جمعه، دی ۱۶، ۱۳۹۰

آقای رضا پهلوی، باور بفرمایید کسی که عاشق ایران باشد، در این حال پریشان مردم، به عنوان پادشاهی نمی اندیشد...!

آقای پهلوی، بارها در مصاحبه خود عنوان کرده اند برای عنوان پادشاهی مبارزه نمی کنند و نوع حکومت آینده ایران را خود مردم باید طی یک رفرداندم انتخاب کنند.

این سخن، سخنی مقبول و زیبا است، اما وقتی به عملکرد آقای پهلوی نگاه میکنیم، این زیبایی رنگ می بازد، چرا که آقای رضا پهلوی، در مقابل انتقاد منتقدین می گوید به عنوان پادشاه ایران قسم خورده و حاضر نیست این عنوان را کناری بگذارد.

این نکته زمانی اهمیت می یابد که می بینیم نقطه اختلاف اصلی منتقدین رضا پهلوی و آزادی خواهان ایرانی، همین جا است...! چه آنکه آزادی خواهان می گویند سکولاریسم به تنهایی به معنای دمکراسی نیست، از طرفی با توجه به پیشینه تاریخی بسیار سیاه عملکرد پدر ایشان، اعتماد به ایشان بسیار سخت است.

در حقیقت اگر آقای پهلوی ادعای خود مبنی بر پادشاهی بر ایران را به کناری بگذارد، می تواند اتحاد قدرتمندی ایجاد کند و در نقش یک اپوزسیون واقعی وارد صحنه شوند.

چند نکته زیر را در نظر بگیرید: 

-         نمی توان منکر شد که آقای رضا پهلوی دارای پتانسیل قابل بهره برداری است.
-         نمی توان منکر شد که عموم فعالین سیاسی ایران، رابطه خوبی با نظام پادشاهی ندارند و عملکرد بسیار بد محمد رضا پهلوی، باعث می شود که کسی به آقای رضا پهلوی اعتماد نکند.
-         مشکل اصلی مردم ایران برای فائق آمدن بر نظام خونخوار اسلامی، تنها نبود اپوزسیون قوی و قابل اعتماد است.
-         مردم ایران با تظاهرات میلیونی خود در دو سال گذشته، آمادگی خود را برای جانفشانی در راه رسیدن به دمکراسی اعلام کرده اند.
آقای پهلوی،
اگر هر فرد آزادی خواهی جای شما بود، با در نظر گرفتن وضع وخیم مردم ایران، رویای پادشاهی را به کناری می گذاشت و تمامی توان خود را برای آزادسازی کشور به کار می گرفت و  چنین می کرد:

-         اعلام کنید هیچ ادعایی برای پادشاهی در آینده ندارید.
-         اعلام کنید تنها برای متحد کردن اپوزسیون و برگرداندن دمکراسی به ایران وارد صحنه شده اید.
-         اعلام کنید بعد از آزادی ایران از یوغ نظام آخوندی، هیچ ادعایی نسبت به حکومت ندارید و حتی کاندیدای ریاست جمهوری نیز نخواهید شد.
-         امکانات خود را برای برگزاری همایش و شورای آزاد سازی ایران، با شرکت اپوزسیون آزادی خواه معطوف کنید.
آقای پهلوی، باور کنید در این سی ساله چهره واقعی رژیم اسلامی به خوبی به نمایش درامده است و در این دو سال گذشته نیز، اصلاح طلبان (سوپاپ های اطمینان نظام)، به اندازه کافی چهره زشت خود را نشان داده اند، اکنون مردم ایران تنها نیازمند اپوزسیونی معتبر و قوی هستند تا باز جان خود را بر کف دست بگیرند و برای آزادی به خیابان بیایند.

آقای پهلوی، باور کنید به این شیوه است که می توانید اعتماد مردم را جلب کنید، باور بفرمایید مردم ایران برای زنده سازی نظام پادشاهی، حاضر نیستند جان خود را بر کف دست بگیرند و به خیابان بیایند...!

آقای پهلوی، دوای درد مردم ایران دمکراسی است، برای رسیدن به دمکراسی باید اپوزسیون قوی داشته باشیم، شما می توانید نقشی سازنده در این میان بازی کنید.


لازم به ذکر است که منظور من از این نوشته این نیست که گزینه مشروطه از گزینه های نظام سیاسی آینده ایران حذف شود. مجددا تاکید می کنم که تنها نوشته ام که اگر آقای پهلوی ادعای پیشاپیش برای تاج و تخت را به کناری بگذارد، نقش بسیار سازنده تری را می تواند ایفا کند، چه آنکه همه گروه های سیاسی می توانند به ایشان اعتماد کنند. 


بحث سازنده ای نیز در فرفر در مورد این نوشته صورت پذیرفته که در اینجا آنرا نقل می کنم: 




نوشته های پیشین: 
/------------/هموطن مسلمانم، این چه دینی است؟ آیا از انسانیت بدور نیست که یک جوان باید به جرم تایپ چند کلمه کشته شود اما قاتل ندا آزاد باشد؟


/---------------/آیا مردم ایران خیلی باهوش هستند؟ ایا چون در ناسا ایرانی هست، مردم ایران نژاد برتر و باهوش تر هستند؟





رضا پهلوی، در قاهره و در هنگام ادای سوگند
توضیح: عکس دیگری از آقای پهلوی هنگام حضور ایشان در مقبره علی بن موسی کاظم در مشهد، گذاشته بودم که کمی بی سلیقگی بود و با این عکس تعویضش کردم. 

۱۹ نظر:

  1. شما خود را در هیبتی به جز یک پادشاه مشروطه خواه نمی بینید؟ جواب: «صادقانه بگویم نه! جمهوری خواهان به من پیشنهاد کردند که از پادشاهی چشم بپوشم و همزمان اطمینان دادند که از من به عنوان نامزد آینده ریاست جمهوری ایران دموکراتیک پشتیبانی میکنند. پاسخ من به آنها این بود و هست که من حق ندارم با چنین اقدامی، گزینه پادشاهی را پیش از آنکه مردم درباره اش تصمیم گرفته باشند، نفی کنم… چه بخواهم چه نخواهم برای بسیاری از ایرانیان من پسر شاه و وارث نهاد پادشاهی ام»! زمان انتخاب، نوشته رضا پهلوی، فصل اول

    -----------------------

    با مسلمین که بحث می کنیم، می گویند مثلا الله برده داری را برای سال 2000 تایید نکرده است، اما در قران آورده نشده است، پاسخ من این است که این چطور الله ی است که برای موضوع به این مهمی نمی تواند یک آیه نازل کند؟ اما می تواند برای نوبت همخوابگی زنان محمد آیه نازل کند؟ / حال حکایت آقای رضا پهلوی است، اگر دنبال پادشاهی نیست، آیا نباید و نمی تواند یک کلام بگوید آقا جان، من دیگر در پی پادشاهی نیستم؟ لطفا مرا نیز شاه آینده ایران ندانید؟ آیا گفتن یک جمله به این مهمی و سادگی کار سختی است؟ همین جمله ساده، باعث اختلاف بین نیرویهای سیاسی شده است

    پاسخحذف
  2. درود گمنامیان عزیز
    تا کنون در مورد هر پستی که در وبلاگ قرار دادید کاملا با شما و موافق بودم و هستم
    اما در مورد این پست تا حدودی موافقم و قسمتی را هم نمی پذیرم
    این را که مردم ایران حاضر به ایجاد حکومت شاهنشاهی در ایران نیستند قبول دارم ولی شاهزاده رضا هم ادعای موکدی در این باره نداشتند که شما چنین حرفی رو درمورد ایشون درج کردید
    دوم اینکه ایشون اتفاقا دارای پتانسیل سیاسی بسیار بالا و سودمندی برای ایران هستند حداقل صلاحیت ایشون از موسوی کاسه لیس و آخوند کروبی بسیار بالاتر است.کما اینکه اقدام ایشون در مورد بانی صلح بودن و دعوت گروه های اپوزوسیون برای اتحاد با یکدیگر نشان از درایت سیاسی بالای ایشان است و نتیجه می گیریم که شاهزاده رضا بر خلاف دیگر گروه های اپوزوسیون تمامیت طلب نیستند واین خود به تنهایی امتیاز بزرگی ست
    در آخر باید عرض کنم بنده هم این شخص رو به عنوان پادشاه نمی پذیرم ولی وجود این فرد در مبارزات آینده علیه رژیم باعث سرعت در روند پیشرفت و موفقیت ایران خواهد بود
    با تشکر

    پاسخحذف
  3. دوست گمنام گرامی

    چگونه شما از جانب مردم ایران صحبت می کنید؟ آیا همه ایرانیان درب خانه شما را زده اند و رای و نظرشان را برای شما ارسال کرده اند؟
    دوست گمنام، هم وطن
    اجازه بدهید در روز انتخابات آزاد، سالم و عادلانه هر ایرانی رای خود را در صندوق های رای بیاندازد
    دوست گمنام من
    اجازه بدهید هر ایرانی آزادانه کاندیدای حزب و اندیشه اش باشد.
    دوست گمنام من
    هم وطنم
    نه جمهوری خواهان از مشروطه خواهان و نه مشروطه خواهان از جمهوری خواهان بترسند
    نه چپ از راستی ها و نه راستی ها از جپ ها بترسند
    به رای و انتخاب دیگری حرمت قائل شویم
    اجازه دهیم در روز انتخابات همه مردم ایران آزادانه در یک فضای آزاد انتخاب خود را اعلام کنند
    نه شما نماینده کل ملت ایران هستید و نه من و نه هیج کس دیگر
    امروز دغدغه ایران رسیدن به روز برگزاری یک انتخابات آزاد است در فضایی سالم
    با درود

    پاسخحذف
  4. دوست گمنام
    هم وطنم

    انتخاب این عکس رضا پهلوی نمی دانم برای چه بوده است.
    ولیکن، دین یک عقیده شخصی است، اگر رضا پهلوی حرم امام رضا را می بوسد، قابل نه تقدیر است و نه نقد

    این نوع نظام است که می بایست سکولار، یعنی به معنای جدایی دین از حکومت باشد

    پاسخحذف
  5. نازلی جان،
    انتخاب عکس بی دقتی و بد سلیقگی بود،
    پوزش خواسته ام و آنرا تعویض کرده ام.

    ضمنا،

    لازم به ذکر است که منظور من از این نوشته این نیست که گزینه مشروطه از گزینه های نظام سیاسی آینده ایران حذف شود. مجددا تاکید می کنم که تنها نوشته ام که اگر آقای پهلوی ادعای پیشاپیش برای تاج و تخت را به کناری بگذارد، نقش بسیار سازنده تری را می تواند ایفا کند، چه آنکه همه گروه های سیاسی می توانند به ایشان اعتماد کنند.

    پاسخحذف
  6. آقای رضا پهلوی در شرایط فعلی هیچ شانسی برای رهبری اپوزوسیون ندارند(البته اگر فرض کنیم این جنبش به یک رهبری فردی اصولا نیاز داره که به نظر من نداره)به چند دلیل واضح که چندتایی از اونا رو تو همین مطلب گمنامیان عزیز می شه پیدا کرد.بزرگترین انحراف جامعه تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر ایرانی اینه که اصولا فکر می کنن با یافتن یه رهبر مناسب می تونن مثلا مبارزه سیاسی بکنن در حالی که این یه خیال باطله.جامعه ایران هنوز زیر ساختهای فرهنگی مناسب برای رشد سیاسی رو نداره و تا این جامعه به سطح حداقلی از آگاهی نرسه هیچ مبارزه سیاسی به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.جالبه که حتی در یک مورد من ندیدم یک فعال سیاسی به لزوم افزایش آگاهی عموم مردم اشاره ای بکنه و یا راهکاری ارائه بده. آقای رضا پهلوی بسیار با شخصیت و فرهیخته هستن اما دور بودن از بطن جامعه ایران بزرگترین ضعف برای یک فعال سیاسی می تونه باشه چون هیچ حسی از فرهنگ رایج مردم کوچه و بازار ندارن. مردمی به شدت مذهبی و عاری از هرگونه توانایی تحلیل منطقی و به شدت نا آگاه از حقوق خود.

    پاسخحذف
  7. درود
    گمنامیان عزیز امیدوارم فرصت کنی این ویدیوی 30 دقیقه ای را ببینی
    http://shiehshad.blogspot.com/2012/01/blog-post_6212.html

    پاسخحذف
  8. سلام گمنام جان.

    جانا سخن از زبان ما میگوئی.

    با توجه به شناختی‌ که از شما دارم، مدتهاست منتظر چنین مطلبی از شما بودم. هر بار خبری یا مصاحبه‌ای از آقای رضا پهلوی میدیدم، تو وبلاگ شما هم دنبال نقدی بودم بر ایشون. به نظر من هم نقد شما منصفانه و پیشنهاداتتون منطقی‌ هست.

    به نظر من، یه حکومت سکولار پادشاهی مشروطه اگر چه گزینه‌ای مطلوب در مقایسه با حکومته استبدادی دینیه، ولی‌ منطقاً و عملا دیگه تو مملکت ما قابل اجرا نیست.

    منطقاً: در جایی که "به نظر من" و به گواهی تاریخ، جهان به سمت حکومتهای سکولار - دمکرات حرکت میکنه (یا اقلاً این نوع حکومتها جواب خوبی‌ به مردم کشورهاشون داده)، و برای مردم کشور ما که خوب یا بد، ۳۳ سال پیش طومار نظام سلطنت رو در هم پیچیدند، "نیازی به بازگشت به سلطنت، هر چند مشروطه نیست". چرا که در اون صورت هم، با توجه به ساختار ایران و پیشینه اخلاقی ایرانیان، حتا برای روشنفکران، این نگرانی‌ همواره هست که بر نهاد سلطنت مشروطه باید نظارتی باشه کا پاشو از گلیم خودش دراز‌تر نکنه! و این یعنی‌ صرف مقداری از توان فکری و عملی کشور. وقتی‌ با یه حکومته سکولار دموکرات، امکان گردش قدرت بین نمایندگان مردم وجود داره، منطقاً بر پا کردن یه نهاد سمبلیک اتلاف منابع هست.(این ربطی‌ به افتخار به گذشتهٔ تاریخی ایران و به نیکی‌ یاد کردن از پادشاهان وطن‌پرست نداره).

    عملا: عوام مردم طبقه متوسط ایران، دیگه از لفظ "شاه" میترسن. این لغات رو دوست نداران. فکر می‌کنم ۳۳ سال تبلیغات شدید نظام جمهوری اسلامی در کوبیدن نهاد پادشاهی هم در ذهن نسل جدید در روی گردانی از "سلطنت" بی‌ تاثیر نیست. "اکبر شاه" در واقع توهین به رفسنجانی بود، نه تعریف و تمجید از او در قیاس با شاه مخلوع. بسیار زمان و انرژی بر هست که بخواهی این مردمو توجیه کنی‌ که سلطنت "مشروطه" یعنی‌ چی‌! مردم نمیپذیرند...

    در پایان، با توجه به صحبت دوستی‌ که گفت که این جنبش اصولاً شاید نیازی به رهبر نداره، از طرفی‌ موافقم. رهبری فردی شاید دیگه نیازی نباشه، ولی‌ مردم برای حرکت باید هدف داشته باشند. و این هدف، با وجود آلترناتیو بر جمهوری اسلامی مشخص میشه. هر قدر آلترناتیو واضح تر و مورد پسند عموم باشه، به حرکت مردم قدرت وانسجام بیشتری میده. بزرگترین تفاوت جنبش مردم ایران با حرکتهای موسوم به بهار عربی‌ اینه که مردم ما دیگه برای آرمان گرایی اسلامی حاضر به خطر انداختن جونشون نیستند. و همواره این سوال در ذهن عوام طبقه متوسط همچنان هست که: "اگه‌ اینا برن، کی‌ بیاد جاشون". وظیفهٔ اپوزیسیون اینه که باید پاسخ واضح به این سوال مردم بدن.

    من به شخصه، رضا پهلوی رو بسیار روشنفکر میدونم، و براش تبلیغ می‌کنم. ولی‌ حس می‌کنم عوام به خاطره فامیلی ایشون، قبل از اینکه به حرف ایشون توجه کنند، تصمیم خودشونو میگیرند.

    آنچه گمنام در اینجا اشاره کرده... شاید به غرور اقای پهلوی بر بخوره (به حق یا ناحق)... شایدم با اهداف ایشون در تضاد باشه. به نظر من، هیچ اشکالی نداره که ایشون بخواد برای زنده کردن نظام پادشاهی اقدام کنه، ولی‌ احتمال موففقیت ایشون در اون صورت چقدره؟

    با توجه به اینکه در حال حاضر، زمان یا‌ر اقای پهلوی هست... آیا ایشون حاضره برای نام ایران از خود گذشتگی کنه؟ و من مطمئن هستم ایشون پتانسیل بالایی برای نجات ایران داره، و حتا اگه از خود بگذره، امکان این هست که در تاریخ ایران زمین جاودانه بشه.

    مرسی‌ گمنام جان از این مطلب بجا.

    پاسخحذف
  9. دوستان گرامی
    ایده های شما را دقیق خوندم،
    چند نکته را لازم می دانم که بگویم
    من شخصا طرفدار نه جمهوری پارلمانی هستم نه پادشاهی پارلمانی
    شخصا طرفدار جمهوریت هستم، آزادی و دموکراسی
    رضا پهلوی نماینده یک نهادی است به نام پادشاهی و او معتقد به پادشاهی پارلمانی است

    درست است که دیگر کسی بدنبال حکومت تکنفره نیست
    همه مردم دنیا بدنبال حکومت مردم بر مردم هستند

    ولیکن نوع نظام نیست که دموکراسی می آورد
    این محتوای نظام است
    نوع نظام باید پارلمانی باشد یعنی قدرت در دست یکنفر نباشد

    نوع نظام پادشاهی پارلمانی مانندهلند، سوئد، اسپانیا، ژاپن، انگلستان، نروژ و .... که در محتوی دموکراسی دارند
    اما پادشاهی عربستان است که تکنفره هست
    جمهوری داریم مانند فرانسه و آلمان که محتوی دموکراتیک است
    و جمهوری ایران و کنگو هم که تکنفره است

    تمام کشورهای دنیا که محتوای دموکراتیک دارند بر اساس نوع نظامشان نیست بلکه چون پارلمانی هستند
    و مردم هستند که تصمیم گیرنده هستند نه حاکمانشان
    مستقیم یا غیر مستقیم از طریق نمایندگانشان

    اگر رضا پهلوی الان بیاید بگوید من جمهوری خواه هستم یعنی آمده بشکل دیکتاتوری حق انتخاب را از بخشی از مردم گرفته است

    باید برای گذار بسوی دموکراسی قدم به قدم فکر شده عمل کنیم

    اول به انتخابات آزاد برسیم
    در فضایی که همه آزادانه بتوانند شرکت کنند
    رضا پهلوی تنها نقشش امروز همراه کردن همه نیروهاست برای رسیدن به چنین روزی

    به او در این برهه از زمان نقش دیگری ندهیم و به او هم اجازه بدهیم در آن روز بزرگ در فرایند یک انتخابات آزاد، سالم و عادلانه انتخاب کند که با کدام اندیشه همراه خواهد شد

    سپاسگزارم

    پاسخحذف
  10. دوست گرامی

    اگر رضا پهلوی بگوید که من اصلا نماینده هیچ طیفی نیستم، و رهبر کل اپوزیسیون شود. مانباید قبول کنیم، این ایده خطرناک است. رهبران دیگر که الزاما دموکرات نخواهند بود به نام پادشاه بلند می شوند.

    در تشکیل یک نهاد ملی، شــورای ملی، تنها ضمانت دموکراسی حضور همه نیروهاست. مشارکت همه نیروها چه مشروطه خواه و چه جمهوری خواه، بطور یکسان که یک حرکت شورایی است و تنها ضمانت رسیدن به دموکراسی برای فردای ایرانمان است.

    پاسخحذف
  11. ۱- بزرگ‌ترین مصیبت برای یک انسان این است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته‌باشد
    نه شعور لازم برای خاموش ماندن.
    ۲- آیا شما شخص شایسته تری از ایشان را میشناسید؟
    ۳- آیا به خودتان این زحمت را داده اید که به سخنان ایشان گوش داده وبفهمید که ایشان چه می گویند؟

    پاسخحذف
  12. دورود گرامی‌،

    من قبلا یکی‌ از کاربرهای بالاترین بودم و تو فرفر هم کلی‌ با هم ارتباط داشتیم. با وجودی که بالاترین را به تو کلّ مدتیه که کنار گذشتم و تو فرفر هم نیستم بلاگ شما، دودوزهٔ عزیز و بقیهٔ دوستان رو از دست نمیدهم.

    همیشه پشتیبانی‌ از شما کردم ولی‌ این دفعه واقعا موندم چی‌ بگم.

    عزیز دلم، اگر ایران روزی روزگاری رفراندوم بشه من به یک نظام سکولار، پادشاهی پارلمانی مثل کشورهای اسکاندیناوی، اسپانیا، بلژیک و غیره رای میدم.


    تا اون لحظه‌ای که توی بالاترین و فرفر فعال بودم حتا یک بار هم به لینکهای "سلطنت طلبها" رای ندم. هیچ وقت هم وارد بحث با کسی‌ نشدم. این هم اولین بار که در دنیای مجازی دارم این استدلال را مینویسم.

    گرامی‌،

    پس من نوعی، من نمی‌خوام مثل بقیه که عادت دارن بجای همهٔ ایرانی‌‌ها حرف بزنم بگم ماها. من، یک نفر، آیا من اجازه ندارم در یک فضای باز به عقیده خودم رای بدم؟ یعنی‌ آقای پهلوی نباید به احترام به من که خواستار نظام مدرن پادشاهی هستم کاندید پادشاه آیندهٔ ایران معرفی‌ شه؟ به نظر شما آیا در شخصیت ایشون است که بخواد مردم را فریب بده. الان بگه من سوگندم را پس گرفتم فردا ایران آزاد شد بگه من دوباره می‌خوام در رفراندوم برای پادشاه شدن شرکت کنم؟

    بعد شما عزیز من، شرایط سنی، احساسی‌، از دست دادن پدر در اوج غرور جوونی ایشون رو در نظر بگیر بعد به سوگند خوردنشون در ۳۰ ساله پیش انتقاد کن. همونجوری که در آخرین مصاحبه، که دودوزهٔ عزیز مثل همیشه با ظرافت به تصویرش کشید ( توی فرفر) خودشون گفتن که تا جلوی مجلس سوگند نخورن ایشون پادشاه نیستند.


    بعد از دیدن اون مصاحبه دو سه شب پیش داشتم فکر می‌کردم. واقعا متأسفم که یک همچین انسانی‌ به ملّت ما تعلق داره. واقعا نمیدونم مردم ما لیاقت این شخص را دارند یا نه. با تاثر کامل این را میگم.

    حالا اجازه بده دوست عزیز یه کم فریاد بزنم که دیگه از بس خاموش بودم کلافه شدم؛

    خسته‌ا‌م از این که انگار شاه کار هر خبر نگاری شده که مصاحبه با رضا پهلوی را اینجوری شروع می‌کنه. "من نمیدونم به شما چی‌ باید بگم.." من به شما میگم رضا پهلوی.." بابای شما دیکتاتور بود.." پدر شما جنایت کرد.." تاحالا دویست میلیون بار به همین جفنگیات جواب داده، دیگه حال تهوع به آدم دست میده. همه هم خودشون رو نمایندهٔ من نوعی معرفی‌ میکنن.

    مردم، ملت ،‌ای احالی آبادی، من در ایران به دنیا اومدم، دختر یک کارگر تهرانی‌، هیچ وضع مالی خاصی‌ نداشتیم، جنوب تهران مثل پدرم و مادرش به دنیا اومدم. پدرم با کارگری، خرج ماها رو که به خوبی‌ در میاورد، خرج مام بزرگ و عمه و عموی ما که هنوز تو خونه با مام بزرگم زندگی‌ میکردن رو هم میداد. ما اینقدر داشتیم که مامان بابام حال و حول دنیاشون و با دوستاشون میکردن، پارک کودک می‌رفتیم، بیرون غذا میخوردیم، سینما، مهدکودک، همه چی‌ داشتیم با وجودی که پدرم با شرافت کار میکرد، دوسال موند بود به انقلاب ا. ن مادرم هم شروع به کار کرده بود. زندگی‌ من یک بهشت بود.بهشت به معنی‌ کامل.

    در کل خانواده ما، یعنی‌ بین همهٔ عمه‌ها، عموها، خاله‌ها، داییها فقط چهار نفرشون به این جمهوری ا.ن. رای دادن، بقیه خون گریه میکردن که چرا شاه رفت.

    همه هم از دم کارگر و کارمند بودن.

    پاسخحذف
  13. قسمت ۲

    خسته شدم این قدر به خاطره احترام آزادیه بیان و عقاید دیگران، هیچی‌ نگفتم. تمام زندگیمون را بخاطر یک مشت که میخواستن به قول خودشون به مردم ایران آزادیه سیاسی بدن باختیم. نه فقط ما بلکه نسلها. آزادیه سیاسی که نیومد هیچ همهٔ ازدیهای دیگه که تمام و کامل بود را هم از دست دادیم. آزادیه سیاسی برای مردمی که تا امروز، ۳۳ سال بعد از یک "انقلاب" به قول بعضی دوستان این بالا هنوز فرهنگ سیاسی ندران. در حالی‌ که میگن مردمی که انقلاب می‌کنن سواد و فرهنگ سیاسیشون خیلی‌ میره بالا. مال ما بر عکسش‌ شد. خسته‌ا‌م از غد بازیها و کینه‌هایی‌ که خیلی‌‌ها دربارهٔ دوران شاه دارن. تعدادشون واقعا با واقعیتی که من نوعی در اون زندگی‌ می‌کردم همخون نیست. واقعا در مملکتی که همه جور آزادی داشتیم بغیر از آزادیه سیاسی، یعنی‌ نمی‌شه این را قبول کرد که شاه واقعا یک شاه وطن پرست به تمام معنا بود؟ البته من هیچ وقت مسائل حقوق بشر که در زمان شاه زیر پا گذاشته شد را توجیه نمیکنم. ولی‌ اون تنها کارنامهٔ اون زنده یاد نیست. و خسته شدم از این که رضا پهلوی بخواد جوابگوی خیلی‌ چیزها که در ان هیچ نقشی‌ نداشته تاوون پس بده.

    گمنامیان جان، قبلا به شما گفت بودم که دوست دارم در ایرانی‌ آزاد شخصاً به شما خسته نباشی‌ بگویم، اون سر جاشه، ولی‌ امروز بدجوری حالم و با این مطلبت گرفتی‌. فقط خواستم بگم اگر من نوعی حرفی‌ دربارهٔ ساختار سیاسی آیندهٔ ایران در محیط مجازی نمی‌زنم، و بهترین دوستام قرمز دو آتشه هستن. و همیشه از سبزها پشتیبانی کامل کردم دلیلش اینه که در این مقطع تاریخی‌ اتحاد را مهم تر از هر چیز دیگری می‌دونم. تا زمانی‌ که نفس می‌کشم برای آزادیه بیان مخالفانم هم به نوبهٔ خودم می‌ایستم. و مسائل انتخابات و تعیین نظام آینده را به زمان مناسبش واگذار می‌کنم. ولی‌ امشب مجبور شدم یک فریادی بزنم. چون در بلاگ یک دوست رنجیده شدم.

    پاینده باشی‌ گرامی‌ و در هر جای دنیا هستید از صمیم قلب براتون بهترین آرزوها رو دارم.

    با احترام.

    پاسخحذف
  14. در پاسخ به دوستی که شدیدا از این مطلب رنجیده شدن باید بگم که بین اون چیزی که ما دلمون می خواد و واقعیات فعلی تفاوت از زمین تا آسمونه. بحث راجع به اینکه ما چه جور حکومتی رو برای آینده ایران می پسندیم یا از چه شخصی خوشمون میاد بسیار لذت بخشه اما راه گشا نیست.بعله معلومه هر کسی از یه شاهزاده با سواد و با اعتماد به نفس و شیک خوشش میاد.همه ما از دیدن این همه آدم سیاسی بی ریخت و بی دانش و بی اتیکت منزجریم و این جذابیت فردی شاهزاده رو چندین برابر می کنه. اما این لزوما به معنای این نیست که ایشون از هر جهت مناسب رهبری یه جنبش اعراضی باشن.شاید اگر فضای دیگری حاکم بود حق با شما بود اما هیچ دستاورد سیاسی یک شبه حاصل نمیشه و راه میانبری هم وجود نداره. اگر به اندازه کافی واقع بین باشیم از هیچ انتقادی نه می هراسیم و نه می رنجیم.

    پاسخحذف
  15. سلام به دوست عزیز، خانمی که از این گفتار گمنامیان رنجیده شده...چون به نظام پادشاهی علاقمند هستند.یک دلیل مهمی که شما برای این علاقه مندی ذکر کردید، وضع خوب اقتصادیه خونوادتون در اون زمان رژیم سابقه‌، و اینکه شاید اونقدری مهم نبوده که آزادی سیاسی وجود نداشته.

    برای من شگفت انگیز و بسیار جالبه که خونوادهٔ شما با اینکه به قول خودتون بیشتر از طبقه کارگر بودند در انقلاب سهیم نبودند. آفرین! از شما چه پنهون، اطراف من آدمای تحصیل کرده‌ای هستن که اون زمان از نظر مالی‌ بسیار در آسایش بودند، و متأسفانه انقلاب کردند!

    با این حال... آنچه گمنامیان در اینجا اشاره کرده، بحثی‌ در رّد یآا قبول نظام سلطنتی یا اینکه اقای رضا پهلوی میتونه "وارث پادشاهی مشروطهٔ ایران" بعد از سقوط جمهوری اسلامی باشه نیست. پس اگه شما طرفدار این نوع حکومت هستید رنجش شما بی‌ دلیله دوست عزیز.

    آن چه که گمنامیان، من و دوستان دیگه توضیح دادیم، اینه که با تمام روشنفکری آقای پهلوی، که شخصا براش احترام قائل هستم، ایشون میتونه تاثیر گذارتر از پیش باشه، اگه به این پیشنهادات عمل کنه. و اضافه هم کردیم که این حتا میتونه یه جور از خود گذشتگی محسوب بشه...ولی‌ فکر می‌کنم برای نجات ایران ارزششو که داشته باشه.

    هر چند همونطور که عرض شد... مقید کردن شاه مخلوع به بازگشت به اصول قانون اساسی مشروطیت، گزینهٔ به مراتب بهتری از آنچه در انقلاب ۵۷ رخ داد بود، کما اینکه این مسأله در انگلستان یا کشورهای اسکاندیناوی رخ داده. ولی‌ حال که مردم ما طومار سلطنت رو در هم پیچیدند، گذر از جمهوری اسلامی به یک نظام فردی دیگه (هر چند مشروطه)، "به نظر من" یک بازگشت به عقب هست، و قبلان هم توضیح دادم که این یه جور اتلاف منابع هست.با یک حکومته سکولار دموکرات که به مردم امکان گردش قدرت بین نمایندگانشون رو بده، دیگه نیازی به نهاد سمبلیک نداریم که حتا نگران تخطی موردی یا سیستماتیک اون هم باشیم!

    ولی‌ همونطور که میدونید، در گام اول مهم اینه که نیروهای اپوزیسیون بتونند به توافقی برساند و مردمو علیه دیکتاتوری دینی بسیج کنند و پیشنهادات فوق در این راستاست.

    پاسخحذف
  16. دوستان عزیز از نظر هر دوی شما، نیما و یولیسس گرامی‌ تشکر می‌کنم.

    اجازه بدین پاسخم را در این باره با شما در میون بذارم.

    در پاسخ به دوستی که شدیدا از این مطلب رنجیده شدن باید بگم که بین اون چیزی که ما دلمون می خواد و واقعیات فعلی تفاوت از زمین تا آسمونه"

    من با شما، نیما جان کاملا موافقم و همون‌جور که مطرح کردم الان وقت این حرفها نیست. شاید باید بهتر توضیح میدادم، شرمنده. ولی‌ ببین عزیز ما این رو خیلی‌ می‌شنویم که آقای رضا پهلوی دارای خسوسیتهای بسیار شایسته به عنوان یک انسان تحصیل کرده، مدافع حقوق بشر و دارای معیارهای اخلاقی شایسته هستند. ولی‌ شما اگر در انتقادات دقت کنین هر روز یه سازی زده می‌شه. یه روز میگن طرفداراشون نباید بگن شاهزاده، یه روز میگن باید بگه پدرش فلان بود و بسار. به نظر میاد که آقای رضا پهلوی هر کاری بکنن برای یه سری کافی‌ نیست و هر دفعه یه چیز جدید در میاد.

    هم زمان باید بگم من هم نمیفهمم که چرا طرفداران ایشون با اینکه یه سری‌ها خیلی‌ به واژهٔ شاهزاده حساسیت دارن باز این واژه را استفاده می‌کنن. اما اونا بحث دیگریست که افراطی بودن متسفانه یک قسمتی‌ از فرهنگ ماست که در طرفداران نظام پادشاهی هم مثل تمام گروه‌های دیگر وجود واقعی‌ دارد. به اضافه جنگ سایبری که یه سری مسائل را تشدید می‌کنه.

    من همون‌جور که اشاره کردم تاحالا نظری در این باره نداده بودم. چون الان فقط اتحاد! نمیدونم شما با محیط فرفر و بالاترین اشنا هستین یا نه ولی‌ من همیشه به کاربران شریفی چون ، امید فردا، اندیشه، دودوزه، گمنامیان، سیما، سام و خیلی‌‌های دیگه که هر کدوم به نوع خود برای ایرانی‌ بهتر فعالیت می‌کنن بی‌ تردید رای مثبت دادم و در فرفر باهاشون رابطهٔ بسیار خوبی‌ داشتم. من بارها به لینکهای گمنامیان که انتقاد به "پهلویها" داشته رأی مثبت دادم چون شاید با اون انتقادش که توی اون یه دونه لینک نوشته بود موافق بودم. ولی‌ این بلاگ را نمیتونم قبول کنم. چون از گمنامیان انتظار بیشتری دارم. البته از تمام اون کاربرهایی که بالا اسمشون رو بردم انتظار سیاسی فرهنگی بالایی‌ دارم. چون لا عقل در ذهن من اینطوره که اگر یک روز مثلا سیما جان، که افکار اجتماعی سیاسیم با ایشون بغیر از مسالهٔ سلطنت یک تا ‌ست، در ایرانی‌ آزاد همون‌جور که من برای عقاید جمهوری خواه ایشون احترام قائلم برای عقاید من به نظام مدرن پادشاهی احترام قائل باشه. همان طور که من در یک رفراندوم آزاد با نتیجهٔ اکثریت آرا برای یک جمهوری هیچ مشکلی‌ نخواهم داشت یقین دارم که دوستان مجازی من هم به این گونه به یک سیستم پادشاهی نگاه کنن.

    گمنامیان گرامی‌ اینجا گفت که آقای رضا پهلوی "در این حال پریشان مردم به عنوانه پادشاهی نمیندیشد" و گمنامیان عزیز خودشون می‌دونن که این استدلال شون بی‌ اساس است. چون خودشون دیدن که آقای رضا پهلوی بارها پاسخ به این سوال دادن.

    از همه بد تر اینکه آقای رضا پهلوی بشه چوپان دروغ گوی. یعنی‌ واقعا گمنامیان شریف در شخصیت رضا پهلوی می‌بینه که بید مردم را فریب بده بگه من نمی‌خوام پادشاه شم همه بیاین همکاری بعد در رفراندومی بگه منو دوباره بذارین تو لیست اترنتیو من اگر مردم رای بدن می‌خوام پادشاه شم. نمی‌شه عزیز، نمی‌شه.

    پاسخحذف
  17. ezafeh mikonam, ghabl az Omid-farda esme Germany gerami ra mikhastam pinglish type konam ke nashod, behnevis tarjomeh mikone almani :--)

    پاسخحذف
  18. قسمت ۲
    الیسس گرامی‌،


    من با شما در بعضی‌ جاها موافقم در بازی جاها مخالف. ببین داداش، دوران اون زنده یاد فقط مسائل اقتصادی که خوب نبود. باز هم میگم من دربارهٔ فجایایی که در مورد حقوق بشر شد هیچ وقت از شاه دفاع نمیکنم و نخواهم کرد. ولی‌ شما از لحاظه اجتمایی‌ نگاه کن. شرکت زنان در سطح جامعه یک مثالش. با وجودی که خیلی‌‌ها این را منع میکنن ولی‌ رضا شاه کبیر و پسر ایشون دیکتاتوری به زنان ایران خدمتهای بسیاری کردند. من یک مادر بزرگی‌ داشتم که از قبل از کشف حجاب، جنگها، آبله، سل و تمام پیشرفت‌ها رو زیر پوستش احساس کرده بود و مثل قصّه برامون تعریف میکرد. هیچ وقت با رفتن شاه موافق نبود. هیچ وقت. همیشه به اون اعتقاد خودش که نماز هم می‌خوند، برای رضا شاه و پسر ایشون سلوات میفرستد.

    فقط مسائل اقتصادی نبود که خوب بود الیسس محترم. چقدر دانشجویان ایرانی‌، تمام اونهایی که بر علیه شاه بلند شدن با بورس دولتی رفتن در آمریکا و اروپا درس خوندن؟ در مدارس ما از کلاس آمادگی انگلیسی یا فرانسوی هم تدریس میشد. درسته که همه جای مملکت این امکانات نبود، ولی‌ بابا به قول هموطنهای آذریمون گاماس گاماس.

    از لحاظه فرهنگی‌، منظورم، فرهنگ و هنر. از لحاظه آبرو هیسیتمون خارجه کشور. نه بابا جان، ولش کن همهٔ این چیز‌ها رو هم می‌دونن. هر کی‌ به خواد کلاشو قاضی کنه میتونه.

    بحث اینکه چه سیستمی‌ بعد از آزادیه ایران داشته باشیم و چرا را امیدوارم در یک زمان دیگری با هم داشته باشیم. الان همون‌جور که همگی‌ میدونیم و موافقیم اینه که فقط و فقط اتحاد بر علیه این رژیم فاشیستی اسلامی مهمترین وظیفمون است.

    از هر دوی شما دوستان تشکر می‌کنم برای وقتی‌ که گذشتین.

    در هر جای دنیا که هستین موفق باشید.

    با احترام

    پاسخحذف
  19. الیسس، دوست عزیز نمی‌خوام خستتون کنم و این آخرین کامنت من در بارهٔ این مطلب. ولی‌ خواستم فقط اشاره کوچکی به کارهای شاه بکنم که منظورم را خوب برسونم که فقط کارهای خوب ایشون اقتصادی نبود.

    مثلا یکی‌ از کارهای ایشون را که من بهش خیلی‌ افتخار می‌کنم در رابطه قطعنامه رامسر برای حفاظت از محیط زیست. مسعلیی که امروز بزرگ‌ترین تهدید حیاتی برای همهٔ دنیا ایجاد کرده. مسالهٔ محیط زیست که بعد از نئولیبرلیسم ریگان و خانوم آهنین بعد از دهه ۸۰ دنیای ما رو رو به نابودی برده و بزودی زود ما این مدل زندگی که میشناسیم را باید در رویاها ببینیم.

    لطفا این لینکها رو البته اگر در بارهٔ این کنوانسیون از قبل اطلاع نداشتید مطالعه کنید، سپاسگزار میشوم.

    http://www.ramsar.org/cda/en/ramsar-home/main/ramsar/1_4000_0__

    http://en.wikipedia.org/wiki/Ramsar_Convention

    پاسخحذف

نکاتی که هنگام استفاده از بخش کامنتها بهتر است به آن دقت فرمایید:
**١_ بنا به اعتقاد راسخ و بی چون و چرای من به آزادی بیان ، کامنت های شما مستقیما منتشر می شود. ** ٢_لطفا هنگام گذاشتن کامنت، یک اسم برای خودتان در نظر بگیرید تا دیگران و نویسنده وبلاگ راحتر بتوانند به شما پاسخ دهند. ** ٣_تمام کامنت ها را بدقت می خوانم و تنها در جایی که واقعا لازم باشد ، در بحث ها دخالت می کنم، چون من تریبون خودم را داشته ام و حرفم را زده ام ، باید اجازه دهم بقیه حرفشان را بزنند. ** ٤_تنها کامنت های ترولرها و کامنت هایی که شامل لینک های غیر معتبر ، مانند سایت های آلوده به بد افزار هستند،برای امنیت خواننده های وبلاگ ، حذف می شوند. ** ٥_در سمت چپ جعبه ای که در آن نظر خود را می نویسید، شما عبارت (اشتراک ایمیل) را می بینید، درصورتی که ایمیل خود را در آنجا وارد کنید، کامنت های جدید را با ایمیل، دریافت خواهید نمود. ** ٦_شما حتی در فحش دادن به نویسنده وبلاگ هم آزاد هستید! حتی به بهانه توهین به خودم نیز کامنتی را حذف نمی کنم، من جانم را می دهم که تو حرفت را بزنی، اما خواهش میکنم به جای فحش دادن، به موضوع نوشته بپردازید.