چهارشنبه، آذر ۰۹، ۱۳۹۰

آقای نیروی افتضاحی، کدام یک نیازمند محافظت هستند،اوباشان بسیجی برای حمله به سفارت بریتانیا،یا کودکان ارومیه در مقابل آدم ربایان؟

وقتی پلیس وقتش را می گذارد برای حفاظت از اوباشان بسیجی در حمله به سفارت خانه ها، معلوم است وقتی برای مبارزه با مافیای مافیای قاچاق نخواهد داشت...!

اخباری که در اینترنت و در بین مردم ارومیه دست به دست می چرخد، پشت هر انسانی را به لرزه می اندازد، چنین نا امنی حتی در حکومت طالبان در افغانستان نیز وجود نداشته است، چشم نیروی افتضاحی روشن بادا...!

در اخبار آمده است که بیش از چهارده کودک تا کنون ربوده شده اند، صحبت هایی از از مافیای قاچاق اندام کودک وجود دارد، و در این میان، طبق معمول پلیس ترسو و بی عرضه ایران، به تکذیب این اخبار اقدام کرده است.

بنا به گزارش ها جسد سه کودک تا کنون کشف شده که اجزای بدن آنها به سرقت رفته است. (منبع)

البته که ما خوب می دانیم معنای تکذیب اینگونه اخبار توسط پلیس این است که واقعا چنین اتفاقاتی رخ داده است، چه آنکه پلیس بارها به مردم ایران دروغ گفته است.

البته وقتی نیروی افتضاحی وقت و نیروی خودش را صرف محافظت از اوباشان بسیجی می کند تا به سفارت بریتانیا حمله ببرند و به دزدی و غارت آنجا مشغول شوند و ته مانده آبروی ایرانیان را ببرند، مشخص و واضح است که دیگر پلیس وقتی برای انجام وظیفه خودش ندارد و نمی تواند به مبارزه با آدم ربایی و آزار کودکان بپردازد.

باید از پلیس ایران پرسید کدام یک نیازمند محافظت هستند؟ ایا بهتر نیست به جای حمایت و حفاظت از اوباشان بسیجی در هنگام حمله به سفارت بریتانیا، از کودکان معصوم ارومیه ای محافظت کنید؟!

باور کنید این اوباشان و چاقو کشان بسیجی می توانند از خود محافظت کنند...!

این چند تصویر را ببینید تا بر شما ثابت شود پلیس در هنگام حمله بسیجی ها، از آنها حمایت و حفاظت می کرده است: 


نوشته های دیروز و امروز من:






اعتبار رژیم در حد دزدان دریایی سومالی/ وزیر امور خارجه بریتانیا از ترس جان کارکنان سفارت، اخراج دیپلمات های ایران را به تعویق انداخته بود...!

منبع ویدیو و گزارش: روزنامه گاردین/ویدیو سخنرانی وزیر امور خارجه بریتانیا در مورد حمله به سفارت  را در انتهای نوشته می توانید ملاحظه بفرمایید.ترجمه خلاصه ای از سخنرانی را نیز اینجا گذاشته ام:

"وزیر امور خارجه بریتانیا، گفت که  دیپلمات های ایرانی تنها چهل و هشت ساعت وقت دارند تا بریتانیا را ترک کنند، اخراج تمام دیپلمات های ایرانی به معنای قطع کامل تمام روابط نیست، دو کشور می توانند در مذاکرات بین المللی شرکت کنند، اما رابطه ایران و بریتانیا، همانند رابطه آمریکا خواهد بود. او افزود که در شرایط کنونی امکان فعالیت سفارت خانه وجود ندارد./او اضافه کرده است که بیش از دویست نفری که سفارت بریتانیا را اشغال کرده اند، دانشجویان شبه نظامی بسیجی (ملیشا) بوده اند که توسط سپاه کنترل می شوند. او افزود دیدگاه تخیلی است اگر تصور کنیم بدون اشکالی از حمایت رژیم این اتفاق رخ داده است"

نکته بامزه گزارش روزنامه  گاردین است که یک منبع در وزارت امور خارجه بریتانیا گفته که وزیر امور خارجه، تنها دقایقی بعد از اینکه مطمین شده هر بیست و شش نفر دیپلمات بریتانیا از ایران خارج شده اند، دستور رسمی اخراج دیپلمات های ایرانی را صادر کرده است چرا که از واکنش کثیف رژیم ایران علیه دیپلمات هایی که هنوز ایران را ترک نکرده اند، وحشت داشته اند.

فکر می کنم دزدان دریایی سومالی اکنون اعتبار بین المللی بیشتری نسبت به رژیم ایران  داشته باشند، براستی این رژیم کارش به کجا رسیده که کشورهای متمدن دنیا، از ترس جان دیپلمات های خود، اعلام موضع خود را عقب می اندازند و آنقدر به دولت ایران مشکوک هستند که می ترسند دولت ایران، اتباع آنها را به گروگان بگیرد و بکشد؟!

مدتها قبل وقتی دیدم وقتی رژیم ایران همسر محمد مصطفایی را به گروگان گرفته، نوشتم کهآقای خامنه ای، حرفم را پس می گیریم، رعایت کردن کلاس و شان دیکتاتوری پیشکشت، لااقل شان و کلاس دزدان دریایی را حفظ کن!

البته همه ما علت عصبانیت خامنه ای از بریتانیا را خوب درک می کنیم، بریتانیا بعد از کشتاری که رژیم بعد از انتخابات دو سال پیش راه انداخت، حساب بانکی مجتبی خامنه با بیش از یک میلیارد و ششصد میلیون دلار پول، بلوکه کرده است، به همین علت هم خامنه ای در نماز جمعه آن موقع گفت بریتانیا از آمریکا بدتر است!
نوشته های دیروز و امروز من:





سی سال پیش یک گله گاو به سفارت آمریکا حمله کردند، دشمنی با آمریکا آغاز شد و هشت سال جنگ با عراق حاصلش بود؛ اما اینبار متضرر رژیم است!

گاو عزیزی که با چوپانی و هدایت خامنه ای به سفارت یک کشور خارجی حمله می کنی، فراموشت نشود که جنگ هشت ساله ایران و عراق و کشته و ناقص شدن یک میلیون انسان و نابودی زیر ساخت های اقتصادی کشور، حاصل تسخیر احمقانه سفارت آمریکا بود.
گروهی  ابله با بی شرمی تمام به سفارت آمریکا حمله کردند و آنچنان روابط ایران را با بزرگترین قدرت دنیا تیره کردند که آمریکا در مقابل حمله عراق به ایران، چشم بر هم گذاشت.
حاصل این تسخیر احمقانه سفارت آمریکا که تجاوز به خاک یک کشور خارجی محسوب می شد، این بود که مردم ایران تبدیل ایران به یک خرابه بود و هنوز مشغول پس دادن تاوان آن هستند.
البته احمق فاشیستی مانند خمینی نمی توانست بفهمد که کشور ایران را به چه ویرانه ای تبدیل کرده است، اگر هم می فهمید برایش مهم نبود، برای او جنگ یک نعمت بود، در سایه جنگ بود که او توانست دیکتاتوری اسلامی خود را بنا کند.
ایران در زمان انقلاب در بلوک غرب جا داشت، آمریکا نیز اجازه دست درازی متحد شوروی (عراق) به ایران را نمی داد، هر چقدر هم که روابط ایران و آمریکا بد می شد، این یک اصل بود و آمریکا اجازه نمی داد ایران توسط عراق فتح شود به بلوک شرق بپیوندد، اما با حمله احمقانه گروهی ابله به سفارت آمریکا و حمایت خمینی از آنها، داستان طور دیگری ورق خورد، آمریکا به راحتی چشم خود را بر حمله عراق به ایران بست.
البته وقتی  یک کشور به آمریکا حمله می کند، در لبنان و اروپا بمب گذاری وترور می کند، دولت آمریکا دلیلی برای حمایت از آنها نمی بیند.
خامنه ای به امید این است که با اعمال احمقانه اینچینی، ریشه دیکتاتوری او محکم تر شود، البته دلیل دلخوری او از بریتانیا نیز مشخص است، بلوکه شدن میلیاردها دلار پول متعلق به مجتبی پسر او!
 زمان خمینی آمریکا به دلیل حضور شوروی در مرزهای ایران نمی توانست به آمریکا حمله کند، اما این روزها، روسیه تضعیف شده و محتاج کمک مالی آمریکا اصولا سدی جلوی راه آمریکا محسوب نمی شود.
اینبار داستان فرق می کند، شاید همین حماقت بتواند سرآغازی باشد برای سرنگونی رژیم.

حمله به سفارت خانه ها با حمایت نیروی افتضاحی کار کفتارها است؛ شجاعت گفتن مرگ بر ولایت فقیه در مقابل گلوله لباس شخصی ها است...!

به سایت ها و وبلاگ های عرزشی و نزدیک به حکومت که سر می زنیم، می بینم که تمام آنها پر شده از داستان فداکاری (!) و شجاعت (!) بسیجی ها در حمله به سفارت خانه بریتانیا در ایران.
نیاز به توضیح نیست که حمله به سفارت خانه یک کشور ثالث، بدون حضور نیروهای نظامی آنها و در حمایت نیروی افتضاحی، نیاز به هیچ شجاعتی ندارد، بلکه تنها فرومایگی و خصلت کفتار گونه بسیجی ها را می رساند.
البته که هیچ توقعی از بسیج و سپاه نیست، کسانی که برای اندکی پول بر روی هموطن خود چماق و چاقو می کشند، اصولا باعث روسفیدی کفتار ها هستند.
اما نکته بی شرمی و وقاحت آنها است که مدعی شجاعت نیز هستند، باید خطاب به این اشخاص گفت شجاع شما نیستید، شما موجودات ترسویی هستند که چون می ترسید برای دمکراسی و گرفتن حق خود مبارزه کنید، به مزدوری دشمن مردم یعنی خامنه ای روی آورده اید.
اگر قرار است شجاعت را تعریف کنیم، کسانی شجاع هستند که در مقابل گلوله شما و پلیس، سینه سپر می کنند و فریاد مرگ بر اصل ولایت فقیه سر می دهند، اما وقتی شما را اسیر آنها می شوید، با انسانیت و ملاطفت با شما برخورد می کنند.
در اینجا چند عکس از رفتار مردم با شما عرزشی ها و مزدوران را می گذارم و همینطور چند تصویر رسمی از خبرگزاری های ایران، که نشان می دهد عرزشی ها بی ترس از نیروی افتضاحی و در حمایت آنها دست به چنین کار قبیح و زشتی زده اند. 
دو عکس زیر به خوبی نشان می دهد که عرزشی ها در همراهی و با حمایت پلیس به سفارت بریتانیا حمله کرده اند، وه که شجاعتی! 

و این عکس نشان می دهد انسان های شجاع و واقعی چه کسانی هستند، کسانی که اینچین کتک می خورند، اما زمان اسیری چنین مزدورانی، تن خود را سپر آنها می کنند، مبادا دیگرانی که عصبانی هستند، به آنها آسیبی برسانند.
اقایان بسیجی، مشخص است که شما نمی دانید شرافت چیست، اما با مقایسه این چند عکس، اگر کوچترین بهره ای از انسانیت برده باشید، باید به حال خود افسوس بخورید و سر به دیوار بکوبید...!

سه‌شنبه، آذر ۰۸، ۱۳۹۰

گوساله عرزشی عزیزم، این کار شما گرفتن غنیمت جنگی نیست، جنگی نیز رخ نداده است، این کار شما صرفا دزدی کردن از مهمان بی دفاع است، لطفا کمی شخصیت داشته باشید

گوساله عرزشی عزیزم، این کار شما گرفتن غنیمت جنگی نیست، جنگی نیز رخ نداده است، این کار شما صرفا دزدی کردن از مهمان بی دفاع است، لطفا کمی شخصیت داشته باشید

-------------------------------------------------------
گوساله عرزشی عزیزم،اگر تو یا یک الاغ دیگری، کیف دستش گرفت، دانشجو محسوب نمی شود، دانشجو بودن به جستجوی دانش و شعور داشتن است، نه داشتن کیف!
--------------------------------------
گوساله عزیزم، وقتی آمریکا حمله میکند، تو توی سوراخ موش قایم می شوم، اما بی ابرویی این حرکات بچه گانه برای ما مردم ایران می ماند. 
--------------------------------
نوشته های دیگر امروز و دیروز  من: 




عرزشی الاغم!همانقدری که کشتن ندا افتخارداشت،تسخیرسفارت بریتانیا نیزافتخاردارد،چراغریب کشی؟چرا جرات ندارید به پایگاه نظامیش حمله کنید؟

خلاصه:
یکی نیست به این احمق ها بگوید که تسخیر سفارت یک کشور، همانقدری برای شما افتخار می آورد که کشتن ندا و سهراب افتخار آورد./ عرزشی الاغم، تسخیر سفارت یک کشور ثالث، نشان از قدرت شما نیست، تنها نشان از هرج و مرج حاکم بر کشور و بی عرضگی نیروی انتظامی است./ چیزی که عرزشی ها با آن بیگانه هستند، شجاعت است:/ اگر قرار باشد کسی را شجاع بدانیم سهرابی را شجاع می دانیم که تن سپر گلوله کرد برای دمکراسی در کشورش!/اگر قرار باشد کسی را شجاع بدانیم، آن نسرین ستوده است که در همان زندان و زنجیر بر پا، کل رژیم را تحقیر کرده است/شجاع منصور اسانلو است که شرافت و شجاعت در مقابلش زانو می زند./البته که ما از چماق بدستان و مزدوران بسیجی بیش از این انتظاری نداریم...!
ساندیس خور عزیزم، حمله به سفارت یک کشور غریب کشی است، جرات دارید به پایگاه های نظامی بریتانیا در منطقه حمله کنید.
اصولا این رژیم جمهوری اسلامی، کاریکاتوری از یک حکوت است، کارهایی که رژیم ایران می کند، حتی قذافی و صدام هم نکرده اند، چرا که تنها بقای خود را در ایجاد بحران های بزرگ می بیند.
طبق عرف بین الملل، وقتی دو کشور مایل به برقرار رابطه دیپلماتیک می شوند، هر کدام یک محلی را به سفارت دیگری اختصاص می دهند، و مالکیت آن محل دیگر متعلق به کشور میزبان نخواهد بود و خاک کشور متقابل محسوب می شود. به همین جهت پرچم کشور دیگری بر بالای سفارت خانه در اهتزار است.
به صورت پیش فرض و بدون نیاز به هیچ توضیحی این کشور میزبان است که وظیفه نگاهبانی از سفارت خانه را دارد، چرا که قرار نیست کشور میهمان لشکر جنگی خودش را به همراه سفیر به پایتخت کشور دیگری گسیل کند.
حال این احمق های عرزشی فکر می کنند حمله به سفارت خانه ای بی دفاع، هنر نمایی بسیار بزرگی است، یکی نیست به این احمق ها بگوید که تسخیر سفارت یک کشور، همانقدری برای شما افتخار می آورد که کشتن ندا و سهراب افتخار آورد.
کشتن یک جوان غیر مسلح با گلوله،کار آدم های شجاع نیست، تنها از کسی بر می آید که شرف و شعور خود را باخته باشد و چون توله سگی گم شده از عاقبت خود بهراسد.
عرزشی الاغم، تسخیر سفارت یک کشور ثالث، نشان از قدرت شما نیست، تنها نشان از هرج و مرج حاکم بر کشور و بی عرضگی نیروی انتظامی است.
شما اگر خیلی مدعی قدرت و توان مندی هستید، چرا جرات نمی کنید به یکی از پایگاه های بریتانیا در منطقه حمله کنید؟! نکند فراموش کرده اید که  نیروی نظامی، دست به آدم ربایی زد و چند سرباز بریتانیا را از خاک عراق دزدید و به ایران آورد، اول رژیم حرف از اعدام آنها به اتهام جاسوسی زد و بعد که نخست وزیر بریتانیا گفت ظرف دو روز باید اینها آزاد شوند، احمدی نژاد مثل گربه دم بریده، با اهدا کت و شلوار هاکوپیان و با حضور رسمی خودش آنها را بدرقه کرد؟!
چیزی که عرزشی ها با آن بیگانه هستند، شجاعت است!
 اگر قرار باشد کسی را شجاع بدانیم سهرابی را شجاع می دانیم که تن سپر گلوله کرد برای دمکراسی در کشورش؛ اگر قرار باشد کسی را شجاع بدانیم، آن نسرین ستوده است که در همان زندان و زنجیر بر پا، کل رژیم را تحقیر کرده است، شجاع منصور اسانلو است که شرافت و شجاعت در مقابلش زانو می زند.
البته که ما از چماق بدستان و مزدوران بسیجی بیش از این انتظاری نداریم...! 


دوشنبه، آبان ۳۰، ۱۳۹۰

وای بر ما که کشور را در سال 2011 به دست مشتی رمال و جن گیر داده ایم!/خامنه ای تصور می کند قطعه ای سنگ می تواند آینده را تغییر دهد...!


گاهی اوقات آنچنان غرق فلاکت می شویم که به دیدن این بدبختی ها، عادت می کنیم و به ناگاه برخی از اخبار به یادمان می آورد که تا چه اندازه در منجلابی به نام جمهوری اسلامی فرو رفته ایم و در حال غرق شدن هستیم.

امروز گزارشی را در روزآنلاین خواندم، درباره خامنه ای و انگشتری هایی که به دست می کند.


این گزارش به موضوع انگشتری های خامنه ای پرداخته بود و نوشته که بر اساس اعتقاد خامنه ای و طرفداران او و بر اساس روایات، بدست کردن انگشتری با سنگ های زینتی خاص، هم ثواب دارد و هم صاحب انگشتری را از بلا مصون می کند!


خلاصه این گزارش چنینی اسـت:

" سایت آخر الزمان که تلاش می کند با نزدیک نشان دادن زمان ظهور امام دوازدهم شیعیان، آیت الله خامنه ای را یکی از یاران او معرفی کند پیش از این در مطلبی نوشته بود که تعویض انگشتر رهبر جمهوری اسلامی می تواند "معانی خاصی" داشته باشد. / این سایت با اشاره به دست کردن انگشتر حدید توسط آیت الله خامنه ای نوشته بود: "باید ببینیم {آیت الله خامنه ای} فقط برای آن روز خاص از آن انگشتر استفاده کرده اند یا حداقل مدتی در دستشان خواهد بود. البته به صورت دائم مانند چفیه شان را خیلی بعید می دانیم استفاده کنند و این به خاطر خواص حدید صینی است که ضیق و تنگی سینه و بی حوصله گی می آورد همانطور که حضرت امیرالمومنین می فرمودند که دوست ندارم حدید را همیشه در دست کنم." / آخر الزمان در عین حال افزوده بود: "از جمله اثرات حدید صینی نصرت بر اعداء و هیبت و جلالت است که اگر به شیوه خاصی بعضی حروف در زیر و کناره ها و بالای آن حک شود اثر عظیمی در این امور دارد و در روایت است که کسی با صاحب آن مقابله نمیتواند بکند و صاحب چنین انگشتری در هر مخاصمه ای غالب و پیروز است باذن الله. اگر آقا بخواهند مدتی از آن استفاده کنند به معنی آن است که فتنه و یا جنگی در حال شروع است و الاّ که هیچ." / اکثر فقهای اسلامی، استفاده از جواهراتی مانند طلا را برای مردان حرام اعلام کرده اند اما در عوض معتقدند که استفاده از برخی سنگ های زینتی مانند عقیق، حدید، شرف شمس و... هم دارای ثواب اخروی است و هم به انسان در برخی موارد کمک می کند."


هیچ نیازی نیست که یادآوری کنیم که انگشتر و یک تکه سنگ، به هیچ وجه نمی توانند آینده را عوض کنند و یا از خود اثری به جا بگذارند، چنین تفکر و اعتقادی در سال 2011 تنها از یک احمق با آی کیو بسیار پایین بر می آید. حال اگر این آدم معتقد، در گوشه ای جامعه زندگی خودش را بکند و مثلا مسول توالت فلان مسجد باشد، اعتقاد او اهمیتی ندارد، اما اینکه رهبر یک کشور تصور کند یک تکه سنگ می تواند آینده او و کشور را عوض کند، جای تعجب و نگرانی دارد.

این خبر عجیب مرا به فکر فرو برد و به یاد آوردم که چند وقت پیش، خامنه ای در قالب درس های فقهی که می دهد، کلاس های رمالی و جن گیری و پیشگویی برگزار کرده بود. (این مطلب را همان زمان در پی خبر کلاس های رمالی خامنه ای نوشته بودم:خامنه ای از اول مهرماه کلاس های غیب گویی و جادوگری برای طلاب برگزار می کند!)


ما را چه شده است؟ آنچنان غرق فلاکتیم که نمی توانیم حد بدبختی خودمان را ببینم...! چنان اوضاع اسف باری داریم که هر شخص ثالثی فقط به حال ما از تاسف، سر تکان می دهد.


در سال 2011، کشوری باستانی و ثروتمند را به دست جمعی ملای جن گیر و رمال سپرده ایم...!


پوستری که احمق های عرزشی درباره انگشتر خامنه ای طراحی کرده اند...!


پنجشنبه، آبان ۲۶، ۱۳۹۰

محسن ناموس پرست، سمبل بی شرفی سردمداران رژیم است، مرگ بر امریکا می گوید و پسرش تبعه آمریکا است، حرف از استقلال می زند و در امارات سرمایه گذاری می کند

خلاصه:
در نهایت باید گفت، محسن رضایی نمونه بارز این سران رژیم است، در حالی که خانواده اش شهروند آمریکا هستند، مدعی مبارزه با آمریکا است، در حالی که مدعی استقلال کشور هستند، در امارات (مدعی خاک ایران) سرمایه گذاری و زندگی می کنند، و در حالی که مدعی سلامت اقتصادی هستند، مشغول دزدی و انتقال پول های مردم به کشوری مانند امارات هستند. / ننگ بر ذات چنین موجودات پستی که برای رسیدن به قدرت و غارت کشور، اینچیین زندگی هفتاد میلیون ایران را به ورطه نابودی کشیده اند. 

در اخبار آمده  که پسر محسن رضایی با پاسپورت آمریکایی و با نام تام  اندرسون در امارات ساکن بوده است.

چند نکته را که کنار هم می چینیم، به واقعیت های خنده داری از این نظام اسلامی دست می یابیم:

-         رژیم ملاها، اصلی ترین دشمن خود را دولت آمریکا و امپریابسم می دانند، اما خنده دار است که بسیاری از آنها اقامت و شهروندی آمریکا را گرفته اند. مانند مرتضی آقا تهرانی معلم اخلاق هیات دولت احمدی نژاد که گرین کارت دارد یا پسر محسن رضایی که شهروند ایالات متحده آمریکا است.

-         لازم به یاداوری است که هنگام اخذ شهروندی، فرد متقاضی باید سوگند یاد کند که از منافع آمریکا دفاع خواهد کرد...!

-         مهمترین وعده آخوندها قبل از انقلاب، استقلال کشور بود. یادمان باشد که در زمان شاه، شاید ایران در مقابل آمریکا استقلال چندانی نداشت، اما حداقل در مقابل کشورهای عربی منطقه، برادر بزرگتر محسوب می شد و کسی طمع به خاک ایران نداشت.

-         به یاد بیاوریم که شعار مرگ بر آمریکا که ورد زبان امثال محسن رضایی است، منافع کشور و مردم ایران را به باد داده است و تنها این جنایتکاران به کمک ایجاد بحران و مرگ بر آمریکا است که حکومت خود بر مردم مفلوک ایران ادامه می دهند.

-         کشور امارات متحده عربی، تنها کشوری است که به خاک ایران چشم طمع دارد و مدعی بخشی از خاک کشور ایران است.

-         گزارش های متعددی به گوش می رسد از سرمایه گذاری کلان آخوندها در امارات متحده عربی.
در میان این گزارش ها، نام محسن رضایی به عنوان کسی که در دبی سرمایه گذاری بسیاری دارد، بسیار به گوش می خورد.

-         به یاد بیاوریم که  سه سال پیش  احمدی نژاد، محسن رضایی را به قاچاق سیگار از امارات و با همکاری یک شرکت اماراتی متهم کرد(منبع).

-         در نظام اسلامی که به اسم عدالت و عدم فساد قدرت را بدست گرفته است، پسر محسن رضایی در هتلی زندگی می کند که ماهی نه میلیون تومان اجازه اتاقش است! از آقای محسن رضایی باید پرسید که حقوق ایشان چقدر است که آقازاده اش اینگونه به مانند شاهان زندگی می کند؟

جال با توجه به نکات بالا، به این نتیجه گیری توجه بفرمایید:

امثال محسن رضایی به اسم مبارزه با فساد زمان شاه،  استفلال کشور و مبارزه با آمریکا و امپریالیسم قدرت را به دست گرفته اند، حال ببینیم بر سر این سه شعار چه آمده است:

استقلال: اگر زمان شاه در مقابل آمریکا استقلال لازمه را نداشتیم، اکنون کشور فسقلی امارات است که مدعی خاک ایران است.

عدالت: بی نیاز از توضیح است که چگونه امثال محسن رضایی به دزدی و غارت کشور مشغول هستند.

مبارزه با آمریکای جهانخوار (!): می بینم که بسیاری از این جنایتکاران، خودشان اصولا پاسپورت آمریکا را دارند.

در نهایت باید گفت، محسن رضایی نمونه بارز این سران رژیم است، در حالی که خانواده اش شهروند آمریکا هستند، مدعی مبارزه با آمریکا است، در حالی که مدعی استقلال کشور هستند، در امارات (مدعی خاک ایران) سرمایه گذاری و زندگی می کنند، و در حالی که مدعی سلامت اقتصادی هستند، مشغول دزدی و انتقال پول های مردم به کشوری مانند امارات هستند.

ننگ بر ذات چنین موجودات پستی که برای رسیدن به قدرت و غارت کشور، اینچیین زندگی هفتاد میلیون ایران را به ورطه نابودی کشیده اند. 
نوشته دیگر امروز من: 
ضمنا، 
به نظر می رسد که انتقاد صریح و بی پرده من از محسن رضایی، برخی از طرفداران ایشان را ناراحت کرده است، و سعی کرده اند که بین محسن رضایی و پسرش تفاوت قائل شوند. در این لینک زیر، به انها جواب قاطع داده ام: 
در آن لینک  نوشته بودم
ایرانیان ساکن کانادا و آمریکا خوب به یاد دارند چگونه همین آقای احمد رضایی، بنا به رانت پدر جنایتکارش مشغول دلالی در آمریکا بود و در قبال حل مشکلات ایرانیان خارج از کشور، رقم های نجومی دریافت می کرد. / اینکه آقای احمد رضایی در صدای آمریکا بدی اسلام گفته و یا خامنه ای را کمتر از مقام معظم رهبری خوانده است، دلیل نمی شود که او را کسی بدانیم که در صدد روشنفگری بوده است، دلیل نمی شود تصور کنیم که او دغدغه جامعه و مردم فلک زده ایران را داشته است./ این آقازاده، چه تحصیلاتی داشته و چه تخصصی داشته است که در سوییت آنچنانی در هتل چهار ستاره دبی زندگی می کرده است؟!  / محل درآمد ایشان یا پدر گرامی ایشان از کجا است که فقط یکی از آقازاده ها پانزده هزار دلار اجاره هتل می دهند؟! / آیا جز این است که این آقازاده نیز به مانند دیگر آقازاده های جنایتکار رژیم، از کیسه مردم فلک زده و از قبل رانت، اینچنین زندگی شاهانه ای داشته است؟! / مخالفت با رژیم، قبای آزادی خواهی و روشنگری، لباسی نیست که یک آقازاده بپوشد، آن هم آقازاده ای که همچنان مشغول مکیدن خون مردم ایران است...!



پی نوشت:
به نظر می رسد من دیگر در سایت بالاترین فعالیتی نداشته باشم، چه آنکه سایت مذکور به کنترل کامل مجاهدین خلق درامده است و این گروه تروریستی با حمایت رژیم ایران، موفق به تسخیر سایت فوق شده اند.
دوستانی که در بالاترین این نوشته را می ببیند و در صورتی که نظری داشتند، لطفا در همین وبلاگ نظر خود را بگذارند، تا من پاسخگوی نظرات آنها باشم.