چهارشنبه، بهمن ۱۸، ۱۳۹۱

بدهکاری احمدی نژاد به مرتضوی چیست که اینچنین برای باقی ماندن او در سازمان تامین احتماعی تلاش می کرد؟!


سعید مرتضوی و نحوه رشد سرطانی او، تنها اثبات سفله پرور بودن این نظام فاسد است. سوال اینجاست، این چگونه نظامی است که یک بسیجی فاسد، آینچنین در آن رشد می کند و به بالاترین مقام های ممکنه می رسد؟ این تنها ثابت کننده این است که در این نظام، هر چه فرد سفله تر و پست تر و فاسد تر باشد، امکان رشد او بیشتر فراهم می شود. 

سعید مرتضوی کیست؟ سعید مرتضوی را باید نماد بارز این نظام دانست، او زمانی که شانزده سال داشت، وارد بسیج شد، بعد به عنوان یک عضو سپاه، به عنوان ضابط قضایی (کسی که دستورات اجرایی قضات را انجام می دهد، مانند پلیس های دادگاه خارج)، مشغول به کار شد.

بدون داشتن هیچگونه تحصیلات حقوقی، در هیجده سالگی و تنها به دایل سابقه بسیج خود، به سمت مهم دادیاری رسید و در سن بیست سالگی به عنوان قاضی مشغول به کار شد.

زمانی که قاضی بود، قصد تجاوز به همسر یکی از زندانیان را داشت و آزادی شوهرش را مشروط به رابطه جنسی با او کرد که آن زن، به اطلاعات سپاه مراجعه کرد و مرتضوی بازداشت شد، پرونده ای سنگین برای او تشکیل شد، اما او که خود یزدی بود و با آیت الله یزدی (رییس قوه قضایی نسبت داشت)، به نزد آیت الله یزدی و آیت الله امامی (عضو شورای نگهبان) رفت، پرونده تجاوز او بسته شد، و آیت الله یزدی که او را بدهکار به خود یافته بود، او را به عنوان قاضی دادگاه مطبوعات منصوب کرد.

تعطیلی صدها نشریه و زندانی کردن روزنامه نگاران، حاصل فعالیت او در  دادگاه مطبوعات بود، و شاید مهمترین هنرنمایی او، مشارکت شخصی او در کشتن زهرا کاظمی باشد.

تا اینکه احمدی نژاد در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری تقلب کرد و کار به تظاهرات میلیونی مردم ایران رسید، و مرتضوی در نقش نیروی سرکوب گر وارد میدان شد، او دستور داد مردم معترض را به کهریزک منتقل کنند و دستور به کشتن، شکنجه و تجاوز آنها داد، اینجا بود که او به احمدی نژآد نزدیک شد و حالا احمدی نژاد به او بدهکار بود.

او را به سمت های مهمی منصوب کردند، اما شاید عمق بدهی احمدی نژآد به او زمانی مشخص شود که می بینیم احمدی نژاد برای نگه داری او در پست ریاست سازمان تامین اجتماعی، به هر آب و آتشی می زند.

سازمان تامین اجتماعی، پولدارترین نهاد ایرانی (بعد از وزارت نفت است)، شاید در نگاه اول، به نظر بیاید که این سازمان، 
تنها کارش بیمه کردن است! اما چنین نیست، صدها میلیارد تومان درآمد از بیمه، ماهیانه به جیب سازمان تامین اجتماعی می رود و سازمان، این پول را سرمایه گذاری می کند تا بعدا از سود آن، بتواند هزینه درمان و یا پول بازنشستگی مردم را پرداخت کند.

مدیریت سازمان تامین اجتماعی، هزاران کارخانه، بیمارستان و هتل و املاک در اختیار دارد و جالب اینجاست که خرید و فروش تمام آن کارخانجات تنها با دستور رییس سازمان انجام می پذیرد و شاید از این سازمان، باید به لانه فساد یاد کرد.
لازم به یادآوری است که غارت تامین اجتماعی، تنها باعث می شود که در آینده، دولت نتواند حقوق بازنشستگان و بیمه درمانی مردمی که حق بیمه پرداخت کرده اند را تامین کند...!

در ویدیویی زیر، می بینیم که برادر رییس قوه قضاییه، آقای فاضل لاریجانی، از مرتضوی  تقاضای سی میلیارد تومان رشوه می کند تا پرونده قضایی مرتضوی را مختومه کند، این تنها کوه یخی است که نشان می دهد چقدر این سازمان، پولدار است و به محل غارت امثال مرتضوی تبدیل شده است.

بیچاره مردم ایران! لاریجانی ها و احمدی نژاد و مرتضوی، بر سر اینکه کدام یک، پول بازنشستگی  و بیمه درمانی آنها را غارت کند، اینچنین دعوا دارند و بر سر هم می کوبند!


 دو نوشته دیگر دیروز من: 



۱ نظر:

  1. این در حالیست که من بازنشسته این سازمان چشم براه آخر ماه برای دریافت ششصدهزارتومان مستمری بعد از بیست و پنج سال کار پر مشقت هستم

    پاسخحذف

نکاتی که هنگام استفاده از بخش کامنتها بهتر است به آن دقت فرمایید:
**١_ بنا به اعتقاد راسخ و بی چون و چرای من به آزادی بیان ، کامنت های شما مستقیما منتشر می شود. ** ٢_لطفا هنگام گذاشتن کامنت، یک اسم برای خودتان در نظر بگیرید تا دیگران و نویسنده وبلاگ راحتر بتوانند به شما پاسخ دهند. ** ٣_تمام کامنت ها را بدقت می خوانم و تنها در جایی که واقعا لازم باشد ، در بحث ها دخالت می کنم، چون من تریبون خودم را داشته ام و حرفم را زده ام ، باید اجازه دهم بقیه حرفشان را بزنند. ** ٤_تنها کامنت های ترولرها و کامنت هایی که شامل لینک های غیر معتبر ، مانند سایت های آلوده به بد افزار هستند،برای امنیت خواننده های وبلاگ ، حذف می شوند. ** ٥_در سمت چپ جعبه ای که در آن نظر خود را می نویسید، شما عبارت (اشتراک ایمیل) را می بینید، درصورتی که ایمیل خود را در آنجا وارد کنید، کامنت های جدید را با ایمیل، دریافت خواهید نمود. ** ٦_شما حتی در فحش دادن به نویسنده وبلاگ هم آزاد هستید! حتی به بهانه توهین به خودم نیز کامنتی را حذف نمی کنم، من جانم را می دهم که تو حرفت را بزنی، اما خواهش میکنم به جای فحش دادن، به موضوع نوشته بپردازید.