پنجشنبه، خرداد ۱۱، ۱۳۹۱

پادشاهی پارلمانی نیز می تواند پاسدار دمکراسی و حقوق بشر باشد. / انتخاب نوع نظام را به خود مردم واگذار کنیم...!

نقدی بر مقاله رضا پرچی زاده با عنوان: «پادشاهی، بالذات ناقض‌ حقوق‌ بشر است»

دوست دانشمندم، رضا پرچی زاده مقاله ای قلمی کرده بودند و در آن به نقد فرمایشات استاد فرهیخته آقای دکتر نوری علا پرداخته بودند.

ابتدا نکات مایلم نکات ذیل را به عنوان پیش درآمد، مطرح کنم:

-         در این نوشته، من به عنوان یک جمهوری خواه مطلب می نویسم و اعتقاد راسخی به نظام جمهوری دارم. موضوع این نوشته هم خوبی یا بدی جمهوری یا پادشاهی پارلمانی نیست، موضوع این نوشته این است که می توان نظام پادشاهی پارلمانی را به رای مردم گذاشت.

-         ماحصل کلام این است که هم پادشاهی پارلمانی می تواند دمکراسی باشد و هم جمهوی، لذا دعوا بر سر این مطلب را باید به بعد واگذار کرد، کشور در حال نابودی است، باید برای مبارزه با رژیم متحد شد و برای رسیدن به انتخاباتی آزاد تلاش کرد. 


-         اشتباه   بنیادی آقای پرچی زاده در مقاله یاد شده، داشتن پیش فرضی غلط است. بر اساس نوشته آقای پرچی زاده، نظام جمهوری الزاما دمکراسی است و نظام مشروطه الزاما دیکتاتوری!
در صورتی که می بینم رژیم دیکتاتور کنونی یک جمهوری است و نظام بسیار دمکراتیک بریتانیا یا سوئد، مشروطه.
به دیگر عبارت، می توان هم جمهوری دمکراتیک (مانند فرانسه) داشت و هم پادشاهی پارلمانی دمکراتیک مانند بریتانیا و یا سوئد. از طرف دیگر می توان هم نظام دیکتاتوری جمهوری داشت (ایران) و هم نظام دیکتاتوری پادشاهی مانند عربستان.
لذا باید قبول کنیم که هم می توان پادشاهی پارلمانی دمکراتیک داشت و هم جمهوری دمکراتیک.
-         هدف همه آزادی خواهان ایرانی، رسیدن به یک نظام دمکراتیک است، نظامی که در آن، امکان رشد دیکتاتوری و خودکامگی به حداقل برسد.
به هر حال این رژیم به زودی سرنگون می شود، چند سال اول بغد از تغییر این رژیم، بسیار مهم  و حیاتی است و در صورت اداره درست جامعه، زمینه ایجاد دیکتاتوری برای همیشه از بین خواهد رفت. در این میان، جمهوری خواهان، دو نکته مهم را در نظر نمی گیرند:
الف) رضا پهلوی شخصیت بسیار دمکراتی دارد (به اعتراف مخالفین او از جمله خود من!)؛ تا آنجا که مایل هستند او کاندیدای ریاست جمهوری شود. شخصیت دمکراتیک این مرد  در چند سال اول بعد از فروپاشی رژیم، اگر او شخص اول ممکلت باشد، می تواند کمک بسیاری باشد برای قوام یافتن دمکراسی در کشور.
ب) نظام جمهوری اگر در فرانسه و یا دیگر کشورهای دمکراتیک قوام یافت، به دلیل رشد فرهنگی بسیار بالای مردم آن کشور بوده است. نمی توان از مردم جامعه ایران، توقع رفتار مشابه فرانسه را داشت. وجود شخص دمکراتیکی چون رضا پهلوی کمک بسیاری می تواند باشد به حل این مشکل. 


ج)همیشه مثالی زده ام و گفته ام اگر رژیم ولایت فقیه را به فرانسه حاکم شود، مردم فرانسه ظرف دو روز آنرا سرنگون می کنند. اما اگر نظام جمهوری و دمکراسی کامل را برای مردم ایران به همراه بیاوریم، باز نیز ممکن است مردم قدرش را ندانند و آنرا سرنگون کنند (مانند کاری که با بختیار کردند!). 
اصولا در هر جامعه ای، مهمترین پارامتر برای حضور و ادامه حیات دمکراسی، مردم جامعه هستند. 

-         قبلا نیز به صراحت، نوشته بودم که برنامه های تحسین برانگیز اقتصادی شاه فقید، در مقابل سرکوب دمکراسی در ایران، چندان قابل توجه نیست(اینجا). همچنان نیز به آن نوشته معتقدم. اما نمی توان منکر شد که درصد قابل توجهی از مردم غیر سیاسی، این عملکرد مثبت را پیش چشم دارند و این نکته، به رضا پهلوی مشروعیت بیشتری می بخشد و می تواند در خدمت سرنگون کردن رژیم و برقراری دمکراسی قرار گیرد.
-         نهادهای شخصی، الزاما به دیکتاتوری نمی انجامد و اگر آن شخص خود یک فرد دمکراتیک باشد، گاهی می تواند به تقویت دمکراسی نیز بیانجامد
-         جمهوری بدون پشتوانه اکثریت آزادی خواه در  جامعه، به دیکتاتوری خواهد انجامید. سرنگونی مصدق و بخیتار و عدم حمایت جامعه از آنها، نمونه خوبی از این امکان خطرناک است.

در اینجا نکات اساسی نوشته آقای پرچی زاده ذکر می کنم و به آنها پاسخ می دهم:

"حقیقت این است که از این منظر، اتفاقا تفاوت زیادی میان پادشاهی-خواهان با نژادپرستانی که چندگاهی است علم تجزیه طلبی برافراشته اند نیست؛ چرا که هر دو گروه در درجه اول بر مبنای اصول بعضا بی اساس «ژنتیکی»، خود و کاندیداهای شان را با نخوت تمام مُحق و بلکه موظف به دخل و تصرف در ایران و امور آن می دانند، و بدین ترتیب بذر نفاق می کارند و بار نفرت برمی دارند."

این قیاس مع الفارقی است، چه آنکه در سیستم مشروطه، قرار نیست پادشاه در امور کشور دخل و تصرف کند. مگر در بریتانیا یا سوئد، پادشاه یا ملکه در امور کشور دخل و تصرفی دارد؟! مقام آنها صرفا مقام تشریفاتی است.

جدایی طلبان در پی نابودی ایران و تکه تکه کردن آن هستند، مقایسه آنها با رضا پهلوی، بی انصافی است.

"این اندیشه و رفتار خود پادشاهی-خواهان است که تا حدود زیادی مانع شکل گیری اتحاد میان نیروهای مخالف جمهوری اسلامی می شود... آقای قاسمی می گویند: «تنها همراهی شفاف آقای رضا پهلوی با جمهوری ‌خواهان و دفاع او از جمهوریت می‌ تواند یکی از شکاف ‌های موجود بین آپوزیسیون را از بین ببرد و به پیروزی مردم ایران کمک کند»."

بدون هیچ شکی، تنها مشکل آزادی خواهان ایرانی در آوردن دمکراسی در ایران، نبود اتحاد بین اپوزسیون است. هر گروهی که منافع گروهی خود را بر منافع جمعی مقدم بداند و حاضر به اتحاد با دیگر گروه های سیاسی تن در دهد، در حق مردم ایران ظلم کرده است.

این مردم ایران هستند که باید در پای صندوق رای، نوع حکومت را انتخاب کنند. اکنون رضا پهلوی و طرفداران نظام پادشاهی-پارلمانی، حاضر هستند این انتخاب در پای صندوق رای و توسط مردم صورت گیرد، و به صراحت اعلام می کنند اگر مردم ایران نظام پادشاهی را نپسندند، آنرا به کناری خواهند نهاد. رضا پهلوی و بسیاری دیگر از آزادی خواهان ایران، گرد هم جمع شده اند و  خواستار ائتلاف با جمهوری خواهان برای سرنگونی رژیم هستند تا چنین انتخاباتی برگزار گردد.

افسوس که در این میان، برخی از جمهوری خواهان حاضر نیستند تن به حاکمیت مردم دهند و این انتخاب را به مردم و در پای صندوق رای واگذار کنند...!


براستی چه کسی هست که از مسولیت خود برای حضور در این اتحاد برای مبارزه، شانه خالی می کند و از حضور سرباز می زند و شروط حذفی و سخت برای اتحاد می گذارد؟! مگر نه اینکه مردم پای صندوق رای نوع حکومت را انتخاب کنند؟! چرا باید برخی از جمهوری خواهان شرط بگذارند و حضور خود را منوط به حذف گزینه پادشاهی کنند!؟ 


به هر حال صاحب ملک، مردم ایران هستند و آنها باید در نهایت نوع حکومت را انتخاب کنند، بگذارید اتحادی شکل گیرد، برای رسیدن به رفرداندم مبارزه شود، بعد مردم حرفشان را پای صندوق رای بزنند. تا آن زمان جمهوری خواهان می توانند در مذمت حکومت پادشاهی تبلیغ کنند تا مردم نظرشان عوض شود، نه اینکه با عدم حضور خود، اتحاد برای رفراندم را تضعیف کنند. 



"مخالفت جمهوری خواهان با پادشاهی در درجه اول مخالفتی اصولی است که اتفاقا بر مبنای رعایت مفاد برابری-طلبانه و ضد-تبعیض-خواهانه اعلامیه جهانی حقوق بشر قرار گرفته است. پس اگر اعلامیه جهانی حقوق بشر را معیار عمل قرار دهیم – چنانکه آقای نوری علا می دهند، به رفراندوم گذاشتن پادشاهی، که خود منشاء تبعیض است، از اساس باطل است، و در حقیقت دکان بازاری است که سلطنت طلبان علم کرده اند تا بدین وسیله خود را دموکرات جلوه دهند."

در اینجا دوست فرهیخته و دانشمندم، نکته خیلی ساده ای را فراموش کرده اند. بدون هیچ شکی، یکی از پیشرو ترین دمکراسی های دنیا، دمکراسی بریتانیا است. آیا وجود این نظام پادشاهی در بریتانیا، مغایر حقوق بشر است؟! کافیست یادآوری کنم در بریتانیا، دادگاه حقوق بشر اتحادیه اروپا بالاتر از تمامی قوانین کشور است و می تواند حتی قوانین جاری کشور بریتانیا را نیز تغییر دهد!


صد البته که در اعلامیه جهانی حقوق بشر، به صراحت ذکر شده که تمام انسان ها با هم برابر هستند و تولد یک انسان با عنوان شاهزاده، خود نقض این بیانیه است. به صراحت نیز در بند پایانی اعلامیه حقوق بشر گفته شده که نباید هیچ یک از این بندها به شکلی ترجمه شود که در تناقض با دیگر بندها قرار گیرد. ما در ماده بیست و یکم می خوانیم که "اراده مردم اساس حاکمیت دولت است"، لذا به استناد به این بند است که اگر مردم ایران، خود خواستار پادشاهی پارلمانی شوند، این حق آنها است و باید این اجازه را به آنها داد. به دیگر عبارت نمی توان از بند اول اعلامیه جهانی حقوق بشر، برای تضعیف بند بیست و یکم استفاده کرد. 

"در مقابل، نظر آقای قاسمی – که توسط آقای نوری علا به «دیکتاتورمآبی» تعبیر شده – مبنی بر اینکه «در اثر روی کار آمدن رژیم پادشاهی یکی از ستون‌های حاکمیت ملت یعنی حق آزادی مردم در انتخاب رهبری از بین خواهد رفت»[14] کاملا بر اعلامیه جهانی حقوق بشر منطبق است. مطابق بند 1 و 3 اصل 21 اعلامیه جهانی حقوق بشر «(1) هر کسی حق دارد در اداره کشورش، چه به طور مستقیم چه از طریق نمایندگان منتخب برگزیده شده در انتخابات آزاد، شرکت کند. "

در یک سیستم پادشاهی پارلمانی نیز هر کسی حق رای دارد و می تواند در اداره کشورش دخالت کند. مگر در بریتانیا و یا سوئد، چنین اتفاقی رخ نمی دهد؟!


                                   

۴۱ نظر:

  1. گمنامیان جان، اینجا لینک شده در بالاترین

    https://balatarin.com/permlink/2012/5/31/3042301

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. گمنام جان . چند مساله را باید دقت کنی و این را به عنوان یک جمهوری خواه به شما می گویم و امیدوارم راجع به آن بنویسید چون قلم شیوایی دارید :

      ۱. همین افرادی که به رضا پهلوی حمله می کنند به عنوان فرد پرستی ٫ تا دیروز شعار یا حسین میرحسین سر می دادند و میرحسین را در ماه می دیدند! فرد پرستی بالاتر از شعار یاحسین میرحسین؟

      وقتی که میرحسین ٫ توی دهان کسانی زد که در خیابان کتک خوردند و شعار جمهوری ایرانی دادند و گفت *جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد* این جمهوری خواهان قلابی دم بر نیاوردند و خفه شدند چون او را در ماه می دیدند.

      وقتی رضا پهلوی در وبلاگش راجع به جمهوری گفت "خود را به هموطنان خواهان نظام جمهوری پارلمانی سکولار کاملا نزدیک می دانم، و دور و جدا از هر تمامیت خواهی، چه سلطنت طلب و چه از نوع دیگر" http://sokhanibashoma.blogspot.de/2011/09/blog-post_29.html این جمهوری خواهان قلابی به وی حمله کردند.

      ۲. رضا پهلوی *هرگز* خواستار بازگشت به دوران طلایی شاه (حداقل از نظر اقتصادی و آزادی اجتماعی *طلایی* نشده است . او گفته است :‌ (کتاب زمان انتخاب صفحه ۴) ، نظامی که پدرم مظھر و نماينده اش بود، در سال ١٩٧٩ از ميان رفت و ھر نوع بازگشتی به گذشته نه امکان پذيراست و نه مطلوب. جمهوری خواهان قلابی این را نمیخواهند ببنیند . ولی وقتی میرحسین موسوی می گوید بازگشت به دوران طلایی ٫ خفه هستند.

      ۳. رضا پهلوی تنها به دلیل پسر پدرش بودن ٫ ادعایی نکرده است. او به طور مشخص و واضحی به عنوان یک فرد سیاسی فعال بوده است. دلیل موضوع بحث بودن وی همین است. جمهوری خواهان قلابی ٫ تمام فعالیتهای اخیر او را نادیده گرفته اند ٫ و می خواهند تمام طرفداران جمهوری خواهش را متهم به فرد پرستی کنند.

      جالب است که موضع رضا پهلوی را راجع به فرد پرستی بخوانیم :‌"

      اما،در این میان افرادی در فضای مجازی تلاش کرده اند که این اقدام را تنها به شخص من محدودنمایند. حمایت از حقوق شهروندان و تلاش برای آزادی زندانیانسیاسی-عقیدتی، امری است فراحزبی و فراجناحی که اتحاد همه مردم ایران را طلب می کند. از هرنوع قهرمان سازی و شخصیت سازی بپرهیزیم که ما را از هدف محوریمان یعنی آزادی زندانیاانسیاسی-عقیدتی و برقراری دموکراسی و حقوق بشردر ایران دور می کند.
      " http://sokhanibashoma.blogspot.com/2011/10/blog-post_30.html

      جالب است که جمهوری خواهان قلابی می گویند که او فرد پرستی را تایید می کند.

      ۴. رضا پهلوی به طور قاطعانه نقض حقوق بشر را در زمان پدرش به طور مکرر محکوم کرده است :‌ (زمان انتخاب صفحه ۱۳)
      *وجود شکنجه نيز اثبات شده و کسی نمی تواند ٓان را انکار کند. برای من شکنجه نه تنھا خالف قانون، بلکه کاری غيرانسانی است و قادر به پذيرش و توجيه ٓان نيستم. اين موضوع برای من بسيار دردناک است، چرا که نھايتا پدرم مسٔيول ٓان شناخته می شود. اما از نظر من، محکوميت شکنجه، محکوميتی
      اصولی است، حتی اگر پای پدرم در ميان باشد. نمی توانم ھيچ توجيھی برای اين قبيل اعمال پيدا کنم.*

      جمهوری خواهان قلابی ٫ توضیح نمی دهند که موسوی کی و کجا شکنجه را در زمان خمینی کثیف محکوم کرده است؟‌ آنها توضیح نمی دهند که آقای بنی صدر چرا در اعتراض به اعدامهای گسترده و بدون رویه خلخالی موضوع قاطعانه ای نگرفت و حتی از ریاست جمهوری به اعتراض استعفا نداد تا توجه جامعه بین اللملی به موضوع جلب شود ؟

      جمهوری خواهان قلابی توضیح نمی دهند که چطور برای رضا پهلوی دچار استانداردهای دوگانه هستند؟

      امیدوارم که وقت کنید و بدانید که راهی که انتخاب کرده اید ضحیح است و این راه متاسفانه اتهامات زیادی را متوجه شما خواهد کرد. به زودی فحاشی های زیادی به شما خواهد شد ٫ از شاه اللهی ٫ تا عامل رژیم تا سلطنت طلب و اسپرم پرست . می دانم که از مبارزه هراسی ندارید.

      وافعیت این است که الان بهترین راهنما و لیدر برای جمهوری خواهان کسی جز رضا پهلوی نیست. هیچ فرد دیگری اینقدر شفاف و مشخص تکلیفش را با جمهوری که با رفراندوم به دست بیاید مشخص نکرده است . هیچ کس هم تعریف درستی از دمکراسی در این اپوزیسیون در به داغان به غیر از وی ارائه نداده است.

      روزی خواهد آمد که همین رضا پهلوی ٫ عامل برقراری جمهوری واقعی در ایران خواهد بود. اسم او برای مردم ایران شناخته شده است. در رگهایش دمکراسی جریان دارد . آن روز دور نیست.

      حذف
    2. ملت ایران و دانشگاهیان و حتی شاه در ابهام ایدولوژیک و فکری بودند و هنوز هم عده ای در ابهام هستند ، و در این میان یک عده کمونیست و مسلمان تروریست ضد آزادی و بیگانه، مردم ایران را با نام و شعار آزادی و انقلاب به گروگان و اسارت ۳۰ ساله گرفتند. و ملت ایران نتوانستند برخورد موثری با آنها بکنند.
      و الا چهره اسلام همین طالبان و جمهوری اسلامی و چهره کمونیسم همین کره شمالی است.

      حذف
  2. نگاه بی انصافانه برخی جمهوری خواهان به موضوع پادشاهی ،گاها انسان را به این فکر فرو می برد که نکند در پشت این گونه برخورد و اصرار، هدف دیگری در کار باشد؟!!!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آقای دکتر نادری فر عزیز

      سلام و سپاس،

      نگاه بی انصافانه برخی از جمهوری خواهان، عموما ناشی از تبلیغات سی ساله رژیم و همینطور عدم رخدادن بحث در این زمینه است.

      حذف
    2. گمنام جان . چند مساله را باید دقت کنی و این را به عنوان یک جمهوری خواه به شما می گویم و امیدوارم راجع به آن بنویسید چون قلم شیوایی دارید :

      ۱. همین افرادی که به رضا پهلوی حمله می کنند به عنوان فرد پرستی ٫ تا دیروز شعار یا حسین میرحسین سر می دادند و میرحسین را در ماه می دیدند! فرد پرستی بالاتر از شعار یاحسین میرحسین؟

      وقتی که میرحسین ٫ توی دهان کسانی زد که در خیابان کتک خوردند و شعار جمهوری ایرانی دادند و گفت *جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد* این جمهوری خواهان قلابی دم بر نیاوردند و خفه شدند چون او را در ماه می دیدند.

      وقتی رضا پهلوی در وبلاگش راجع به جمهوری گفت "خود را به هموطنان خواهان نظام جمهوری پارلمانی سکولار کاملا نزدیک می دانم، و دور و جدا از هر تمامیت خواهی، چه سلطنت طلب و چه از نوع دیگر" http://sokhanibashoma.blogspot.de/2011/09/blog-post_29.html این جمهوری خواهان قلابی به وی حمله کردند.

      ۲. رضا پهلوی *هرگز* خواستار بازگشت به دوران طلایی شاه (حداقل از نظر اقتصادی و آزادی اجتماعی *طلایی* نشده است . او گفته است :‌ (کتاب زمان انتخاب صفحه ۴) ، نظامی که پدرم مظھر و نماينده اش بود، در سال ١٩٧٩ از ميان رفت و ھر نوع بازگشتی به گذشته نه امکان پذيراست و نه مطلوب. جمهوری خواهان قلابی این را نمیخواهند ببنیند . ولی وقتی میرحسین موسوی می گوید بازگشت به دوران طلایی ٫ خفه هستند.

      ۳. رضا پهلوی تنها به دلیل پسر پدرش بودن ٫ ادعایی نکرده است. او به طور مشخص و واضحی به عنوان یک فرد سیاسی فعال بوده است. دلیل موضوع بحث بودن وی همین است. جمهوری خواهان قلابی ٫ تمام فعالیتهای اخیر او را نادیده گرفته اند ٫ و می خواهند تمام طرفداران جمهوری خواهش را متهم به فرد پرستی کنند.

      جالب است که موضع رضا پهلوی را راجع به فرد پرستی بخوانیم :‌"

      اما،در این میان افرادی در فضای مجازی تلاش کرده اند که این اقدام را تنها به شخص من محدودنمایند. حمایت از حقوق شهروندان و تلاش برای آزادی زندانیانسیاسی-عقیدتی، امری است فراحزبی و فراجناحی که اتحاد همه مردم ایران را طلب می کند. از هرنوع قهرمان سازی و شخصیت سازی بپرهیزیم که ما را از هدف محوریمان یعنی آزادی زندانیاانسیاسی-عقیدتی و برقراری دموکراسی و حقوق بشردر ایران دور می کند.
      " http://sokhanibashoma.blogspot.com/2011/10/blog-post_30.html

      جالب است که جمهوری خواهان قلابی می گویند که او فرد پرستی را تایید می کند.

      ۴. رضا پهلوی به طور قاطعانه نقض حقوق بشر را در زمان پدرش به طور مکرر محکوم کرده است :‌ (زمان انتخاب صفحه ۱۳)
      *وجود شکنجه نيز اثبات شده و کسی نمی تواند ٓان را انکار کند. برای من شکنجه نه تنھا خالف قانون، بلکه کاری غيرانسانی است و قادر به پذيرش و توجيه ٓان نيستم. اين موضوع برای من بسيار دردناک است، چرا که نھايتا پدرم مسٔيول ٓان شناخته می شود. اما از نظر من، محکوميت شکنجه، محکوميتی
      اصولی است، حتی اگر پای پدرم در ميان باشد. نمی توانم ھيچ توجيھی برای اين قبيل اعمال پيدا کنم.*

      جمهوری خواهان قلابی ٫ توضیح نمی دهند که موسوی کی و کجا شکنجه را در زمان خمینی کثیف محکوم کرده است؟‌ آنها توضیح نمی دهند که آقای بنی صدر چرا در اعتراض به اعدامهای گسترده و بدون رویه خلخالی موضوع قاطعانه ای نگرفت و حتی از ریاست جمهوری به اعتراض استعفا نداد تا توجه جامعه بین اللملی به موضوع جلب شود ؟

      جمهوری خواهان قلابی توضیح نمی دهند که چطور برای رضا پهلوی دچار استانداردهای دوگانه هستند؟

      امیدوارم که وقت کنید و بدانید که راهی که انتخاب کرده اید ضحیح است و این راه متاسفانه اتهامات زیادی را متوجه شما خواهد کرد. به زودی فحاشی های زیادی به شما خواهد شد ٫ از شاه اللهی ٫ تا عامل رژیم تا سلطنت طلب و اسپرم پرست . می دانم که از مبارزه هراسی ندارید.

      وافعیت این است که الان بهترین راهنما و لیدر برای جمهوری خواهان کسی جز رضا پهلوی نیست. هیچ فرد دیگری اینقدر شفاف و مشخص تکلیفش را با جمهوری که با رفراندوم به دست بیاید مشخص نکرده است . هیچ کس هم تعریف درستی از دمکراسی در این اپوزیسیون در به داغان به غیر از وی ارائه نداده است.

      روزی خواهد آمد که همین رضا پهلوی ٫ عامل برقراری جمهوری واقعی در ایران خواهد بود. اسم او برای مردم ایران شناخته شده است. در رگهایش دمکراسی جریان دارد . آن روز دور نیست.

      حذف
  3. گمنامیان, جون عزیزت چقدر مایه گرفتی که خط فکری خودت رو عوض کردی؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. عزیز جان،

      مجاهدین می گویند من از رژیم پول می گیرم، کیهان می گوید من از اسراییل پول می گیرم. اصلاح طلبان روزآنلاین می گویند من از ارتش سایبری رژیم هستم و الی آخر...!!

      آقا جان، من از همه این سازمان ها (از موساد گرفته تا وزارت اطلاعات تا ام ای سیکس پول می گیرم!!

      شما چه کار داری به حساب بانکی من؟! ببین حرف من درست است یا غلط؟! اگر درست است که هیچ، اما اگر غلط است، دلیلش را به من بگو تا یا جواب بدهم یا حرفت را بپذیرم.

      با تهمت و فحاشی که ما به جایی نمی رسیم عزیز جان

      حذف
  4. ابولاشی نقل میکند : دیشب در خواب دیدم که شمقدر گمنامیان رو به درختی بسته بود و آلت مبارکش را در دهان و ماتحت او فرو میکرد وقتی علت رو پرسیدم گفت این حرومزاده از سرعت نور هم سریعتر رنگ عوض میکند

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. لول!
      اینکه شمقدر مرا به درخت بسته بود الی آخر دیگر نخ نما شده، سناریو را عوض کن که لااقل کمی با مزه باشد!

      حذف
  5. آقای دکتر نادری فر عزیز
    سلام و سپاس،
    نگاه بی انصافانه برخی از جمهوری خواهان، عموما ناشی از تبلیغات سی ساله رژیم و همینطور عدم رخدادن بحث در این زمینه است.

    پاسخحذف
  6. موسی
    اصلا مجاهدین تو را ادم حساب میکنن؟؟
    کی وکجا گفتن که تو مزدور رژیم هستی؟؟رژیم آنقدر احمق نیست فرد بی خاصیتی مثل تو را جذب کنه میره امثال تریتا پارسی را جذب میکنه تا بره براش لابی کنه
    چرا اینقدر دچار توهم شدی؟؟ مجاهدین فی المجلس مشغول جمع اوری اطلاعات از سایتهای اتمی و چپ کردن میز مذاکرات رژیم بر سر رژیم و مذاکره کنندگان هستن کارهای بسیار مهم تری دارن نه امثال تو
    البته کمی هم مشغول سوریه
    شما هم اینجا با فکاهیات خوش بگذران
    تا دیروز میگفتی مجاهدین بالاترینم خردین؟؟لابد الان فروختنش؟؟
    درسته بالاترین خریدنی هست ولی محض اطلاع شما بگم یک پاپا سی هم ارزش نداره مگر برای امثال شما که توی دنیای مجازی سیر میکنی
    میدانی منو یاد چی میندازی؟؟یکی از این چپی های زمان شاه رفته بود توی یک روستا مرامش را تبلیغ کنه بعد اون ارم داس چکش هم برده بود بعد توی همان روستا که سخنرانی کرده بود مردم روستا با داس چکش افتادن دنبال این بابا تا بکشنش
    این اقای چپی هم رفته بود توی ژاندامری روستا پناه گرفته بود تا جانشو نجات بده
    نتیجه اینکه این ادم امده بود مردم این روستا را به قول خودش از ست اون ژاندارم که عامل و حکومت و در نتیجه سرکوب مردم بود نجات بده ولی در نهایت خودش از ترس مردم به ژاندارم پناه برد
    جالبه برخی از این کمونیستها هنوز که هنوزه دچار این توهم هستن که بله اول انقلاب کمونیستها اکثریت بودن
    بعد من به یکی از اینها گفتم دلیلیت برای این حرف چیه؟؟گفت که ما توی کلاس مدرسه که توی یک شهرستان بودیم از 40 تا دانش اموز 20 تا فدایی بودن 15 تا مجاهد
    من بهش گفت خب
    اگر شما اینقدر زیاد بودید چرا زمانی که دسته دسته رهبرانتان را اعدام کردن اب از اب در ایران تکان نخورد؟؟چرا زمانی که توده ایها را بردن اعتراف هم گرفتن حتی یک ترقه در حمایت از انها در خیابانها منفجر نشد؟؟
    اما نگاه کن به بعد از 30 خرداد سال 60 که کشور را چطور اتش خون فرا گرفت
    چون مجاهدین علاوه بر ایدئولوژی قدرت و محبوبیت مردیمی داشتن چیزی که چپها در خواب هم نداشتن
    جالب تر از همه اینکه همین فرد فرزندش که چند سال از من کوچکتر هست مذهبی شده روزه میگیره هم دخترش هم پسرش
    به او گفتم تو که از اساس اسلام را قبول نداری چطور بچه ات مذهبی شده؟؟
    خودشم جوابی نداشت
    الان هم شماها دچار همان توهم شدید
    البته اینم اضافه کنم که به دلیل سی سال حاکمیت این رژیم ممکنه کمی مردم ضد مذهبی شده باشن ولی این ضد مذهبی بودن بسیار سطحی و بی دامنه است که با یک موج میخوابه
    برای مثل وقتی رژیم میگه هر کسی امام حسین را قبول داره باید از ولایت خامنه ای پیروی کنه خب ممکنه خیلی افراد عامی جامعه بگن که اگر حمایت از امام حسین حمایت از خامنه ای هست نخواستیم امام حسین را
    این را نمیشه ضد مذهبی بودن دانست چون همین فرد دوست داره دختر یا پسر خودش مقید به اخلاق مذهبی باشه چون احتمال فاسد شدنش در جامعه کمتره در واقع همین فرد ضد مذهبی در ضمیر ناخود آگاه و بعضا آگاه میدانه که مذهب به عنوان یک پلیس مخفی عمل میکنه فرزندش را از ولنگاری بر حذر میداره
    شاید بگید این چرت پرتها چیه
    ولی دنیا یک قانون داره یا از حرفهای دیگران عبرت میگیری یا خود برای دیگران عبرت میشوی
    امیدوارم که نیازی نباشه عبرت دیگران باشید

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. موسی کی هست؟!

      رجوع کنید به فحاشی باند بالا مجاهد در سایت بالاترین!
      کافیست بزنی بالاترین گمنامیان و مجاهدین تا صد تا لینک بیرون بیاید.

      ضمنا،
      هر بچه ای می داند که کشف سایت های اتمی هم کار مجاهدین نبود، آمریکایی ها و اسراییلی ها برای اینکه مجاهدین را گنده کنند و بعدا بتوانند از آنها استفاده ابزاری کنند (مثل دستمال!) این اطلاعات را به مجاهدین دادند تا انها منتشر کنند.

      حذف
  7. تا حالا فکر می کردم کیهان دروغ نوشته بود که تو مزدور اسراییلی ها هستی. اما حالا خودم دارم می بینم که تو از وقتی رضا پهلوی رفته اسراییل، داری از او طرفداری می کنی.
    همیشه کیهان دروغ نمی نویسد

    پاسخحذف
  8. با سلام به گمنامیان

    من هم فکر میکنم شما با اسرائیل در ارتباط هستید. خوب البته ارتباط با اسرائیل را من جرم نمیدانم ، اما اینگونه حدس میزدم .

    شاد و پیروز باشید

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. عرض کردم که،
      علاوه بر اسراییل، از سیا و ام آی سیکس و صد جای دیگر هم پول می گیرم!!!

      حذف
  9. موسی
    موسی همان موسی است
    موسی یکی بیشتر نیست البته یکی دوبار دیدم که با نام من کامنتی گذاشتن که فحاشی به تو بود که البته این مروبطه به یکی دوماه قبل تا الان من به وبلاگت نیامدم نمیدانم دیگه کسی از نام من استفاده کرده باشه یا نه
    نه حقیر جان
    خب چرا نیاندن جای این این اطلاعات را به دیگران بدن؟؟یا خودشان منتشر کنن؟؟؟خب به هر حال اگر ابرویی داشته باشه برای انها داشته باشه که دنیا را از خطر بمبهای اتمی آینده ایران نجات داده باشن؟؟
    ببین در دنیای سیاست هر قدرتی به طرف مقابل زمانی نگاه میندازه که ببینه این طرف چی در چنته داره؟؟امریکا هم هیچ وقت نه از مجاهدین خوشش میاد و نه خواهد امد
    اگر غیر از این بود تا الان مجاهدین در لیست تروریسم نبودن
    ولی مجاهدین توانایی دارن که بقیه ندارن
    برای مثال مجاهدین زمان سال 60 چقدر عملیات کردن در قلب ارگانهای رژیم؟؟آیا دیگر گروهها توانستن مثل مجاهدین نفوذ کنن؟؟
    مجاهدین اولین گروهی بودن که اسنادشان را زمان ساواک تبدیل به میکرو فیلم میکردن
    مجاهدین اولین گروهی بودن که بیسیمهای ساواک را شنود و البته رمز گشایی میکردن
    و مجاهدین اولین گروهی بودن که ذر زمان شاه ستاد اطلاعات داشتن
    خب این برای زمانی بود که تیمهای عملیاتی مجاهدین چند ده تا بود
    چندی پیش یک فیلم مستند بی بی سی نشان داد که توی آن گفت که اطلاعات نیروگاه اوسیراک عراق را ایران به اسرائیل برای بمباران داد این بمباران در زمان جنگ ایران عراق اتفاق افتاد
    خب چرا اسرائیل با اینهمه قدرت چنین اطلاعاتی نداشت و مجبور بود از ایران بگیره؟؟
    چون اینو هر کسی میدانه که هر کشوری بیش از هر کشور دیگر نسبت به همسایه خودش مخصوصا که اگر مثل ایران عراق دشمن هم باشن اطلاعات داره
    مجاهدین هم سالها در عراق بودن تمام امکانات یک دولت را در اختیار داشتن
    این را همه میدانن که مجاهدین دولتی بودن در درون دولت عراق تا جایی که تقریبا یک چهارم ارتش عراق تانک و زرهی در اختیار تقریبا جندین برابر ارتش کشورهایی مثل اذربایجان یا ارمنستان یا گرجستان تانک زرهی داشتن علاوه بر ان دارای هلی کوپتر هم بودن
    هلی کوپتر به این دلیل دارای اهمیت است که هنوز که هنوزه اسمان عراق در اختیار امریکاست
    چرا مجاهدین در عراق اینقدر ازادی عمل داشتن؟؟دیگر خود باید پاسخش را پیدا کنی
    یک مثال برای شما میزنم
    الان حزب دموکرات کردستان ایارن و کومله پژاک در عراق هستن آیا یکبار دولت ایران خواهان اخراج انها شده؟؟نه چون اصلا براش مهم نیست
    رژیم به خوبی میدانه که از جانب کردها خطری براش وجود نداره ولی گیر سه پیچ داد که مجاهدین هرچه سریعتر باید ا عراق برن
    اینو دیگه من نمیگم تمام رسانه های دنیا تایید میکنن تا جایی که وقتی نمایندگاه کنگره به عراق رفته بودن وقتی خواشتن از اشرف دیدار کنن مالکی انها را از عراق اخراج کرد که موجن انتقاد تند روهرا باکر نمکاینده کنگره از دولت امریکا شد
    امریکا هم فکر میکنم اگر چیزی اضافه نشده باشه 18 سازمان اطلاعاتی داره
    به خوبی از افکار عمومی ایران و خطراتی که برای رژیم ایران هست آگاه و میدانه که رژیم خطر اصلی را مجاهدین میدانه
    علاوه بر اینکه نفرات مجاهدین دارای انسجام و فداکاری تقریبا بی بدیل هست اکثرا رانندگی تانک و فرماندهی و کار با سلاحهای سنگین را به خوبی بلد هستن
    چرا وقتی یک خبر جعلی امد که مجاهدین قراره تعدادیشون برن اذربایجان رژیم آذربایجان را تهدید به واکنش قاطع کرد اعلام کرد همه میدانن ما نسبت به انها(مجاهدین)حساسیت خاصی داریم
    و البته به خوبی میدانه به محض ورورد مجاهدین به داخل ایران مجاهدین با یک انفجار جمعیتی مواجه میشن
    امریکا در واقع در یک دوراهی گیر کرده
    یا حمله نظامی و صدها ملیارد دلار هزینه و در نهایت هم دولتی مثل کرزی که حتی اداره کشور را یک روز بدون امریکا نمیتواند انجام بده
    یا تن دادن به هژمونی مجاهدین که هر چند نامطلوب و به زعم انها افراطی هستن ولی خحداقل قولی را که میدان عمل میکنن و توان اداره یک کشور را دارن
    کشوری که هشتاد ملیون جمعیت داره دارای منابع نفتی عظیم و ملیتهای گوناگون هست که اگر دولتی مرکزی قوی نباشه خطری برای بی ثباتی کل منطقه هست
    در نهایت اینو بگم که امریکا متمایل به اصلاح طلبان هست ولی مشکل اساسی اینکه خامنه ای حاضر به سازش وترک قدرت نیست مگر با زور

    پاسخحذف
  10. ادامه

    در واقع تئوری رفرم با قاطعی باند خامنه ای در سال 88 برای حفظ قدرت سیاسی تقریبا مختومه شده الان انچه که روی میز هست گزینه نظامی است
    این گزینه نظامی که مجاهدین طرفدار گان هستن حمله نظامی بدون کرزی یا عبد الجلیل
    یعنی اینکه اگر مجاهدین نیوری زمینی باشن عبدالجلیل یا کرزی را مجاهدین تایین میکنن نه امریکا
    وگرنه که مشکل ایران 20 سال پیش حل شده بود
    در واقع امریکا از یک چیز مجاهدین نفرت داره
    سرشون را میدن ولی هژمونی را نه و در این راه با هیچ احدی شوخی ندارن
    برای همینکه کیست که ندانه آنچه که در سازمان مجاهدین اتفاق میفته تماما داخلی وزاییده ایدئولوژی آنهاست نه همچون کردها و دیگر گروهها محصول فشار امریکا یا دیگر کشورها
    در تحلیلی در یک نشریه داخلی کنگره امریکا چندی پیش در مورد مجاهدین نوشته بود که مریم رجوی در سازمان مجاهدین همچون یک پادشاه مطلقه حکمرانی میکنه و از او همچون یک ملکه نام برده بود
    در واقع سوزش امریکا از همینجاست که چرا درون سازمان مجاهدین مجاهد تند رو کند رو نداریم
    البته امیدوارم همیشه این لطف خداوند وجود داشته باشه
    اصلاح طلبان هم زمانی قدرت دارن که رژیم و دستگاه امنیتی و نظامی ان پابرجا باشن وگرنه فرق چندانی با سلطنت طلبان ندارن
    در نهایت میرسیم به اینکه امریکا راهی جز پذیرش مجاهدین نداره

    پاسخحذف
  11. موسی
    در ضمن اون چیزی که شما به عنوان باند از ان یاد میکنی باور کن ساخته ذهن بیمار خودت است
    وگرنه من نه باندی وجود داره نه فحاشی
    ممکنه تعدادی همفکر که با هم دوست شدن در سایت فعالیت هم میکنن ولی دلیل بر سازماندهی شدن یا سیستماتیک بودن این جریان نیست
    چون اساسا سازمان مجاهدین با فعالیت مجازی به شدت مخالفه ان را باعث بی تحرکی میدانه

    پاسخحذف
  12. با درود

    متاسفانه برخی جمهوریخواهان جمهوریخواهی رو به ضدیت با رضا پهلوی تقلیل دادن.
    در درجه نخست که من معتقدم این بحث نوع و فرم نظام رو باید گذاشت برای آینده و پای صندوق رای در یک رفراندوم و بی گمان هرکسی که درد ملت و میهن داره اون رای رو حتی اگر بر خلاف دیدگاه شخصیش باشه خواهد پذیرفت اما اگر به راستی برخی دوستان و گروه ها میخوان از جمهوری دفاع کنن و بیان و در مباحث نظری خیلی شفاف بیان کنن که کدام نوع جمهوری مد نظرشونه و اون رو با بافت فرهنگی و تاریخی جامعه ایران مناسب میدونن.
    فرانسه - آلمان - ایتالیا - آمریکا
    این چهار کشور رو به عنوان نمونه آوردم که همگی دموکراتیک هستن ولی چهار نوع جمهوری مختلف در این کشورها وجود داره.

    پیروز باشید. پاینده ایران و ایرانی

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. گمنام جان . چند مساله را باید دقت کنی و این را به عنوان یک جمهوری خواه به شما می گویم و امیدوارم راجع به آن بنویسید چون قلم شیوایی دارید :

      ۱. همین افرادی که به رضا پهلوی حمله می کنند به عنوان فرد پرستی ٫ تا دیروز شعار یا حسین میرحسین سر می دادند و میرحسین را در ماه می دیدند! فرد پرستی بالاتر از شعار یاحسین میرحسین؟

      وقتی که میرحسین ٫ توی دهان کسانی زد که در خیابان کتک خوردند و شعار جمهوری ایرانی دادند و گفت *جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد* این جمهوری خواهان قلابی دم بر نیاوردند و خفه شدند چون او را در ماه می دیدند.

      وقتی رضا پهلوی در وبلاگش راجع به جمهوری گفت "خود را به هموطنان خواهان نظام جمهوری پارلمانی سکولار کاملا نزدیک می دانم، و دور و جدا از هر تمامیت خواهی، چه سلطنت طلب و چه از نوع دیگر" http://sokhanibashoma.blogspot.de/2011/09/blog-post_29.html این جمهوری خواهان قلابی به وی حمله کردند.

      ۲. رضا پهلوی *هرگز* خواستار بازگشت به دوران طلایی شاه (حداقل از نظر اقتصادی و آزادی اجتماعی *طلایی* نشده است . او گفته است :‌ (کتاب زمان انتخاب صفحه ۴) ، نظامی که پدرم مظھر و نماينده اش بود، در سال ١٩٧٩ از ميان رفت و ھر نوع بازگشتی به گذشته نه امکان پذيراست و نه مطلوب. جمهوری خواهان قلابی این را نمیخواهند ببنیند . ولی وقتی میرحسین موسوی می گوید بازگشت به دوران طلایی ٫ خفه هستند.

      ۳. رضا پهلوی تنها به دلیل پسر پدرش بودن ٫ ادعایی نکرده است. او به طور مشخص و واضحی به عنوان یک فرد سیاسی فعال بوده است. دلیل موضوع بحث بودن وی همین است. جمهوری خواهان قلابی ٫ تمام فعالیتهای اخیر او را نادیده گرفته اند ٫ و می خواهند تمام طرفداران جمهوری خواهش را متهم به فرد پرستی کنند.

      جالب است که موضع رضا پهلوی را راجع به فرد پرستی بخوانیم :‌"

      اما،در این میان افرادی در فضای مجازی تلاش کرده اند که این اقدام را تنها به شخص من محدودنمایند. حمایت از حقوق شهروندان و تلاش برای آزادی زندانیانسیاسی-عقیدتی، امری است فراحزبی و فراجناحی که اتحاد همه مردم ایران را طلب می کند. از هرنوع قهرمان سازی و شخصیت سازی بپرهیزیم که ما را از هدف محوریمان یعنی آزادی زندانیاانسیاسی-عقیدتی و برقراری دموکراسی و حقوق بشردر ایران دور می کند.
      " http://sokhanibashoma.blogspot.com/2011/10/blog-post_30.html

      جالب است که جمهوری خواهان قلابی می گویند که او فرد پرستی را تایید می کند.

      ۴. رضا پهلوی به طور قاطعانه نقض حقوق بشر را در زمان پدرش به طور مکرر محکوم کرده است :‌ (زمان انتخاب صفحه ۱۳)
      *وجود شکنجه نيز اثبات شده و کسی نمی تواند ٓان را انکار کند. برای من شکنجه نه تنھا خالف قانون، بلکه کاری غيرانسانی است و قادر به پذيرش و توجيه ٓان نيستم. اين موضوع برای من بسيار دردناک است، چرا که نھايتا پدرم مسٔيول ٓان شناخته می شود. اما از نظر من، محکوميت شکنجه، محکوميتی
      اصولی است، حتی اگر پای پدرم در ميان باشد. نمی توانم ھيچ توجيھی برای اين قبيل اعمال پيدا کنم.*

      جمهوری خواهان قلابی ٫ توضیح نمی دهند که موسوی کی و کجا شکنجه را در زمان خمینی کثیف محکوم کرده است؟‌ آنها توضیح نمی دهند که آقای بنی صدر چرا در اعتراض به اعدامهای گسترده و بدون رویه خلخالی موضوع قاطعانه ای نگرفت و حتی از ریاست جمهوری به اعتراض استعفا نداد تا توجه جامعه بین اللملی به موضوع جلب شود ؟

      جمهوری خواهان قلابی توضیح نمی دهند که چطور برای رضا پهلوی دچار استانداردهای دوگانه هستند؟

      امیدوارم که وقت کنید و بدانید که راهی که انتخاب کرده اید ضحیح است و این راه متاسفانه اتهامات زیادی را متوجه شما خواهد کرد. به زودی فحاشی های زیادی به شما خواهد شد ٫ از شاه اللهی ٫ تا عامل رژیم تا سلطنت طلب و اسپرم پرست . می دانم که از مبارزه هراسی ندارید.

      وافعیت این است که الان بهترین راهنما و لیدر برای جمهوری خواهان کسی جز رضا پهلوی نیست. هیچ فرد دیگری اینقدر شفاف و مشخص تکلیفش را با جمهوری که با رفراندوم به دست بیاید مشخص نکرده است . هیچ کس هم تعریف درستی از دمکراسی در این اپوزیسیون در به داغان به غیر از وی ارائه نداده است.

      روزی خواهد آمد که همین رضا پهلوی ٫ عامل برقراری جمهوری واقعی در ایران خواهد بود. اسم او برای مردم ایران شناخته شده است. در رگهایش دمکراسی جریان دارد . آن روز دور نیست.

      حذف
  13. آقای مجاهد ابله،

    ریدم به اون امام حسین و اون رجوی کثیفت. حماقت هم حدی داره.

    پاسخحذف
  14. جناب گمنامیان عزیز،

    یک سوال؛ حالا اگر بنده رژیم پادشاهی را پسندیدم و طی‌ یک رای گیری به پادشاه مورد علاقم رأی دادم (هنوز نمیفهمم که در این مورد چه فرقی‌ بین رئیس جمهور و نخست وزیر و پیشوا و امپرطور پادشاه است)، به نظر شما در حق نسلهای بعدی ظلم نکرده ام؟ تکلیف نسلهای بعدی من چی‌ میشه ؟ اگر آن جناب پادشاه مشروطه قانون اساسی‌ را تصویب کرد که پادشاهی هر ۵-۱۰ سال عوض بشه، چه مرضی هست که اسمش را پادشاه یا امپراطور بگذریم، اسمش را میگذریم رهبر موقت یا خدمتگزار موقت مردم، چطوره؟؟؟

    اگر هم قراره که چنین قانونی نباشد و پادشاهی یک ارگان تزئینی باشد برای حفظ اتحاد (هنوز نمیفهمم که این تعریف چه ملغمه بی‌ سر و تهی‌ است)، و در نتیجه آن پادشاه بی‌ قدرت موروثی شود... چه تضمینی وجود دارد که فرزند و فرزندان من چنین رژیم پادشاهی مشروطه ائی (یا ولیت مطلقه فقیهی ) را نخواهند، آنوقت تکلیف چیست، آمدیم فرزندان آن پادشاه نامرد، بیشرف و پست از آب در آمدند، نگویید نمی‌آیند، چون علم ژنتیک میگوید، آنوقت تکلیف نوادگان من با آن آدم بیشرف و عقب افتاده ذهنی‌ که از قدرت و تاج و تختش سؤ استفاده می‌کند، چیست، دوره باطل؟ نه؟ چه تضمینی وجود دارد که اطرافیان شاه از قدرتشان سؤ استفاده نکنند، هزار فامیل را چطور توجیه می‌کنید؟

    گمنامیان عزیز؛ بیش از نیمی از مردم ایران دمکراسی را نمی‌فهمند و حتّی الفبای آن را نمیدانند، آقای رضا پهلوی که می‌داند . نمی‌داند؟ بعد از ۳۳ سال که در یک کشور دموکرات زندگی‌ کرده و درس خوانده، باید چیزکی بداند... اگر آقای رضا پهلوی خیرخواه مردم ایران بود آنها را به این راحتی‌ به چاله ائی که ظرفیت آن را ندارند، هدایت نمی‌کرد، سعی‌ و تلاش و پول‌های پدرش را صرف افزایش آگاهی‌ و نهادینه کردن دمکراسی به مانند فرانسه یا آمریکا می‌کرد به جای اینکه دم از انتخاب حکومت با رای مردم بزند. آقای پهلوی نلسون ماندلا نیست، مهاتما گندی هم نیست.

    نگویید سوئد و انگلستان؟ در کشورهای که دمکراسی نهادینه شده، پادشاه حق سؤ استفاده را ندارد. چه تضمینی وجود دارد در در مورد مردم کشوری که ۴۰ درصد آن فقط زیر ابتدایی تحصیل دارند؟؟ پادشاهانی که قدرت ندارند مثل انگلیس و سوئد عتیقه‌‌های بازمانده نظامهای استبدادی قدیمند، چه دردی است که یک خانه سلطان بسازیم با تحمیل هزینه‌های بیهوده به مردم مخصوصا اگر قرار است که خانه سلطان هر از گاهی به رای مردم عوض شود، چه شود؟؟؟ از هزار فامیل به میلیون فامیل میرسیم، بعد آزادیخواهان برمیخزند، و آخوندهای مذهبی‌ هم دوباره داییه آزادی‌خواهی در اسلام و همان آش و همان کاسه. وقتی‌ خاتمی آمد و بعد آاین گونه رفت، جکی بود بین مردم که یک شهری سوار بر ماشین از کنار یک روستایی پیاده گذشت او را سوار کرد، محض مزاح خود گفت اگر این تاپاله گاو را بخوری، این ماشین را به تو میدهم، روستایی خورد و ماشین را گرفت. بعد روستی با خود گفت، عجب دیدی چقدر خودم را کوچک و حقیر کردم؟ به شهری گفت، ببین اگر این تاپاله گاو را بخوری من ماشین را به تو برمیگردانم، شهری خورد و ماشین را پس گرفت. وقتی‌ به مقصد رسیدند، با خود گفتند، عجب گهی خردیم، و سر همان خانه اولیم، حالا شده حکایت مردم ایران.. ببینید تز‌ آقای پهلوی در مورد سلطنت مشروطه عالی‌ بود اگر؛

    - بعد از انقلاب مشروطه فزللله نوری بگوئید مذهب کریمه اسلام مثل فضله خودش را قاطی‌ مشروطه نمیکرد

    - بعد از قدرت گرفتن مصدق دوباره کاشانی و دارو دسته با اسلامشان صد راه دموکراسی نمی‌شدند،

    - اگر محمد رضا باهوشتر بود و به جای منم منم بلد بود که بازی سیاسی کند، که فضا را به موقع باز کند، که از قدرت مطلقه سیاسی به موقع کنار بکشد و به آزادیخواهان غیر مذهبی‌ به موقعه آزادی سیاسی و حزبی بدهد، که با هم رقابت کنند

    ببخشید گمنامیان عزیز، من دیگر به هوش و فراست هیچ یک از سیاستمداران ایران که دیدم یا شناختمشان باور ندارم،، چه سلطنت تالاب، چه اصلاح‌طلب مذهبی‌ چه ملی‌ غیر مذهبی‌ چه ملی‌ مذهبی‌.. میدانید چرا؟ چون هیچ کدام از قدرت مشاوره، تفکر، آگاهی‌ و بینش وسیع و آینده نگری برخوردار نبود. هیچ کدام هم قادر به پذیرش این واقعیت نبود و نیست.....

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام و درود بر شما،
      سپاس از کامنت شما،
      پرسید اید که :
      ((یک سوال؛ حالا اگر بنده رژیم پادشاهی را پسندیدم و طی‌ یک رای گیری به پادشاه مورد علاقم رأی دادم .... به نظر شما در حق نسلهای بعدی ظلم نکرده ام؟))
      --------------------------------------
      پاسخ:

      گرامی،

      این را از من نپرسید،
      من جمهوری خواه هستم،
      بروید این را از طرفداران پادشاهی بپرسید.
      من در اینجا تاکید موکد کرده ام که تنها می توان پادشاهی را به رای گذاشت و مردم باید انتخاب کنند که آیا پادشاهی پارلمانی را می خواهند یا جمهوری را.

      ایرادی که شما مطرح می کنید، ایراد به جایی است که به هر انتخابی وارد است.

      از نظر من همین ایراد به جمهوری هم وارد است، اگر من جمهوری را انتخاب کردم، آیا به نسل بعد ظلم نکرده ام!؟

      اگر اشتباه نکنم در قانون اساسی لهستان، نکته بامزه ای وجود دارد، بر اساس آن بند، قانون اساسی هر چند سال یکبار باید به تایید مجدد مردم برسد!

      ------------------------------------
      متاسفم و افسوس می خورم که ناچارم نظر شما را درباره سیاستمداران ایرانی تایید کنم و بگویم اپوزسیون و سیاست مداران، بسیار خام و نپخته عمل کرده اند.
      شاید عدم وجود آزادی فعالیت احزاب، این بلا را بر سر جامعه آورده است.

      حذف
  15. آیا منو به یاد نداری که سوال میکنی که موسی کی هست؟؟
    اینکه میگم ذهنت بیماره توهین نیست
    اندکی از حرفهای من را که قبلا بهت گفتم گوش کردی حداقل تا لحظه کنونی که جای خوشحالیست امیدوارم که الان که این حرف را میزنم از سر لج اون قمست مثبت را سعی نکنی که پاک کنی
    جیمز میل همیشه معتقد بود نباید کارهای خوب یک بچه را به او گفت همیشه باید نقاط ضعف را به او گوشزد کرد بزرگ کردن بیش از حد محاسن یک فرد نقصی زیان آور و آفتی بزرگ است
    کسانی هم که دوستان تو هستن مدام ازت تعریف میکنن برخی ممکنه حتی آنقدر بی فکر باشن تو را با تعارفاتی دلخوش کنن وچنان اعتقاد نادرستی را در ذهن تو پدید آورن که فکر کنی دارای استعدادهای استثنایی هستی
    همچنان ذهنت مشوش و بی ثبات هست
    حرفهایی را که میزنی شبیه به حرفهای چپهای رادیکاله
    منظور از چپ رادیکال چپ مارکسیست نیست چپ سوسیالیست اروپاییه که آبشخور فکری جداگانه ای دارد که بر میگردد به دوران انقلاب فرانسه وبنتم
    ولی از سیستم پادشاهی دفاع میکنی که با صد من سریش هم به هم نمیچسبن
    در واقع مشکلت همینه برای همین باید روزانه حجم عظیمی از تناقض و تضاد را قورت بدی که میدانم برای امثال تو کار سختیه
    هر چی هم میگردی چیزی برای دلبستن پیدا نمیکنی جز همان سلطنت که همیشه با راست افراطی پیوند خورده
    ولی خوشم میاد وقتی من حرف میزنم فقط گوش میکنی حرفی برای پاسخ دادن نداری !!اینو قبول داری
    در ضمن این عکس ندا را هم گذاشتی انگار که زن هستی تو که جرات معرفی خودت را نداری حداقل جنسیت خودت را مشخص کن
    در آخر هم یک جمله برای این آقای فحاش مینویسم
    فحاش جان نمیدانم اسمت چیه وگرنه فحاش صدات نمیکردم، آیا با این فحشی که نثار من و بقیه کردی اندکی ذهنت آرام گرفت؟؟؟؟
    اگر اینطوره که خوشحال کننده و مسرت بخشه من شخصا تمایل دارم امادگی خودم رابا جان دل اعلام کنم برای درمان تو حاضرم روزانه صدها و هزاران از این فحشها از جانب تو بشنوم ولی شرطش اینکه در طول این مدت کمی هم فکر کنی که ایا این فحش دادنت کاری را درست میکنه؟؟ایا با فحش میتوان مشکلی را حل کرد؟؟یا نه، فقط مشکلی بر مشکلها اضافه میکنه؟؟
    هر وقت خواستی به کسی فحش بدی به من بده شاید کمکی باشه کمی از عصبانیتت کاسته بشه
    البته زیاد افراط نکن چون بیش از اندازه فحاشی هم نتیجه عکس داره در ضمن باعث میشه فردی بد دهان بشی که اصلا شایسته تو نیست پس سعی کن راه افراط پیشه نکنی برای فحاشش روزانه سهمیه ای را در نظر بگیری

    پاسخحذف
  16. گمنامیان آلت مبارک شمقدر تو مقعد کوچکترین فرزندت چه دختر باشه چه پسر

    پاسخحذف
  17. من دوست دارم فحاشی کنم دست خودم نیست میفهمی میفهمی اگه نمیفهمی به تخم چپم

    پاسخحذف
  18. از ترکها متنفرم به دلیل نسل کشی ارامنه

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. تا آنجایی که من می‌دانم ترک‌های ایران (آذری) رابطه‌ای با قتل‌ام ارامنه توسط ترک‌های عثمانی نداشتند. لطفا به ترکیه ای‌ها فحش بدین نه به ترک‌های ایران.

      حذف
  19. به نظر من اصولا هر وقت تحت هر عنوانی یک قدرت بلامنازع بیاد که دوران ریاستش محدود نباشه، خیلی مستعد هست برای دیکتاتوری. در جمهوری کشور خودمون هم شاید اگر چیزی به اسم رهبر نبود اوضاع بهتر میبود.

    پاسخحذف
  20. این گمنمیان هدفش ایجاد اختلاف در اپوزیسون هست و به شدت مشکوک به 7 تومنی بودن

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آی کیو در حد آفتابه زنگ زده!

      آخر من دارم می گویم باید متحد شوید و راجع به نوع حکومت سر صندوق رای بحث کنید، حالا شما می گویی دارم اختلاف می اندازم!؟

      حذف
  21. آقای گمنامیان. فرض بر اینکه سلطتنتی مشروطه گزینه خوبی باشد، آنوقت چرا آقای رضا پهلوی باید بر این تخت بشینند؟ آیا برای این پست (پادشاهی) هم انتخاباتی صورت باید بگیرد؟ بعد با توجه به اینکه می فرمائید این پست تشریفاتی است، چرا باید کشور هزینه زیادی را برای زندگی تشریفاتی کسی که نقشی قرار نیست در سیاست داشته باشند بپردازند؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. گرامی،

      این را از من نپرسید،
      من جمهوری خواه هستم،

      بروید این را از طرفداران پادشاهی بپرسید.

      من در اینجا تاکید موکد کرده ام که تنها می توان پادشاهی را به رای گذاشت و مردم باید انتخاب کنند که آیا پادشاهی پارلمانی را می خواهند یا جمهوری را.

      حذف
  22. گمنامیان عزیز،
    وقتی‌ میگوئید که فقدان احزاب بلای جامعه بوده، البته این شامل محمد رضا هم میشود که گفت حزب فقط رستاخیز، هر کی نخواست از کشور برود. حالا باز اون خدا بیامرز گفت پاسپورت تان را بهتون میدم که گورتون را گم کنید، خمینی که پاسپورتها را هم قبضه میکرد و میگفت گورتان را گم کنید از کمرکش کوهها و پوشیده در پوستینها.
    ببینید من سیاست یا اقتصاد یا حقوق نخواندم، ولی برایم این سوال همیشگی است که از این‌همه نخبگان این کشور نابغه پرور، یک نفر تئورسین واقعی‌ پیدا نمی‌شود که بدون تعصب مفهوم اپن سوسایتی کارل پوپر را درک کرده و به سیاستمداران ارائه نماید؟ شما اگر به جوامع نگاه کنید، تئورسین به عنوان محرک جامعه و مشاور سیاستمداران نقش عمده را در به حرکت در آوردن خیل جامعه ایفا می‌کند، جوامع دموکرات تئورسین خود را دارد، ایجاد اسرائیل بر اساس حرکت تئورسینها بود. حتّی انحطاط جوامع به وسیله تئوریها‌ی غیر علمی‌ تئورسینها صورت گرفته، نمونه آن شریعتی‌ یا سروش و کدیور در ایران یا مارکس در شوروی.
    شما چند تا تئورسین ایرانی‌ باهوش و تحصیل کرده را میشناسید که بدون گرایش و تعصبات فردی یا مذهبی‌ و صرفاً بر اساس علم و دانش و تجربه جهانی‌ عقاید علمی‌ خودشان را برای تحقق یک ایران آزاد ارائه کرده باشند؟؟؟
    من فکر می‌کنم که اگر چنین نعمت‌هایی‌ داشتیم، مجبور نبودیم مثل خر کور عصار با هم سر حق انتخاب نظام و یا فردی که بر آن حکومت کند جدال کنیم. متأسفانه با وجود این‌همه وبلاگ و شبکه اجتماعی، حتّی یک مقاله قابل اعتنا ندیده‌ام که به جای بحث تمام ناشدنی پادشاهی جهوری و یا حق انتخاب مردم در انتخاب نوع لعنتی نظام، یک بررسی‌ جامعه و تاریخی‌ و علمی‌ از چند نظام مشهور دموکرات دنیا انجام داده و تجربه آن را به بحث و تحلیل بگذرد، شاید کمی‌ تا حدی نوری علاا و گنجی تلاشکی کردند، ولی‌ هیچکدام بدون تعصب نبود، کامل و علمی‌ و مقایسه ائی و بّر اساس شواهد متقن نبود، و از همه مهمتر برای عموم قابل فهم، عملی‌ و کاربردی نبود. تئوری اگر بّر محور تجربیات اجتماعی تاریخی و علم باشد، باید بتواند عموم مردم را به نقد و بحث بکشد، نه اینکه در جا بزند و از حرکتهای جناحی و فردی تاثیر بپذیرد.
    از بین میلیونها ایرانی‌ مقیم آمریکا یا فرانسه کدامشان تاریخ شکل گیری آمریکا را برسی‌ کرده و آن را به نقد عموم جماعت استبداد زده ایران گذشته؟ کدامشان بر رسی‌ کرده که چرا در آمریکا با یک مشت پا برهنه و آواره وحشی در ۲۵۰ سال پیش و پس از استقلال از انگلیس، مشکل اصلی‌ جان آدامز و توماس جفرسون و جورج واشنگتن، """نوع حکومت پادشاهی یا جمهوری""""" دعوا بّر سر به رای گذاشتن آن، و اینکه کدام مادر به فلانی‌ پادشاه یا رئیس جمهور شود، مساله اصلی‌ نبود، پس چه چیز مساله اصلی‌ بود که توانست پایه ریز یک نظام دمکراتی باشد که چنان بربرهای مفلسی را هم رخ ببرد طوری که پرچم و ملیت و پیشرفتشان در طول ۲۵۰ سال حرف اول را بزند، حتی اگر همدیگر را به مناسبتهای مختلف مثل حیوان وحشی تکه پاره کرده باشند؟ چرا آدامز یا جففرسن یا لینکلن، مادامالعمر نشدند و از قدرت سؤ استفاده نکردند؟
    کدام ایرانی‌ تحلیل عمیقی از روند حرکت فرانسه به سوی دموکراسی را بر رسی‌ کرده، کدام تئورسین ایرانی‌ روند حرکت انگلیس یا سوئد یا ژاپن پادشاهی را ... و اینکه چه تغییری در آن جوامع رخ داد و چرا؟
    کدام تئورسین ایرانی‌ تاکنون به ما تحلیلی از چگونگی شکل گیری و ضمانت بقای احزاب در کشورهای دموکرات را داده؟ که آن را به بحث بگذریم....
    فقط یک سخنرانی‌ محمد رضا با خبرنگار آمریکایی را شنیدم، سوای کلاس بالا و شیک او و ملی‌ گرایییش، باید بدگویم از لحاظ هوش و فهم چندان تفاوتی‌ با حرفهای بر صری و ته خمینی نداشت، یک مشت شعر پوچ و خالی‌ ملی‌ گرایانه توام بر تحقیر کردن خبر نگار آمریکایی‌ با گفتن اینکه "شما آمریکاییها حرف زیاد میزنید و کار نمی‌کنید" که احساس کردم پدر بزرگم داشته به صورت فردی ایران را اداره میکرده.. حالا بگذریم از هوش و سواد خمینی کبیر که به قول ابراهیم یزدی عزیز دل‌ ملی مذهبی‌ها، حرفهای خمینی در نوفل لوشاتو را به تور کامل برای خبرنگاران خارجی‌ ترجمه نمیکرده، چون خجالت میسکشیده.... آخر چرا ؟ چرا شخصیت کاریزماتیک یا زورگو و قلدر حتّی احمق باید در روند دمکراسی ما ایرانیان چنان نقش حیاتی ایفا کند. چرا؟ چرا حرفهای جان آدامز دوم رئیس جمهور آمریکا در ۲۵۰ سال پیش از لحاظ فهم و شور

    پاسخحذف
  23. و منطق دست کمی‌ از حرف زدن اوباما ندارد؟؟؟ ولی‌ یک سیاستمدار ایرانی‌ از اصلاح تالاب بگیرید تا رضا پهلوی و غیر و ذالک چهار تا جمله علمی‌ منطقی‌ و یا بدون تعصب و احساس ندارند که شما را میخکوب خود کنند. نه اینکه نمیخواهند، نمیتوانند، چون نمی‌فهمند....
    به عنوان یک محقق علوم تجربی‌ و نه سیاسی/ انسانی‌ باید اقرار کنم که روند فکری متفکران/ تحصیل کردگان/ صاحبنظران سیاسی ایرانی‌ در شبکه‌های اجتماعی، من یکی‌ را جدا به تهوع دچار کرده، دور باطلی که خودشان را در آن می‌اندازند، تعصبات ایشان که دست کمی‌ از همدیگر ندارد و همگی به همان اندازه همان آخندکی که شاهین نجفی را مرتد اعلام کرد، چندش آور و غیر منطقی‌ است.
    اگر یک آزمایش علمی‌ عمل نکند، اول به دنبال شواهد میگردی، سوال میکنی‌، به مقالات دیگران رجوع میکنی‌، پارامترها درا حد علم و توان عوض میکنی‌ بعد دوباره آزمایش میکنی‌، در نهایت جوابهایت را به بحث صریحترین منتقدان میگذاری که هر چه شواهدت متقنتر باشد، بهتر میتوانی‌ از سدشان بگذاری و نتایجت را به دیگران ارائه دهی‌، در نهایت هم بر اساس عملکرد نتایجت که چقدر برای دیگران قابل استفاده بوده، سایتشین میگیری و احساس رضایت از مفید بودن و شاید هم پول و نیروی بیشتر برای تحقیقات بیشتر. در علم تجربی‌، فقط یک احمق تمام عیار است که یک آزمایش بی‌ نتیجه را پس از شکست و بدون پیدا کردن مشکل که لازمه پیدا کردن راه کار است، دائم مثل خر عصار کور تکرار می‌کند. فقط یک احمق است که به علت تعصب، تنبلی یا خودخواهی، اصرار در تکرار مکرّر یک اشتباه بدون بررسی مشکل و دادن راه کار برای دنبال کردن آن مشکل دارد، فقط یک احمق است که با اصرار و نه شواهد علمی‌ می‌خواهد که نتایجش را بعضا بدون شاهد ، یا حتّی با ایجاد شواهد اختراعی و دروغ به خورد سایر محققین بدهد. چقدر موفق است بستگی به هوش و توانمندی مخاطبینش دارد.
    متأسفانه در اغلب کشورهای پیشرفته دنیا، سیاست مثل اقتصاد و حقوق، علوم بسیار پیشرفته و مهمی‌ هستند که باهوشترین افراد را جذب می‌کنند، و به صورت کاربردی از آنان استفاده می‌نمایند، و مستندات، تجربیات و حتّی آنالیز‌های ریاضی‌ و آماری در روند کاریشان حرف اول را می‌زند
    آخرین رهبر آزادیبخش ما که اقتصاد را مال خر می‌دانست، و بزرگترین شهسوار اقتصادیش سردار سازندگی بود (با معذرت ) شاید که سیاستمان هم در طویله ائی از همان جنس اقتصادمان جای داشته و خود خبر نداریم.
    leila

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. لیلای عزیز
      درود بر تو،
      دوبار کامنت تو را خواندم،

      چه می توانم بگویم؟ حرف تو، حرف دل من است.

      شاید مثالی که در متن زده ام، پاسخگوی تمام نکاتی باشد که شما گفته اید، نوشته ام که:
      همیشه مثالی زده ام و گفته ام اگر رژیم ولایت فقیه را به فرانسه حاکم شود، مردم فرانسه ظرف دو روز آنرا سرنگون می کنند. اما اگر نظام جمهوری و دمکراسی کامل را برای مردم ایران به همراه بیاوریم، باز نیز ممکن است مردم قدرش را ندانند و آنرا سرنگون کنند (مانند کاری که با بختیار کردند!).
      اصولا در هر جامعه ای، مهمترین پارامتر برای حضور و ادامه حیات دمکراسی، مردم جامعه هستند.

      باز تکرار می کنم،
      جامعه ای که نگاه و دیدگاه انتقادی داشته باشد، عمیق بیاندیشد، می تواند روشنفکر تحویل دهد.
      شما نمی توانی از یک جامعه بسته توقع داشته باشی که برایت مانند جامعه فرانسه، روشنفکر و منتقد تحویل دهد.

      فیلسوف بزرگ ما، آرامش دوستدار مقاله ای دارد به نام خویشاوندی پنهان.
      شاید آنرا خوانده باشی، اما اگر نخوانده باشی، جواب تمام نکاتی که شما مطرح کرده ای را به صورت کاملا مستدلی ارایه می کند.

      خلاصه آن را اینجا تقدیم کرده بودم:
      چرا جامعه به چنین تیره روزی دچار شده؟/ خلاصه ای از مقاله (خویشاوندی پنهان) اثر فیلسوف شهیر و بزرگ ایرانی، آرامش دوستدار
      http://gomnamian.blogspot.co.uk/2011/10/blog-post_06.html

      حذف
  24. در یک جمله ایران می گوید :

    من طرفدار شاهزاده مجاهد امام میرحسین نگهدار هستم . اگر شما هم طرفدار ایشان هستید ، برای نچات من دست از شعار " نه غزه نه لبنان - فدام بشو ای ایران " بردارید و به حق وجود ایشان هم احترام بگذارید .

    پاسخحذف
  25. فرامرز:

    چه سلطنتی که به قدرت نرسیده ، پادشاه انتخاب کند
    و چه جمهوری ایی که بدون جمهور مردم ، رییس داشته باشد
    هر دو منسوخ است و دقیقا موازی مسیر ولایت مطلقه فقیه در حرکت است !
    پس با این محتوا ما فقط تغییر فرم داریم که کروات رفته و یقه آخوندی جایگزین شده و سپس مانتو
    می رود و کت و دامن پدیدار میشود اما حکم همایوتی حکومتی در راس حواهد ماند .

    پاسخحذف

نکاتی که هنگام استفاده از بخش کامنتها بهتر است به آن دقت فرمایید:
**١_ بنا به اعتقاد راسخ و بی چون و چرای من به آزادی بیان ، کامنت های شما مستقیما منتشر می شود. ** ٢_لطفا هنگام گذاشتن کامنت، یک اسم برای خودتان در نظر بگیرید تا دیگران و نویسنده وبلاگ راحتر بتوانند به شما پاسخ دهند. ** ٣_تمام کامنت ها را بدقت می خوانم و تنها در جایی که واقعا لازم باشد ، در بحث ها دخالت می کنم، چون من تریبون خودم را داشته ام و حرفم را زده ام ، باید اجازه دهم بقیه حرفشان را بزنند. ** ٤_تنها کامنت های ترولرها و کامنت هایی که شامل لینک های غیر معتبر ، مانند سایت های آلوده به بد افزار هستند،برای امنیت خواننده های وبلاگ ، حذف می شوند. ** ٥_در سمت چپ جعبه ای که در آن نظر خود را می نویسید، شما عبارت (اشتراک ایمیل) را می بینید، درصورتی که ایمیل خود را در آنجا وارد کنید، کامنت های جدید را با ایمیل، دریافت خواهید نمود. ** ٦_شما حتی در فحش دادن به نویسنده وبلاگ هم آزاد هستید! حتی به بهانه توهین به خودم نیز کامنتی را حذف نمی کنم، من جانم را می دهم که تو حرفت را بزنی، اما خواهش میکنم به جای فحش دادن، به موضوع نوشته بپردازید.