جمعه، آبان ۰۶، ۱۳۹۰

آقای پهلوی،قدم پیش بنه! خودت آغازگر باش/تصور کنید همیشه جمعی ازایرانیان درحال اعتصاب غذا در جلوی سفارت های ایران باشند...!

میلیونها ایرانی ساکن خارج از کشور داریم، چرا نباید برای آزادی زندانیان سیاسی، جلوی سفارت خانه های ایران، اعتصاب غذای نامحدود کنیم؟


خلاصه طرح: 
یک اعتصاب غذای فراگیر توسط ایرانیان خارج از کشور جلوی سفارت خانه های رژیم آغاز شود، آغازگر این اعتصاب، رضا پهلوی و دیگر اشخاص سرشناس باشند، ایرانیان اعتصاب کننده جای خود را هر دو روز با یکدیگر عوض کنند، همیشه تعدادی ایرانی در حال اعتصاب غذا جلوی سفارت خانه های رژیم خواهیم داشت؛ تا زمان آزادی زندانیان سیاسی.


هموطنم؛ 
می دانی تحقیر چیست؟
وقتی می دانی که یک آدم بیمار روانی، با مشت به سرت بکوبد و بی هیچ شرمی سخن از آزار جنسی تو بر زبان آورد.
می دانی شکنجه چیست؟
وقتی خواهی فهمید که از شدت درد، تنها آرزوی مرگ کنی و در ذهنت به دنبال راهی برای خودکشی بگردی.
می دانی تنهایی سلول انفرادی چیست؟
وقتی خواهی فهمید که به زندانبان خودت فحش بدهی، بلکه تو را از انفرادی بیرون بیاورند و کتکت بزنند، بلکه کمی از تنهایی درآیی.

این چند جمله بالا را نوشتم تا بدانی که زندانی سیاسی بودن یعنی چه، فرق بسیار دارد با یک نفر آدم معمولی که به خاطر چک به زندان می رود و با پول به همه چیز (حتی مواد مخدر) دسترسی دارد.

آقایرضا پهلوی متن زیبایی نوشته است و از همه خواسته پیشنهاد خود را برای کمک به آزادی زندانیان سیاسی ارایه کنند.

پیشنهاد من به آقای رضا پهلوی، آغاز اعتصاب غذای گسترده در جلوی سفارت خانه های رژیم ایران است.  شایان ذکر است که یکی از مهمترین روش های تحت فشار قرار دادن رژیم های دیکتاتوری، اعتصاب غذا است. چرا که فرد اعتصاب کننده به درخواست خود و در نهایت آزادی، برای نشان دادن مخالفت خود عذابی چند روزه را متقبل می شود.

نیازی نیست که هر ایرانی به تنهایی صد روز اعتصاب غذا کند، می توانیم به مانند زندان های ترکیه، آنرا زنجیره ای کنیم. یعنی اینکه مثلا سه روز اول را من اعتصاب غذا می کنم، بعد جای خود را به دوست دیگری برای مدت سه روز بعدش خواهم داد و به این نحو همیشه تعداد مشخصی از ایرانیان در حال اعتصاب در جلوی سفارت خانه های رژیم خواهیم داشت.

روش آن نیز چنین خواهد بود:

-   آقای رضا پهلوی یک روز مشخص را به عنوان آغاز این طرح اعلام کنند و خودش نیز در اولین مرحله  به اعتصاب دو یا سه روزه می پردازد.
-   یک سایت اصلی  برای این کار طراحی کنیم، در تمام شهرهای مهم دنیا ایرانیان به ثبت نام در آن بپردازند و اعلام کنند که چه روزهایی می توانند در این طرح شرکت کنند و لذا می توانیم به مدیریت شرکت کننده ها بپردازیم.

-   برای همه گیر شدن این طرح، اعلام می کنیم که ایرانیان می توانند صورت خود را نیز بپوشانند و به این روش جلوی آزار بستگان شرکت کننده در این اعتصاب در ایران خواهیم گرفت.

-   هنرمندان و افراد نخبه و سرشناس ایرانی نقش بسیار مهمی می توانند بازی کنند، حضور آنان در داخل کشور بسیار خبرساز خواهد بود.

-   اثرگذاری این روش بسیار زیاد است، چون ایرانیان داخل کشور نیز می بینند که هموطنان خارج نشین به یاد آنها هستند.

 -   تصور کنید به صورت شبانه روزی تعداد زیادی از ایرانیان در جلوی سفارت خانه های رژیم در تمام شهرها، در حال اعتصاب باشند.

هموطنم خارج نشین من، فراموش مکن که وامدار نسرین ستوده و پناهی و دیگر بزرگان و آزادی خواهان دربند ایران هستیم، آنها جان خود را به خاطر آینده کشور ما به خطر انداخته اند، این حداقل کاری است که ما می توانیم انجام دهیم.

و کلام آخر با آقای رضا پهلوی؛ 
رضا جان، همیشه به انتقاد از خاندان پهلوی پرداخته ام، اما در اینجا کلاه از سر برمی دارم در مقابل تو، چه آنکه می توانی و می خواهی که آغازگر حرکتی باشی برای کمک به قهرمانان دربند ایرانزمین، قول می دهم به عنوان یک ایرانی، اگر این طرح (یا طرح های عملی دیگری) را آغاز کردی، تا پای جان همراه تو برای آزادی زندانیان سیاسی تلاش کنم. 

اجازه می خواهم این نوشته وبلاگم را به تصویر بانوی عشق و عدالت، زن سرفراز ایرانی، خانم نسرین ستوده مزین کنم، مادری که به همه انسانیت را می آموزد...





پنجشنبه، مهر ۱۴، ۱۳۹۰

هموطن، چشم بگشا! ضرر حکومت خامنه ای بر جامعه ایران، چهار هزار و صد برابر بیشتر از اختلاس سه هزار میلیارد تومانی است...!

آنچنان مردم ایران از این اختلاس سه هزار میلیارد تومانی هیچان زده شده اند که گویا این تنها اختلاس و دزدی است که در این رژیم صورت گرفته است! با یک ضرب و تقسیم ساده، می توانید ببینید که ضرر حکومت خامنه ای بر این کشور فلک زده، چهار هزار برابر این اختلاس اخیر است. 

دو نکته مهم در این میان وجود دارد،

یک- اگر نیک بنگریم، می بینم که این اختلاس و دزدی های مشابه، ناشی از مدیریت غلط و فاسد رژیم خامنه ای است.
دو- رقم سه هزار میایارد تومان، در مقابل خساراتی که خامنه ای به این کشور مصیبت زده وارد کرده است، هیچ است.
در اینجا، خلاصه ای از ضررهای اقتصادی که به این کشور وارد شده را به صورت تیتر وار می نویسم تا به نتیجه گیری وحشتناکی برسیم:

مهمترین خیانت خامنه ای ایجاد بحران بین المللی است که در نتیجه آن وضع اقتصادی مردم به این وضع فجیع درآمده است.دو بحران توسط خامنه ای ایجاد شده است:


الف-) ایران در منطقه از دو گروه تروریستی حزب الله و حماس حمایت می کند خود مردم فلسطین و لبنان نیز از دو گروه یاد شده متنفر هستند و معتقدند این گروه های تروریستی یاده شده بشدت فاسد بوده و فقط بدلیل منافع خودشان از ایجاد صلح با اسراییل جلوگیری می کنند. بدلیل حمایت ایران از گروه تروریستی فوق، تمام کشورهای پیشرفته و متمدن دنیا با دولت ایران اختلاف دارند.


ب-) ایجاد بحران هسته ای و پیگری ساخت بمب اتم که تحریم های بین المللی را برای ایران به همراه داشته است.


بابت دو بحران یاد شده ، مردم ایران ضررهای زیر را متحمل شده اند:


یک- دولت روسیه در عوض حمایت از ایران، سهم ایران را در منابع نفتی و گازی دریای خزر از پنجاه درصد طبق قرارداد سال 1949 به یازده درصد کاهش داده است. با توجه به اینکه تاکنون بیش از پنجاه میلیارد بشکه نفت در میادین نفتی دریای خزر کشف شده است، این به معنی از دست رفتن بیست میلیارد بشکه نفت از ثروت مردم ایران است که به رقم افسانه ای دوهزار میلیارد دلار(دو تریلیون دلار) می رسد.

دو- به دلیل بحران های فوق، شورای امنیت، تحریم های زیر را برای ایران در نظر گرفته است، و ما ضررهای زیر را متحمل شده ایم:


الف- علی رغم اینکه ایران بهترین موقعیت جغرافیایی را برای سرمایه گذاری دارد، اما به دلیل تحریم و ایجاد بحران های بین المللی توسط احمدی نژاد، هیچ شرکت خارجی در ایران سرمایه گذاری نمی کند. لذا در میادین مشترک نفتی با کشورهای همسایه چون قطر ، آنها مشغول استخراج هستند و سهم ما را نیز آنها می فروشند. میلیاردها دلار از ثروت کشور ها در حال تاراج به این شیوه است.


ب- به دلیل نبود سرمایه گذاری خارجی در صنعت نفت و گاز و از طرفی چون شرکت های صاحب تکنولوژی به دلیل تحریم حاضر به انجام کار در ایران نیستند، بهره وری ما برای استخراج نفت بسیار پایین آمده است و میلیاردها بشکه نفت برای همیشه در اعماق چاه ها باقی می ماند. ضریب برداشت نفت در ایران 24 درصد است در حالی که در نروژ ای نرقم 65 % است ، یعنی ما دو برابر نفتی که صادر می کنیم، را نابود می کنیم.این به معنی از دست دادن نه هزار میلیارد دلار پول است. (منبع: عصر ایران – یک اسفند به نقل از رییس پژوهش نفت ایران)


ج- به دلیل تحریم های بانکی بین المللی ما برای صادرات و واردات، ناچار هستیم از بانک های کشورهای ثالث استفاده کنیم که برای کشورما هزینه ای حدود ده درصد به همراه دارد. یعنی 10% تمام صادرات و واردات کشور را باید به یک کشور ثالث مانند امارات برای استفاده از سیستم بانکی آنها، باج بدهیم، یعنی رقمی حدود بیست میلیارد دلار در سال!


د-سالیانه بیش از 180000نفر از متخصصین تحصیل کرده ایرانی به دلیل نبود امنیت و فرصت شغلی از ایران فرار می کنند که طبق امار صندوق بین المللی پول، به معنی از دست دادن پنجاه میلیارد دلار پول است.در حالی که اگر امنیت اقتصادی بود، ما به بیش از این افراد تحصیل کرده برای ساختن و توسعه ایران نیاز داشتیم.


جمع بندی :

نه هزار میلیارد دلار خسارت برداشت نامناسب از چاه های نفت+ دو هزار میلیارد دلار سهم ایران در دریای خزر+هزار و پانصد میلیارد دلار خسارت فرار متخصصین در این سی ساله.
جمع: دوازده هزار و پانصد میلیارد دلار!!
این رقم اینگونه  و به تومان نوشته می شود:

12,500,000,000,000,000 تومان

یعنی یکصد و هفتاد و هشت هزار دلار از جیب هر ایرانی!

رقم فوق، چهار هزار و یکصد و شصت برابر دزدی سه هزار میلیارد تومانی بانک صادرات است.

این بخشی از ضررهای مردم ایران است،ضررهای پنهان دیگری نیز وجود دارد:


از بین رفتن زیربناهای صنعتی،عدم توسعه کشور،عدم سرمایه گذاری خارجی در صنعت ایران، فساد بیش از حد دولت و اطرافیان احمدی نژاد و ...؛ براستی چه کسی مسول کیفیت پایین زندگی مردم، افسردگی بیش از اندازه، بی آبرویی ایرانیان،  کوتاه شدن عمر مردم و ... است؟بسیاری از ضررهای فوق را نمی توان با پول برگردانند و غیر قابل جبران است.وقت آن نیست که برای تغییر به پا خیزیم ؟!

لینک این مطلب در بالاترین-------------آزادگی