سه‌شنبه، آبان ۱۰، ۱۳۹۰

مدرک تحصیلی یکی از اساسی ترین بخش های زندگی هر کسی است،دروغ در مورد آن نشان بی عاری مقامات رژیم است از دروغگویی...!

شاید ماجرای علی دیزایی، رییس پلیس لندن را شنیده باشید، او در طی یک درگیری شخصی یک با یک پناهنده به نام وعد البغدادی ، او را بی جهت بازداشت کرده بود و وقتی  وعد از پلیس و علی دیزایی  به دلیل بازداشت بی دلیل شکایت کرد، دادگاه علی دیزایی را به چهار سال زندان محکوم کرد و اداره پلیس نیز او را اخراج کرد. چند ماه بعد دیزایی موفق شد حکم محکومیت خود را باطل کند، چرا که وکلا او کشف کرده بودند که البغدادی در دادگاه در مورد اسم خودش دروغ گفته است.

در دادگاه عالی، قاضی با ابطال حکم موافقت کرد، چرا که دادگاه عالی معتقد بود که حکم قبلی بر اساس شهادت شخصی بنا شده است که حتی در مورد اسم خودش نیز دروغ گفته است و وکیل دیزایی از دادگاه پرسیده بود چطور می توانید به شهادت کسی اعتماد کنید که حتی در مورد اسم خودش دروغ می گوید؟! (منبع)

حال این داستان ما را به یاد مدارک تقلبی آقایان حاکم بر رژیم ایران می اندازد که یکی بعد از دیگری رو می شود، امروز هم مشخص شده که مدرک تقلبی زاکانی(رئیس کنونی ستاد انتخابات جبهه متحد اصولگرایان برای مجلس نهم)  به صورت غیر قانونی اخذ شده است.


یکی از گندهایی که سران رژیم ایران زده اند، بی حرمت کردن دروغگویی است و همینطور بی حرمت کردن مدارک دانشگاهی و البته در این داستان، به صورت همزمان این خرابکاری را می کنند.

دانشگاه و مدرک تحصیلی هر کسی، جزوی از شخصیت هر انسانی است، در هیچ جای دنیا رسم نیست که کسی در مورد دانشگاه و مدرک تحصیلی خودش دروغ بگوید، چون این کار آنقدر احمقانه و زشت است که بر ملا شدنش، به بی آبرو شدن همیشگی او می انجامد، اما در رژیم اسلامی چنین نیست!

اصولا در این رژیم، دروغ گفتن دیگر هیچ عار و ننگی ندارد.

از خمینی گرفته که گفت در حکومت اسلامی حتی کمونیست ها هم آزاد هستند و بعد همه را اعدام و سلاخی کرد تا احمدی نژاد که مستقیم در دوربین نگاه می کند و دروغ می گوید!

شاید شاهکار این نوع تقلب، عوضعلی کردان بود، او در مجلس شورای اسلامی ایران و جلوی چشم همه نمایندگان ادعا می کرد در دانشگاه آکسفورد در لندن این مدرک دکترا را گرفته است، در حالی که اصولا دانشگاه آکسفوردی در لندن وجود ندارد...! در لندن تنها خیابان آکسفورد وجود دارد و دانشگاه آکسفورد در شهر دیگری است به نام آکسفورد.

وقتی مقامات رژیم حتی در باره مدرک تحصیلی خود که چون اسم، بخشی از زندگی و شخصیت انسان است، اینچنین بی پروا دروغ می گویند، تنها می توان نتیجه گرفت که دروغ بخشی از وجود آنها است و اصولا مقامات رژیم از دروغ گویی هیچ خجالتی نمی کشند.


نوشته دیگر امروز من:
این چگونه دینی است که سر یک انسان را به دلیل اظهار نظر یا ادعای او در مورد اتفاقات آینده، با شمشیر از تن جدا می کنند؟

لینک این مطلب در بالاترین-----------آزادگی

تصویر زیر از وبلاگ علیرضا رضایی

۲ نظر:

  1. حالا اینهایی که مدرک هم دارند چه غلطی می کنند صد رحمت به بی سوادها

    پاسخحذف
  2. فکر کنم که شما زیادی به مدرک و مدرک گرایی اهمیت می دهی!"اساسی ترین بخش های زندگی"...کوتاه بیا جوان! اساسی ترین بخش زندگی زندگیت شاقول بدنت است که به زندگی اساس می دهد.

    پاسخحذف

نکاتی که هنگام استفاده از بخش کامنتها بهتر است به آن دقت فرمایید:
**١_ بنا به اعتقاد راسخ و بی چون و چرای من به آزادی بیان ، کامنت های شما مستقیما منتشر می شود. ** ٢_لطفا هنگام گذاشتن کامنت، یک اسم برای خودتان در نظر بگیرید تا دیگران و نویسنده وبلاگ راحتر بتوانند به شما پاسخ دهند. ** ٣_تمام کامنت ها را بدقت می خوانم و تنها در جایی که واقعا لازم باشد ، در بحث ها دخالت می کنم، چون من تریبون خودم را داشته ام و حرفم را زده ام ، باید اجازه دهم بقیه حرفشان را بزنند. ** ٤_تنها کامنت های ترولرها و کامنت هایی که شامل لینک های غیر معتبر ، مانند سایت های آلوده به بد افزار هستند،برای امنیت خواننده های وبلاگ ، حذف می شوند. ** ٥_در سمت چپ جعبه ای که در آن نظر خود را می نویسید، شما عبارت (اشتراک ایمیل) را می بینید، درصورتی که ایمیل خود را در آنجا وارد کنید، کامنت های جدید را با ایمیل، دریافت خواهید نمود. ** ٦_شما حتی در فحش دادن به نویسنده وبلاگ هم آزاد هستید! حتی به بهانه توهین به خودم نیز کامنتی را حذف نمی کنم، من جانم را می دهم که تو حرفت را بزنی، اما خواهش میکنم به جای فحش دادن، به موضوع نوشته بپردازید.