یکشنبه، اسفند ۲۱، ۱۳۹۰

من یکی که به امثال سردار مهدی باکری (کشته شده در جنگ)، هیچ چیزی بدهکار نیستم، کلی هم از او طلبکارم!

در ادامه  جنگ ایران و عراق ، افرادی چون باکری و همت نقش اساسی داشته اند، چرا باید به آنها بدهکار باشم؟! مثلا این آقای باکری سال ٦٣ در جنگ کشته شد، یعنی یک سال بعد از بازپسگیری خرمشهر. 

یادمان باشد بعد از اینکه ایران خرمشهر را بازپس گرفت، اعراب حاضر بودند یکصد میلیارد دلار خسارت به ایران بدهند، عراق هم حاضر به عقب نشینی بود(منبع) ، آنوقت افرادی مانند باکری، بر اساس فرموده امامشان، گفتند راه قدس از کربلا می گذرد و جنگ را ادامه دادند، حاصل این جنگ، کشته و معلول شدن بیش از یک میلیون انسان و همینطور نابودی اقتصاد ایران بوده است، من یکی که چیزی به این اشخاص بدهکار نیستم

چه کسی گفته این اشخاص برای دفاع از ایران به جبهه رفته اند ؟ اینها برای آرمان امام خمینی (!) به جنگ رفته اند، در این میان عراقی ها (یعنی تعداد دیگری انسان) کشته اند، خودشان هم کشته شده اند؛ حالا چرا باید این اشخاص را قهرمان بدانیم؟

قاتلی را تصور کنید که در یک دعوا و چاقو کشی کشده شده است، حال درست است که از او، چون در میانه چاقو کشی کشته شده، بت بسازیم؟!


بت ساختن از سرداران جنگ و کسانی چون مهدی باکری، همانقدر احمقانه است که بیایم و چاقو کش مرده را قدیس و بت قلمداد بکنیم. 


تا قبل از بازپس گیری خرمشهر، افرادی که در جبهه حضور داشتند، انسان هایی بودند که از کشور دفاع می کردند (حال عقیده آنها هر چه که بوده، به خودشان مربوط بوده است)؛ اما بعد از بازپس گیری خرمشهر، ادامه جنگ، به ضرر منافع ملی ایران بوده است. 


یه یاد بیاوریم که زمانی خمینی به جنگ پایان داد و جام زهر را نوشید که حضور  افراد داوطلب بسیجی در جبهه بشدت کاهش یافت (ر.ک. به خاطرات محسن رضایی و یا هاشمی رفسنجانی). یعنی این اشخاص با حضور خود در جبهه تنها به ادامه جنگ کمک کردند.


به افرادی که بعد از بازپس گیری خرمشهر در ادامه جنگ نقش داشته اند (مانند باکری) بدهکار نیستم، چون به منافع مردم ایران ضرر زده اند، کشور را نابود کرده اند، هدفشان نیز کشور ایران نبوده و بلکه فقط برای آرمان امام خودشان به جنگ رفته اند. 


تا قبل از بازپسگیری خرمشهر، اصولا عقیده کسانی که در جنگ شرکت کرده اند، برای ما اهمیتی ندارد، هدف و عمل آنها، دفاع از ایران و مقابله با صدام بوده و این برای ما مهم است. اما بعد از بازپسگیری خرمشهر، این اشخاص صرفا برای عقیده خود (آرمان خمینی)، جنگ را ادامه دادند و کشور ما را به نابودی کشاندند، در اینجاست که عقیده آنها اهمیت می یابد...! 


ختم کلام اینکه: 
امثال باکری بعد از بازپس گیری خرمشهر، برای منافع کشور و مردم ایران، جنگ را ادامه نداده اند، چه آنکه این ادامه جنگ، آشکارا در جهت مخالف منافع مردم ایران بوده است، در حقیقت آنها برای دستیابی به آرمان های خمینی، منافع کشور و مردم ایران را زیر پا گذاشته اند. 


پی نوشـت: 


یک:
البته از ملتی که استخوان  اعراب مهاجم را می پرستد و از آنها امام زاده می سازد و توقع دارد این استخوان های پوسیده برایش معجزه کنند، هیچ چیزی بعید نیست...! 


دو: من به صراحت از سرداران سپاه و بسیج سخن گفته ام، به صورت مشخص این نوشته درباره سربازان وظیفه ای که به زور به جنگ برده شدند، نمی باشد. 





۶۷ نظر:

  1. به جهنم کشته شده یک سگ کمتر قربانی خمینی ملعون شدند به ما چه مربوطه. برای خودشیرینی کشته شده تا خامنه ای زن و بچهاش را به درک واصل کنه روزی هزار بار پاسدار ها زن وبچه اش را فحش و ناسزا میدن البته حقشونه.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. خجالت بکش مردک... سگ امثال تو هستند که هیچ حرمتی قایل نیستند. زمان جنگ تو خودت کجا بودی؟ به تو مربوط نیست که همون سرباز‌ها جلوی تجاوز ارتش صدام عفلتی رو گرفتند؟ برو خجالت بکش.

      حذف
    2. خطاب به داریوش:
      مردک احمق
      جلوی کدام تجاوزی را گرفتند؟ مگر تو حرف حالیت نیست؟ سربازان صدام در حالیکه از مرز ایران خارج شده بودند، چه تجاوزی میتوانستند به زنان ایرانی بکنند؟ این آقا و امثالهم اگر میخواستند که جلوی تجاوز به ایرانیان را بگیرند باید جلوی تجاوز هم لباسیهایش را به زندانیان زندانهای اوین و عادل اباد و دیگر زندانیان اسیر در میهن را میگرفتند. اگر چهار تا ابله بی مغزمثل تو نباشند که این آخوندها چطور میخواستند ۳۰ سال سلطنت کنند؟

      حذف
    3. نکنه انتظار داشتین عراقی ها(سربازای 17الی30کشورمختلف دنیا من جمله امریکا وانگلیس ای که توءِ مادر بخطا سرسفرشون نشستی وحروم لقمگی میکنی)به لب مرز که رسیدن بگیم خب بسه دیگه!دیگه اینور خط مرزی پاتونذاری آ! همونجا بمون!اونم بگه چشم!
      گرچه حالا که فکرشو میکنم میبینم حق با شماست،اصلا اربابای شما،که تحریک کننده ی اصلی صدام بودن واز آواکس تا ادامس صدامیان رو تامین کردن مقصر نیستن بهیچ وجه،اما جوون ما که جونشو برای دفاع از کشورش داد مقصره
      میگی کدوم تجاوز؟برو ببین که چقدر دختر و زن از سوسنگرد واهواز وخرمشهر بردن...
      راست میگید لعنت بر باکری باد...چون وظیفشو درست انجام نداد،
      اگه درست انجام میداد تخم حرامهایی مثل تو و نویسنده مطلب بدنیا نمیومد...

      حذف
    4. اینها کشته شده وطن هستن از اینها نبود ایران هم نبود شما یک مشت کسخل وطن فروش هستید که نوکر بیگانه اید

      حذف
  2. آیا سندی هست که باکری موافق ادامه جنگ بوده باشه؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. عزیز جان،
      حضور داوطلبانه در جنگ و سردار جنگ بوده، نشانه ای کافی از موافقت او برای ادامه جنگ نیست؟!
      او آخر سال 63 کشته شد، اما خرمشهر در ابتدای سال 61 آزاد شد،

      اگر کسی موافق به ادامه جنگ نباشد، آیا در جبهه حاضر می شود؟!

      حذف
    2. دوست عزیزم گمنام! من نمیتونم منطق شما رو که اگه کسی‌ و سربازی اگر مخالف ادامه جنگ باشه در جنگ شرکت نمی‌‌کنه رو درک کنم. مسلما هیچ کدوم از اون سرباز‌ها نمی‌‌خواستن کشته بشن و دوست داشتن هرچه زود تر برن سر خونه و زندگی‌ شون. ولی‌ وقتی‌ فرمانده کل قوا (!) این دستور رو میده شما انتظار داری آنها بشینن خونه؟! این دلیل میشه که ما کسایی که واسه کشورمون جنگیدن (حالا شما اسمش رو بذار واسه اسلام) رو بکوبیم؟ اینها قهرمانان جنگی ما هستند عزیز و فکر می‌‌کنم باید مجسمه تک تکشون رو بسازیم.

      حذف
    3. باید این مسایل را در ظرف زمانی‌ خودش دید و نه در سال ۲۰۱۲ آمد و تحلیل کرد. در سفری به کانادا، در یک محل عمومی‌ مجسمه اسبی رو دیدم. زیر مجسمه توضیح داده بود که ‌اسب یک سروان ارتش کانادا بود که در جنگ کشته شد و سوارش از خودش رشادت نشون داد. اونها مجسمه آن ‌اسب رو ساختند و به او هم احترام میگذرند که ۱۵۰ سال پیش کشته شد ولی‌ ما چه؟!!

      حذف
    4. داریوش جان،
      قبول این نوشته برای شما کمی ثقیل است، چون با این ذهنیت بزرگ شده ای که حاضرین در جنگ، همه قهرمان بوده اند.

      عزیز جان، حضور در جنگ ، الزاما از هیچ انسانی قهرمان نمی سازد.

      نکات ذیل را توجه کنید:

      یک-
      من در اینجا حرفی از سرباز وظیفه هایی که مجبور به حضور در جبهه بوده اند، نزده ام. من نوشته ام سردارانی چون باکری.

      باکری سرباز وظیفه نبوده و خیلی راحت می توانست گوشه خانه اش بنشیند، نیازی نبود برای آرمان خمینی در جنگ شرکت کند، کسی نیز او را مجبور نکرده بوده است.

      دو-
      من در این نوشته برای شما توضیح داده ام، بعد از بازپس گیری خرمشهر، دیگر اشخاصی مانند باکری برای کشور ایران نجنگیده اند، این اشخاص برای آرمان های خمینی جنگیده اند.
      وگرنه هر کسی می تواند درک کند که بعد از بازپسگیری خرمشهر، ادامه جنگ کار احمقانه ای بوده است.

      سه-
      هر کاری مردم کانادا کردند، الزما بهترین و درست ترین کار نیست.
      ما خودمان عقل داریم، خودمان باید تصمیم بگیری کار درست چیست.

      ضمنا،
      آن اسب ممکن است برای حفظ منافع جامعه کانادا، از خودش رشادت نشان داده باشد، اما آیا امثال باکری هم برای حفظ منافع مردم ایران از خود رشادت نشان داده بودند؟! یا اینکه برای دست یابی به آرمان های خمینی، منافع مردم ایران را زیر پا گذاشته اند؟!

      حذف
    5. دوست عزیز! شما مسلما از ذهنیت من باخبر نیستید و نمی‌دانید که کجا و در چه شرایطی بزرگ شدم. در هر صورت حال در این مورد مینویسم و قضاوت رو به خوانندگان می‌‌سپاریم . ولی‌ همین که شما خودت رو در ذهنیت باکری می‌‌گذاری که هیچ علاقه‌ای به کشورش نداشت و صرفاً برای امامش به جنگ رفت و نتیجه میگیرید هم جالب توجه است. در هر صورت من دوست داشتم بحث کنیم در این مورد اینجا ولی‌ راستش لحن شما برایم جالب نبود (در مورد ثقیل بودن و اینها).

      حذف
    6. داریوش عزیزم،
      من خودم را در ذهنیت باکری نمی گذارم،
      عمل او، وصیتنامه او و نتیجه عمل او را می بینم...!
      برو لطفا وصیت نامه اش را بخوان، می بینی که ذهنیت او حتی ذره ای متوجه خاک ایران نبوده است....!
      نتیجه عملش نیز ادامه جنگ و نابودی ایران زمین بوده است، چرا باید من و شما از او بت بسازیم؟!

      در مورد صقیل بودن هم بنده قصد جسارت نداشته ام.

      حذف
    7. دلیل شما برای این حرفها ، صحبتهای ایدئولوژیک باکری در وصیتنامشه ؟ خوب وصیتنامه چیزیه که معمولا سعی میکنند از ارزشهای خاص اون روزها در اون قرار بدن . مثلا باکری همش قربون صدقه ی امام و اسلام رفته و الان اگه میخواست بنویسه ، ممکن بود از آزادی و دموکراسی بنویسه و این کاغذپاره ها رو جمهوری اسلامی خیلی بزرگش کرده تا اسطوره سازی بکنه . وگرنه اون بابا هم مثل بقیه ی آدمای اون دوره بوده . یک نظامی . همین .
      حالا اصلا گیریم که باکری هم یک شارلاتان مثل محسن رضایی بود ، شما باید به همه ی اون کسانی که اون دوران توی جبهه بودند بد و بیراه بگی ؟ میگین چرا به جبهه رفتن ؟ من به شما الان میگم چرا نمیری تظاهرات ، شما هم به من میگی باید مردم همه با هم بیان و چرا من خودم رو تنهایی تو دردسر بندازم ! اون زمان هم همینطور بود . پدر بنده رو سال 70 بردن محاکمه کردند ، چون سال 63 از ارتش فرار کرده بود و ما رو که خانوادش باشیم آورده بود شرق کشور و حتی برای امرار معاش مسافرکشی میکرد. چند نفر مثل پدر ینده میتونستند این کار رو بکنند و از خونه و زندگی و حقوق نظامیشون صرف نظر کنند و خوشون رو به دردسر بندازن ؟ سالهای آخر جنگ ، مردم به صورت واقعا خودجوش از جبهه رفتن امتناع میکردند اما قبل از اون همچین خبرایی نبود . اصطلاح سرباز بگیری رو حتما میدونید چیه دیگه ؟ شما اون موقع میتونیستید با 20 سال سن و بدون رفتن سربازی ، صاف صاف توی خیابون راه برید ؟ میگیرفتن و بزور میبردنت جبهه عزیز جان . جنگ رو مسئولین جمهوری اسلامی و خمینی روانی باید تموم میکردند ، نه مردم عادی .
      خلاصه اینکه شما اول یک سوزن به خودت بزن و بعد یک جوالدوز به دیگران بزن . اگه خیلی عرضه دارید شرایط فعلی مملکت رو عوض کنسد و واسه اونهایی که رفتن جبهه نسخه نپیچید . البته مسلماَ حرفهای شما چیزی رو عوض نمیکنه و مهم هم نیست و قرار نیست در روزنامه منتشر بشه . فقط برای خودتون و همفکران اندکتون عرض کردم که از این افکار تاریک و غلط شاید بیرون بیایید .

      حذف
  3. تا اونجا که من میدونم هرکی اون دوران با ادامه ی جنگ مخالفت میکرد به جرم منافق توسط سگان خمینی ملعون به قتل میرسید. اما در کل مگه میشه آدم به یک مرده مدیون باشه !!!! لول

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. عزیز جان،
      همان زمان جنگ هم اگر مثلا باکری می رفت گوشه خانه اش می نشست، کسی به او کاری نمی داشت.
      بله،
      اگر می رفت وسط خیابان داد می زد که ادامه جنگ به ضرر کشور است، ممکن بود با او برخورد کنند، اما بابت خانه نشینی که با کسی کار نداشتند...!

      حذف
  4. گمنام جان

    این لینک رو بده بالاترین

    میخواهم حال خیلی ها جا بیاد

    حرفت کاملا درسته

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. عزیز جان،
      بالاترین حساب مرا به دلیل انتقاد از مجاهدین خلق بسته است...!

      حذف
    2. ای بابا

      این همه اکانت و آدم هست .

      این را بچه ها بگویید لینگ کنند

      عجب بدبختی داریم ها

      حذف
    3. گمنامیان جان
      من نمیدانم که کی به شما گفته که حساب شما در بالاترین به خاطر انتقاد از مجاهدین بسته شده. منکه خودم در بالاترین لینکهایی را دیدم که انواع و اقسام توهینها را به مجاهدین میکرد. من تصور میکنم که شما را بخاطر انتقاد از اسلام از بالاترین بیرون کرده اند.

      حذف
  5. با این مطلبت مخالفم، اینجوری باشه تمام افرادی که داوطلبانه که به جبهه رفتن تا از ایران دفاع کنن در شکل گیری یه جنایت دست داشتند و نباید میرفتن از کشورشون در برابر حملهٔ اعراب متجاوز دفاع میکردن! شما معتقدی که باید میذاشتیم صدام ایران رو تسخیر کنه؟!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. عزیز جان،
      شما نوشته را گویا نخوانده ای!

      من دو شرط گذاشته ام:
      یک-
      گفته ام سربازان وظیفه که به زور به جبهه برده شده اند از این امر مستثنی هستند.
      دو-
      گفته ام کسانی که تا قبل از بازپسگیری خرمشهر، از ایران دفاع کرده اند، مشغول دفاع از خاک ایران و منافع مردم ایران بوده اند.
      --------------------------------
      صد البته که باید مقابل صدام، از کشور دفاع می کردند.
      اما بعد از بازپسگیری خرمشهر، حضور داوطلبانه در جبهه، کمک به ادامه جنگ بوده است و برای منافع ایران نبوده، چون منافع مردم ایران در ادامه جنگ نبوده است.

      حذف
    2. من مطلبت رو کامل خوندم ولی‌ به هرحال به نظر من کسانی‌ که بعد از آزادی خرمشهر باز هم داوطلبانه در جنگ شرکت کردند مقصر نیستند و فقط <> ادامهٔ جنگ، مقصر هستند. چرا که خمینی دستورو ادامهٔ جنگو صادر کرده بود و اگر داوطلبان هم شرکت نمی‌کردند هنوز ارتش حضور داشت تا خمینی بیشرف با وسیلهٔ اون جنگ رو ادامه بده. تنها فرقش این بود که با کم شدن نیرو‌ها فشار بیشتری به ارتش وارد میشد و صدام می‌تونست از این موقعیت استفاده کنه.

      پ.ن: قبول دارم که اکثر داوطلبان بسیجی‌، یه مشت ابله عاشق خمینی و اسلام و کربلا و ... بودن اما بینشون تک و توک آدم‌های درست و وطن پرست هم پیدا میشد.

      حذف
    3. عزیز جان،
      دلیل توقف جنگ، تنها این بود که خمینی دید تعداد بسیجیانی که به جبهه می روند بشدت کم شده است و دیگر قادر به ادامه جنگ نیست.
      رجوع کنید به کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی

      حذف
  6. http://www.youtube.com/watch?v=tTElxkgIfYM&feature=related

    پاسخحذف
  7.  گمنام جان حالا نتونستی از بس هواداران مجاهدین بر بیای گیر دادی به سرداران زمان جنگ؟
    بابا یه مطلب واسه مجاهدین بنویس دهنشون سرویس شه؟ حداقل این سرداران در مقابل مجاهدین 
    میجنگیدند؟ و اجازه ندادند این سازمان مفلوک به هدفش برسه درسته عزیزم؟

    پاسخحذف
  8. با اينکه اگر از مردم آمريکا درباره جنگ ويتنام بپرسيد بدون شک بيش از نود درصد
    اونرو اشتباه و آمريکا رو متجاوز ميدونند منتها به هيچ عنوان به سربازانشون در اون جنگ
    توهين نميکنند و ازشون طلبکار نيستند
    برعکس ما ايراني هاي از همه طلبکار
    فرق ما با اونها اين هست اون وقت دموکراسي مثل اونها هم مي خواهيم!!!

    سربازان جنگ حتي اگه ايران هم متجاوز باشه باز قهرمان هاي کشور هستند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. عزیز جان،
      کسی به سربازان ایرانی توهین نکرد، اصولا قیاس جنگ ویتنام و جنگ ایران و عراق، قیاس مع الفارق است.
      در جنگ ایران و عراق، این بسیجی ها و داوطلبین بودند که در ادامه جنگ، نقش عمده ایفا کردند.
      شما در کجای جنگ ویتنام می بینی که کسانی به نام بسیجی و داوطلب، به جنگ بروند ؟!

      حذف
  9. گمنام جان

    اینقدر لینک را در بالاترین ارسال نکردید که جواب لینک شما در بالاترین ارسال شد


    اینجا
    https://balatarin.com/permlink/2012/3/11/2961403

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اینها هم پای لینک را امضا کردند

      roozbehcyp azadazadeh tahmasebi noonkhoshki matarsak13 sepehr2020 hannaneh Germany

      omid_farda gapgoo rainbow tintin khandeh sabz0098 jizjiz evahidie foozool morilatifi anosh.dadgar taraneh.mousavi darvish-39 kavin pofak mile rooomi manook

      حذف
    2. ناشناس جان! کاش این شکل کامنت نمی‌ذاشتی چون قصد من کل کل با گمنامیان که رفیق هستم باهاش نیست. این بحث‌ها فقط برای اینه که بتونیم با نظرات هم آشنا بشیم و نه رو کمکنی و لجاجت. سپاس

      حذف
    3. داریوش عزیزم،
      درود،
      این پاسخ من خدمت شما است:

      یک-
      من نگفتم هر کسی به جبهه رفت خائن بود!
      من نوشته کسانی که امثال باکری به صورت داوطلبانه به جبهه رفته اند، خائن به ایران بوده اند.
      دو دلیل ساده دارم:
      الف-آنها برای دفاع از ایران نرفتند، بلکه در آن مقطع برای حمله به یک کشور دیگر و آزاد سازی قدس و کربلا به جبهه رفته اند! عمل آنها هیچ ربطی به ایران و ایرانی ندارد.
      ب- در اثر اعمال آنها، جنگ شش سال بیشتر طول کشید و خسارتی بالغ بر یک هزار میلیارد به کشور وارد شد و بیش از یک میلیون کشته و زخمنی نیز حاصل عمل آنها است.
      -------------چرا باید آنها را قهرمان بدانم!؟

      دو- آنها هدف و انگیزه شان، آرمان خمینی بود...! چرا منتش بر سر مردم ایران باید باشد؟!



      سه-
      من نگفتم باکری ها باید اعتراض می کردند (که اگر من جای آنها بودم، چنین می کردم!)،
      بلکه نوشته ام آنها حداقل می توانستند گوشه خانه ود بنشیند و فرمانده جنگ نشوند.
      آیا این خواسته زیادی است؟!

      چهار-
      ترکیبی از وصیت نامه، عمل و نتیجه عمل این اشخاص، معیار سنجش ما برای قهرمان دانستن آنها است.
      وصیت نامه آنها که مشخص است، حرفی از کشور ایران در آن نیست و تنها سخن از آرمان خمینی است. عمل آنها نیز که آدم کشی و جنگ بوده است و از همه بدتر، نتیجه عمل آنها نیز نابودی ایران بوده است، چرا من باید خودم را به آنها بدهکار بدانم ؟!
      پنج-
      امثال باکری می توانستند چون صدها هزار ایرانی دیگر که حاضر نشدند در حماقت جنگ شرکت کنند، خانه نشین شوند.

      شش-
      نوجوانان اگر در تب و تاب جنگ افتادند، حاصل شستشوی مغزی صادق آهنگران ها و دیگر سرداران جنگ بوده، حضور کودکان در جنگ، نشانه خباثت و بی شرمی رژیم و سپاه پاسداران بوده و لاغیر...!



      هفت-
      کسی سربازان ایران مقصر ندانست، در وبلاگم به صراحت نوشته ام که روی سخن من با امثال باکری است، نه سربازی که به زور به جنگ برده شده است.

      هشت-
      کسی به سربازان ایرانی توهین نکرد، اصولا قیاس جنگ ویتنام و جنگ ایران و عراق، قیاس مع الفارق است.
      در جنگ ایران و عراق، این بسیجی ها و داوطلبین بودند که در ادامه جنگ، نقش عمده ایفا کردند.
      شما در کجای جنگ ویتنام می بینی که کسانی به نام بسیجی و داوطلب، به جنگ بروند ؟!

      حذف
  10. زن و بچه هر چی ترکه گاییدم

    پاسخحذف
  11. امیدوارم روزی ایران روی عقلانیت و تفکر رو به خود ببینه
    افراط گرایی در هر منشی محکومه خواه مذهبی و خواه سکولار

    پاسخحذف
  12. جهت اطلاع فقط عرض میکنم که آنهایی که آن زمان را درک کرده اند میدانند که این قضیه ی پیشنهاد صلح و پرداخت خسارت از طریق اعراب، تا سالها محرمانه تلقی میشد و افراد زیادی از آن اطلاع نداشتند. بنابر این، بعید هم نیست که ایشان ( همانند خیلی های دیگر) اصلن از این ماجرا خبر نداشته است یا اگر خبر داشته تحت تاثیر ماشین تبلبغات رژیم برداشت نادرستی از ماوقع داشته. همانطور که میدانید آن زمانها اینترنت و ماهواره نبوده و تنها منیع اطلاعاتی (به استثنای صدا و سیما) رادیو آمریکا و بی بی سی بود که آنها هم متهم به یکجانبه نگری بودند و بنابرین غیر قابل اطمینان.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. خوب،
      اگر او قربانی ماشین تبلیغاتی رژیم بوده، دیگر قهرمان دانستنش کیلو چند است؟!

      حذف
  13. شما به کسی‌ بدهکار نیستید قربان، البته‌ ای کاش انقدر طلبکار هم نبودید...

    پاسخحذف
  14. به نظرم یک کمی دارید تند میروید! شما به جای اینکه خرافات رو نشونه بگیرید، دارید آدمها رو نشونه میگیرید. امثال این آقا شاید احساس مسوولیت کرده اند نسبت به همون سرباز های بدبختی که به زور برده شده اند به جنگ. شما فکر می کنید مثلا ایشون اگه خونه مینشست، کی جاش رو پر می کرد؟
    مثل خیلی جاهای دیگه همین تازه به دوران رسیده های سپاهی! اینو از خیلی ها میشنویم که سردارهای دو روزه و فرمانده های بی سواد چقدر جوان رو به کام مرگ فرستادند.
    تقریبا میشه گفت خانواده ای نیست که یکی دو تا کشته توی جنگ نداشته باشه و از این وصیتنامه های عجیب و غریب هم زیاده که بعدا به اسم وصیتنامه شهید اومدن همه جا پخش کردند در صورتیکه خود اون خدا بیامرز اصلا دو خطش رو هم نمیتونسته بخونه چه برسه به اینکه بنویسه!
    قصد من دفاع از ایشون نیست ولی میگم بیراهه نریم. موضوع اصلی اینه خیلی ها توی جنگ کشته شدند ولی دلیل نمیشه که حکومت اینا رو مثل پتک توی سر ما بزنه و ازش استفاده سیاسی بکنه. بهتر بود روی این موضوع صحبت می کردید وگرنه امثال باکری که الان استخوانهاشون هم توی قبر پوسیده و بیرون کشیدن مرده از قبر و تف و لعنتش کردن کاری از ما پیش نمیبره، کما اینکه همین ها هم الان از نظر حکومت مردود هستند!
    اینها کاری کرده اند که هر کدوم ما ممکن بود توی اون شرایط انجام بدیم. همین الان هم میبینیم که خانواده های خیلی از اونها توی شرایط بدی زندگی می کنند. بهترین نمونه اش هم همین جریانهای اخیر هست که چقدر حکومت سعی کردد شهید دزدی بکند یا خود حکومت به جای خانواده کشته شده ها عذاداری دروغی راه انداختند. شاید اگر اون زمان هم اینترنت بود داستان به شکل دیگه ای پیش میرفت. نگاه به این چهار تا عکس و قصه تکراری جمهوری اسلامی نکنیم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. عزیز جان،
      احساس مسولیت در قبال سربازان!؟
      کسی او را مجبور کرده بود برود به میدان جنگ؟! او که سرباز وظیفه نبوده است...!
      بله،
      آن زمان اینترنت نبوده، اما هزاران نفر دیگر که ایرانی بودند، توانستند بفهمند این جنگ به خاطر ایران نیست وبرای آرمان خمینی است وبه جبهه نرفتند...،
      چطور باکری که فرمانده بود، نمی توانست بفهمد؟!

      حذف
  15. آقای داریوش تا کی مرده پرستی خسته نشدید مملکت داره بدست آخوندا به فروش میره روسیه و چین دارند ایران را غارت میکنند مردک احمق تو داری از مردگان ذوب شده خمینی ملعون بحث میکنی برو خجالت بکش فردا زن وبچه ات را به چین و روسیه حراج میکنند

    پاسخحذف
  16. داریوش مردک خجالت بکش تو سرگرم مرده های مثل باکری که ذوب شده خمینی ملعون هستی حکومت کثیف هم مشغول ایران فروشی.مردک مگر کوری نمی بینی ترکمانچای و جزایر سه گانه ایران بخشیده شده کوری نمی بینی پول نفت سر سفره چینی هاست بیسواد برو در مورد ایران خودت را کمی باسواد کن و بفهمی مملکت ایران را به حراج گذاشتند به درک امثال باکری ها به درک واصل شدند تو زمان جنگ کجا بودی احمق من در جنگ بودم تو در فرنگ مشغول عشق بازی.لطفا خفه شو وامثال تو باکری ها سگ خمینی هستنند

    پاسخحذف
  17. بحث قدس و کربلا یک شعار پوپولیستی بود برای تهییج احساسات مذهبی و کشاندن طبقه کم سواد و ضعیف جاممه به قتلگاه جبهه ها. در رده فرماندهان سپاه و بسیج (و نه ارتش) بحث ادامه جنگ با دلیل احماقه رفسنجانی (اینکه باید پیش از مذاکرات صلح بصره را بگیریم) توجیه می شد. البته سپاهی های سیاسی مانند حاج محسن بی ناموس از هدف اصلی ادامه جنگ مطلع بودند (برای همین هم جانشان را به خطر نیانداختند) ولی من در اینکه امثال باکری و همت از دلایل سیاسی ادامه جنگ با خبر بوده اند و یا دنبال منافع شخصی بوده اند، شک دارم. باکری و همت نظامی نبودند. انسانهای عادی و آموزش ندیده ای بودند که به راحتی با تبلیغات حکومت در جهت اهداف سیاسیون حرکت می کردند. به نظر من حضور آنها در جبهه ملغمه ای از شور انقلابی (به معنی منفی)‌، نداشتن شم سیاسی، رسوخ افکار و ارزشهای مذهبی (مانند اطاعت از ولی)، کشور دوستی (در شکل ناموس پرستی و غیرتی بودن) قابل توجیه است. البته بنا به تجربه شخصی خود باید بگویم که ایران و اسلام تا سالهای ۶۳-۶۴ در بین قشر کم سواد جامعه که تحت بمباران تبلیغات گوبلزی بودند، دو واژه مترادف بودند،

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. این حرف که کسی در ان زمان از پیشنهاد اعراب برای آتش بس بین ایران و عراق و پیشنهاد پرداخت غرامت خبر نداشت، کذب محض است. در همانزمان آقای منتظری (که در آنزمان جانشین خمینی بود) به ادامه جنگ اعتراض نمود و در همانزمان هم این حرفها منعکس سجد. حتی در پاسخ به وی روزنامه های حکومتی بسیار نوشتند، از جمله گفتند که "فلانی"- منظور منتظری بود - بوی پول به مشامش خورده است!

      حذف
    2. این حرف که کسی در ان زمان از پیشنهاد اعراب برای آتش بس بین ایران و عراق و پیشنهاد پرداخت غرامت به ایران خبر نداشت، کذب محض است. در همانزمان آقای منتظری (که در آنزمان جانشین خمینی بود) به ادامه جنگ اعتراض نمود و در همانزمان هم این حرفها منعکس شد. حتی در پاسخ به وی روزنامه های حکومتی بسیار نوشتند، از جمله گفتند که "فلانی"- منظور منتظری بود - بوی پول به مشامش خورده است!

      حذف
  18. از اونجایی که با باکری همشهری هستم و خانوادشون رو میشناسم از دوستان میخوام در مورد جنگ و نحوه شرکت اون در جنگ تحقیق کنند . برخلاف اون چیزی که به عنوان حضور داوطلبانه مهدی و برادرش در جنگ بعد از باز پس گیری خرمشهر گفته میشه اونها هرگز چنین عقیده ای نداشتند .اونها هدفشون دفاع از خاک کشورشون بود . میتونستند در اون زمان به راحتی در همون پست شهر داری بنشینند و رانت بخورندو کمرشون از شدت چاقی شلوار رو نگه نداره ولی رفتند برای خاکشون .
    از خودتون بپرسید چرا باید کسی بعد از فتح خرمشهر ارزوی شهادت بکنه
    علت ساده هست 1- با شیوه های فرماندهان موافق نیستند
    2- سپاه تنها جایی در این کشور هست که وقتی واردش شدی دیگه راه خروجی نیست . نه میتونی باز خرید کنید و نه استعفا و نه غیره . از کسانی که در سپاه خدمت میکنند این مساله رو جویا بشید .

    حال بنابر سلسله مراتب نظامی گری شما فردی هستید که لیاقت خودتون رو قبل از فتح خرمشهر نشون دادید . ایا فکر میکنید حکومت شما رو به حال خودتون رها میکنه ؟؟ صد البته که نه از شما برای رسیدن به اهدافش استفاده خواهد کرد . هر دو برادر هم به این مساله واقف بودند ولی ایا چارهای جز طلب مرگ از خدا در این جهنم میشه داشت ؟ اگر کنار بکشید به جرم خیانت کشته میشید و تیرباران و اگر ادامه بدید بازیچه دست حکومت شدید .

    این دو برادر دوستی داشتند که از اون نامی نمیبرم اون دوست بعد از اتمام جنگ از شدت خجالت و شرم سالهاست که در کارگاه خودش خودش رو حبس کرده و بیرون نمی یاد . علی رغم واریز ماهانه 600 هزار تومان به حسابش هرگز یک ریال هم از اون پول خرج نکرد و همه رو تا کنون به یکی از شیر خوارگاه ها در شهر داده .. وقتی ازش میپرسی این بود اون ارمان ها گریش میگیره .از شدت شرم سرش رو میندازه پایین . گاهی فکر میکنم از شدت سکوت لال شده چون حرف نمیزنه . دیوانه نشده موجی نشده ولی فهمیده که بازیچه شده. بازیچه گوسفندهایی مثل رفسنجانی ورضایی و خمینی .

    گمنامیان گرامی من همیشه مقاله های شما رومیخونم و در بسیاری از موارد همه رو قبول دارم چون حرف دل من هم هستن ولی ازت میخوام برای فهمیدن واقعیت این دو برادر با خانوادشون تمای بگیری . از اونها بپرس به گفته های دیگران اعتنا نکن من به هیچ سردار سپاهی در این کشور بدهکار نیستم درست مثل شما ولی به این دو نفر احترام میزارم چون علی رغم داشتن منسب دولتی بالا و زندگی راحت رفتند برای خاکشون . تنها فرماندهانی بودند که حتی پیش پای دژبان سینه خیز رفتند و این یعنی انتقاد پذیر بودن یک فرمانده و قبول تقصیر نداشتن مجوز تردد و قبول تنبیه . ایا الان در کشور ما مسئولان گناه خودشون رو قبول میکنند ؟ ایا اجازه میدن تنبیهشون کنیم ؟ مطمئنن شدنی نیست

    در مورد ادامه جنگ هم نه اون خمینی ملعون موافق بود ونه منتظری ولی سه نفر شامل خامنه ای و رفسنجانی و رضایی با استفاده از نفوذ و فشار خمینی رو قانع یکنند که وارد خاک عراق بشیم تا اون موقع دستمون بازتر باشه ( با شناختی که از این سه احمق دارم مطمئنم قصدشون فتح کربلا و قدس بود ) این خریت 3 تا مزیت برای این افراد داشت . اولن مردم مشغول جنگ شدن تا این اشغالها خودشون رو به قدرت نزدیک کنند . دومن تمامی مخالفان را در طول جنگ با عناوین مختلف نابود کردند . سومی هم به پیاده کردن قوانین اسلامی اونها در طول جنگ به زور اسلحه برمیگرده .اکثر مردم یادشونه که تا سال 60 کمتر زن ازادی مجبور به داشتن حجاب بود ولی در طول جنگ اجبار برقرار شد .

    به یاد داشته باشیم که این دو برادر در اون زمان مدرک لیسانس از بهترین دانشگاههای دوران شاه رو داشتند و نسبت به سایر مردم اگاه تر . شک ندارم اگر توان زنده شدن و بازگشت به این دنیا رو داشتند از تک تک مردم کشور عذرخواهی میکردند .

    حالا گمنامیان گرامی .
    این همه موضوع بود برای گیر دادن چی شد به این دو برادر گیر دادی ؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مهدی عزیزم،

      عزیز جان،
      یک-

      بعد از بازپس گیری خرمشهر، دیگر بحث دفاع از خاک کشور مطرح نبود، بحث تجاوز به خاک یک کشور دیگر و قدس و کربلا مطرح بود.
      در حقیقت کسانی که به صورت داوطلبانه، بعد از آزادسازی خرمشهر در جنگ شرکت کردند، مناقع کشور را فداع آرمان های خمینی کردند.

      دو-
      اگر باکری آرزوی شهادت می کرده، برای رسیدن به 72 حوری باکره در بهشت بوده است.
      شما لطفا وصیت نامه او را بخوانید!
      اظهر من الشمس است...!!

      سه-
      اگر باکری می گفت دیگر نمی خواهد در جنگ مشارکت داشته باشد و خانه اش می نشست، کسی با او کاری نداشت!
      صدها نفر شبیه او بوده اند!

      چهار-
      عزیز جان،
      من کاری با خانواده آنها ندارم،
      من عمل این اشخاص، نتیجه عمل آنها و طرف تفکر و آرمان آنها را می بینم.

      پنج-
      ضمنا،
      می دانی که من به زمین و زمان گیر می دهم!
      اینبار به باکری گیر دادم!
      دی

      حذف
    2. ""بعد از بازپس گیری خرمشهر، دیگر بحث دفاع از خاک کشور مطرح نبود، بحث تجاوز به خاک یک کشور دیگر و قدس و کربلا مطرح بود.

      در حقیقت کسانی که به صورت داوطلبانه، بعد از آزادسازی خرمشهر در جنگ شرکت کردند، مناقع کشور را فداع آرمان های خمینی کردند.""

      بر منکرش لعنت

      "" اگر باکری آرزوی شهادت می کرده، برای رسیدن به 72 حوری باکره در بهشت بوده است.
      شما لطفا وصیت نامه او را بخوانید!
      اظهر من الشمس است...!!""

      در یکی از نظراتم گفتم هر روز تلوزیون ایران وصیت نامه یک شهید رو میخونه که فقط از امام و ارمانهاش طرفداری میکنند به نظر شما این عجیب نیست در بسیاری از وصیت نامه ها تناقضاتی وجود داره که اصلن من خودم هم قبولشون نمیکنم . شما خودتون میدونید وصیت نامه واقعی در خانه و در کمال سلامت نوشته میشه و مهرو مون میشه و به یک معتمد داده میشه تا بعد از فوت خونده بشه . اما این دوتا کاغذ اصلن معلوم نیست ایا اینا نوشتن یا نه ؟ دستخطش ماله اونه ؟ همه تاییدش کردن ؟ چه تضمینی هست که کار خود همین دیوسا نبوده که بعد از مردنش دو تا کاغذ تو جیبش ندذاشتند ؟

      ""سه-
      اگر باکری می گفت دیگر نمی خواهد در جنگ مشارکت داشته باشد و خانه اش می نشست، کسی با او کاری نداشت!
      صدها نفر شبیه او بوده اند! ""

      این یکی رو باهات موافق نیستم مطمئنن به اسم خیانت و غیره تیرباران میشد من نمیدونم این صدها نفر شبیه که میگی چطوری اومدن بیرون ولی با شناختی که از سپاه و قوانینش دارم میگم ممکن نیست

      ""چهار-
      عزیز جان،
      من کاری با خانواده آنها ندارم،
      من عمل این اشخاص، نتیجه عمل آنها و طرف تفکر و آرمان آنها را می بینم.""

      واقعیتش اینه که داریم نتیجه دستورات چند تا پفیوز و خائن به وطن رو میبینیم .

      در مورد اخری هم اگر فکر میکنی با گیر دادن به باکری ها مردم اگاه تر میشن خود دانی .به نظرم بیشتر بهتر بود این مداها اهنگرانی و غیره رو بکوبی . یا در مورد کلید بهشت برای مردم بنویسی که چطور خمینی با یک کلید جوانها رو خر کرد و یا در مورد ماجرای مکفارلین حرف بزنی و به مردم بگی که چطور حکومت اسلامی دشمن امریکا از امریکا ملتمسانه سلاح خرید . چطور فاو یک شبه سقوط کرد و یا کدوم احمقی دستور حمله فاتوم ها به حریم هوایی عربستان رو داد که هر دو نابود شدند .. کدوم گوساله هایی دستور میداد که با قایق های تندرو به کشتی های تجاری و نفتکش در خلیج فارس حمله کنند ؟ بنویس که همین گندها پای ناو وینسنس رو به میان کشید که سر اخر یه هواپیمای مسافری رو نادانسته و به اشتباه زدند . بنویس که چند هواپیمای خودی توسط فدافند خودی هدف قرار گرفت و بهترین خلبانان از دسست رفتند .بنویس که در سایه بی لیاقتی فرماندهان در بسیاری از عملیات ها فقط گردانی رو بردند تا تیکه پاره بشن . از نظر من واقعیت ها بیشتر اینان

      حذف
  19. ""گمنامیان :"باکری سرباز وظیفه نبوده و خیلی راحت می توانست گوشه خانه اش بنشیند، نیازی نبود برای آرمان خمینی در جنگ شرکت کند، کسی نیز او را مجبور نکرده بوده است. "
    ""
    گمنامیان گرامی فکر میکنی در اون صورت گوسفندهایی مثل رضایی و فیروز ابادی قادر به ازاد کردن خرمشهر بودن ؟ خودت هم میدوننی نه

    %%گمنامینان "عمل او، وصیتنامه او و نتیجه عمل او را می بینم...!
    برو لطفا وصیت نامه اش را بخوان، می بینی که ذهنیت او حتی ذره ای متوجه خاک ایران نبوده است....!
    نتیجه عملش نیز ادامه جنگ و نابودی ایران زمین بوده است، چرا باید من و شما از او بت بسازیم؟! ""
    %%
    گمنامیان گرامی شما که این همه سابقه اعتراف گیری از این حکومت بیشرف رو دارید از کجا مطمئنید وصیت نامه ماله خود باکری هستند . اگر تلوزیون ایران رو نگاه کنید هر روز موقع اذان وصیت نامه یک سرباز رو میخوانه که به ارمان امام پایبند بوده ایا باید باور کنیم که وصیت نامه مال اون سرباز بوده . حسین فهمیده در 13 سالگی مرد چطور وصیت نامه به اون طویلی نوشت ؟ اینها همون روش های کثیف روانی هست که دارن ازش برای خر کردن مردم ایران استفاده میکنند. نمونه دیگر این روش ها خر کردن مردم با صدای مامور سابق ساواک اهنگران بود

    پاسخحذف
  20. گمنامیان " عزیز جان،
    دلیل توقف جنگ، تنها این بود که خمینی دید تعداد بسیجیانی که به جبهه می روند بشدت کم شده است و دیگر قادر به ادامه جنگ نیست.
    رجوع کنید به کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی "

    گمنامیان گرامی اون یک دلیل کوچک بود .شما رو از جاع میدم به نامه رضایی به امام که همین سه سال پیش منتشر شد و نیز نتجه عملیات فاو
    ایران در سال پایانی جنگ با پیشرفت هایی که به دست اورده بود قهار شد و خواست به همه زور بگه ( از جاع میدم به ماجرای پرواز اف 14 ها بر فراز امارات / ورود احمقانه دو فانتوم ایرانی به حریم عربستان که منجر به رهگیری هر دو شد / حملات متعدد به ناوگان های کشتیرانی ازاد و نفتکشها متعلق به کویت و عربستان و قطر و امارات / درگیری های پراکنده با ناوگان امریکا در خلیج فارس )این مساله باعث اتحاد جهانی علیه ایران شد و نتیجش این شد که صدام رو به گونه ای تجهیز کردند که بعد ها خودشون هم ازش ترسیدند و ترتیبشو دادند. در 6 ماه پایانی جنگ میزان تلفاتی که ایران هم از لحاظ لجستیک و هم از لحاظ انسانی داد بیشتر از مقدار تلفات در 6 سال قبلش بود . بیش از 3000 فروند توپخانه و تانک رهگیری شدند اون هم به وسیله خلبانان فرانسوی که به اجاره صدا در اومده بودند . حرف در اینمورد زیاده سرتونو درد نمیدم .
    در کل سال پایانی جنگ بالارفتن تلفات معادلات روبر علیه ایران کرد و ایران فاو چند منطقه دیگه رو از دست داد . دو طرف اروند در اختیار ایران بود که ایران طرف دوم رو از دست داد . به قول معروف داشت کمکم گاومون میزایید که اون دیوس جام زهرو خورد والا صدام قصد کنار کشیدن نداشت .

    پاسخحذف
  21. ""گمنامیان :کسی به سربازان ایرانی توهین نکرد، اصولا قیاس جنگ ویتنام و جنگ ایران و عراق، قیاس مع الفارق است.
    در جنگ ایران و عراق، این بسیجی ها و داوطلبین بودند که در ادامه جنگ، نقش عمده ایفا کردند.
    شما در کجای جنگ ویتنام می بینی که کسانی به نام بسیجی و داوطلب، به جنگ بروند ؟!""
    گمنامیان گرامی
    1- شما میگید بسیجی ها در ادامه جنگ نقش اساسی داشتن اما من اصلاح میکنم که علت خریت بود .اگر اگاهی به حد کافی در اون زمان وجود داشت بچه 15 ساله از مدرسه در نمیرفت که بره جبهه
    2- به یاد داشته باشیم که سربازان وسیله هستند اونها تنها نقششون در جنگ خریتشون در حضور در جبهه بعد از فتح خرمشهر بود اما تصمیمات جنگی رو از بالا میگرفتند همن 3 تا اشغا که الان با هم دیگه هم کنار نمیان و چون بودجه در اختیارشون بود از هر روشی برای خر کردن جوانا استفاده مردند . جناب گمنامیان هیچ جوان 15 ساله ای در این کشور به حد شما در اون زمان اگاهی نداشت و به راحتی می شد با 2 تا مجلس روزه خونی خرش کرد

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آقا مهدی حرف شما کاملا درسته.قافیه جناب گمنامیان تنگ اومده و زد به صحرای کربلا از اخرین کامنتش معلومه.امثال گمنامیان از اون ادمایی هستن که در زمان جنگ با مامی و ددی و فی فی و می می اونور اب تشریف داشتن .حالا هم داره از اونور دنیا گوه گنده تر از دهنش می خوره.البته از چنین اشخاصی انتظار زیادی نمی شه داشت.کسی که گلشیفته رو قهرمان ملی میدونه و امثال باکری رو بده کار به مملکت میدونه حسابش برای همه روشنه
      گمنامیان هم شد مریم رجوی.هر دو عکس ندا رو ور دل خودشون می ذارن و ادعای ازادی خواهی دارن

      حذف
    2. لووووووووووووووووول!
      بچه جان،
      وقتی امثال تو نمی دانستید آزادی را با چگونه می نوسیند، من زندان رژیم رفته ام!

      حذف
    3. ناشناس گرامی ضمن احترام به نظر شما از شما تقاضا دارم قبل از اظهار نظر درباره هر کسی از اون تحقیق کنید . شاید ما این ور باشیم و دیگری ان ور ولی مطمئن دل هیچ کس در این زمانه خوش نیست. اگر جناب گمنامیان دلش خوش بود مطمئن باشید چه نیازی داشت وبلاگ بزندو هزار تهدید و کوفت را بپذیرد ؟ میرفت دنبال زندگی خودش و لذت خودش ولی گاهی انسانهای اگاه از نا اگاهی دیگران ناراحت میشوند . نمونه بزرگ این مساله صادق هدایت بود نویسنده ای که از رنج نا اگاهی مردم خود را مسموم کرد . یک انسان اگاه نمیتواند نسبت به نا اگاهی دیگران بی تفاوت باشد پس سعی در اطلاع رسانی میکند حالا ممکن است بعضی حرفهایش به مذاق من هم خوش نیاید ولی بحث منطقی همواره بهتر از فحش و ناسزا مسائل را حل میکند . اگر تمام روشن فکران ما به جای پیروی از مکاتب اسهال طلبی و یا همایونی و یا مجاهدین و اخوند ، مثل گمنامیان مستقل بدی و شر را میکوبیدند شک نکنید ایران سالها پبیش بهشت برین میشد . متاسفانه نشد... حاصلش شد گذر عمر من و شما که دیگر به هم اعتماد نداریم . و متاسفانه این اوضاع روز بروز بدتر میشود و علت ان تکرر بدی و اهانت و غیره است. اگر میخواهیم درست شویم باید از خود شروع کنیم و به جای توهین با هم بحث کنیم مطمئنن همه مشکلات در ان صورت حل میشود
      همان مثلی که میگوید " پول پول رو میاره " همچنین میگوید که " بدهی هم بدهی رو میاره " و نهایتن هم این میشه که میگه " خوبی هم خوبی رو میاره " با هم بد بودن رو کنار بگذاریم و مستدل با هم حرف بزنیم در ان صورت میشود به اینده امیدوار بود

      حذف
    4. یادم رفته بود این رو هم اضافه کنم که تا هر چی میشه میگی من در زندان رژیم بودم
      برو خالتور.برو به همون فی فی و می می برس.این غلطا به تو نیومده.نشسته ای اون ور دنیا مثلا داری روشنگری می کنی ارواح خیک رهبرت.
      خوانندگان وبلاگ گوش کنید چی میگم.امثال گوه نامیان یه مشت بچه بسیجی هستن که کارشون اینه تفرقه بین ازادی خواهان ایجاد کنن.
      خودتون نگاه کنید از اولین پستش تا به حال حتی یک موضوع هم در مورد اتحاد و همبستگی گروه ها و احزاب نداد و فقط در حال لجن پراکنیه.یک روز در مورد مجاهد می نویسه .یک روز در مورد رضا پهلوی می نویسه.حالا هم در مورد رزمنده ها
      حالا برو پیش بچه محلات توی لندن پز بده که من زندان رژیم بودم.به زودی چهره ی کثیفت برای خوانندگان وبلاگت رو میشه

      حذف
  22. اقا مهدی
    این رژیم فقط با مجاهدت ها و کاسه لیسی های امثال این عنتر هنوز که هنوزه پایدار و برقرار هست.
    تمام درگیری ها در جوامع مجازی بین هواداران احزاب مختلف فقط با فتنه گری این نخاله ها ایجاد میشه
    مهدی جان این عنتر برای این کاراش حقوق میگیره.حالا باور نکن ولی بالاخره برات روشن میشه جریان چیه

    پاسخحذف
  23. نظر من در باره وحدت کلمه:
    سرنگونی رژیم اسلامی و وحدت به این منظور، هدفی با ارزش ومهم است، اما بشرطی که بخواهیم رژیم را با دموکراسی عوض کنیم.
    http://gomnamian.blogspot.com/2011/02/blog-post_241.html

    این را نیز بخوانید:
    چطور اصغر شیتل به استخدام ارتش سایبری سپاه درآمد و شغل خود را از دزدی به فعالیت در محیط مجازی تغییر داد ...!
    http://gomnamian.blogspot.com/2011/07/blog-post_27.html

    گمنامیان چون می گوید قمه زنی وحشی گری است، مزدور رژیم اسلامی است اما کسانی که از قوانین وحشیانه اسلام دفاع می کنند، آزادی خواه هستند !
    http://gomnamian.blogspot.com/2010/12/%DA%AF%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%DA%86%D9%88%D9%86-%D9%85%DB%8C-%DA%AF%D9%88%DB%8C%D8%AF-%D9%82%D9%85%D9%87-%D8%B2%D9%86%DB%8C-%D9%88%D8%AD%D8%B4%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%DB%8C.html

    پاسخحذف
  24. سلام وبلاگ خوبي داريد
    باور دارم اگر مطلب به صورت سوالي مطرح ميشد بسيار بهتر تاثير مي گذاشت
    مثال:ايا کساني که بعد از باز پسگيري خرمشهر به جنگ ادامه مي دادند از جان گذشتکان ايران بوده اند يا ....

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سپاس گرامی،
      فکر می کنم حق با شما است،
      ممنون از نظر شما

      حذف
  25. لعنت و نفرین ابدی بر امثال همت و باکری (سرداران اسلام و خمینی) که ایران را ویرانه کردند.
    سربازان جان بر کف هیتلر در جنگ جهانی دوم به ظاهر برای آلمان میجنگیدند ولی آرمان آنها توسط هیتلر دیکته میشد

    پاسخحذف
  26. تو یه اشغال دستمالی شده زخم خورده ای گمنامیان
    واسه همین همه رو نیش می زنی بی هدف.......

    پاسخحذف
  27. و ما خیلی حال نمودیم از مطلبتان بویژه این سطر :
    "بت ساختن از سرداران جنگ و کسانی چون مهدی باکری، همانقدر احمقانه است که بیایم و چاقو کش مرده را قدیس و بت قلمداد بکنیم"

    پاسخحذف
  28. درود دوست من من سالهاست که راوی حقایق جنگ هستم میتوانم با شما به صورت ایمیل در تماس باشم؟
    متاسفانه دولت منحوس اسلامی ایران با به راه انداختن این جنگ خیلی ها رو به کشتن داد ولی بنده با سال ها تحقیق اسنادی در دست دارم که امثال باکری همت و خرازی راضی به ادامه جنگ نبودن و توسط کمیته فیزیکی خامنه ای با بهانه ای از میان برداشته شدند.دوست من اون وصیت نامه ای که از حمید و مهدی باکری در دست هست وصیت نامه اصلی نیست مهدی باکری اصلا وصیت نامه نداره من از دختر ایشون پرسیدم حتی عکسش هم موجوده تمایل داشتید براتون میفرستم به هر حال گمنام عزیز اگر تمایل داشتید صحبت کنیم

    nationalismirani@gmail.com

    ایمیل من هست پاسخم رو به این ایمیل بدید من هم مخالف اسلام و خمینی هستم بعد خوندن ممنون میشم اگر افتخار بدید بدور از تعصب باهم صحبت داشته باشیم ارادتمند کوروش

    پاسخحذف

نکاتی که هنگام استفاده از بخش کامنتها بهتر است به آن دقت فرمایید:
**١_ بنا به اعتقاد راسخ و بی چون و چرای من به آزادی بیان ، کامنت های شما مستقیما منتشر می شود. ** ٢_لطفا هنگام گذاشتن کامنت، یک اسم برای خودتان در نظر بگیرید تا دیگران و نویسنده وبلاگ راحتر بتوانند به شما پاسخ دهند. ** ٣_تمام کامنت ها را بدقت می خوانم و تنها در جایی که واقعا لازم باشد ، در بحث ها دخالت می کنم، چون من تریبون خودم را داشته ام و حرفم را زده ام ، باید اجازه دهم بقیه حرفشان را بزنند. ** ٤_تنها کامنت های ترولرها و کامنت هایی که شامل لینک های غیر معتبر ، مانند سایت های آلوده به بد افزار هستند،برای امنیت خواننده های وبلاگ ، حذف می شوند. ** ٥_در سمت چپ جعبه ای که در آن نظر خود را می نویسید، شما عبارت (اشتراک ایمیل) را می بینید، درصورتی که ایمیل خود را در آنجا وارد کنید، کامنت های جدید را با ایمیل، دریافت خواهید نمود. ** ٦_شما حتی در فحش دادن به نویسنده وبلاگ هم آزاد هستید! حتی به بهانه توهین به خودم نیز کامنتی را حذف نمی کنم، من جانم را می دهم که تو حرفت را بزنی، اما خواهش میکنم به جای فحش دادن، به موضوع نوشته بپردازید.