پنجشنبه، دی ۲۱، ۱۳۹۱

خاندان رفسنجانی با رشوه میتوانند عنوان دکترای آکسفورد را بخرند،اما نمی توانند عناوینی چون آزادی خواه را «ملا خور» کنند!

یکم: مهدی هاشمی به دلیل شکنجه، آدم ربایی و اخاذی در دادگاه کانادا به پرداخت سیزده میلیون دلار خسارت محکوم شده است! (گزارش روزنامه گاردین)

دوم: مهدی هاشمی، علی رغم عدم تسلط به زبان انگلسیسی، در مقطع دکتری و در رشته ای غیر مرتبط با رشته خود، به عنوان دانشجو مشغول به تحصیل می گردد! (گزارش باز از گاردین)

سوم: بنا به گزارشها، یکی از شاهزاده های عربستان سعودی، مبلغ کلانی به دانشگاه آکسفورد پول می دهد تا مهدی هاشمی را به عنوان دانشجو بپذیرند...! (منبع)

چهارم: فائزه هاشمی، به زندان محکوم می شود، و حتی به انفرادی نیز فرستاده می شود، همزمان از زندان نامه های آتشین می نویسد و جوری عمل می کند که افراد نا آگاه، تصور می کنند او یک آزادی خواه تمام عیار است!

پنجم: فائزه هاشمی به هیچ وجه، در مورد جنایات پدر محترمش، اظهار نظر نمی کند! از زندان می نالد، اما نمی گوید که این زندان ها، توسط پدرش بنا نهاده شده است و پدرش یکی از اصلی ترین معماران این رژیم جنایتکار است!

ششم: فائزه در جریان انتخابات مجلس پنجم، که خود نامزد نمایندگی بود، به انصار حزب الله پول می داد تا او را کتک بزنند، و او در بین مردم، محبوب شود! منبع: سایت امیرفرشاد ابراهیمی، عضو سابق و پشیمان انصار حزب الله!

هفتم:  در فضای مجازی، افراد نزدیک به اصلاح طلب، طوری از فائزه بت می سازند که گویا او نلسون ماندلای ایران است! یکی از آنها نوشته که فائزه، بر تارک جنبش زنان ایران می درخشد!

ختم کلام:
شاید خاندان هاشمی، با رشوه از محل پول های باد آورده و حاصل غارت کشور ایران، بتوانند عنوان (دانشجوی دکتری در آکسفورد) را بخرند، اما در سال 2013، نمی توانند عنوان آزادی خواه را ملاخور کنند!

آزادی خواه، کسی مانند سیمین بهبهانی است که در اوج خفقان رژیم، با قلم  و شعر خود، چراغ آزادگی را روشن نگاه داشت، درست در زمان خمینی جنایتکار، شعر سرود و از عشق، آزادی و ساخت دوباره وطن دم زد.

فائزه هاشمی، با صد من چسب هم به جنبش آزادی خواهی و جنبش زنان ایران نمی چسبد، چه آنکه هنوز خون جوانان ایران، از دستان این خاندان می چکد.

اگر قرار است اسم کسی بر تارک جنبش آزادی خواهی ایران باشد، آن اسم سیمین بهبهانی است که در اوج خفقان، این شعر را سرود:
دوباره می‌سازمت وطن! 
اگر چه با خشت جان خویش 
ستون به سقف تو می زنم، 
اگر چه با استخوان خویش 
دوباره می بویم از تو گُل، 
به میل نسل جوان تو 
دوباره می شویم از تو خون، 
به سیل اشک روان خویش
اجرای این ترانه توسط داریوش، با حضور سیمین بهبهانی
 داستانی کوتاه در سایت خودنویس:

نوشته های دیگر چند روز گذشته این وبلاگ: 




۵ نظر:

  1. لینک بالاترین
    https://balatarin.com/permlink/2013/1/10/3237363

    پاسخحذف
  2. نمیدانم فائزه شوهر دارد یا نه
    ولی نگاه معصوم فائزه آتش به دلم میزند
    کاش روزی اورا بدون حجاب ببینم
    بانوی که در کل زیبا و سکسی است ولی حیف که زندگی اش در ایران حرام شد
    او میتوانست بهترین زندگی را در خارج کشور داشته باشد و از زن بودن خود لذت ببرد
    ولی افسوس که اسارت او در خانواده مذهبی و حالا رفتن او به زندان باعث شده این دختر شاهزاده بیشتر نابود شود.
    خوش به سعادت زنانی که در زندان در کنار او میخوابند و میتوانند اورا لمس کنند

    پاسخحذف
  3. خواستم بگویم: از دیگران شنیده ام که اسم او را اشتباها فائزه گذاشته اند ، او "فائزه هاشمی" نیست بلکه او "فاحشه هاشمی" ست
    بعد دیدم این حرف غلط دیگران را نباید من تکرار کنم ، چرا که یک فاحشه یا روسپی ، مگر چه میکند غیر از تن فروشی؟
    آن هم یا برای لذت خودش است یا بدست آوردن نان؟
    حال آنکه فائزه کِی چنین کند؟
    فائزه نه تنها به آزادی خواهان نمی چسبد بلکه به جامعه باشرف فاحشه ها هم نمی چسبد
    باید دانست که هم طراز دانستن او با مدفوع یک زن فاحشه هم کاری ناجوانمردانه است

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. چطور دلتان میاید به یک دختر محجبه لقب فاحشه را بچسبانید؟
      مگر او با کدام مرد خوابیده است ؟
      مگر تا به حال اندام زیبایی او را کسی دیده است که بخواهد خودنمایی کند؟
      فائزه اگر شجاعت داشت و اینهمه فحش شنید ولی تاکنون کاری نکرده
      او میتوانست بهترین زندگی را درخارج داشته باشد ولی ماند و حالا گوشه زندان است
      نگاه او و صدای او را بشنوید تا ببینید چه گوهر گرانبهایی هست این زن

      حذف

نکاتی که هنگام استفاده از بخش کامنتها بهتر است به آن دقت فرمایید:
**١_ بنا به اعتقاد راسخ و بی چون و چرای من به آزادی بیان ، کامنت های شما مستقیما منتشر می شود. ** ٢_لطفا هنگام گذاشتن کامنت، یک اسم برای خودتان در نظر بگیرید تا دیگران و نویسنده وبلاگ راحتر بتوانند به شما پاسخ دهند. ** ٣_تمام کامنت ها را بدقت می خوانم و تنها در جایی که واقعا لازم باشد ، در بحث ها دخالت می کنم، چون من تریبون خودم را داشته ام و حرفم را زده ام ، باید اجازه دهم بقیه حرفشان را بزنند. ** ٤_تنها کامنت های ترولرها و کامنت هایی که شامل لینک های غیر معتبر ، مانند سایت های آلوده به بد افزار هستند،برای امنیت خواننده های وبلاگ ، حذف می شوند. ** ٥_در سمت چپ جعبه ای که در آن نظر خود را می نویسید، شما عبارت (اشتراک ایمیل) را می بینید، درصورتی که ایمیل خود را در آنجا وارد کنید، کامنت های جدید را با ایمیل، دریافت خواهید نمود. ** ٦_شما حتی در فحش دادن به نویسنده وبلاگ هم آزاد هستید! حتی به بهانه توهین به خودم نیز کامنتی را حذف نمی کنم، من جانم را می دهم که تو حرفت را بزنی، اما خواهش میکنم به جای فحش دادن، به موضوع نوشته بپردازید.