برایشان لبخند می زدم و با نشان دادن علامت پیروزی به آنها می گفتم که توریست هستم با احترام و شادی به من اجازه می دادند تا عبور کنم. این برنامه دو الی سه سال است مه همچنان بدون خستگی ادامه دارد. آنها مانند آقای خاتمی نبودند تا بجای مردم از هیئت حاکمه بخاطر جنایت های انجام شده عذر خواهی کند! نمی دانم ایشان کی این ملت را بحال خود خواهند گذاشت! بنظر می رسد آقای خاتمی با اینبار با ماسک شورای هماهنگی پنهانی بیانیه می دهند

    ما کشوری دیکتاتور خیز داریم. هر گروهی که بر سر کار بیاید ولو سبز هم باشد با شنیدن بوی نفت فیلش یاد هندوستان می کند و دیکتاتوری را آغاز خواهدکرد. در چنین کشوری اگر قرار باشد برای مبارزه با دیکتاتور به خیابان بیاییم باید هر روز خدا را در حال تظاهرات و درگیری های خیابانی باشیم!

    شما فرض کنید آن پانصد هزار نفری که در روز 25 بهمن بیرون آمده بود دست به اعتصاب زده بود, یعنی جنبش سبز تنها در شهر تهران پانصد هزرا نفر نیروی میدانی دارد و نیروهای نیمه فعال را خدا عالم است!. حال اگر این نیرو دست به اعتصاب زده بود با توجه به اینکه با اعتصاب یک نفر کار دو نفر دیگر هم می خوابدببینید چه نیروی عظیمی و با چه قدرت شگرفی وارد عرصه سیاسی ایران می شد. جنبش سبز دارای خطای استرتژیک است. هفته پیش نپال بودم چنان این مردم نپال با انجام اعتصابات برنامه ریزی شده و با چاشنی تظاهرات خیابانی قشنگ دولت نپال را بستوه می آوردند که من حظ کردم. ولی در ایران فقط تظاهرات پر هزینه را چسبدهاند و ول هم نمی کنند! جین شارپ می گوید بابا !آنچه در ایران انجام می گیرد جنگ نرم نیست! مردم ایران باید بسوی روش های نیرومند و کم هزینه مبارزات مدنی بروند و تظاهرات خیابانی نمی تواند تنها راهکار جنبش سبز باشد.
    آقایان توقع دارند که یک نفر بیاید و حقوق اعتصاب کنندگان را بدهد تا آنها مردم را دعوت به اعتصاب کنند!دریغ از یک روز اعتصاب عمومی که در طول این مدت مدید اعلام شده باشد. در عوض تهییج احساسی مردم وصدور بانیه های پر از آه ناله و شیون و نفرین در دستور کار بوده است. حالا هم که یک شورای بی نام و نشان تازه دارد دنبال دوران طلایی امام راحل می گردد!

    پاسخحذف
  3. ظنز خیلی سیاه واقعی
    انواع بازی های اسلامی

    بازی اسلامی شماره ۱ـ
    این بازی از جمله جالبترین و سرگرم کننده ترین بازیهای اسلامی است. در این بازی که جسد کِشی نام دارد ( مشابه بازی بز کِشی در افغانستان) طرفین به دو گروه تقسیم شده و یک طرف سعی می کند جسد برباید و طرف دیگرسعی می کند مثلا آداب اسلامی را بجا آورد. در این بین جسد چندین بار کشیده شده و چند بار هم به زمین می افتد تا اگر احیاناً جسد سکته ناقص کرده باشد از مرگ او صد در صد مطمئن شوند. معمولاً جسد توسط تیمی که اسلامی تر است ربوده شده و در غیاب تیم دیگر دفن می شود و تیم دیگر هم بخاطر دلبستگی خود به اسلام ددمنشانه از شکایت خود و اعلام خطای وحشیگری تیم مقابل صرفنظر نموده و بازی بخوبی و خوشی پایان می یابد.
    گفته می شود منشا این بازی متعلق به قبایل آدمخوار ساکن عربستان بوده که عادت به ربودن و خوردن جسد داشته اند.
    در این بازی حقوق بشرو پزشک قانونی و دانشکده های حقوق و دادستان ودادگستری کلاً تعطیل بوده زیرا این موارد کلاٌ مربوط به جوامع متمدن بوده و ارتباطی با اسلام ندارد.

    بزور مسلمان شده زاده سابق

    پاسخحذف

نکاتی که هنگام استفاده از بخش کامنتها بهتر است به آن دقت فرمایید:
**١_ بنا به اعتقاد راسخ و بی چون و چرای من به آزادی بیان ، کامنت های شما مستقیما منتشر می شود. ** ٢_لطفا هنگام گذاشتن کامنت، یک اسم برای خودتان در نظر بگیرید تا دیگران و نویسنده وبلاگ راحتر بتوانند به شما پاسخ دهند. ** ٣_تمام کامنت ها را بدقت می خوانم و تنها در جایی که واقعا لازم باشد ، در بحث ها دخالت می کنم، چون من تریبون خودم را داشته ام و حرفم را زده ام ، باید اجازه دهم بقیه حرفشان را بزنند. ** ٤_تنها کامنت های ترولرها و کامنت هایی که شامل لینک های غیر معتبر ، مانند سایت های آلوده به بد افزار هستند،برای امنیت خواننده های وبلاگ ، حذف می شوند. ** ٥_در سمت چپ جعبه ای که در آن نظر خود را می نویسید، شما عبارت (اشتراک ایمیل) را می بینید، درصورتی که ایمیل خود را در آنجا وارد کنید، کامنت های جدید را با ایمیل، دریافت خواهید نمود. ** ٦_شما حتی در فحش دادن به نویسنده وبلاگ هم آزاد هستید! حتی به بهانه توهین به خودم نیز کامنتی را حذف نمی کنم، من جانم را می دهم که تو حرفت را بزنی، اما خواهش میکنم به جای فحش دادن، به موضوع نوشته بپردازید.