در این چند روزه، مجددا شاهد حمله گسترده و سازمان یافته
اصلاح طلبان به نیک آهنگ کوثر بوده ایم. سوال
اینجاست، چرا اصلاح طلبان اینچنین نسبت به کوثر، حساسیت دارند؟
همه
ماجرا، به افشای نوار مذاکرات نیک آهنگ و مهدی هاشمی رفسنجانی بازمی گردد، چون در
آن نوار، به صراحت مهدی هاشمی اعتراف کرد که پشت پرده بازی جنبش سبز، هاشمی
رفسنجانی و خانواده او است. همچنین مشخص شده است که مهدی هاشمی و خاندان رفسنجانی، چگونه در فضای مجازی و سایت های خارج از کشور نفوذ کرده اند و با پرداخت پول های کلان، آنها را در کنترل خود در اورده اند.
خنده
دار اینجاست، اصلاح طلبان داخل کشور، و توپخانه آنها در خارج از کشور، به صورت
هماهنگی به نیک آهنگ حمله میکنند. به عنوان مثال، در حالی که نیک آهنگ جزو مخالفین
رژیم است و کاریکاتور خامنه ای را می کشد، و اصولا انتشار مطالب او بسیار دور از
ذهن است، اما روزنامه همشری متعلق به اصلاح طلبان، یکی از کاریکاتورهای
پانزده سال پیش نیک اهنگ از دوباره منتشر می کند، و بعد توپخانه اصلاح طلبان خارج
از کشور، به او حمله می کنند.
یا
در این نوشته، یکی از اصلاح طلبان عکسی از نیک آهنگ منتشر کرده و تنها نوشته
است که نیک اهنگ در سفارت ایران در کانادا حاضر شده است.
یکی
از روش های کثیف جنگ روانی که وابستگان رژیم به خوبی از آن استفاده می کنند، طرح
یک موضوع بدون اشاره به پیش زمینه آن است.
این
فرد، برای حمله به نیک آهنگ، عکس او را در سفارت کانادا گذاشته است، اما ننوشته که
این عکس، متعلق به نمایشگاه کارتونیست های ایرانی در کانادا است، که موضوع
نمایشگاه نیز، روز صلح است، و زمان آن نیز سال 2003 بوده است.
در
این نوشته، به تفضیل، به این ماجرا می پردازیم:
ابتدا
باید اصلاح طلب را تعریف کنیم:
اصلاح
طلب ساخته و پرداخته کیست؟! یادمان باشد، اصلاح طلب از زیر عبای هاشمی رفسنجانی
بیرون آمده است...!
اصلاح
طلب، یک وطن فروش از جنس بسیجی است، تنها تفاوت او با بسیجی های چماق به دست این
است که پیچیده تر عمل می کند. در حقیقت، اصلاح طلبان، در نقش سوپاپ اطمینان رژیم
هستند، و هر گاه رژیم با فشار خارجی یا داخلی مواجه می شود، و در خطر سقوط قرار می
گیرد، اصلاح طلبان پا به میدان می گذارند.
در
حقیقت، سیاست کلی اصلاح طلبان، بر کند کردن تیغ مبارزه با رژیم خامنه ای
است، به این امید که خامنه ای تکه استخوانی جلوی آنها بیاندازد..!
در
این چند ساله چندین بار شاهد خیانت این گروه به مردم ایران بوده ایم:
- با
روی کار آمدن خاتمی: خاتمی با بیست میلیون رای بر سر کار آمد، در حالی که
مردم به او امید بسته بودند،تنها به جامعه ایرانی خیانت کرد و هیچ اصلاحاتی انجام
نداد.
- فاجعه
کوی دانشگاه:در سال 78 و حمله نیروهای لباس شخصی وابسته به خامنه ای به دانشجویان،
در تهران تظاهرات قابل توجهی شکل گرفت، کار به جایی رسید که خامنه ای به گریه
افتاد. در آن زمان خاتمی بیست میلیون رای داشت، به جای حمایت از دانشجویان، آنها
را مجبور کرد که به خوابگاه های خود بازگردند.
- تظاهرات
سه و نیم میلیون نفری خردادماه دو سال پیش(بعد از انتخابات ریاست جمهوری):در آن
تظاهرات شاهد حضور انبوه مردم بودیم، بیش از سه و نیم میلیون نفر در خیابان
های تهران بودند، نیروی انتظامی از ترس مردم، عکس موسوی را بر ماشین خود چسباند،
اما اصلاح طلبان، از ترس اینکه رژیم سرنگون شود، به مردم خیانت کردند و آنها را
باز به خانه های خود بازگرداندند.
آخرین
بار نیز سال گذشته، وقتی رژیم به دلیل تحریم ها در فشار قرار گرفته بود و رژیم در
خطر بود، باز اصلاح طلبان، پا به میدان گذارند و یکی از مهره های قدیمی خود، به
نام حسن روحانی را به میدان فرستادند.
چرا
اصلاح طلبان، از سرنگونی رژیم اینچنین وحشت دارند و هر جا فشاری مضاعف بر رژیم می
بینند، پا به میدان می گذارند؟!
دو
دلیل ساده وجود دارد:
- بسیاری از
این اشخاص اصلاح طلب، در سی سال جنایت رژیم آخوندی نقشی غیر قابل انکار داشته اند،
آنها خوب می دانند اگر این نظام ساقط شود، بسیاری از آنها باید در دادگاه ها
پاسخگوی اعمال خود باشند.
- اصلاح
طلبان به خوبی می دانند که اگر این نظام ساقط شود و یک حکومت مردم سالار بر سر کار
بیاید،این اشخاص در ساختار حکومت آینده جایی نخواهند داشت، به دو دلیل ساده، یکی
به سبب سابقه بد و مشارکت در جنایات رژیم و دیگری توان مدیریتی ضعیف ! فراموش
نمی کنم که سال گذشته، همین آقای مهاجرانی بی هیچ شرمی می گفت در زندگی آقای خامنه
ای از نظر اقتصادی، نکته تاریکی نیست...!
در
حقیقت، با اطمیمان می توان گفت که هر جا تیغی تیز به سمت رژیم خامنه ای نشانه می
رود، این اصلاح طلبان هستند که برای کند کردن آن تیغ، پا به میدان می گذارند، به
این امید که شاید خامنه ای تکه استخوانی را جلوی آنها بیاندازد...!
موضوع
انتشار نوار مکالمه مهدی هاشمی چه بوده است؟
نوشته های پیشین: