حکایت مهدی هاشمی است، مشکلات کنونی او به سی سال پیش باز می گردد، به
زمانی که او در عرصه غارت ایران، تک تازی می کرد و مجتبی خامنه ای را بی نصیب می
گذاشت! مهدی هاشمی باید زمانی به فکر این لحظه می افتاد که
چرا مهدی هاشمی به تهران بازگشت؟!
خبری که این روزها همه را متعجب کرد، بازگشت مهدی هاشمی به ایران است! در حالی
که پرونده بازی علیه او باز بوده است، چرا او به ایران بازگشته است؟!
برای درک بهتر این سوال، بهتر است مطالبی از پیشینه مهدی هاشمی را بدانیم.
مهدی هاشمی، نور چشمی پدرش است!
کسانی که با مافیای هاشمی رفسنجانی آشنا هستند، می دانند که مهدی هاشمی، نور
چشمی پدر است! شاید به این دلیل که فرزند آخر او است!
رقابت مجتبی خامنه ای و مهدی هاشمی:
به فرزندان سران نظام، که به شغل شریف دلالی در کنار پدران خود مشغول هستند،
اصطلاحا آقازاده می گویند و تا زمانی که خمینی زنده بود، هنوز مفهوم
"آقازاده" در کشور شکل نگرفته بود.
در آن زمان، تنها آقا زاده هایی که در کشور وجود داشت، فرزندان هاشمی رفسنجانی
بودند! جنگ نیز برای آنها نعمتی بود،
افرادی چون محسن رفیق دوست یا اطرافیان محسن رضایی، زیر نظر آنها خرید های جنگ را
انجام می دادند و پورسانت های مربوطه (حق دلالی) به حساب های آنها واریز می شد.
رابطه مهدی هاشمی و مجتبی خامنه ای، قبل از مرگ خمینی:
در آن دوره، خامنه ای رئیس جمهور بود، اما قدرت چندانی نداشت! همه کاره کشور
شخص هاشمی رفسنجانی بود، و صد البته هاشمی رفسنجانی بود که روابطی با شرکت های
خارجی برقرار کرده بود و از دلالی اسلحه گرفته تا پروژه های صنعتی کشور، مشغول
ثروت اندوزی بود.
در این میان، نقش اصلی دلالی را پسران او به عهده داشتند، که بیش از همه، اسم
مهدی و محسن به گوش می خورده است.
حضور مهدی هاشمی در جبهه:
زمان جنگ، برای ترغیب مردم برای رفتن داوطلبان به جبهه، فرزندان سران نظام نیز
به صورت صوری و نمایشی در جبهه حضور می یافتند. اصولا حضور یک شخص بلند پایه مملکت
در خط مقدم جبهه، عملی احمقانه است و چنین کارهایی، صرفا نمایشی بوده است.
صد البته که هر فرد عاقلی می داند که امثال مهدی هاشمی، تنها برای گرفتن
پورسانت اسلحه خواستار ادامه جنگ بوده اند و نه هیچ چیز دیگری! اصولا علاقه به
ایران و یا دفاع از کشور، نزد چنین اشخاصی معنا ندارد! (اینجا)
در زمان جنگ نیز، مهدی هاشمی و مجتبی خامنه ای، به صورت نمایشی در جبهه حاضر
می شوند! (منبع)
در همان زمان نیز می بینیم که مجتبی خامنه ای را پشت خط نگه می دارند و برای
عملیات نمایشی خود، مهدی هاشمی را به خط مقدم می برند!
رقابت پنهان مهدی هاشمی و مجتبی خامنه ای:
حال با کنار هم چیدن این نکات، می توان دریافت که تا چه حد مجتبی خامنه ای، در
مقابل مهدی هاشمی، احساس حقارت می کرده و خواستار رقابت با او بوده است.
این داستان ادامه یافت تا اینکه هاشمی رفسنجانی، به خامنه ای اعتماد کرد و او
را به قدرت رسانید، و قرار بود خامنه ای تنها عروسک خیمه شب بازی رفسنجانی در جلوی
ماجرا باشد، اما چرخ روزگار، به نحو دیگری چرخید!
هاشمی رفسنجانی مار در آستین خود پرورش داده بود و چون خامنه ای به قدرت رسید،
بعد از چند سال، هاشمی را کنار گذاشت و در صدد برآمد که قدرت را به صورت کامل، در
اختیار گیرد.
زمانی که خامنه ای رهبر شده بود، و هاشمی نیز به مقام ریاست جمهوری رسیده بود،
یکی از اعضای کابینه نظر خامنه ای را در جلسه هیات دولت مطرح کرد، جواب رفسنجانی،
واضح و شفاف بود: "مقام رهبری، برای خودشان فرموده اند، ما کار خودمان را می
کنیم...!"
در چند سال اول، باز این مهدی هاشمی بود که یکه تازی می کرد و اجازه کاسبی (!)
به مجتبی خامنه ای نمی داد، تا اینکه خامنه ای کم کم قدرت را به صورت کامل در
اختیار گرفت!
حتی در دوره اصلاحات، این مهدی هاشمی بود که پروژه های نفتی را در اختیار
داشت، و مجتبی خامنه ای تا یکی دو سال آخر، اجازه حضور در این دکان را نیافت!
این دعوا تا آن جا ادامه یافت که
خامنه ای تصمیم گرفت کلا قدرت را (حتی در نظام اجرایی و دولت) به صورت کامل در
اختیار گیرد و هاشمی رفسنجانی و اصلاح طلبان را به گوشه ای براند، در اینجا بود که
مجتبی خامنه ای تمام قد وارد میدان شد، قدرت را به دست گرفت و سعی کرد انتقامی
اساسی، از رقیب دیرینه بگیرد!
بنا به گزارش خودنویس و شواهد موجود، دعوای مجتبی خامنه ای و مهدی هاشمی، به
نوزده سال پیش (سال 72 شمسی) باز می گردد(منبع)!
مزه پرانی همسر مهدی هاشمی و یادآوری بچه دار نشدن مجتبی خامنه ای در مطبوعات!
دعوای این دو همیشه ادامه داشته است، تا زمانی که در تظاهرات جنبش سبز،
نزدیکان مجتبی خامنه ای اخباری را منتشر کردند که شعار "مجتبی بمیری، رهبری
را نبینی" توسط مهدی هاشمی طراحی شده است! (منبع)
و اینجا بود که همسر مهدی هاشمی، با طنازی، جوابی کوبنده به مجتبی خامنه ای
داد، او نامه ای سرگشاده نوشت، نامه ای که هیچ کسی تا کنون، به ظرافت موجود در آن
اشاره ای نکرده است، همسر مهدی هاشمی با
طنازی، نامه اش را با حدیثی از امام یازدهم شیعان آغاز کرد و نوشت(منبع):
" «تمام
پلیدیها و زشتیها در خانه ای نهاده شده که کلید آن دروغگویی است. »
امام حسن
عسگری (ع)
باز قلم دروغ به کار
افتاد و قلم به دستی دیگر،اتهامی ناروا به خانواده هاشمی رفسنجانی روا داشت. کم
نبود هر چه درباره همسرم،مهدی هاشمی نوشتیدو نوشتند،که اینک خبر از خروج من و دو
فرزندم نیز از ایران می دهید؛داستان را هم خود ساخته و پرداخته اید.نوشته اید: "همسر
و دو فرزندش مهدی هاشمی با هدف دور شدن از فضای سیاسی جامعه از کشور خارج شدند.""
نکته اینجاست، مجتبی خامنه ای با دختر حداد عادل ازدواج کرده بود، اما چند
سالی بچه دار نمی شد و حتی برای مداوا به لندن نیز آمده بودند. (گزارش ویکی لیکس در
اینجا)
به یاد داشته باشیم که برای افرادی مذهبی و در راس قدرت، چون خاندان هاشمی و یا خامنه ای، بچه دار بودن یا نبودن، خیلی مهم است و اصولا مرد اگر بچه دار نشود، دیگر مرد محسوب نمی شود و در این تفکر احمقانه، همه چیز نیز به مردی برمی گردد!
حال به یاد بیاوریم که امام حسن عسگری نیز، امام یازدهم شیعیان است که بنا به روایات، بچه دار نمی
شده و کلمه عسگری، به معنای عقیم است! حتی برادر او، جعفر (که شیعیان او را جعفر
کذاب می دانند) و یا بسیاری از روایات اهل تسنن، به این نکته تاکید موکد دارند.
اصولا داستان بچه دار شدن و بعد غیب شدن آن بچه (امام دوازدهم) نیز از همین جا
نشات می گیرد.
حال به یاد بیاوریم که شیعه چهارده امام دارد که صدها حدیث مشابه دارند، چرا باید فرشته هاشمی، از حسن عسگری، حدیث نقل کند؟! آنهم با توجه به اینکه همه می دانند حسن عسگری به عقیم بودن مشهور است...!
برای توضیحات بیشتر، رجوع کنید به کمپینیادآوری امام نقی به شیعیان! در حقیقت همسر مهدی هاشمی، از همکاران عزیز
نگارنده، در کمین یادآوری امام نقی به شیعیان بوده و یک نقوی درست و حسابی است!
بعد از این ماجرا بود که مهدی هاشمی، ناچار به فرار از ایران شد و دادگستری
نیز اقدام جدی علیه او به عمل آورد.
اما فرار مهدی هاشمی و غربت، پایان بیچارگی و بدبختی او نبود! او به بهانه
تحصیل به انگلیس آمد و موفق شد با پرداخت رشوه و بدون اینکه از نظر علمی، شرایط
دانشگاه را داشته باشد، در مقطع دکتری، به تحصیل بپردازد (منبع)، اما داستان او همینجا به
پایان نرسید!
در خارج از ایران، شخصی به نام دکتر هوشنگ بوذری، که قربانی جنایات مهدی هاشمی
بود، علیه او شکایت کرد و دادگاه کانادا نیز بر اساس مدارک و شواهد، مهدی هاشمی را
به دلیل شکنجه و آزار ایشان، به جریمه
کلانی محکوم کرد. (منبع)
مهدی هاشمی ابتدا اصلا منکر این بوده که آقای دکتر بوذری را می شناسد، و چون
رای دادگاه نیز در کانادا بوده، ابتدا تصور می کرد که می تواند از آن فرار کند،اما
وقتی دید پرونده اش در دادگاه های بریتانیا نیز آغاز شده است، ترجیح داد به ایران
بازگردد! (منبع)
در ماجرای انتخابات 88، مهدی هاشمی به خوبی نشان داد که تا حد قدرت تهیج افکار عمومی را دارد و به خوبی می تواند افکار عموی را بازی دهد، بماند که اصولا این تخصص در تمامی افراد خاندان هاشمی وجود دارد! به یاد بیاوریم که فائزه هاشمی، به انصار حزب الله پول می داد تا او را در حال دوچرخه سواری کتک بزنند تا او محبوب افکار عمومی شود. (منبع)
قضیه زندان رفتن مهدی هاشمی و یا فائزه نیز، دقیقا به مساله انتخابات پیش رو بر می گردد...!
مهدی هاشمی، قبل از جلسه راستی آزمایی دادگاه، در لندن
:منبع: خودنوس
حال تنها نکته بامزه، حمایت برخی از اعضای جنبش سبز از مهدی هاشمی است و
استدلال می کنند که دلیل مشکلات مهدی هاشمی، حضور او در ستاد انتخابات موسوی است! استدلالی
که مضحک و کودکانه است!
مشکلات مهدی هاشمی، نه به دلیل تلاش او برای آزادی ایران، بلکه صرفا به دلیل
دعوای او با مجتبی خامنه ای بر سر غارت
ایران ایران است.
مهدی هاشمی هنگام بازگشت به ایران
---------------نوشته های دو روز گذشته من:
لینک بالاترین:
پاسخحذفhttp://balatarin.com/permlink/2012/9/24/3154791
گمنام جان، ببین چه تبلیغی دارند اینجا و آنجا برای هاشمی میکنند، یک سری بچه را هم دنبال خودشان راه انداختند به اسم جمهوری خواهی و پشتیبانی از انقلاب اسلامی، اینجا را ببین :
پاسخحذفhttp://www.jomhourikhahi.com/2012/09/hashemis-path.html
گمنام جان، «کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان» درست لینک نشده.
پاسخحذفدر وبسایت بالاترین کاربر حرومزاده ای به نام mehran001 وجود دارد من چون اونجا عضو نیستم خواستم از این طریق بهش بگم کیرم تو کس و کون زنت , تک تک بچه هاتو گاییدم , خایه چپ شمقدر تو کس خواهرت , به روح رفتگانت ریدم که حرومزاده ای چون تو رو پس انداختند
پاسخحذفلطفا هر کی اونجا اکانت داره این کامنت رو بهش اطلاع بده
متشکرم
آی گفتی دمت گرم عزیز
حذفمنم تو بالاترین نیستم ولی یکی از دست این یارو یکی هم از دست "صالحین" بدجوری حرصم میگیره
این mehran ازون پدرسوخته های اطلاعاتیه کامنتاشو پیگیر باشی حتمی متوجه شدی
ولی اونیکی salehin بهنظرم ازون مسلمونای کس مغز شستشو مغزی شدس.. اولین بار سر مسئله ماله کشی سپاهیا که تو سوریه خفت شده بودن باش آشنا شدم بد فرم ماله و کمچه بدست بود پای لینکا.. اونموقع فک میکردم اونم 7تومنی باشه.. ولی چند وقت پیش که ماله و کمچه شو دیدم پای یکی از لینکا که "قرائتی فاز گرفته بود و یهجا گفته بود علی شبی 1000 رکعت نماز میخونده" فهمیدم بابا این بنده خدا هنوز مسموم اون افکار پلیده که از کودکی تو مغزمون کردن و متاسفانه اونقدی IQ نداشته که با اینهمه نت اومدن بتونه تحقیقی کنه و ازون افکار نجات پیدا کنه و بفهمه این دین ویروسی اسلام از همون روز ازل که توسط محمد ساخته شد تنها هدفش سوئ استفاده از سادگی و حماقت انسانهای ضعیف و کم عقل بوده.. محمد واسه زنبارگیش و رسیدن به حرمسرا از دین استفاده کرد و این آخوندایی مثل خامنه ای واسه جنون قدرت و ثروت...
کاش یه روزی اینو بفهمه به نظر من ذات اون با ذات mehran001 ها یا آخوندهای حرومزاده خیلی فرق داره.. مامان خودم هم یکی دیگه از همین آدماست...
کسایی که به این حرفای صد من یه گاز قوش می دن و بهشون استناد می کنن دقیقا همونایی هستن که تو فیس بوک وقتی می زنه رو عکس کلیک کن عکس بعدی ظاهر میشه کلیک می کنن.
پاسخحذفیه جمله ی خیلی معنا داری هست که میگه مشکل کشور ما فرار مغزها نیست ماندن کس مغزهاست
من همونی هستم که وام بهم ندادن!
حذفاره اینجا برای کس مغزهاست. شما تشریف نیار دیگه. ممنون
کیر تو عمامه پدر جفتشون
پاسخحذفبرای 5 میلیون وام ازذواج که فعلا 1300 دلار هم نمیشه دهن من رو سرویس کردن و آخر هم پشیمونم کردن ار بس خفت به من تحمیل کردن. اونوقت این حرامزادگان میلیارد میلیارد غارت میکنن.
کوشی خدا؟ اصلا هستی؟ منو میبینی؟
گمنامیان جان، اصلا به انگور عسگری واسه این میگن عسگری چون تخم نداره
پاسخحذفکس زن موسوی با شال سبزش اگه شالشو میداد به من میبستم دور کیرم کس خواهر طرفداراش به رهنورد شاشو خانم
پاسخحذفخاک بر سر جاکشتون کنند
پاسخحذفچون آزادی بود گفتم
دفعه بعد فحش خوار مادر بهتون می دم به دل نگیرید آزادیه دیگه...