چهارشنبه، خرداد ۱۲، ۱۳۹۵

آنکه «دشواری» دارد، این پیرمرد نیست، آن بخش از جامعه است که به صورت جمعی به او می خندد.

این ویدیو زیر را دیدم، و بعد روی اینترنت هم سرچ کردم، و دیدم چه قدر درباره این پیرمرد مطلب ساخته و جوک گفته اند...

شهروندی که از حقوق انسانی خودشان محروم شده اند....پیرمردی که عمری زحمت کشیده، اکنون موی سرش سفید است، و در سن بازنشستگی، اکنون باید در آسایش زندگی کند، حال باید با این خطر روبرو شود که ممکن است سرپناهش را جلوی چشمم تخریب کنند، و بعد توی فقر و فلاکت غوطه ور شود،....، او می گوید «دشواری» ندارد، اما پیرمرد بیچاره حتی خودش هم خبر ندارد که چه بر سرش آمده است... و تا چه حد و چگونه حقوق انسانی او را ضایع کرده اند...
-----------
چرا یکی نمی پرسد ما را چه شده است؟! کرامت انسانی این شهروند ایران چرا باید اینچنین مخدوش شود؟!
----------
جامعه ای که به لهجه این مرد خوب بلد است بخندد، هزاران نفر این ویدیو را دیده اند و خندیده اند...، اما خنده بر چه چیزی؟! بر بدبختی خودمان؟ بر فقرمان؟ بر فلاکتمان؟! بر این فاجعه فرهنگی که «لهجه» یک پیرمرد، دستمایه ای می شود تا جمع کثیری از شهروندان به آن بخندند؟!
---------
این خنده جمعی، درد است...، خودمان هم خبر نداریم...
----------------
بله، این مرد با لهجه ای متفاوت کلمه «دشواری» را بیان می کند، شاید در شرایط عادی، خندیدن به آن چیز مهمی نباشد، اما چطور است که همه لهجه او را خوب می بینند، اما خیابان و خانه خرابه پشت سر این مرد محترم را نمی بینند؟ چطور است که همه، تفاوت لهجه و عجیب بودن آن را درک می کنند، اما هیچ کسی برایش شگفت آور نیست که چرا یک پیرمرد، باید در چنین شرایطی باشد؟
---------------
چرا باید سرپناهش را از او بگیرند؟ چرا باید پول مردم ایران در عراق و لبنان و سوریه، صرف اعمال تروریستی شود، ولی یک شهروند مسن، کسی که دیگر  توان کار کردن ندارد، و امکان این را ندارد تا مجددا برای خودش سرپناهی دست و پا کند، اینچنین در مخاطره باشد؟ 
---------------
چرا هیچ کسی به یاد نمی آورد که حق داشتن سرپناه، بخشی از حقوق بشر است، بخشی از حقوق انسانی هر شهروند است...، چرا به ضایع شدن این فرد کسی توجه نمی کند؟
____________
کجای دنیا، یک پیرمرد به دلیل داشتن لهجه ای که با با لهجه اکثریت متفاوت است، اینچنین مورد تمسخر واقع می شود؟!  این جامعه را چه شده؟ چرا جماعتی از شهروندان، آنچنان به خود مغرور هستند که اگر دیگران، لهجه ای متفاوت داشته باشند، او را اینچنین مورد حمله و تمسخر قرار می دهند؟ چرا این بخش از جامعه، به بلوغ نرسیده، و هنوز یاد نگرفته که تفاوت دیگران با آنها، دستمایه تحقیر و خنده نیست...
-----------
و از آن بدتر، چرا باید این پیرمرد بیچاره اینگونه مایه خنده همگان شود، ولی هیچ کسی به این نمی اندیشد که چرا یک شهروند ایران، کسی که می تواند پدر یا بردار هر یک از ما باشد، باید اینچنین در  خطر بی خانمانی باشد؟
-------------
این درد را آدم کجای دلش بگذارد؟ چرا باید بخش قابل توجهی از جامعه، اینچنین به بدبختی یک شهروندش اینگونه بخندند؟ چشم بر روی آن خرابه و خیابان فقیرانه ببندد، و دهان بگشاید و قهقهه بزند؟
-----------------
چیزی که در این ویدیو مرا آزار داد، نگاه تحقیر آمیز فیلمبردار بود، چه شرم آور، از بالا به پایین مرد را در آخر ویدیو برانداز می کرد...،

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نکاتی که هنگام استفاده از بخش کامنتها بهتر است به آن دقت فرمایید:
**١_ بنا به اعتقاد راسخ و بی چون و چرای من به آزادی بیان ، کامنت های شما مستقیما منتشر می شود. ** ٢_لطفا هنگام گذاشتن کامنت، یک اسم برای خودتان در نظر بگیرید تا دیگران و نویسنده وبلاگ راحتر بتوانند به شما پاسخ دهند. ** ٣_تمام کامنت ها را بدقت می خوانم و تنها در جایی که واقعا لازم باشد ، در بحث ها دخالت می کنم، چون من تریبون خودم را داشته ام و حرفم را زده ام ، باید اجازه دهم بقیه حرفشان را بزنند. ** ٤_تنها کامنت های ترولرها و کامنت هایی که شامل لینک های غیر معتبر ، مانند سایت های آلوده به بد افزار هستند،برای امنیت خواننده های وبلاگ ، حذف می شوند. ** ٥_در سمت چپ جعبه ای که در آن نظر خود را می نویسید، شما عبارت (اشتراک ایمیل) را می بینید، درصورتی که ایمیل خود را در آنجا وارد کنید، کامنت های جدید را با ایمیل، دریافت خواهید نمود. ** ٦_شما حتی در فحش دادن به نویسنده وبلاگ هم آزاد هستید! حتی به بهانه توهین به خودم نیز کامنتی را حذف نمی کنم، من جانم را می دهم که تو حرفت را بزنی، اما خواهش میکنم به جای فحش دادن، به موضوع نوشته بپردازید.