در ایران نیز می توان سیاستمدار با شرف داشت، شاپور بختیار مثال خوبی است...!
مثال شاپور بختیار، قهرمانی است که برای نجات یک کودک، خود را به جلوی قطار پرت می کند، هر چند می داند که هم خودش و هم کودک، شانس اندکی دارند...! او با قبول مسولیت، در واقع خودکشی کرد.
زمانی که شاه ایران را ترک کرد، قدرت تمام و کمال را به شاپور بختیار واگذار کرد و شاپور بختیار، این مرد بزرگ، با شیوه ای کاملا مسولانه، گفت که من پشت هیچ مقام و شخصی پنهان نمی شوم و سنگر نمی گیرم، قدرت در اختیار من است و من نیز مسولیت انرا می پذیرم، رفتاری که شاید تنها در دمکراتیک ترین کشورهای دنیا بتوان دید.
در آن سی و هفت روز لعنتی، شاپور بختیار، یک انسان آزاده و معتقد به مردم سالاری، قدرت تمام را در اختیار داشت، اما افسوس که دیگر مردم ایران خواهان حقوق خود نبودند، ایرانیان مسخ شده بودند و جنایتکاری به نام روح الله خمینی بر گرده آنها سوار شده بود. خیانت کارانی چون بنی صدر و مطهری و هاشمی رفسنجانی و صادق طباطبایی، چون حواریون در اطرف خمینی جمع شده بودند و به او کمک کردند تا دولت دمکراتیک بختیار را سرنگون کند و یک دیکتاتوری تمام عیار را بر سر کار بیاورد.
شاپور بختیار در شرایطی قدرت را از شاه تحویل گرفت که خود به خوبی می دانست شانس اندکی دارد، او مانند کسی بود که کودکی را روی ریل قطار می بیند و برای نجات آن کودک خودش را بر روی ریل پرت می کند، با اینکه می داند هم خودش و هم کودک، شانس اندکی برای زنده ماندن دارند، اما وجدانش اجازه نمی دهد که برای نجات طفل، تلاش نکند.
باید قبول کنیم که این مردم ایران بودند که به خودکشی دسته جمعی دست زدند ( به قول رییس جمهور وقت فرانسه) و اجازه دادند خمینی بر گرده آنها سوار شود، و باید قبول کنیم که مردم ایران در آن زمان به دلیل چند ده دیکتاتوری و فضای بسته ناشی از حکومت شاه، نمی دانستند دمکراسی چیست، وگرنه که بختیار مردم سالاری راه به ایرانیان هدیه کرده بود، افسوس که مردم نمی دانستند دمکراسی چیست؟!
کارنامه بختیار، شاید پر افتخار ترین کارنامه یک سیاستمدار باشد، از مبارزه علیه فاشیست در اروپا گرفته تا مبارزه با دیکتاتوری شاه و دیکتاتوری خمینی در پرونده این مرد بزرگ است، درود بر او که نامش همیشه یادآور اسم آزادی و دمکراسی است.
در این میان، تلاش ابولحسن بنی صدر، انسان را به خنده می اندازد، بنی صدر که سابقه دستبوسی خمینی را در پرونده خود دارد، سعی می کند با چسباندن انگ های متعدد به بختیار، اذهان را از سوال های اساسی درباره خود منحرف کند! اولین سوالی که باید از بنی صدر پرسید این است:
آقای بنی صدر، چرا با دولت دمکراتیک و مردم سالارانه بختیار، مخالفت کردید و با مبارزه علیه او، دولت بختیار را سرنگون کردید و خمینی را بر سر کار آوردید؟!
و طناز شیرین سخن، هادی خرسندی چه زیبا درباره شاپور بختیار سروده که:
روزگاری روزگاری داشتيم
بهر خود شهر و دیاری داشتیم
وارث صدجور بیماری شدیم
گرچه دکتر بختیاری داشتیم
او برای ما الفبا مینوشت
ما نظر بر نقش ماری داشتیم
او ز لائیسیتهاش میگفت و ما
با امام خود قراری داشتیم!
آقای بنی صدر دروغ می گوید و اتهامات احمقانه ای چون همکاری بنی صدر با صدام را مطرح می کند.
پاسخحذفچون همه وقت قضاوت درباره بنی صدر، می پرسند چرا بنی صدر جلوی یک انسان آزاده و بختیار ایستاد و مقاومت کرد و به خمینی کمک کرد تا بختیار را سرنگون کند، و این لکه ننگی بر پیشانیش است، تلاش می کند با اتهامات دروغ و احمقانه، جلوی طرح این سوالات را بگیرد و بختیار را بی اعتبار کند
متاسفانه درست می گویید . آقای بنی صدر ٫ می خواست اسلام بیاورد. اسلامی انقلابی . همانطور که همچنان پس از ۳۳ سال دنبال انقلاب اسلامی است.
پاسخحذفهنوز بنی صدر می گوید من دنبال خمینی راه افتادم چون یک مرجع شیعه بود!!!
پاسخحذفاین آقا چطور خودش را یک روشنفکر می داند؟
کتاب یکرنگی بختیار رو میخواندم. جائی نوشته بود که در هنگام مخفی بودن در جمهوری اسلامی، کمیته به دنبال یک دزدی به خانهاش میریزند و وقتی دامادش هراسان میگوید که فرار کند، ایشان به اتاق خود میرود و با آرامش مشغول انتخاب کراوات همرنگ با کت و شلوارش میشود. با همین شجاعتی بود که در حالی که هر لحظه امکان داشت دستگیر و اعدام شود، به فرودگاه مهر آباد میرود و تنها با یک ریش و سبیل گریم، سوار پرواز ایرفرانس میشود. راستی گفتم ایر فرانس و داغ دلم تازه شد!
پاسخحذفاین مرد بزرگ، علیه فاشیسم در اروپا و علیه خمینی و شاه جنگید،
حذفتاریخ ایران تا ابد به او بدهکار است،
مردم ایران به خودشان و بختیار، خیانت کردند.
گمنامیان جان،
پاسخحذفمن یاد گرفتم که به کسی به زور هدیه ندم چون وقتی که نخوادش میندازدش دور. اگز هم کسی قدر چیزی رو نفهمه که اون چیز رو بهش دادن ارزشی نداره که.
خدا بیامرزه این مادر بزرگ منو. خدابیامرز هر از گاهی بعضی چیزها رو که میدید میگفت برای خران چه کاه ببر چه زعفران. منظورم توهین به کسی نیستا. ضرب المثله دیگه. کاریش نمیشه کرد.
من الان درست یادم نمیاد که چه چیزایی رو میدید ولی فکر که میکنم میبینم چندان بی ربط هم نمیگفته. البته اقرار میکنم که از لحنش معلوم میشه که خیلی عصبانی بوده اونموقعی که اینو میگفته.
به قبر مادربزرگت ریدم
حذفزن و بچه ات رو گاییدم
پاسخحذفمردم ایران خیانت نکردند
پاسخحذفبه نظر من اپوزیسیون بود که به این ملت و کشور خیانت کرد
زمانی که چپ ها و اسلامیون ائتلاف کردند که شاه باید برود و به بختیار و نهضت کهن ملی ایران پشت کردند فاجعه انقلاب شکوهمند اسلامی را برای کشور ما به ارمغان آوردند. غافل از اینکه بعد از این ائتلاف، خمینی و یارانش به کشتار چپ ها و مجاهدین و همرزمانشان پرداختند.
امید که این درس تاریخی فراموش نشود
امروز باز این اشتباه را تکرار نکنند
باز امروز از ائتلاف و اتحاد همه گیر جلوگیری نکنند
امروز دوباره چپ ها با اصلاح طلب ها ائتلاف می کنند و آیا فکر نمی کنند که اگر دگر خمینی و خامنه ایی از دل این گروه ها بیرون آید چه باید کرد؟؟؟؟
شاه بزرگتیرن خیانت را در حق این ملت کرد. دکتر بختیار خود در سخنرانی در کالیفرنیا میگوید زمانی که باید نخست وزیری را به من میدادند نوبت هویدا ها، شریف امامی ها بود .
پاسخحذفدیکتاتوری شاه بود که راه را برای ورود خمینی هموار کرد...
با درود بر گمنامیان عزیز
پاسخحذفلینک دانلود کتاب یکرنگی نوشته شاپور بختیار :
http://azadieiran2.wordpress.com/2012/02/09/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%B4%D8%A7%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1/