یکشنبه، اسفند ۲۰، ۱۳۹۱

آنگ سانگ سوچی: برای من طبیعی است که چنین احساسی داشته باشم..!

چند وقت پیش، مصاحبه کریستین امانپور (در سی ان ان) با آنگ سانگ سوچی را می دیدم، بخشی از آن به شدت توجه مرا جلب کرد:

آنگ سان سوچی، برنده صلح نوبل است، بانویی که چندیدن دهه برای رسیدن به دمکراسی در کشورش تلاش کرد و بالاخره آن کشور مصیبت زده را در مسیر درست قرار داد.

در مصاحبه ای که چندی پیش، کریستین امانپور با او داشت، کریستین از او پرسید: «اکنون با ژنرال هایی  در حکومت همکاری داری که سالها آزارت داده اند و تو را از خانواده ات جدا کردند، چه نظری داری»

آن سانگ سوچی پاسخ داد: «...من آنها را دوست دارم!» و وقتی تعجب کریستین را دید، پاسخ داد: «من کارهایی که آنها  انجام داده اند را دوست ندارم، اما خود آنها را دوست دارم، تفاوت است بین کار آنها و خود آنها!» و وقتی شگفتی کریستین را دید، گفت:«این احساسی کاملا طبیعی برای من است»


برای آشنایی بیشتر با آنگ سان سوچی، این نوشته را ملاحظه فرمایید:




نوشته چند روز گذشته من:



نوشته های پیشین این وبلاگ: 





۱۴ نظر:

  1. تخم چپ عفیر(ره) تو حلق آنگ سان سوچی جنده و کیر شمقدر(رض) تو کون خانم ستوده کونی

    پاسخحذف
  2. از کون نسرین ستوده گفتی یاد خاطرات خوش گذشته افتادم که نسرین خانم در محله ما سکونت داشت و با دوست من که ورزشکار و خوش تیپ بود ارتباط آنال سکس داشت

    پاسخحذف
  3. به هر چی توهین میکنید خواهشا به کیر شمقدر کاری نداشته باشید و گرنه عذابی دردناک و ذوالنغوظ در انتظارتان خواهد بود.
    و لهم عذاب العلیم

    پاسخحذف
  4. انقلابی کردیم انقلابستان که خر از خنده غش کرد
    آنچنان فضای ٥٧ تیره و تار و سرابی شد
    که هادی خرسندی وافوری هم انقلابی شد
    وی که قبلا خایه سناتور مسعودی میمالید
    نا گهان با خدا گشت و حالی به حالی شد
    محسن پزشکپور که با خرج دولت حزبی زد
    وی که با یاری دولت وکیل مجلس میشد
    بعد از بلوای ١٧ شهریور سال ٥٧
    روزه سیاسی گرفت ونماز خواند و الهی شد
    انقلابی کردیم ما ملت مشنگ
    از سر بیکاری ، برای خنده
    شبها روی دیوار عکس خمینی و شریعتی
    کلیشه میکردیم و میگفتیم
    کس خواهر گذشته و حال و آینده
    زندانی سیاسی که پاسبان میکشت و از زندان آزاد شد
    ناگهان برایمان چه گوارا شد
    فیلسوفی گشت و قهرمانی تو خالی
    که با مردم کوچه و بازار
    مشغول دیدن آقا در ماه شد
    روشنفکر قلابی عزیز که ..
    دمی از وافور و منقل و خانم بازی غافل نبود
    ته ریشی گذاشت ، تسبیحی به دست گرفت
    سیگار هما کشید و محو اسلام انقلابی شد
    ان حزب طراز نوین طبقه کارگر
    یعنی حزب خائن توده
    کاندید ریاست جمهورش یک آخوند
    ان هم چه آخوندی از ته جدول لیگ دسته چهار
    یعنی شیخ صادق خلخالی بیسواد عامی شد
    انقلابی کردیم انقلابستان
    خر از شدت خنده به زمین افتاد
    دست و پا میزد و غش کرد
    هرچه داشتیم و داشتید از دست دادید و بعد
    برایش از آخوند گدایی کردید :
    برادر اجازه هست کمی روسری را بالا بزنم ؟
    برادر آستین کوتاه تا اینجا که جرم نیست ؟
    آقا تورا به خدا بنزین را هزار تومن نکنید ؟
    آقا دلال این دارو برای بیمار قلبی هست ارزان حساب کن
    آقا راننده طلاهایم را بردار این هم موبایل فقط به من تجاوز نکن
    برادر به خدا قسم ما نامزد هستیم بکش پایین ما هم بکنیم یعنی چه ؟
    بعله .......
    جاکشا پول نفت را شاه درب منزلتان میداد
    شکر کیلویی ١٧ ریال گوشت کیلویی ٧٥ ریال
    بنزین ٦ ریال و با مایو کنار دریا
    شما نسل ٥٧ بیسواد زمان شاه پادشاهی کردید
    ریدید به کشور ما
    یعنی کار انقلابی کردید ؟
    abazrghfary

    پاسخ

    پاسخحذف
  5. کیر کرگدن تو کس و کون زن و بچه هر کی کس شعر بالا رو پست کرد

    پاسخحذف
  6. (سینه بزنید)
    شهید دشت کاراکاس
    هوگو چاوز، آقام عباس

    پاسخحذف
  7. داداش به مقدسات ما توهین نکن که مثل عفیر میبندمت به خیش و باهات زمین شخم میزنم که هم خارمادرت گاییده بشه هم مملکت آباد بشه

    پاسخحذف
  8. شعر زیبایی بود و این آشعالهایی که عقده های جنسی داره میکششون خفه لطفا.

    پاسخحذف
  9. اندر حکایت سرقت ١٢ میلیارد تومانی ( یکبار دیگر بخوانید جانم ١٢ میلیارد تومان ) از منزل یک بازاری در شمال شهر :
    از خانه یک بازاری ١٢ میلیارد بردند
    دزدان جاکش بعد از این سرقت
    به خانه ما در میدان شوش هم
    پاتکی زدند ، حمله ای کردند
    آفتابه مسی پدرم را که یادگار عزیز اسلام ناب بود
    و با خود به عشق مولایش علی هر شب
    به مبال (مستراح ،توالت ) میبرد
    به نام غنیمت دزدی
    با خود بردند
    جهیز خواهرم را
    که مادرم به اقساط از مغازه کریم آقا خریده بود
    شامل ضبط سوت و کمی خرت و پرت
    به یغما گرفتند ،به یک شر خری در بازار فروختند و ...
    پولش را شیشه کشیدند و یا خوردند
    شکایات ما به جایی نرسید
    چرا که ؟ آفتابه دزدی بود
    اموال حاج آقا مهمتر بود
    که همش پول دزدی بود
    دزد ناشی که به خانه حاجی زده بود
    چون دستگیر شد
    اموال حاج آقا هم پیدا شد
    تعجبم از اینست که
    چرا آفتابه مسی پدرم
    در میان اموال حاج آقا
    هویدا شد ؟؟؟!!!!
    abazrghfary

    پاسخحذف
  10. in baray anke be man fohsh dad
    abazrghfary

    هیچ دانی که چرا آخوند ، دزداست ؟ دست در جیب ، این ملت بردست ؟ // نصف شب در ، حجره بیدار شده ...ناگهان از همه ور ، کیر کلفتی خوردست // او نداند پدرش کیست و هم ، مادر خود نشناسد ..چونکه از بچگی ..در حجره بسر می برده ست // حجره فیضیه جاییست برای ، کون گشاد ...انگلان جمع و حرف .. حرف مفت است //کون گشادی بزرگ ، رهبر این جمع شود .. چونکه با طی سلسله مراتب کیر خوردست // شیخ جاکش و ملا بکش ..و فقیه کس کش ...شغلی است شریف در اسلام ، محمد گفتست // بیکاری و کون گشادی و فروش حرف مفت ،،،شعری هست قدیمی ،که بر سر هر فیضیه خفته ست

    پاسخحذف
  11. inam bary mghdsat va dint
    abazrghfary

    ملتی به دنبال گوشت و مرغ و تخم گرانبار مرغ بودند ،،،دولت جاکششان به فکر دهه فاطمیه و مرگ زهرا بود //ملت از گرانی و کمبود دارو و نداشتن اجاره میمردند ،،، رهبر جاکشان عالم علی گدا به فکر منقل و تریاک اعلا بود//کودکان کارتون خواب برای لقمه ای نان در تجاوز دیوان ،،، آخوند کس کش در حال گریه روی کون زهرا بود//رمق شادی از این ملت بدبخت گرفتند ز بس نوحه خواندند،،، مرگ زهرا تمام نشده ملای جاکش فکر محرم و عاشورا بود //جاکشان به سرنزنید و کون خود ندرانید و شیون نکنید ،،، که محمد و ال محمد یعنی سید و ملا رهبر کل مفت خورها بود //
    abazarghafary

    پاسخحذف
  12. inam bra dint

    از حضرتش پرسیدند یا ابن تقی آیا شتر عقلش بیشتر است یا انسان ؟
    حضرتش تاملی کرد و دست بر سبلت های مبارک ( سیبیل) کشیدند و فرمودن البت (البته ) شتر ، قوم سوال کننده به پچ پچ درامد که یا جانشین نبی چگونه است که شتر عقلش بیشتر است ؟ ما قبول نمیکنیم
    حضرت فرمودند جاکشان به کیرم که قبول نمیکنید مگر ندیدید که جدم محمد در هنگام ورود به مکه عقل خود را به دست شتر داد و فرمود هرجا این شتر توقف کرد آنجا مسجد میسازم ؟؟؟؟؟
    قوم شرمزده در حالیکه اشگ به چشمان آورده بودند به سجده پرداختند .

    پاسخحذف
  13. in bar emamet
    abazrghfary


    خلق را بر دار کرد ، کس کشی بود این امام //فتنه ها در کار کرد ، جاکشی بود این امام //جنگ ها بر پا کرد تا جیب آخوند پر کند // جاکشان را بر سر کار کرد ، جاکشی بود این امام //جاکشی بود با اصل هندی ، گفت من ایرانیم //خون ایرانی ریخت در خیابان, کس کشی بود این امام //پیرو پیغمبر جاکش کجا ؟ مسلم کجا ؟ ایران کجا ؟ //کشور ایران را لانه مار کرد . جاکشی بود این امام //خمینی و فرزند خلفش خامنهی جاکش قاتل ایران را لانه مارهای تروریست کردند با هر وسیله این جاکشان را افشا کنید و نگذارد از این روضه خونهای ۵ ریالی زمان شاه امام بسازند مثل امام علی جاکش و محمد بچه باز و امام نقی کس مشنگ

    پاسخحذف
  14. اندر حکایت انتخابات مسجد (مجلس) شوربای اسلامی و رسیدن دزدان جدید ........:یک مسجد ( مجلس) پر ز دزدان ، دزدان نو رسیدند ....این کشنگان تازه کونها ز خود دریدند .//قبل از انتخابات ، بس وعده ها دادند ......بعد از انتخابات بر قول خود ، شاشیدند .//هنگام رای خواستن ،موبایل و لپ تاب دادند ....وقتی وکیل گشتند ، تخم رهبر مالیدند .//این جاکشان وکیلند ، یا خایه مال رهبر ؟ ....بسکه برای آن دزد فقط هورا کشیدند .//هرچه که سید علی گفت، به به بهش گفتند ... پولهای نفت خوردند ، باغ شمال خریدند .//با یک ریش ساده ، تسبیح و دستمال یزدی .... بس رانت ها خوردند ، بس صیغه ها خریدند .//این است دین دزدان ، اسلام جاکشان است ...کس خل در انتظار فرج ، اینها به ثروت و مال در کانادا رسیدند.//

    پاسخحذف

نکاتی که هنگام استفاده از بخش کامنتها بهتر است به آن دقت فرمایید:
**١_ بنا به اعتقاد راسخ و بی چون و چرای من به آزادی بیان ، کامنت های شما مستقیما منتشر می شود. ** ٢_لطفا هنگام گذاشتن کامنت، یک اسم برای خودتان در نظر بگیرید تا دیگران و نویسنده وبلاگ راحتر بتوانند به شما پاسخ دهند. ** ٣_تمام کامنت ها را بدقت می خوانم و تنها در جایی که واقعا لازم باشد ، در بحث ها دخالت می کنم، چون من تریبون خودم را داشته ام و حرفم را زده ام ، باید اجازه دهم بقیه حرفشان را بزنند. ** ٤_تنها کامنت های ترولرها و کامنت هایی که شامل لینک های غیر معتبر ، مانند سایت های آلوده به بد افزار هستند،برای امنیت خواننده های وبلاگ ، حذف می شوند. ** ٥_در سمت چپ جعبه ای که در آن نظر خود را می نویسید، شما عبارت (اشتراک ایمیل) را می بینید، درصورتی که ایمیل خود را در آنجا وارد کنید، کامنت های جدید را با ایمیل، دریافت خواهید نمود. ** ٦_شما حتی در فحش دادن به نویسنده وبلاگ هم آزاد هستید! حتی به بهانه توهین به خودم نیز کامنتی را حذف نمی کنم، من جانم را می دهم که تو حرفت را بزنی، اما خواهش میکنم به جای فحش دادن، به موضوع نوشته بپردازید.