جمعه، بهمن ۲۷، ۱۳۹۱

درفشانی(!) طائب، شاهدی است بر این مدعا که فرماندهان سپاه در زمان جنگ، هدفشان حفظ ایران نبود و ما چیزی به آنها بدهکار نیستم!

طائب، فرمانده قرارگاه عمار، گفته است که اگر به خوزستان و سوریه حمله شود، اولویت دفاع با سوریه است...! (منبع)

این سخن که شخصیت کریه سپاهیان و بسیجی ها را نشان می دهد، اثبات این مدعا است که دغدغه بسیج و سپاه و یا سرداران سپاه، هیچ گاه دفاع از ایران نبوده است! برای آنها، چیزی به نام منافع ملی معنا ندارد.

چیزی که برای سپاه مهم است، نابودی اسراییل است، در اختیار داشتن پایگاهی مانند سوریه یا لبنان که به کمک آن بتوانند به موقع به اسراییل ضربه بزنند.

سال گذشته درست در چنین روزهایی نوشته بودم که:

من یکی که به امثال سردار مهدی باکری (کشته شده در جنگ)، هیچ چیزی بدهکار نیستم، کلی هم از او طلبکارم!

در ادامه  جنگ ایران و عراق ، افرادی چون باکری و همت نقش اساسی داشته اند، چرا باید به آنها بدهکار باشم؟! مثلا این آقای باکری سال ٦٣ در جنگ کشته شد، یعنی یک سال بعد از بازپسگیری خرمشهر. 

یادمان باشد بعد از اینکه ایران خرمشهر را بازپس گرفت، اعراب حاضر بودند یکصد میلیارد دلار خسارت به ایران بدهند، عراق هم حاضر به عقب نشینی بود(منبع) ، آنوقت افرادی مانند باکری، بر اساس فرموده امامشان، گفتند راه قدس از کربلا می گذرد و جنگ را ادامه دادند، حاصل این جنگ، کشته و معلول شدن بیش از یک میلیون انسان و همینطور نابودی اقتصاد ایران بوده است، من یکی که چیزی به این اشخاص بدهکار نیستم

چه کسی گفته این اشخاص برای دفاع از ایران به جبهه رفته اند ؟ اینها برای آرمان امام خمینی (!) به جنگ رفته اند، در این میان عراقی ها (یعنی تعداد دیگری انسان) کشته اند، خودشان هم کشته شده اند؛ حالا چرا باید این اشخاص را قهرمان بدانیم؟

قاتلی را تصور کنید که در یک دعوا و چاقو کشی کشده شده است، حال درست است که از او، چون در میانه چاقو کشی کشته شده، بت بسازیم؟!

بت ساختن از سرداران جنگ و کسانی چون مهدی باکری، همانقدر احمقانه است که بیایم و چاقو کش مرده را قدیس و بت قلمداد بکنیم. 

تا قبل از بازپس گیری خرمشهر، افرادی که در جبهه حضور داشتند، انسان هایی بودند که از کشور دفاع می کردند (حال عقیده آنها هر چه که بوده، به خودشان مربوط بوده است)؛ اما بعد از بازپس گیری خرمشهر، ادامه جنگ، به ضرر منافع ملی ایران بوده است. 

یه یاد بیاوریم که زمانی خمینی به جنگ پایان داد و جام زهر را نوشید که حضور  افراد داوطلب بسیجی در جبهه بشدت کاهش یافت (ر.ک. به خاطرات محسن رضایی و یا هاشمی رفسنجانی). یعنی این اشخاص با حضور خود در جبهه تنها به ادامه جنگ کمک کردند.


به افرادی که بعد از بازپس گیری خرمشهر در ادامه جنگ نقش داشته اند (مانند باکری) بدهکار نیستم، چون به منافع مردم ایران ضرر زده اند، کشور را نابود کرده اند، هدفشان نیز کشور ایران نبوده و بلکه فقط برای آرمان امام خودشان به جنگ رفته اند
  
تا قبل از بازپسگیری خرمشهر، اصولا عقیده کسانی که در جنگ شرکت کرده اند، برای ما اهمیتی ندارد، هدف و عمل آنها، دفاع از ایران و مقابله با صدام بوده و این برای ما مهم است. اما بعد از بازپسگیری خرمشهر، این اشخاص صرفا برای عقیده خود (آرمان خمینی)، جنگ را ادامه دادند و کشور ما را به نابودی کشاندند، در اینجاست که عقیده آنها اهمیت می یابد...! 

 ختم کلام اینکه: 
امثال باکری بعد از بازپس گیری خرمشهر، برای منافع کشور و مردم ایران، جنگ را ادامه نداده اند، چه آنکه این ادامه جنگ، آشکارا در جهت مخالف منافع مردم ایران بوده است، در حقیقت آنها برای دستیابی به آرمان های خمینی، منافع کشور و مردم ایران را زیر پا گذاشته اند

 پی نوشـت: 

یکالبته از ملتی که استخوان  اعراب مهاجم را می پرستد و از آنها امام زاده می سازد و توقع دارد این استخوان های پوسیده برایش معجزه کنند، هیچ چیزی بعید نیست...! 

 دو: من به صراحت از سرداران سپاه و بسیج سخن گفته ام، به صورت مشخص این نوشته درباره سربازان وظیفه ای که به زور به جنگ برده شدند، نمی باشد. 




نوشته های اخیر این وبلاگ: 

/------------/الله می تواند مبصر اتاق خواب محمد بشود و نوبت سکس آنها را مشخص کند، اما نمی تواند بگوید بعد از مرگ محمد، چه کسی امام است؟!

/---------/ویدیو با زیرنویس/پدرم،بی سوادی فرزندانش را خطرناک تر آزار طالبان می دانست/ از زیر شلاق طالبان تا بهترین دانشگاه آمریکا!

/-----------/ نوشته دیگر من امروز من در نشریه فضول محله: چرا تا زمانی که اسلام مقدس است، اعلامیه جهانی حقوق بشر لگد مال می شود؟! 



۱۱ نظر:

  1. دوست عزیز گمنامیان،
    نکته ای را لازم دیدم که اینجا بگم اینکه علنا سپاه ماموریت سازمانی خودش رو انقلاب تعریف کرده و فقط نیاز به دقت در عنوان این سازمان هست " سپاه پاسداران انقلاب اسلامی". هیچ جای اون اسمی از ایران برده نشده و صرفا وظیفه اینا دفاع از ایدولوژی "انقلاب اسلامی" هست. که علنا با داشتن شاخه قدس دخالت های برون مرزی رو هم انجام میده.
    بر خلاف ارتش که عنوان "ارتش جمهوری اسلامی ایران" هست...
    و پیش بینی می کنم که حتی بعد از از بین رفتن جمهوری اسلامی. تخم لق این سازمان همچنان در ایران و سایر کشورها مثل لبنان باقی بمونه.

    پاسخحذف
  2. دوست من مثل همیشه از شما آموختم،من خودم در اوایل جنگ جبهه بودم(سرباز)شما رو تایید می‌کنم،ولی‌ نه کورکورانه،بلکه با چشم باز،اگر بعد از باز پس گیری خرمشهر، و با گرفتن خسارت به جنگ خاتمه میدادند و ما برمیگشتیم،هرگز جوانان دلاور ایرانی‌ اجازه نمی‌دادند ،که این حرامیان در قدرت باشند،و تازیان به این امر مطلع بودند،و از این روی به جنگ ادامه دادند ،و بهترین ،دلاوران و فرزندان خورشید را از بین بردند،
    jamshid

    پاسخحذف
  3. ﺣﺮﻭﻣﺰﺍﺩﻩ ﺍﮔﻪ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ
    ﺍﯾﺮﺍﻥ ﮐﯿﺮ ﺑﺮﻭﻣﻨﺪ
    ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ
    ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ﺭﻭ
    ﺷﯿﺨﻬﺎﯼ ﮐﯿﺮﮐﻠﻔﺖ
    ﻋﺮﺏ ﺩﺑﯽ ﻧﻤﯿﮕﺎﯾﯿﺪﻧﺪ
    ﻣﮕﻪ ﯾﺎﺩﺕ ﺭﻓﺘﻪ
    ﺧﻮﺍﻫﺮﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﻮﻝ
    ﺟﻬﯿﺰﯾﺶ ﺭﻓﺖ ﺩﺑﯽ
    ﺑﮑﺎﺭﺗﺶ ﺭﻭ ﺑﻪ ﯾﻪ ﻋﺮﺏ
    ﮔﺮﺩﻥ ﮐﻠﻔﺖ ﻓﺮﻭﺧﺖ

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. باز که داری خاطرات صحرای کربلا را میگی بابا زینب و فاطمه زهرا جنده بودند به جوان ایرانی ربط نداره

      حذف
  4. نیازی نیست از هر چیزی نتیجه گیری کنید اونم اینقدر بی سر و ته عزیز جان. خودت هم می دونی که مزخرف گفتی حتما.

    پاسخحذف
  5. اولا چه ضمانت عملی وجود داشت که اعراب خسارات عراق به ایران را پس بدهند؟ این حرف اعراب هیچ پشتوانه و هیچ ضمانت اجرایی نداشت و بیشتر به یک تعارف سیاسی می ماند و بس. دوما اگر صلح می کردیم و صدام چند ماه بعد از باسازی نیروهایش دوباره حمله می کرد چطور؟ با توجه به روحیات صدام و مهتر از همه اهدافی که صدام از این حمله داشت مسلما این امر بعید نبود. سوما باکری و همت و هزاران جوان و حتی نوجوان دیگر با هر عقیده و مسلکی از کشور دفاع کردند. جنون خمینی و اشتباهات دستگاه دیپلماسی ربطی به آنان ندارد. شجاعت این مردان به بسیج و سپاه و آخوند و المانهای دیگر جمهوری اسلامی ربطی ندارد. درضمن الان دارودسته رجوی دارند برایت کف می زنند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کشورهای غیر متهد، به نمایندگی از اعراب این پیشنهاد را داده بودند. مگر بقالی اصغرآقا دریانی است که حرف بزنند و زیرش بزنند؟! خوب اگر چنین می شد، ایران می توانست جنگ را ادامه دهد.
      ضمنا، چند هزار سالی است که چیزی انتخاب شده به نام کاغذ! روی آن حرفشان را می نویسند و قرارداد درست می کنند...!!

      صدام نیازی به بازسازی نیروها نداشت، ضمنا، اگر کسی فرصت بازسازی می یافت، این ایران بود. چون ایران بود که ارتشش از هم پاشیده بود و آتش بس به ضررش بود...!

      امثال باکری برای دفاع از کشور نرفته بودند، برای فتح قدس می رفتند و می گفتند راه قدس از کربلا می گذرد، صدام که آماده عقب نشینی بود، دیگر دفاع معنا نداشت...!!

      حذف
  6. با سلام
    من هم مثل شما ارزو دارم که امثال طائب و شرکا بر ایران حاکم نباشند اما در تحیرم که با چه منطقی شما از صحبت های طائب نتیجه گرفته اید که تمام سپاهیان هم مانند او فکر میکنند!! و هیچ کدام دغدغه ایران ندارند. حتی اگر همه انها هم نگران منافع ملی نباشند نمی توان از سخنان یک فرد چنین نتیجه عمومی گرفت. درست است که این قوم و تفکرشان برای جامعه ایران بسیار بدبختی و درد به همراه اورده است اما بواسطه این خشم و ناراحتی قرار نیست که استدلالات ما هم غیر معقول باشد. جمهوری اسلامی تنها بواسطه اسلامی بودنش بد نیست بلکه بخاطر نتیجه گیری های غیر معقول و غیر عقلاییش مطرود است. مشکل بیش از انکه اسلام باشد استدلالات غیر معقولی هستند که در جامعه ما نهادینه شده اند و از انها یکبار اسلام و بار دیگر سلطنت بیرون امده است.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود بر شما و سپاس از نظر شما،

      گرامی،

      کسی عضو سپاه می شود، دارد به مردم ایران خیانت می کند. این ارگان تنها هدفش حفظ رژیم جمهوری اسلامی است.

      نمی شود کسی بگوید من عضو القاعده هستم، اما تروریست نیستم...!! خوب این ارگان کلا تروریستی است، هدف و منش و ساختار آن نیز تروریستی است...!!

      در مورد ساه نیز همین است، این ارگان برای سرکوب مردم آزادی خواه درست شده، کسی که عضو آن است، خیانت کار است...!!

      اما درباره استدلال نامعقول!!
      استدلال نامعقول کدام است؟، یک چیزی می گویید که اصلا به این نوشته ربط ندارد...!!!

      حذف
  7. harfe hesab javab nadare,dar zemn lanat be har chi khar o tule gorg o sag sutake ali uf...

    پاسخحذف

نکاتی که هنگام استفاده از بخش کامنتها بهتر است به آن دقت فرمایید:
**١_ بنا به اعتقاد راسخ و بی چون و چرای من به آزادی بیان ، کامنت های شما مستقیما منتشر می شود. ** ٢_لطفا هنگام گذاشتن کامنت، یک اسم برای خودتان در نظر بگیرید تا دیگران و نویسنده وبلاگ راحتر بتوانند به شما پاسخ دهند. ** ٣_تمام کامنت ها را بدقت می خوانم و تنها در جایی که واقعا لازم باشد ، در بحث ها دخالت می کنم، چون من تریبون خودم را داشته ام و حرفم را زده ام ، باید اجازه دهم بقیه حرفشان را بزنند. ** ٤_تنها کامنت های ترولرها و کامنت هایی که شامل لینک های غیر معتبر ، مانند سایت های آلوده به بد افزار هستند،برای امنیت خواننده های وبلاگ ، حذف می شوند. ** ٥_در سمت چپ جعبه ای که در آن نظر خود را می نویسید، شما عبارت (اشتراک ایمیل) را می بینید، درصورتی که ایمیل خود را در آنجا وارد کنید، کامنت های جدید را با ایمیل، دریافت خواهید نمود. ** ٦_شما حتی در فحش دادن به نویسنده وبلاگ هم آزاد هستید! حتی به بهانه توهین به خودم نیز کامنتی را حذف نمی کنم، من جانم را می دهم که تو حرفت را بزنی، اما خواهش میکنم به جای فحش دادن، به موضوع نوشته بپردازید.