یکشنبه، بهمن ۰۱، ۱۳۹۱

چرا اصلاح طلبان، از مصاحبه نیک آهنگ کوثر با مهدی هاشمی، اینچنین برآشفته بودند!؟

افشای مکالمه اخیر نیک آهنگ کوثر و مهدی هاشمی، تنها نشان داد که تا چه حد اصلاح طلبان، در فضای مجازی قدرت دارند و می توانند با افکار عمومی بازی کنند، آنها تمام قد به منظور دفاع از مهدی هاشمی به میدان آمدند و تمام تلاش خود را برای ترور شخصیت نیک آهنگ کوثر، به کار گرفتند.

اختلاف همیشگی اصلاح طلبان و نیک آهنگ از کشیدن کاریکتاتور موسوی و یا طرح سوال درباره کشتار 67 آغاز شده است، اما سوال اینجاست، غیر از اختلاف یاد شده، چه دلیل دیگری وجود دارد که اصلاح طلبان، اینچنین بر آشفته اند؟!

سوالی که کمتر کسی به آن توجه می کند!

اصلاح طلبان، به اخلاق مراجعه می کنند و می گویند، نیک آهنگ اخلاق را زیر پا گذاشته است! سوال اینجاست، این اخلاق حسنه و نیکوی اصلاح طلبان، زمانی که شش هزار انسان بیگناه در زندان های رژیم سلاخی می شدند، کجا بود؟! مگر نه آنکه میر حسین موسوی، آن زمان بر سر کار بود و قدرت را به دست داشت؟!

بدون شک، علت حملات به نیک آهنگ مسایلی چون اخلاقیات نیست، که اصولا برای اصلاح طلبان، اخلاق معنا ندارد!

علت آن ساده و مشخص است، اصلاح طلبان از اینکه می بینند رابطه نزدیک آنها با خاندان هاشمی لو رفته و مشخص شده که همه آنها زیر عبای هاشمی رفسنجانی به سر می برند، عصبانی هستند!

بدون شک، گرد و خاک توپخانه اصلاح طلبان نیز فروکش می کند و در آخر، مردم ایران به فکر فرو خواهند رفت و از خود می پرسند، چرا باید ملعبه و بازیچه دست رفسنجانی بشنود؟! اگر قرار است یک دزد جنایتکار به نام رفسنجانی قدرت را بدست گیرد تا کشور را غارت کند، چه تفاوتی به حال ما خواهد کرد؟! مگر نه آنکه خامنه ای نیز همین الان همین کار را می کند؟!

در حقیقت، انتشار این مکالمه، قدم مثبتی بود برای روشنگری و افشای اصلاح طلبان و خاندان هاشمی. بالاخره این مردم ایران خواهند بود که چشم ها را می گشایند، برای رسیدن به آزادی و دمکراسی، دست در دست یگدیگر خواهند نهاد، و به جای خاندان فاسد رفسنجانی، به خود و قشر آگاه جامعه امید خواهند بست.

اصلاح طلبان شرمی ندارند، بی هیچ خجالتی، از کسی دفاع می کنند که در یک دادگاه منصفانه (کانادا) به شکنجه و اخاذی و آدم ربایی محکوم شده است...! 

نوشته های اخیر من:
نوشته دیگر امروز من: 


 داستانی کوتاه در سایت خودنویس:

نوشته های دیگر چند روز گذشته این وبلاگ: 





۱ نظر:

  1. گمنامیان عزیز، امروز بعد از دیدن عکس هایی از صحنه ی اعدام دو جوان زیر ۲۴ سال، خیلی افسرده شدم، باورم نمیشه که دو نفر رو به جرم دزدیدن چند هزار تومان پول اعدام کرده باشند، در حالی که صد ها میلیارد درآمد مملکت سالانه ناپدید میشه، و به عنوان مثال بعد از دزدی ۳ میلیارد دلاری، سید علی گدا با کمال وقاحت اعلام میکنه که موضوع رو کش ندهید! احساس شرم میکنم از اینکه ایرانی هستم، از اینکه میبینم این ظلم آشکار نه تنها سبب هیچ عکس العملی در میان مردم نشده، بلکه در همین فضای مجازی تایید بسیاری از ایرانیها رو در بر داشته! امیدوارم در آینده چند مقاله از طرف جناب عالی در زمینه ی اعدام منتشر بشه، چونکه وبلاگ شما خوانندگان بسیاری داره و این میتونه مفید باشه، با تشکر.

    پاسخحذف

نکاتی که هنگام استفاده از بخش کامنتها بهتر است به آن دقت فرمایید:
**١_ بنا به اعتقاد راسخ و بی چون و چرای من به آزادی بیان ، کامنت های شما مستقیما منتشر می شود. ** ٢_لطفا هنگام گذاشتن کامنت، یک اسم برای خودتان در نظر بگیرید تا دیگران و نویسنده وبلاگ راحتر بتوانند به شما پاسخ دهند. ** ٣_تمام کامنت ها را بدقت می خوانم و تنها در جایی که واقعا لازم باشد ، در بحث ها دخالت می کنم، چون من تریبون خودم را داشته ام و حرفم را زده ام ، باید اجازه دهم بقیه حرفشان را بزنند. ** ٤_تنها کامنت های ترولرها و کامنت هایی که شامل لینک های غیر معتبر ، مانند سایت های آلوده به بد افزار هستند،برای امنیت خواننده های وبلاگ ، حذف می شوند. ** ٥_در سمت چپ جعبه ای که در آن نظر خود را می نویسید، شما عبارت (اشتراک ایمیل) را می بینید، درصورتی که ایمیل خود را در آنجا وارد کنید، کامنت های جدید را با ایمیل، دریافت خواهید نمود. ** ٦_شما حتی در فحش دادن به نویسنده وبلاگ هم آزاد هستید! حتی به بهانه توهین به خودم نیز کامنتی را حذف نمی کنم، من جانم را می دهم که تو حرفت را بزنی، اما خواهش میکنم به جای فحش دادن، به موضوع نوشته بپردازید.