‏نمایش پست‌ها با برچسب کره جنوبی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب کره جنوبی. نمایش همه پست‌ها

سه‌شنبه، بهمن ۲۴، ۱۳۹۱

کره شمالی، کشوری که در اثر نبود داروی بیهوشی، پای بیمار بیدار را جلوی چشمش قطع می کنند، اما بمب اتم دارد!


کره شمالی: کشوری که داروی بیهوشی نیست و اگر مثلا کسی پایش عفونت کند، به جای درمان، پای او را قطع می کنند، آنهم بدون داروی بیهوشی...!

حال چنین کشوری بمب اتم دارد. چند مساله به ذهن آدمی می آید،

اولا سران این دولت ها که به این درجه از پفیوزیت (!) رسیده اند که با شهروندان خود چنین می کنند، با مردم بقیه دنیا چه می کنند؟!؟!؟

دوما، مهمترین هدف و خطر این بمب اتم، برای مردم خود کره شمالی است، چون رژیم کره شمالی می داند که با چهار تا بمب اتمی و تکنولوژی قدیمی خودش، در مقابل ژاپن و کره جنوبی(که امریکا از آنها حمایت می کند)، هیچ غلطی نمی تواند بکند، لذا این اسلحه تنها برای این ساخته شده تا هر بلایی خواستند سر مردم کشور خود بیاورند، و اگر زمانی آمریکا یا کره جنوبی قصد حمله به کره شمالی را داشتند، این سلاح بازدارنده باشد...!

در حقیقت، این بمب اتم، با پول مردم کره شمالی ساخته شده تا بلایی باشد بر سر مردم بیچاره کره شمالی...!

این سرنوشتی است که در انتظار مردم ایران نیز خواهد بود،و خامنه ای زمانی بمب اتم را به سمت مردم ایران نشانه خواهد رفت، اگر که جوانان ایران کاری نکنند و اقدامی صورت ندهند.

مردم این کشور سالها است که ایزوله هستند و به دنیای بیرون هیچ ارتباطی ندارد، برنامه مستندی که بی بی سی در اینباره تهیه کرده بود، نشان می داد چگونه این مردم مانند انسان های غارنشین زندگی می کنند و از دنیا بی خبر هستند.

مردم کره شمالی تصور می کنند خودشان خوشبخترین و ثروتمندترین کشور دنیا هستند، در حالی که دیگر کشورهای دنیا فقیر و بیچاره هستند. یکی از افرادی که موفق به فرار از این کشور مصیبت زده شده بود، به خبرنگار می گفت اگر غذای ما ته مانده ای داشت، آنرا برای مردم کره جنوبی کنار می گذاشتیم! نکته بامزه ماجرا این است که اکنون کره جنوبی یکی از کشورهای ثروتمند دنیا است...!

به مانند تمام دیکتاتورهای دیگر، رهبر کره شمالی خودش و اطرافیانش زندگی بسیار مرفه ای داشتند، او مشتری گران ترین مشروب ها و کنیاک های دنیا بود، در حالی که مردم آن کشور از گرسنگی می مردند، او فقط یک بار هفتصد هزار دلار پول خرید مقداری مشروب داده بود.

گزارش های عجیبی از دست داشتن کره شمالی در فروش اسلحه به گروه های تروریستی و مشارکت در قاچاق مواد مخدر انتشار یافته است.

به مانند دیگر دیکتاتورها، دیکتاتور کره شمالی از شورش مردم می ترسید و می دانست به دلیل اینکه هیچ مشروعیتی در بین مردم ندارد، اگر کشور ثالثی به کره شمالی حمله کند، مردم از او طرفداری نخواهند کرد، لذا بخش عمده ای از بودجه کشور را صرف ساختن بمب اتمی کرد.

به عبارت دیگر، برای قریب بیست سال، مردم کشور را در فقر مضاعف نگه داشت تا بتواند چند کلاهک هسته ای داشته باشد و بدینوسیله، مطمین شود کشورهای دیگر به کره شمالی حمله نخواهند کرد.

کره شمالی آینه تمام نمای زندگی یک دیکتاتور است، کشوری که می توانست مانند کره جنوبی، شانه به شانه ژاپن حرکت کند، آنچنان فقیر و عقب افتاده است که در بیمارستان های آن به دلیل نبود دارو ، پای انسان ها را بدون بیهوشی قطع می کنند...!

این تصویر ماهواره ای که در شب گرفته شده، به زیبایی نشان می دهد که چطور کره جنوبی در اثر وجود دمکراسی پیشرفت کرده است و تمامی شهرها در شب می درخشد، اما در کره شمالی تنها بخش کوچکی از پایتخت از نعمت برق برخوردار است.




دوشنبه، آذر ۲۸، ۱۳۹۰

حاصل زندگی دیکتاتور کره شمالی، کشوری با بمب اتمی است،در حالی که پای شهروندان را بدون داروی بیهوشی قطع می کنند...!

مرگ دیکتاتور کره شمالی، ما را به یاد مرگ خمینی می اندازد،همانند مردم کره شمالی، برخی از مردم در اثر نبود مطبوعات آزاد و تبلیغات دولتی، واقعا تصور می کردند خمینی روح خدا است و او انسان را مفیدی برای جامعه بوده است، و آن دیکتاتور را به حد پرستش دوست داشته اند و برای مراسم مرگ او، گریبان می دریدند...!

فکر می کنم تلوزیون کره شمالی، مرگ دیکتاتور را به این شکل اعلام کرد:
"ساعت هفت بامداد است، اینجا صدای جمهوری اسلامی کره شمالی: بسم الله الرحمن الرحیم.  انا لله و انا علیه الراجعون. روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان، حضرت آیت الله  کیم جونگ ایل به خدا پیوست، به همین مناسبت از سوی ر حجت السلام کیم جون اون فرزند امام کیم جونگ ایل ، بیانیه ای به این شرح منتشر شد...!"



دیکتاتور کره شمالی دیروز درگذشت، کیم جون ایل، دیکتاتور کشور کمونیستی کره شمالی بود، کشوری که فقیر ترین کشور دنیا است، مردمش در بدترین و فلاکت بارترین شرایط زندگی می کنند. در این کشور فقیر، داشتن تلفن همراه مجازات مرگ را پی دارد، خدمات پزشکی تقریبا صفر است، هیچ تولید علمی، صنعتی و یا هنری در این کشور وجود ندارد.

مردم این کشور سالها است که ایزوله هستند و به دنیای بیرون هیچ ارتباطی ندارد، برنامه مستندی که بی بی سی در اینباره تهیه کرده بود، نشان می داد چگونه این مردم مانند انسان های غارنشین زندگی می کنند و از دنیا بی خبر هستند.

مردم کره شمالی تصور می کنند خودشان خوشبخترین و ثروتمندترین کشور دنیا هستند، در حالی که دیگر کشورهای دنیا فقیر و بیچاره هستند. یکی از افرادی که موفق به فرار از این کشور مصیبت زده شده بود، به خبرنگار می گفت اگر غذای ما ته مانده ای داشت، آنرا برای مردم کره جنوبی کنار می گذاشتیم! نکته بامزه ماجرا این است که اکنون کره جنوبی یکی از کشورهای ثروتمند دنیا است...!

به مانند تمام دیکتاتورهای دیگر، رهبر کره شمالی خودش و اطرافیانش زندگی بسیار مرفه ای داشتند، او مشتری گران ترین مشروب ها و کنیاک های دنیا بود، در حالی که مردم آن کشور از گرسنگی می مردند، او فقط یک بار هفتصد هزار دلار پول خرید مقداری مشروب داده بود.

گزارش های عجیبی از دست داشتن کره شمالی در فروش اسلحه به گروه های تروریستی و مشارکت در قاچاق مواد مخدر انتشار یافته است.

به مانند دیگر دیکتاتورها، دیکتاتور کره شمالی از شورش مردم می ترسید و می دانست به دلیل اینکه هیچ مشروعیتی در بین مردم ندارد، اگر کشور ثالثی به کره شمالی حمله کند، مردم از او طرفداری نخواهند کرد، لذا بخش عمده ای از بودجه کشور را صرف ساختن بمب اتمی کرد.

به عبارت دیگر، برای قریب بیست سال، مردم کشور را در فقر مضاعف نگه داشت تا بتواند دو کلاهک هسته ای داشته باشد و بدینوسیله، مطمین شود کشورهای دیگر به کره شمالی حمله نخواهند کرد.

کره شمالی آینه تمام نمای زندگی یک دیکتاتور است، کشوری که می توانست مانند کره جنوبی، شانه به شانه ژاپن حرکت کند، آنچنان فقیر و عقب افتاده است که در بیمارستان های آن به دلیل نبود دارو ، پای انسان ها را بدون بیهوشی قطع می کنند...!

این تصویر ماهواره ای که در شب گرفته شده، به زیبایی نشان می دهد که چطور کره جنوبی در اثر وجود دمکراسی پیشرفت کرده است و تمامی شهرها در شب می درخشد، اما در کره شمالی تنها بخش کوچکی از پایتخت از نعمت برق برخوردار است.






سه‌شنبه، آبان ۱۱، ۱۳۸۹

چرا باید برای دموکراسی بجنگیم؟ / وضعیت کنونی ایران، مشابه کره شمالی است ولی ایران مبتنی بر دموکراسی ، کره جنوبی خواهد بود.


تصور کنید که رژیم جمهوری اسلامی بر سر کار نیامده بود و مردم ایران قدر دکتر بختیار را می دانستند و در کنار او ، شروع به تقویت پایه های دموکراسی در ایران می کردند و حکومت پادشاهی ایران، واقعا تبدیل به یک نظام مردم سالار می شد. به نظر شما الان ایران در چه جایگاهی قرار داشت؟

کشوری که دارای مردمی سخت کوش است، از نظر جغرافیایی در حساس ترین و بهترین موقعیت ممکن قرار دارد، منابع عظیم نفت و گاز  و معادن متفاوت و متعدد دارد و ...؛ براستی چه کارها که نمی شد انجام داد.

نگاهی به کره جنوبی در سی سال قبل بیاندازیم، کشوری عقب مانده (حتی در مقایسه با ایران آن روزگار) بوده است، اما صرفا به یمن حضور دموکراسی ، مردم این کشور به شایسته سالاری دست پیدا کرده اند و چون شایسته سالاری بوده است، امنیت سرمایه گذاری خارجی به وجود آمده است و در طی سی سال، تبدیل به کشوری شده است که شانه به شانه ژاپن در حال حرکت است.

پیشرفت کره جنوبی و کره شمالی در این سی ساله ، مقایسه بسیار جالبی است، هر دو کشور از منابع و موقعیت جغرافیایی نسبتا مشابهی برخوردار هستند، اما یکی در فقر مطلق به سر می برد و فقط در چند سال گذشته ، بیش از دو میلیون نفر از گرسنگی مرده اند، چرا که دیکتاتوری ابله بر آن کشور حکم می راند.

اما کره جنوبی، به دلیل دموکراسی و شایسته سالاری ، از هیچ شروع به ساختن همه چیز کرده است، امنیت سرمایه گذاری را تضمین کرده اند و به کمک سرمایه گذاری خارجی ها، تبدیل هب کشوری بسیار پیشرفته شده اند.

مقایسه این دو کشور، نشان از تفاوت اداره کشور به شیوه دموکراسی و دیکتاتوری است، حال این مقایسه ساده را می تواند برای ایران نیز به کار برد.

وضعیت کنونی ایران، مشابه کره شمالی است ولی ایران مبتنی بر دموکراسی ، کره جنوبی خواهد بود.

 این عکس که در شب گرفته شده است، تفاوت پیشرفت کره شمالی و عقب ماندگی کره جنوبی است، یکی در تاریکی و بدویت است و دیگری در اوج پیشرفت: