داستان مربوط به سال 1995 است.
داستان از انجا آغاز می شود که شخصی به نام جوهان (Johann
Unterweger ) به
دلیل کشتن یک زن در ایامی که خیلی جوان بوده، به زندان محکوم می شود، او در زندان
وانمود می کند که متنبه شده و روش زندگی خودش را تغییر داده است، لذا بعد از چند
سال، به دلیل سن کم، شامل عفو می شود و آزاد می گردد.
او در زندان کتابی می نویسد، و ذره ذره تبدیل به یک شخصیت
مشهور می گردد، در برنامه های تلوزیونی شرکت می کند و در باره نحوه بهبود زندان ها
سخن می گوید.
بعد از چند سال، پلیس وین، تعدادی جنازه پیدا می کند، که
متعلق به زنانی بوده که از طریق فاحشگی امرار معاش می کرده اند، و نحوه کشته شدن
آنها، مشخص می کند که همه آنها، به شیوه مشابهی کشته شده اند، یعنی پستان بند
آنها، به دور گردن آنها پیچیده شده است.
قاتل آنقدر زرنگ بوده که هیچ اثر و ردی از خود به جا نمی
گذارده است. پلیس اتریش، تنها ردی که می ابد، یک پرز از پارچه ای قرمز رنگ است که
بر روی یکی از جنازه ها وجود داشته است.
در ابتدای وقوع این قتل ها، هیچ کسی به آقای جوهان مشکوک
نبوده، حتی خود آقای جواهان، به اداره پلیس می رفته و در قالب یک
روزنامه نگار، با پلیس در اینباره مصاحبه می کرده است.
چند ماهی طول می کشد، پلیس او را بشدت زیر نظر می گیرد،
اما او به بهانه مسافرت، غیبش می زند. پلیس وین، بالاخره از قاضی اجازه می گیرد و
خانه ی او را مورد بازرسی قرار می دهد. در خانه او، شال قرمز رنگی می یابند که او
همیشه می پوشیده، و حتی در مصاحبه با پلیس یا مصاحبه های تلوزیونی نیز، به گردن
داشته است. آن پرز قرمز رنگ، با آن شال، می خواند.
اما این جواهان، غیبش زده بود، ولی پلیس اتریش، در میابد
که او در آمریکا و در لس آنجلس است.
پلیس اتریش، به پلیس لس آنجلس خبر می دهد، و پلیس لس
آنجلس، نیز به آنها می گوید تعدادی جنازه یافته شده است که همه زنان به وسیله
پستان بند، خفه شده اند.
بعد از مدتها، پلیس آمریکا او را می یابد، اما هیچ مدرکی
علیه او وجود نداشته است، تنها مدرکی که اف بی آی داشته، این بود که نحوه گره زدن
طناب و یا پستان بندها، همه یکی بوده است.
کارشناسان اف بی آی، به قاضی می گویند که هر شخصی، به یک
نحو طناب را گره می زند، و این تقریبا به مانند امضا، یکتا است و منحصر به فرد است،
اما قاضی، این مدرک را تشخیص نمی دهد و جوهان را رها می کند. جوهان، توسط پلیس
آمریکا به اتریش بازگردانده می شود.
اما در اتریش، مدارک بیشتری علیه او بود، حتی پلیس اتریش،
به کمک اینترپل، محل مسافرت های او را بررسی می کند و می بینید وقتی او به پراگ و
کشور چک رفته بوده، چند فاحشه در آنجا کشته شده اند!
پلیس اتریش، تحقیق گسترده ای را آغاز می کند، ماشین های
قدیمی جوهان را که فروخته شده یا اوراق شده بوده را مورد بررسی قرار می دهند و بعد
از تحقیقات گسترده، یک تار مو، از جوهان و دختری که در پراگ کشده شده بوده، می
یابند...!
اینچنین بود که دادگاه و هیات منصفه، جوهان را به جرم کشتن
ده ها زن فاحشه، به حبس ابد بدون شانس عفو، محکوم می کنند.
او حتی تا لحظه آخر نیز خود را بیگناه می دانسته و جرم خود
را قبول نمی کند.
او نه ساعت بعد از صدور حکم، با استفاده از بند شلوار، خود را به دار می زند و خود را می کشد.
(یعنی با بند تنبانش!)
جالب اینجاست که کارشناسان اف بی ای، باز نحوه گره زدن آن
طناب دار را بررسی می کنند و می گویند، این نحوه گره زدن، با نحوه گره زدن پستان بندها
و دیگر وسایل قتل زنان فاحشه، یکی بوده است.
یعنی او با گره طناب دار خود، ردی به جا می گذارد و تایید
می کند که او قاتل بوده است..!
نوشته های پیشین:
بابا داری اشتباه میکنی این بنده خدا کاره ای نبود قاتل منم اون روش گره زدن رو هم یه بار که کرست خواهرت رو باز کردم یاد گرفتم
پاسخحذفزن و بچه هر چی ترکه خره کرگدن گایید
پاسخحذفترکها مثل اینکه خاطره بدی برات تو ذهنت بابت گاییدن مادر و خواهر و زن و دخترت بجا گذاشتن ...
حذفحق داری جاکش ...
من آخر نفهمیدم که چه جوری این همه ایرانی در خارج که همه زیر پرچم یک کشور دیگه قسم خوردند و تابعیت اونجا رو گرفتن ، ادعا میکنن ایرانی هستن ؟؟؟؟
پاسخحذفآخه چه جوری میشه ؟!!
عجب ملت کس مخی هستیم که ادعا داریم هنوز ایرانی هستیم
مخ شما عیب داره، ربطی به دیگران نداره
حذفقسم که خوبه حتی اگه متولد جای دیگه هم باشی مهم جایی هست که بهش تعلق داری و برای بهتر شدنش تلاش میکنی.
ایرانی بودن هیچ ارتباطی با قسم و آیه و چندتا برگه نداره! مهم تعلق خاطر هست...
کسی که دغدغه وطن نداشته باشه حتی اگه تو ایران باشه حتی اگه متولد ایران باشه حتی اگه آغا باشه! ایرانی نیست
شما مشکلتون جای دیگه حل میشه
الاغ و خر و کودن آخه چقدر میتونید خر باشید
حذفقسم خوردن در زیر یک پرچم یعنی شما قسم میخورید که از منافع آمریکا یا کانادا در مقابل هرجای دیگر ازجمله ایران .. یعتی هیچی گوهی نیستید به عنوان ایرانی
حالا تو کره خر برو بگو من به ایران تغلق خاطر دارم
اونا بهت میکن پس گه خوردی قسم خوردی که تابیعیت عوض کنی
میدونم که مثل هزاران ایرانی دیگه اینقدر خری که باز هم با این مثال واضخ نمفهمی
ناشناسی که یاد پدرت و مادرت افتادی
حذفچون از لحنت فهمیدم که احساس خانوادگی با من میکنی
یه بار دیگه برات توضیح میدم که مساله ایرانی بودن ربطی به تابعیت نداره. برای حمایت از ایران لازم نیست که حتما ایرانی باشی. شما میتونی اساسا یه امریکایی یا کانادایی باشی و از ایران حمایت کنی. همونطوری که دیدیم امریکایی ها 50 سال پیش در تظاهرات های ضد جنگ شرکت میکردن به قول شما ضد منافع و سربازای کشورشون.
این موضوع امروزه در تمامی جوامع پیشرفته حل شده است و اساسا دیگه مشکلات به شکل جهانی دیده میشه نه قومی و قبیله ای و آغلی!
شمایی که دستت به اینترنت میرسه بغیر اسم بردن از خانوادت در وبلاگ ها یه سری به شیوه زندگی یا حتی اعتراض در دنیای مدرن بزن و بجای خر تصور کردن تمام دنیا یه ثانیه فکر کن که شاید تو اشتباه میکنی. فکر کنم که بتونی به نتیجه برسی.
امیدوارم.
با احترام آرسین
کلا این بنده خدا تو کار گره زدن بوده!
پاسخحذفامیدوارم سال خوبی داشته باشید
سبزه ها رو متفاوت گره زده باشید!