ای کاش اوباما و دیگر سیاستمداران آمریکایی، آنقدر شعور می داشتند که بفهمند با تغییر دمکراسی در ایران، قسمت عمده ای از مشکلات غرب در خاورمیانه حل می شود.
در حقیقت، بی شرمی اوباما زمانی عیان می شود که می بینیم در یک معامله و به صورت هم زمان، هم به جنبش آزادی خواهانه سوریه و هم جنبش آزادی خواهانه ایران، خیانت می کند...!
روزنامه واشنگتن پست، خلاصه ای از مذاکرات پشت پرده خامنه ای و اوباما را منتشر کرده و در نامه اوباما به خامنه ای می بینیم که شش سرخط در این مذاکرات وجود دارد که در انتهای این نوشت،؛ آنرا ذکر می کنم.
نکته مهم در این مذاکرات این است که دولت اوباما هیچ اشاره ای به دمکراسی و حقوق بشر نکرده اند! یعنی اصولا در مذاکرات، هیچ جایی برای تغییر دمکراتیک و بهبود وضعیت حقوق بشر نشده است.
در حقیقت اوباما تنها به این می اندیشد که بتواند در انتخابات آینده برنده شود (توضیحات بیشتر) و برایش مهم نیست که منافع کشور آمریکا در دراز مدت چیست و یا عاقبت هفتاد میلیون ایرانی چه می شود.
جنبش آزادی خواهی ایرانیان، همیشه تاوان حماقت ها و یا سودجویی سیاستمداران آمریکایی را داده است، در زمان مصدق، برای حفظ منافع شرکت های نفتی با کودتا، دمکراسی نوپا را در ایران نابود کردند و اکنون نیز به شیوه دیگری به مردم ایران خیانت می کنند.
توافق و معامله پشت پرده اوباما و خامنه ای، نه تنها در دراز مدت به ضرر منافع ملی آمریکا است، بلکه خیانتی غیر قابل بخشش به روند دمکراسی در ایران است؛ چرا که هم سمی مهلک برای جنبش آزادی خواهی ایران است و هم در دراز مدت، منافع آمریکا را به خطر می اندازد، چون قدرتمند شدن یک رژیم دیکتاتوری مانند رژیم آخوندی، منافع آمریکا را در منطقه به خطر می اندازد.
نکته اینجاست که می بینیم اوباما به صورت همزمان و در طی یک معامله، هم به مردم سوریه و هم به مردم ایران خیانت می کند و حاضر می شود چشم بر جنایات اسد و خامنه ای ببندد.
لطفا نفرمایید که اوباما رییس جمهور آمریکا است و باید حافظ منافع آمریکا باشد، چه آنکه اولا این گونه اقدامات حماقت آمیز، در دراز مدت به ضرر منافع آمریکا است و دوما، در سال 2012، نمی توان چشم بر روی جنایت های جنگی بشار اسد فرو بست، چه آنکه دنیا به دهکده ای کوچک تبدیل شده و همه انسان ها و جوامع، در مقابل یکدیگر اخلاقا مسول هستند.
مفاد نامه اوباما به خامنه ای: 1 ـ تهران باید با ورود به مذاکرات نشان دهد که به طور جدی و واقعی، آماده توافق بر سر برنامه هستهایش است.
۲ ـ وجود دیدگاه منفی [نسبت به مذاکره با آمریکا] در طرف ایرانی، موجب شده اوباما تلفیقی از گفتوگوی پشت پرده و مذاکره دیپلماتیک رسمی را درباره ایران به کار ببرد. اوباما از اردوغان خواسته به رهبر ایران اطلاع دهد که در صورت موافقت ایران، رؤسای جمهور روسیه و چین نیز با در پیش گرفتن این رویه موافق خواهند بود.
۳ ـ هر گونه مصالحه، نیازمند این است که ایران توقف ـ و نه از میان بردن ـ همه جنبههای برنامه هستهای خود را تا زمان رسیدن به یک توافق بپذیرد. نباید هیچ پروژه جدیدی آغاز شده و گسترش فعالیتها باید متوقف شود؛ برای نمونه، سانتریفیوژهای فعال در «فردو» نباید توسعه پیدا کنند، تحقیق درباره سلاح هستهای و ساخت مدلها نباید انجام گیرد و ارتقای اورانیوم با غنای ۵/۳ درصد به غنای ۲۰ درصد باید متوقف شود.
۴ ـ اوباما از اردوغان خواسته یک پیام خصوصی را به رهبر ایران انتقال دهد: اینکه وی به شدت تحت تأثیر سخنان رهبر ایران درباره عدم استفاده ایران از سلاح هستهای قرار گرفته است. همچنین درباره بخش دیگری از سخنان ایشان که در حرم امام رضا (ع) ایراد شده بود و طی آن رهبر انقلاب بر این نکته تأکید کرده بودند که اگر آمریکاییها گمان میکنند، میتوانند با تهدیدات ملت ایران را نابود کنند، اشتباه بزرگی مرتکب شدهاند، اوباما پاسخ داده که نه وی و نه آمریکا، به هیچ وجه چنین قصدی ندارند.
۵ ـ تهران باید لحن ضدآمریکایی موجود در سخنرانیها و نشریات را تغییر داده و از خطاب کردن آمریکا با عنوان دشمن و شیطان بزرگ خودداری کند. در این رابطه، اوباما خواسته لحن سیاستمداران و رسانههای ایران درباره آمریکا به یک لحن مثبت تغییر پیدا کند.
۶ ـ از اردوغان خواسته شده تا استراتژی رئیسجمهور آمریکا را در راستای برقراری ارتباطی نزدیک میان تغییر در سیاست خارجی آمریکا در مورد ایران و برنامه هستهایش از یک طرف و بحران سوریه از سوی دیگر برای طرف ایرانی توضیح دهد. این امر میتواند در رهیافت اوباما برای جلوگیری از مداخله نظامی در سوریه به وی کمک کند. اوباما بر این باور است که ائتلافی متشکل از واشنگتن، مسکو، پکن، تهران و سازمان ملل برای حل بحران سوریه، میتواند به همان نسبت در حل مناقشات بر سر برنامه هستهای ایران نیز موفق باشد.
نوشته های اخیر این وبلاگ:
اوباما هم یک مسلمان احمق است که از اسمش معلوم است و دستش با اینها در یک کاسه است. من امیدوارم در این دور ریاست جمهوری شکست بخورد و یک رئیس جمهور قدرتمند بیاید که با چند بمب اتمی تهران و مکه و مدینه و قم و مشهد و بقیه جا ها را از این جرثومه های دین وحشی گری پاک کند.
پاسخحذفاخه لاشی کوس مغز تو انور اب نشستی میگی امریکا بمب اتم بریزه رو سر ملت؟ تا خودت و هم پالکی هات برگردید ایران اخه کس مغز دیگه چیزی باقی نمیمونه که بخوای برگردی اینم شد روش مبارزه با رژیم؟
حذفخفه شو قرم ساق پست فطرت وحشی
حذفتهران مکه مدینه و.......با بمب اتمی از بین بروند .تا این اقا که معلوم نیست الان کجا تشریف دارند بیایند ایران و حال کنند.در اینکه حاکمان فعلی فاسد واسلام رادیکال مردود است شکی نیست.ولی چاره کار بمب اتمی است ؟ بنازم به این فکر ایرانی. با این طرز فکر ها هنوز راه بلندی در پیش داریم.
پاسخحذففکر ایرانی کدومه؟ شما هنوز انگار نفهمیدید که این مسئله جهانیه و همه دنیا (به غیر از نوکران اباما و خامنه ای و مسلمانان بی شعور که از دین وحشی گری حمایت می کنن) بر سرش اتفاق نظر دارن. مثلا نظر این آمریکایی نماینده مجلس ایالت نوادا و حامی جهان آزاد رو بخونید:
حذفhttp://www.canadafreepress.com/index.php/article/16610
چنین گفت پیغمبر راست کیر
پاسخحذفز گهواره تا گور هی زن بگیر